رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری
رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری سال پنجم تابستان 1400 شماره 64 (جلد چهارم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
وجود افراد مختلف با ویژگی های شخصیتی، نیازها، باورها، انتظارات و ادراکات متفاوت، بروز تعارض در سازمانها را اجتناب ناپذیر کرده است. افراد دارای شیوه های ارتباطی، آرزوها، دیدگاه های سیاسی و مذهبی و نیز پیش زمینه های فرهنگی متفاوت هستند. در جوامع مختلف، وجود اینگونه تفاوت ها منجر به ایجاد تعارض ما بین افراد و گروه ها می شود. از این رو، وجود تفاوت ها، خطرات و انگیزه های متمایز از یکدیگر در کارکنان سازمان ها از یک سو و پایداری سازمان بر اصل تشریک مساعی و هماهنگی افراد و اجزای سازمان از سوی دیگر، بافت سازمانی را در برابرهنجارهای سازمانی اجتناب ناپذیر می کند. از طرف دیگر، ساختار حاکم بر سازمانها مبتنی بر سلسله مراتب و تفاوت های عمودی و افقی، وجود نظام های اداری خشک و انعطاف ناپذیر، وجود خرده نظام ها و گروه های مختلف با اهداف و منافع مختلف، نظام ارتباطی نارسا، کمبود منابع و امکانات و بالاخص سوء مدیریت ها، سازمانها را که باید افراد و گروه ها را جهت اهداف و آرمان های خود همسو و همساز کنند، بصورت نظام هایی متلاطم و آسیب پذیر که مستعد انواع تنش و ناسازگاری می باشند، در آورده اند . همچنین از پیامدهای مرتبط با تناسب شخص- شغل؛ تعهد سازمانی، قصد ترک شغل و فشار روانی است که منجر به بروز رفتارهای تابهنجار در سازمان از سوی کارمندان می گردد. به همین جهت در این تحقیق به تناسب شغل و مدیریت در سازمان ها بر رفتار قلدری پرداختیم.
تاثیر فناوری دیجیتال بر جذابیت برند شرکت ها
حوزه های تخصصی:
امروزه تحول دیجیتال، تغییری شگرف در عملکرد یک سازمان بوجود آورده است. اینترنت اشیا، رایانش ابری، اپلیکیشن های موبایل، رسانه های اجتماعی، واقعیت مجازی و افزوده، تحلیل گری داده، هوش مصنوعی و بلاک چین از مهم ترین انواعِ فناوری های دیجیتال هستند. تحول دیجیتال به معنی استفاده تزئینی و مدگرایانه از فناوری ها نیست، بلکه زمانی می توانیم مدعی تحول دیجیتالی شویم که این فناوری ها، مدل های کسب وکار، تجربه های ذینفعان (مانند مشتریان و کارکنان در سطح سازمانی) و فرایندهای عملیاتی ما را به نحو مطلوبی زیر و رو کرده باشند و منجبر به محبوبیت بیشتر شرکت ها نزد مشتریان گردد. مفهوم تحول دیجیتال، مفهوم جدید در عرصه کسب و کار محسوب می شود. با این حال پژوهش هایی که به طور خاص به موضوع تحول دیجیتال پرداخته اند، اندک است. به همین جهت در این تحقیق به بررسی تاثیر تحول دیجیتال بر جذابیت برند شرکت ها پرداختیم.
بررسی ارتباط بین آمیخته های بازاریابی و خلق مزیت رقابتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط شهرک صنعتی کاوه
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحولات شدید کسب و کارهای کوچک و متوسط در عصر حاضر بر همگان آشکار شده است و شدت رقابت در بین این کسب و کارها به گونه ای است که اگر نوآوری و خلاقیت را نادیده بگیرند و مزیت رقابتی خاصی را برای خود نتوانند ایجاد نمایند، از قافله رقابت عقب می افتند. عوامل مختلفی بر دستیابی به مزیت رقابتی موثر است که مهمترین آن بازاریابی و عناصر آمیخته بازاریابی می باشد. از اینرو هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین آمیخته های بازاریابی و خلق مزیت رقابتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط است. جامعه آماری تحقیق شامل 120 نفر از مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط مستقر در شهرک صنعتی کاوه بود که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران تعداد 91 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون همبستگی انجام پذیرفته است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که بین آمیخته های بازاریابی و عناصر آن از قبیل محصول، مکان، قیمت و ارتقا با خلق مزیت رقابتی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی ارتباط میان ارائه ی اطلاعات شرکت در شبکه اجتماعی، حاکمیت شرکتی و رانت خواهی در جبران خسارت مدیرعامل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش شبکه های اجتماعی، خرید سهام و انجام امور مربوط به بورس و بازاریابی های مربوطه در این زمینه امروزه در شبکه های اجتماعی صورت میپذیرد. در این پژوهش بررسی ارتباط میان ارائه ی اطلاعات شرکت در شبکه اجتماعی، حاکمیت شرکتی و رانت خواهی در جبران خسارت مدیرعامل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش پانل دیتا و آزمونهای مربوط به آن در دوره ی زمانی 1389 الی 1398 استفاده گردیده است. پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که ارائه ی اطلاعات شرکت در شبکه اجتماعی، حاکمیت شرکتی و رانت خواهی بر جبران خسارت مدیرعامل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تاثیر گذار میباشند.
