مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه: سبک های دلبستگی، روان سازه های ناسازگار اولیه و مکانیسم های دفاعی از عوامل تعیین کننده اصلی مشکلات روان شناختی هستند. کشف روابط بین این متغیرها از اهمیت نظری و بالینی برخوردارند. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای روان سازه های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبک های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی و روش پژوهش همبستگی و بود. تعداد 400 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران (184 دختر، 216 پسر) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که مقیاس دلبستگی بزرگسال ( AAI ؛ بشارت، 1384، 2011)، پرسشنامه سبک های دفاعی ( DSQ ؛ اندروز، سینگ و باند، 1993) و فرم کوتاه پرسشنامه روان سازه یانگ ( YSQ-SF ؛ یانگ و براون، 1999) را تکمیل کنند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با مکانسیم های دفاعی رشدیافته رابطه مثبت و با مکانیسم های دفاعی نوروتیک و رشدنایافته رابطه منفی معنادار دارد (0.001 p< ). سبک های دلبستگی ناایمن با مکانیسم های دفاعی رشدیافته رابطه منفی و با مکانیسم های دفاعی نوروتیک و رشدنایافته رابطه مثبت معنادار (0.001 p< ) داشتند. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن و روان سازه های ناسازگار اولیه رابطه منفی معنادار و بین سبک های دلبستگی ناایمن و روان سازه های ناسازگار اولیه رابطه مثبت معنادار وجود داشت ( 0.001 p< ). روان سازه های ناسازگار اولیه با مکانیسم های دفاعی رشدیافته رابطه منفی معنادار و با مکانیسم های دفاعی نوروتیک و رشدنایافته رابطه مثبت معنادار داشتند ( 0.001 p< ). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که روان سازه های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبک های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی نقش واسطه ای ایفا نمی کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی و روان سازه های ناسازگار اولیه، مکانیسم های دفاعی را پیش بینی می کنند.
مقایسه طرحواره های هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس - اجبار، افسردگی اساسی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: گرایش به اجتناب از هیجان های منفی، ممکن است در هر فرآیند درمان روانشناختی بروز پیدا کند. در این زمینه رابرت لیهی با ارائه مدل طرحواره های هیجانی این موضوع را بررسی کرده است. او معتقد است هیجان نوعی اطلاعات بشمار می رود. هیجان ها در اثر پردازش موازی اطلاعات گوناگون بوجود می آیند و اغلب آنها خارج از حوزه هوشیاری رخ می دهد، در این زمینه رابرت لیهی با ارائه یک مدل درمانی بر اساس طرحواره های هیجانی سعی کرده براین نقیصه فائق آید. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا طرحواره های هیجانی بیماران مبتلا به وسواس اجبار، افسردگی اساسی و افراد عادی، چه تفاوتی با یکدیگر دارند. هدف: پژوهش با هدف مقایسه طرحواره های هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار، افسردگی اساسی و عادی انجام گرفت. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی افراد که دارای افسردگی، اختلال وسواس - اجبار و همچنین افراد عادی، تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر (30 نفر دارای اختلال وسواس - اجبار، 30 نفر دارای اختلال افسردگی و 30 نفر از افراد عادی) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه طرحواره های هیجانی لیهی LESS (لیهی 2002) و مصاحبه ساختاریافته استفاده شد. مدل آماری مورد استفاده تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل واریانس چندمتغیری بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که «نشخوار ذهنی»، «غیرقابل کنترل بودن» و «ارزش های والاتر» در سطح 0.01 = α معنی دار و در افراد دارای اختلال وسواسی - اجباری بالا بوده است. همچنین، «گناه» و «سرزنش» نیز در سطح 0.01 = α معنی دار و در افراد افسرده بالاتر از افراد دارای اختلال وسواسی - اجباری و عادی مشاهده شده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت در این مشاهدات افراد دارای اختلال وسواس - اجبار از طرحواره های هیجانی بیشتری برخوردار بودند .
