مدلهای کسبوکار، قابلیتهای پویا و استراتژی، مولفههای به هم وابسته هستند. استقرار قابلیتهای پویای قوی در یک شرکت به کارآمدی آن در طرحریزی مدل تجاریاش کمک کرده و به واسطه این تاثیر، متقابلا مدل تجاری هم بر بهبود قابلیتهای پویای شرکت تاثیر گذاشته و مجالی برای تحقق استراتژیهای ویژه در محیط رقابتی مهیا میکند؛ اما نکته مهم در سطح نظری این است که این روابط شناخته شده است و نیاز است تا فعالیتهای تجربی نیز در این زمینه صورت پذیرد و مشخصات عملیاتی و عینیتری به این استدلالها اضافه شود تا درک بهتری درباره نوآوری، اجرا و تغییر مدل کسب و کاری که ابعاد مهم قابلیتهای پویا را توضیح میدهند، ایجاد شود. این مقاله مروری با تعریفهای گذرا و سپس شرح مفصل مدلهای تجاری و قابلیتهای پویا آغاز شده و در ادامه به تفکیک مدلهای تجاری از استراتژی پرداخته و سپس در چارچوب قابلیتهای پویا، در مورد آنها بحث میکند. آنگاه تعاملات ابتدایی بین مدلهای تجاری و قابلیتهای پویا در طی این مراحل بررسی میشود: (1) نقش قابلیتهای پویا برای نوآوری مدل کسب و کار و (2) اهمیت طرح سازمانی برای هر دو ساختار. بخش انتهایی مقاله به بحث و نتیجهگیری و پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده میپردازد.