رابطه بین ساز و کارهای راهبری شرکت و ارزشیابی شرکت
حوزه های تخصصی:
در یک نگاه کلی نظام راهبری شرکتی، شامل ترتیبات حقوقی، فرهنگی و نهادی می شود که سمت و سوی حرکت و عملکرد شرکت ها را تعیین می کنند. به بیان دیگر، نظام راهبری شرکتی شامل همه ساز و کارها و قیودی است که این اطمینان را فراهم می کند که دارایی های شرکت به صورت کارا و در جهت منافع تأمین کنندگان وجوه نقد مدیریت می شود و مانع استفاده نامناسب منابع توسط مدیران و دیگر گروه ها در شرکت می شود. استقرار یک نظام راهبری شرکتی مؤثر و کارا باعث می گردد منافع مدیران و مالکان در یک راستا قرار گیرد، عملکرد عملیاتی شرکت بهبود یابد و شرکت ها رشد و گسترش یابند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکت و ارزشیابی شرکت است. در راستای هدف پژوهش، پنج فرضیه تدوین شد. جهت آزمون این پنج فرضیه با استفاده از روش حذف سامانمند، نمونه ای متشکل از 105 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بین سال های 1390 لغایت 1398 انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادها و آزمون فرضیه ها از مدل های رگرسیون چند متغیره به روش دادهای ترکیبی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین اندازه هیئت مدیره، درصد مالکیت سهامداران عمده، درصد مالکیت سهامداران نهادی، مدیران غیرمؤظف در هیئت مدیره و ارزش شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین اهرم مالی و ارزش شرکت رابطه منفی و معنی داری وجود دارد.
بررسی تأثیر مدیریت زنجیره تأمین سبز بر بهبود عملکرد تأمین کننده با توجه به نقش میانجی سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه: شرکت های تأمین کننده مواد اولیه واحدهای مستقر در شهرک صنعتی رشت)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی اثرات مدیریت زنجیره تأمین سبز (GSCM) بر عملکرد محیطی و عملیاتی، با چشم انداز انباشت سرمایه اجتماعی در زنجیره تأمین می باشد و نیز نقش سرمایه اجتماعی ساختاری و سرمایه اجتماعی رابطه ای در GSCM به صورت عملی مورد بررسی قرار می گیرد. فرضیه ها براساس داده های 125 پاسخ جمع آوری شده از 17 شرکت تأمین کننده در شهرک صنعتی رشت و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم فزار لیزرل مورد آزمون و بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که GSCM از طریق انباشت سرمایه اجتماعی به بهبود عملکرد محیطی و عملیاتی زنجیره تأمین کمک می کند. این پژوهش یکی از اندک مطالعاتی است که با در نظر گرفتن صریح سرمایه اجتماعی به عنوان یک متغیر مداخله ای مهم، اثرات GSCM را بر عملکردد (محیطی و عملیاتی) بررسی می کند.
تأثیر توسعه محصولات جدید برعملکرد پایدار از طریق نقش چابکی استراتژیک و ظرفیت جذب (مطالعه موردی: شرکت آماده لذیذ)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر توسعه محصولات جدید برعملکرد پایدار از طریق نقش چابکی استراتژیک و طرفیت جذب در شرکت آماده لذیذ پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی و پیمایشی میباشد. همچنین جامعه آماری در پژوهش حاضر، کلیه مدیران شرکت آماده لذیذ می باشد. حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران 105 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی ساده می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.877 و روایی ابزار با روش محتوایی مورد تأیید قرار گرفته اند. اطلاعات تحقیق به کمک نرم افزار SMART PLS و با استفاده از آزمونهای آماری، توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که توسعه محصولات جدید بر عملکرد پایدارو ظرفیت جذب تاثیر مثبت داشته است. همچنین نتایج نشان داد ظرفیت جذب بر عملکرد پایدار تاثیر معناداری دارد. بعلاوه چابکی استراتژیک تاثیر توسعه محصولات جدید بر عملکرد پایدار را به طور معناداری تعدیل میکند. از طرفی، توسعه محصولات جدید از طریق چابکی استراتژیک بر عملکرد پایدار تاثیر معناداری دارد.