اثربخشی آموزش بازی های ادراکی حرکتی بر سازگاری اجتماعی، تبحر حرکتی و کاهش نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی در کودکان 5 و 6 ساله پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال کاستی توجه - بیش فعالی به صورت الگویی از کاستی توجه - بیش فعالی شدید یا بی توجهی مداوم با تکرارشوندگی بیشتر نسبت به کودکان همان سطح رشدی تعریف شده است. هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش بازی های ادراکی حرکتی بر سازگاری اجتماعی، تبحر حرکتی و نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی کودکان 5 و 6 ساله پیش دبستانی دارای این اختلال انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مراکز پیش دبستانی منطقه 2 استان تهران بودند که از بین آنها، تعداد 90 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده از مقیاس رشد اجتماعی (واینلند، 1965)، مقیاس تبحر حرکتی فرم کوتاه برونینکس– اوزرتسکی (1978) و مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز- فرم والد (ریتمن و همکاران، 1998) به دست آمدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش بازی های ادراکی حرکتی موجب بهبود سازگاری اجتماعی (0.0001> P )، مهارت تبحر حرکتی (0.0001> P ) و کاهش مجموع نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی (0.0001> P ) در این کودکان می شود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش بازی های ادراکی حرکتی بر بهبود سازگاری اجتماعی، مهارت تبحر حرکتی و کاهش مجموع نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی می شود و توانمندسازی کودکان با اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدل شناختی رفتاری برکیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از اختلالات ناتوان کننده دستگاه عصبی مرکزی، مولتیپل اسکلروزیس است. مزمن بودن بیماری، نداشتن درمان قطعی، و درگیر ساختن بیماران در سن کم، منجر به اختلالات روانشناختی متعددی می شود که از شایع ترین آنها می توان به اضطراب، افسردگی، استرس اشاره کرد که بر کیفیت زندگی بیماران تأثیر می گذارند. هدف: هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدل شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس بود. روش: پژوهش حاضر به روش پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه انجام شد. بدین منظور ۳۰ نفر از بیماران زن مبتلا به بیماری ام اس که در زمستان ۱۳۹۵ به کلینیک خصوصی مغز و اعصاب واقع در شهر تهران، مراجعه کردند، به روش در دسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی به دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. پس از گرفتن پیش آزمون، گروه آزمایش تحت ۱۰ جلسه آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدلشناختی رفتاری، بر اساس برنامه عملی سارا مک نامارا قرار گرفتند. برای سنجش کیفیت زندگی از پرسشنامه کیفیت زندگی ۲۹ سؤالی بیماران ام اس استفاده شد. سپس پس از پایان مداخله و نیز ۶ ماه بعد داده های پژوهش با استفاده از آزمون طرح آمیخته دو طرفه تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدل شناختی رفتاری بر ارتقا کیفیت زندگی بیماران ام اس مؤثر بود (0.05> p ) . نتیجه گیری: این بدان معنی است که آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدل شناختی رفتاری بر ارتقای کیفیت زندگی این بیماران بیماران اثر دارد.
