رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری
رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری تابستان 1399 شماره 32 (جلد دوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی مقایسه تأثیر مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (در هفت صنعت غذایی، کانی و معدنی، شیمیایی، خودرو ماشین آلات، فلزات، الکترونیک و سایر صنایع) طی سال های 1396-1392 است و همچنین اولویت بندی و تعیین تقدم و تأخر شدت رابطه سرمایه در گردش و سودآوری بین این هفت صنعت است؛ که مدیریت سرمایه در گردش به عنوان متغیر مستقل و سودآوری به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. برای اندازه گیری مدیریت سرمایه در گردش از معیار چرخه تبدیل وجه نقد استفاده شده است؛ که خود چرخه تبدیل وجه نقد از متغیرهای دوره وصول مطالبات، دوره تبدیل موجودی کالا و دوره پرداخت بدهی تشکیل شده است؛ و 4 متغیر اهرم مالی، اندازه شرکت، بازده دارایی ها و فرصت رشد به عنوان متغیرهای کنترلی این پژوهش در نظر گرفته شده است. سپس برای آزمون فرضیه های آماری از آزمون رگرسیون خطی روش حداقل مربعات معمولی با مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول بیانگر این موضوع است که بین سرمایه در گردش در صنایع غذایی، خودرو و ماشین آلات، کانی و معدنی، شیمیایی و سایر صنایع و سودآوری آن ها ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت ولی در صنعت الکترونیک و فلزات این فرضیه رد گردید. نتایج حاکی از آن است که شرکت ها می توانند از طریق مدیریت مناسب سرمایه در گردش سودآوری خود را افزایش دهند و برای سهامداران خود ایجاد ارزش کنند؛ و برای فرضیه دوم که اولویت بندی صنایع بود. شدت رابطه سرمایه در گردش و سودآوری در صنعت غذایی حدود 43%، صنعت کانی و معدنی 42%، سایر صنایع 38%، صنایع شیمیایی 36% و صنعت خودرو و ماشین آلات 31% بود که صنعت غذایی در اولویت و صنعت خودرو و ماشین آلات در رده آخر قرار گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است، چون هدف پژوهش های کاربردی توسعه دانش در یک زمینه خاص است؛ و نتایج این نوع پژوهش ها می تواند به اتخاذ تصمیم های بهتر در جامعه مورد پژوهش کمک کند. روش های گردآوری اطلاعات اولیه در این پژوهش ترکیبی از روشهای پژوهش کتابخانه ای و پس رویدادی هست.
تأثیر ابعاد شخصیتی بر روی تحلیل رفتگی شغلی کارکنان بانک رفاه استان هرمزگان با توجه به نقش تعدیل کننده فرهنگ سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر ویژگیهای شخصیتی بر روی تحلیل رفتگی شغلی با تعدیل کننده فرهنگ سازمانی کارکنان بود. انسانها مولفه ی اصلی سازمانها هستند و فرسودگی شغلی یکی از منابع تهدید این سرمایه ارزشمند است. در تحقیق حاضر از نقطه نظر ویژگی های شخصیتی کارکنان (5 عامل بزرگ شخصیت) و اثر مداخله گر فرهنگ سازمانی، فرسودگی شغلی کارکنان بانک رفاه استان هرمزگان مورد توجه قرار گرفت. این تحقیق از نظر هدف خود، کاربردی و از جهت روش، تحقیقی توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری آن، 174 نفر کارکنان بانک رفاه استان هرمزگان بودند که با فرمول کوکران تعداد نمونه ی آنان 120 نفر انتخاب که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده شده پرسشنامه تکمیل شده جمع گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد صفات پنج گانه شخصیت (NEO-FFI)، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد بود. آلفای کرونباخ کل پرسشنامه ، برابر با 0.713 گردید که نشان از پایایی مناسب ابعاد تحقیق می باشد. داده های تحقیق، با استفاده از تکنیک مدل معادلات ساختاری و نرم-افزار SMART PLS نسخه دوم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج تحقیق، فرضیه های اصلی و فرعی تأیید گردید. براین اساس ویژگی های شخصیتی بر فرسودگی شغلی تأثیری معکوس و معنادار داشته و فرهنگ سازمانی کارکنان نیز این اثر را تشدید می ساخت. مطابق نتایج حاصل از فرضیه های فرعی نیز مشخص گردید هر یک از مؤلفه های صفات شخصیتی نئو شامل برونگرایی، وظیفه شناسی، ثبات عاطفی، گشودگی به تجارب و توافق پذیری بر فرسودگی شغلی تأثیری معکوس و معنادار داشتند.