نقش و جایگاه مدیریت منابع انسانی در شرکتهای فعال در صنعت ساخت و ساز و چابکی سازمانی
حوزه های تخصصی:
در عصر پدیداری تازه ها و نوآوری ها، تغییرات سریع محیطی، فرآیند جهانی شدن و رشد چشمگیر فناوری ها نسبت به گذشته، باعث رقابتی تر شدن شرایط بازار و ظهور نوع جدیدی از سازمانها شده است که توجه به ابعاد کلان و اساسی سازمانها جهت دوام در این رقابت امری بدیهی است. از سویی در سازمانهای هزاره سوم که هر لحظه شاهد تغییرات و تحولات لحظه به لحظه هستیم، لازمه ماندگاری و بقاء، تشکیل گروهها و تیم هایی فعال و همدل می باشد که سازمانهای پروژه محور، نمونه بارز این نوع تیم ها و حلال مشکلات سازمانهای امروزی می باشد. سازمانهایی که خواهان بقا خود در عصر کنونی هستند می بایست، چابک بوده و توانایی کامیابی در محیط متغیر، بی ثبات و پیش بینی ناپذیر را داشته باشند. در واقع چابکی سازمانی، پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمانها و بنگاههای رقابتی امروزی است. سازمانهای فعال در حوزه ساخت و ساز به عنوان سازمانهای پروژه محور نیز از این قضیه مستثنی نبوده و برای کسب موفقیت و حضور در صحنه رقابت، بر عواملی که منجر به موفقیت آنها گردد، متمرکز می شوند. این سازمانها برای تکمیل موفقیت آمیز و اتمام پروژه های چندگانه خود، بیشترین تمرکز و توجه را بر فعالیت های کارگاه ها و سایت های پروژه دارند و چه بسا که در بسیاری از این سازمانها جایگاه و نقش مدیریت منابع انسانی نادیده گرفته می شود، در صورتی که مدیریت منابع انسانی، بر اقدامات و خدمات اثربخش و موثر مبتنی است که می توان با استفاده موثر از افراد به اهداف فردی و سازمانی دست یافت. این تحقیق از نوع تحقیق علمی – ترویجی و از لحاظ هدف کاربردی است، چراکه به دنبال شناسائی و حل مسأله در محیط کار می باشد و از لحاظ روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و استفاده از اطلاعات، مدارک و اسناد موجود می باشد.
تأثیر ادراک کارکنان از فرهنگ سازمانی در رضایت شغلی و تمایل به ترک خدمت آنان (مطالعه موردی: کارکنان شرکت برق شهرستان اردبیل)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن و ظهور شرکت های چند ملیتی و به تبع آن تنوع و خصوصیات افراد مختلف، فرهنگ سازمانی و انسجام افراد جهت هم افزایی را، به یک چالش اساسی در کار تیمی تبدیل کرده است. فرهنگ، شیوه زندگی، تعامل و الگوهای رفتاری خاصی است که آن را از سایر گروهها متمایز می کند و فرهنگ سازمانی مجموعه ای از مفروضات، اعتقادات، ارزش ها، نگرش ها، اندیشه ها، هنجارها، احساسات، اعمال و رفتارهای مشترک بین کارکنان یک سازمان است. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش تاثیر ادراک کارکنان از ابعاد مختلف فرهنگ سازمانی در رضایت شغلی و تمایل به ترک خدمت کارکنان است. پژوهش از نوع توصیفی و از شاخه همبستگی است. حجم نمونه این پژوهش 420 نفر از کارکنان شرکت برق شهرستان اردبیل است که به طور تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه استاندارد شده فرهنگ سازمانی و ترک خدمت دهرتی« و »مکینتاش« و پرسشنامه استاندارد شده رضایت شغلی »بی لند را تکمیل نمودند. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از روش تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان می دهد: بین برخی از ابعاد فرهنگ سازمانی نظیر جو سازمان، رسمیت سازمان و وابستگی به سازمان با رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین جو سازمان، رسمیت سازمان و جایگاه سازمان با تمایل به ترک خدمت کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی تأثیر ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر اعتماد سازمانی در اداره امور مالیاتی استان همدان
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر اعتماد سازمانی کارکنان اداره امور مالیاتی استان همدان تأثیر معنادار و مثبت وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر اعتماد سازمانی کارکنان اداره امور مالیاتی استان همدان تأثیر معناداری و مثبت وجود دارد. با توجه به نتایج چون مقدار سطح معنی داری برابر 383/0 و بزرگتر از مقدار خطا 05/0 می باشد و قدر مطلق آماره "t" برابر 784/0 می باشد با اطمینان 95 درصد فرض صفر تایید می شود. پس ادعای محقق تایید نمی شود یعنی ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر اعتماد سازمانی کارکنان اداره اداره امور مالیاتی استان همدان تأثیر مثبت و معنادار ندارد.