رابطه هوش معنوی و سخت رویی بر میزان ادراک درد با نقش میانجی گرانه اضطراب مرگ و مثبت اندیشی در جانبازان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: با وجود گذشت سال ها از اتمام جنگ، جانبازان هنوز با مشکلات جسمی و روانی زیادی روبه رو هستند که این امر می تواند به طور جدی کیفیت زندگی جانبازان را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان هوش معنوی و سخت رویی از متغیرهای مهم در زندگی جانبازان چه نقشی می تواند بر میزان درد داشته باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و سخت رویی بر میزان ادراک درد با نقش میانجی گرانه اضطراب مرگ و مثبت اندیشی انجام گرفت. روش: روش تحقیق حاضر همبستگی و با روش معادلات ساختاری بود. از جامعه آماری جانبازان استان کرمان 280 نفر بصورت تصادفی با استفاده از لیست موجود انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های هوش معنوی کینگ (2008)، سخت رویی کوباسا (1992)، کانر و دیویدسون (1998)، ادراک درد مک گیل (2004)، پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1998) و خوش بینی شییر و کارور (1985) بودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر در نرم افزار spss-19 و AMOS استفاده گردید. یافته ها : نتایج تحلیل مسیر نشان داد پس از اصلاح مدل اولیه؛ مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است. در مدل نهایی نسبت مجذور خی دو به درجه آزادی یا مجذور کای نسبی (2/24)، شاخص نیکویی برازش تعدیل یافته برابر با 0/91، شاخص برازندگی هنجار شده برابر با 0/91 و شاخص ریشه میانگین مجذورات خطا برابر با 0/05 بود. همچنین بررسی بوت استراپ نیز نشان داد نقش میانجی گرانه اضطراب مرگ و خوش بینی در ارتباط بین هوش معنوی و سرسختی با ادراک درد معنی دار است. نتیجه گیری: هوش معنوی و سرسختی از طریق بهبود خوش بینی و کاهش اضطراب مرگ نقش مهمی در کاهش ادراک درد در جانبازان دارند
بروز انواع رفتار در ورزشکاران با میانجی گری غرور: بر اساس آزمون مدل اشتیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: از جمله عوامل مهم در بروز رفتارهای مختلف ورزشکاران در دستیابی به اهداف و عملکرد ورزشی، عامل اشتیاق و غرور است . هدف: هدف از تحقیق، آزمون مدل اشتیاق در بروز رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی ورزشکاران در میادین ورزشی با توجه به نقش میانجی غرور بود . روش: جامعه آماری در این مطالعه ورزشکاران حاضر در لیگ های فوتسال، والیبال، بسکتبال، واترپلو است. با توجه به تعداد متغیرهای مورد بررسی حجم نمونه 200 نفر است. از آزمون t تک نمونه ای در خصوص اختلاف میانگین ها، آزمون پیرسون برای تأیید رابطه متغیرها و از آزمون مدل معادلات ساختاری از نرم افزار pls استفاده شده است. پرسشنامه ها شامل اطلاعات فردی و پرسشنامه اشتیاق (والراند،2003)، پرسشنامه غرور (تریسی و رابینز، 2007) و پرسشنامه رفتار ( کاووسانو و بوردلی ، 2009) است . یافته ها: بررسی مدل نشان داد، ورزشکاران حرفه ای تمایل بیشتری به ابراز رفتارهای غیراخلاقی همچون خشونت، تقلب و خطا نسبت به سایر بازیکنان حریف در بازی داشته و برد و باخت در مسابقات بیشتر جنبه اشتیاق افراطی داشته است و ابزار غرور در آنها جنبه مثبت در جهت پیشرفت مهارت ها و عملکرد بهتر داشته است . نتیجه گیری: اشتیاق با توجه به رفتار اخلاقی اهمیت یافته و پیوند آن با رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی به ترتیب به واسطه غرور واقعی و کاذب تعدیل می گردد. غرور واقعی به رفتار اخلاقی انجامیده اما غرور کاذب موجب سلطه جویی و بروز رفتارهای غیراخلاقی می گردد .
نقش عملکرد خانواده و تحول مثبت نوجوانی در پیش بینی افسردگیِ دخترانِ نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: شناسایی مؤلّفه های مثبت گرایِ شخصیتی و خانوادگیِ مؤثر بر کاهش پیامدهای منفی در دختران نوجوان اهمیتی مضاعف دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش عملکرد خانواده و تحول مثبت نوجوانی در پیش بینی افسردگی نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم دختر متوسطه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور از منطقه 18 آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 293 نوجوان دختر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران(1983)، تحول مثبت نوجوانی گلدوف و همکاران (2014) و افسردگی کودکان کواکس و بک(1977) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS24 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شایستگی، اطمینان و ارتباط به ترتیب نقش معناداری در پیش بینی افسردگی داشتند(0/001 p= ) و در مجموع 39 درصد از واریانس افسردگی را تبیین کردند. مؤلفه های عملکرد خانواده شامل نقش، حل مشکل و ابراز عواطف هم به ترتیب نقش معنی داری در پیش بینی افسردگی داشتند (0/001 p= ) و در مجموع 25 درصد از تغییرات افسردگی را تبیین کردند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاکی از اهمیت عملکرد خانواده با تأکید بر مؤلّفه های تحول مثبت نوجوانی شامل شایستگی، اطمینان و ارتباط در ابتلا به افسردگی نوجوانان بود.