توسعه مدلی جهت ارزیابی اقدامات چابک ساز و پایدارساز در زنجیره تامین (مطالعه موردی زنجیره تامین شرکت صنعتی سمتا)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر توسعه مدلی جهت ارزیابی اقدامات چابک ساز و پایدارساز در زنجیره تأمین در سازمان های صنعتی است. در این تحقیق، محقق به دنبال شناسایی مؤلفه ها و عوامل پایدارساز و چابک ساز در همکاری بین سازمانی است. وجود یکپارچگی، توانمندی استراتژیک به شمار آمده که موجب خلق ارزش برای ذینفعان در زنجیره خواهد شد. زنجیره های تأمین در سال های اخیر به سرعت رشد یافته اند؛ چراکه تمرکز بر عملکرد اقتصادی برای بهینه سازی هزینه ها یا بازگشت سرمایه نمی تواند متضمن توسعه یا پایداری در زنجیره تأمین گردد. از این رو مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین پایدار به منظور تأکید اهمیت نگرانی های اجتماعی و زیست محیطی همراه با عوامل اقتصادی در برنامه ریزی زنجیره تأمین ظهور یافتند. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجراء توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 340 نفر از مدیران و کارشناسان صنعت سمتا می باشد، با استفاده از فرمول کوکران 181 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر از مطالعات کتابخانه ای، از تکنیک دلفی نیز استفاده شده است. در این تحقیق به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف استفاده شد. با توجه به نرمال نبودن توزیع داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ارتباط معناداری میان اقدامات چابکی و پایدارساز و میان اهداف و شاخص های عملکردی وجود دارد.
بررسی ارتباط بین ویژگی های کیفی سود و کارایی سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
سرمایه فکری، موضوع جدیدی است که به لحاظ نظری در چند سالهی اخیر در سطح جهانی مطرح شده است؛ اما از آنجایی که منبعی پر ارزش برای کشورها و سازمانها به حساب می آید، از این رو امروزه ضرورت مدیریت سرمایه فکری، به یک الزام جدی در سطح کلان ملی و در عرصه کسب و کار تبدیل شده و با حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان منجر به تغییر پارادایم حاکم بر اقتصاد صنعتی شده است. این پژوهش به بررسی ارتباط بین کارایی سرمایه فکری و خصوصیات کیفی سود می پردازد. در این پژوهش شاخص اندازه گیری کارایی سرمایه فکری مدل پالیک (200) می باشد. همچنین شاخص اندازه گیری خصوصیات کیفی سود، 3 شاخص مربوط بودن، قابل اتکا بودن و محافظه کاری در سود می باشد. دوره پژوهش در طی سالهای 1390 الی 1397 می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که نمونه انتخابی با اعمال شرایط متغیرهای پژوهش شامل 102 شرکت شد. هدف پژوهش کاربردی و روش پژوهش همبستگی پس رویدادی می باشد. برای آزمون فرضیه های تدوین شده این پژوهش از رگرسیون چند گانه استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین کارایی سرمایه فکری و خصوصیات کیفی سود ارتباطی وجود ندارد.