اثربخشی برنامه آموزشی تحول مثبت نوجوانی بر رضایت از زندگی و خودکارآمد پنداری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: وقوع تغییرات چشمگیر جسمی- روانی- اجتماعی در نوجوانی می تواند رضایت از زندگی و خودکارآمد پنداری در نوجوانان را تحت الشعاع قرار دهد. بنابراین، امکانات محیطی و برنامه های تحولی برای سازش یافتگی نوجوانان ضرورت دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه تحول مثبت نوجوانی بر رضایت از زندگی و خودکارآمد پنداری نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی به شیوه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. بدین منظور، از بین دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه نهم دبیرستانهای دوره اول متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 97-1396، چهل و هشت دانش آموز دختر به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(23 نفر) و گواه (25 نفر) قرار گرفتند. برنامه آموزشی تحول مثبت نوجوانی طی 24 جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه مقیاس رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) و مقیاس خودکارآمد پنداری عمومی (شرر و همکاران، 1982) را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در کوتاه مدت و بلند مدت برنامه تحول مثبت نوجوانی بر رضایت از زندگی و خودکارآمد پنداری نوجوانان مؤثر است (0/005= p ). نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد می دهد که برنامه تحول مثبت نوجوانی می تواند برنامه عملی مناسبی برای افزایش رضایت از زندگی و احساس خودکارآمد پنداری در نوجوانان باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه (PAIRS) بر صمیمت جنسی زنان دچار دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مسائل زناشویی که موجبات مشکلات روانی و سردی رابطه و در نهایت طلاق زوجین می شود، دلزدگی زناشویی است. تحقیقات نشان داده که صمیمت جنسی می تواند باعث بهبود ارتباط زناشویی شود اما در زمینه مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه بر آن شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های ارتباط صمیمانه بر صمیمیت جنسی زنان با دلزدگی زناشویی بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. از جامعه آماری پژوهش زنان دچار دلزدگی زناشویی منطقه 8 شهرستان تهران، طی یک فراخوان عمومی، افرادی که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند فراخوانده شدند؛ 36 نفر از این افراد، بصورت تصادفی در سه گروه 12 تایی با عنوان گروه آزمایشی 1، گروه آزمایشی 2 و کنترل جایگزین شدند. روش اجرا بدین ترتیب بود که ابتدا، پرسشنامه صمیمیت جنسی (بطلانی و همکاران، 1389) روی هر سه گروه اجرا شد، سپس جلسات روش چندسطحی فلدمن به مدت 10 جلسه جداگانه برای گروه آزمایش 1 و مهارت های ارتباط صمیمانه برای گروه آزمایشی 2 اجرا شد، اما برای گروه کنترل، هیچگونه مداخله ای اعمال نشد و بلافاصله بعد از اتمام مداخلات آزمایشی برای گروه های آزمایش و کنترل پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی نشان داد که هر دو رویکرد آموزشی فلدمن و مهارت های صمیمانه بر افزایش صمیمت جنسی زنان تأثیر دارد (0.001 p≤ ) اما رویکرد آموزش مهارت های صمیمانه تأثیر بیشتری نسبت به روش فلدمن داشت (0.001 p≤ ). نتیجه گیری: به منظور افزایش صمیمت جنسی می توان از رویکرد آموزش مهارت های صمیمانه استفاده کرد.
بررسی نیازهای حرفه ای نو معلمان دانش آموخته ی دانشگاه فرهنگیان در زمینه ی آموزش زبان فارسی در دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: دانشگاه فرهنگیان بستر اصلی تأمین نیروی انسانی کارآمد جهت رفع نیازهای نیروی انسانی آموزش و پرورش است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نیازهای حرفه ای نومعلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان در زمینه آموزش زبان فارسی در دوره ابتدایی بود. روش: این تحقیق به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه فارغ التحصیلان رشته علوم تربیتی پردیس های شهید باهنر و خواجه نصیر کرمان بودند که 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که ضریب پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 0/91 بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از این بود که توانایی دانشجو معلمان در چهار بعد واژه آموزی، دانش زبانی، رسم الخط و برگرداندن شعر به نثر از حد متوسط کمتر بود و بین دانشجو معلمان پسر و دختر در توانایی واژه آموزی و دانش زبانی تفاوت معنادار در سطح (0/01> P )، و در دانش رسم الخط تفاوت معنادار در سطح (0/05> P ) وجود دارد. همچنین در توانایی برگردان شعر به نثر بین دانشجو معلمان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گیری کرد، برای تربیت مؤثر معلمان ابتدا باید ماهیت شغلی آنها و سپس نیازمندی های متناسب با این ماهیت را درک کرد تا بتوان برنامه های آموزشی لازم را در این زمینه طراحی و اجرا کرد .
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش (اکت) بر درماندگی روانشناختی، اضطراب مرگ بیماران مبتلا به سرطان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: سرطان یک بیماری ژنتیکی اس ت و در نتیجه تقسیم غیرقابل کنترل سلول ها بوجود می آی د که اثرات عوامل محیطی و اختلالات ژنتیکی است. پژوهش های متعدد بر اثربخشی ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش(اکت) بر درماندگی روانشناختی، اضطراب مرگ بیماران مبتلا به سرطان تأکید دارد. مسأله این است که ذهن آگاهی و اکت بر درماندگی روانشناختی و اضطراب مرگ بیماران مبتلا به سرطان تأثیر دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر درماندگی روانشناختی، اضطراب مرگ بیماران مبتلا به سرطان شهر اصفهان بود. پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه ی آماری بیماران مبتلا به سرطان اصفهان بود . روش: روش نمونه گیری 45 نفر به صورت هدفمند مطابق معیارهای پژوهش انتخاب شد . ابزار مورد استفاده پرس شنامه ( 21- DASS ) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر ، پرسشنامه سلامت جنسی مردان روزن و همکارانش (2004) و شاخص عملکرد جنسی زنان نوع ایرانی بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که اختلاف معنی دار در ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر بهبود درماندگی روانشناختی و اضطراب مرگ در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه مشاهده شد (0/05> p ) . نتیجه گیری: ننایج نشان می دهد که ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر بهبود درماندگی روانشناختی و اضطراب مرگ اثربخش است.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تمرین پیلاتس بر علائم نشانگان پیش از قاعدگی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نشانگان پیش از قاعدگی به مجموعه ای از علائم جسمی و روانی اطلاق می گردد که در فاز لوتئال سیکل قاعدگی روی می دهد. پژوهش های متعدد بر اثربخشی ذهن آگاهی و پیلاتس بر بهبود نشانگان پیش از قاعدگی تأکید دارد. مسأله این است که ذهن آگاهی و پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی تأثیر دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی در دختران تهران بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل دختران 15 تا 40 سال شهر تهران می باشد. روش: روش نمونه گیری تعداد 45 نفر به صورت هدفمند براساس معیارهای پژوهش انجام شد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه غربالگری نشانگان پیش از قاعدگی ( PSST ) گونه ایرانی بود. یافته ها: یافته ها نشان داد، اختلاف معنی دار در آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نشانگان پیش از قاعدگی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه مشاهده نشد (0.06 P> ). اما در آموزش تمرینات پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی در گروه آزمایش اختلاف معنی دار نسبت به گروه گواه مشاهده شد (سطح معناداری 0.05). نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر مؤثر بودن تمرینات پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی بود، اما آموزش ذهن آگاهی تأثیر معنی داری نداشت.