بررسی ویژگی های کیفی سود با بازده مورد انتظار سهامداران در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
وجود زمینه های مناسب برای دست کاری سود ناشی از تضاد منافع و پاره ای از محدودیت های ذاتی حسابداری تعهدی، موجب می شود سود حسابداری با سود واقعی واحد اقتصادی متفاوت باشد. به همین دلیل ارزیابی کیفیت سود گزارش شده حجم وسیعی از تحقیقات را در حسابداری به خود اختصاص داده است. کاهش کیفیت اطلاعات حسابداری، از جمله کیفیت سود موجب افزایش ریسک اطلاعات و در نهایت افزایش ریسک سرمایه گذاران می شود که افزایش بازده مورد مطالبه ی آن ها را به دنبال دارد. در این تحقیق تأثیر سه ویژگی کیفی سود شامل پایداری، قابلیت پیش بینی و ضریب واکنش اطلاعات سود با استفاده از اطلاعات مالی 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1381 تا 1391 بر بازده سهام عادی مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های تحقیق، عدم وجود رابطه ی معنادار بین ویژگی های کیفی سود و بازده مورد انتظار سهامداران را تأیید می کند.
بررسی تأثیرگذاری خصوصی سازی بر کیفیت سود گزارش شده قبل و بعد از واگذاری در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل بقاء و تداوم فعالیت ها در مؤسسات غیرانتفاعی، عامل سود عملیاتی می باشد. علیرغم ورود بانک های دولتی از سال 1388 به بعد در بورس اوراق بهادار، تاکنون تحقیقات اندکی در خصوص ارزیابی عملکرد بانک ها قبل و بعد از ورود به بورس اوراق بهادار صورت پذیرفته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات خصوصی سازی بر کیفیت سود گزارش شده بانک های خصوصی قبل و بعد از واگذاری می باشد. بدین منظور رابطه بین هر یک از ابعاد کیفیت سود (شامل: کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود و قابلیت پیش بینی کنندگی سود) قبل و بعد از خصوصی سازی در قالب فرضیه های پژوهش مورد بررسی قرارگرفته است. برای بررسی این موضوع از اطلاعات سه بانک ملت، تجارت و صادرات استفاده شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و توصیفی پس رویدادی است و برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندمتغیره و برای مقایسه نهایی کیفیت سود قبل و بعد از خصوصی سازی از آزمون تی استفاده شده است. ابزار تحلیل داده ها در این پژوهش نرم افزار SPSS بوده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که کیفیت اقلام تعهدی و پایداری سود قبل و بعد از خصوصی سازی تغییری نداشته ولی قابیلت پیش بینی کنندگی سود افزایش یافته است.
بررسی رابطه بین قدرت مدیرعامل و خطر سقوط قیمت سهام با تاکید بر نقش تعدیلگر ساختار مالکیت و مدیران زن در هیئت مدیره
حوزه های تخصصی:
موضوع تغییرات ناگهانی قیمت سهام، طی سال های اخیر، توجه بسیاری از دانشگاهیان و افراد حرفه ای را به خود جلب کرده است. این تغییرات، به دو صورت سقوط و جهش قیمت سهام رخ می دهد. با توجه به اهمیتی که سرمایه گذاران برای بازده سهام خود قائل هستند، پدیده سقوط قیمت سهام که منجر به کاهش شدید بازده می شود، در مقایسه با جهش بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین قدرت مدیر عامل و خطر سقوط قیمت سهام با تاکید بر نقش تعدیلگر ساختار مالکیت و مدیران زن در هیئت مدیره است. روش پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و طرح آن از نوع شبه تجربی است و با استفاده از رویکرد پس رویدادی انجام می شود؛ و با توجه به روش پژوهش، براساس روش های توصیفی و همبستگی صورت گرفته است. جهت آزمون فرضیه ها با استفاده از روش حذف سیستماتیک؛ نمونه ای متشکل از 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392- 1397 انتخاب گردید و مدل رگرسیونی چند متغیره به روش داده های تلفیقی به کار برده شد و همچنین نرم افزار ایویوز 10 برای تحلیل آماری استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین قدرت مدیرعامل و خطر سقوط قیمت سهام رابطه معناداری وجود دارد. همچنین حضور مدیران زن در هیئت مدیره بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و خطر سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری دارد؛ اما مالکیت متمرکز و مالکیت نهادی بر رابطه قدرت مدیرعامل و خطر سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری ندارد.
بررسی استعاره های مفهومی در داستان های کوتاه ایرانی
حوزه های تخصصی: