مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه: نیاز جنسی به عنوان یکی از پنج نیاز اصلی آدمی است که در گرایش به همجنس، غیر همجنس و یا هر دو جنس متبلور می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه گرایشات جنسی بر اساس ویژگی های شخصیتی، پیوندهای والدینی و سلامت روانی نمونه ای از مردان ایرانی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی و طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. نهصد و پنجاه و سه مرد (445 همجنس گرا، 381 دگرجنس گرا، 127 دوجنس گرا) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان، مقیاس پنج عاملی نئو ( NEO-FFI ؛ مک کرا و کاستا، 2003)، مقیاس پیوند والدینی ( PBI ؛ پارکر، توپلینگ و براون، 1979) و مقیاس سلامت روانی ( MHI-28 ؛ ویت و ویر، 1983) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نوروزگرایی، تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی در همجنس گرایان بالاتر از دگر جنس خواهان و برونگرایی در دگرجنس گرایان بالاتر از همجنس خواهان است. در متغیر مراقبت پدری، میانگین نمره دگرجنس گرایان بالاتر از همجنس گرایان بود، اما در متغیر حمایت مادری، میانگین نمره همجنس گرایان بالاتر از دگرجنس گرایان بود. نتایج نشان داد که سلامت روانی دگرجنس خواهان به طور معنادار (0/01 p< ) فراتر از همجنس خواهان است؛ بهزیستی روان شناختی دگرجنس گراها بالاتر از همجنس گرایان بود، در حالی که درماندگی روان شناختی در همجنس گراها بالاتر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که مداخلات روان شناختی در دو سطح پیش گیری و درمان به منظور ارتقاء سطح سلامت روانی و عمومی جامعه از نقطه نظر تمایلات جنسی، یک ضرورت محسوب می شود.
اثربخشی بسته آموزشی خود نظم دهی بر افزایشِ نگرش نسبت به مدرسه در دانش آموزان پایه یازدهم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : بازخورد مثبت به مدرسه، محتوای درسی و رفتارهای معلم، باعث ایجاد انگیزش یادگیری در دانش آموزان می شود. یادگیرندگان خودنظم جو به واسطه خود آگاهی از فرآیندهای فکری خود و دانستن چگونگی استفاده از راهبردهای یادگیری، دارای این بازخورد مثبت هستند. از این رو مسئله پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودنظم جویی در دانش آموزان دارای بازخورد پایین به مدرسه بوده است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی خودنظم جویی در افزایش بازخورد نسبت به مدرسه در دانش آموزانِ پایه یازدهم انجام گرفت. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 88 دانش آموز (44 دختر و 44 پسر) پایه یازدهمِ دارای نمراتِ بازخورد نسبت به مدرسه پایین بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بازخورد نسبت به مدرسه مککوچ و سیگل (2003) بود. و برای تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده افزایشِ معنادار بازخورد نسبت به مدرسه در دانش آموزان دختر و پسرِ گروه آزمایشی بود ( 0/01 P< ). نتیجه گیری: بدین معنی که کسب توانش های خود نظم جویی باعث شده دانش آموزان در مقایسه با قبل، عملکرد بهتری در یادگیری از خود نشان دهند، که این مهم، افزایشِ بازخورد مثبت به مدرسه را به دنبال داشت.
اثربخشی آموزش حافظه کاری بر بهبود نشانگان رفتاری (کم توجهی و تکانشگری) کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال کم توجهی/ بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات عصبی رفتاری است که از دیرباز توجه روانشناسان و روانپزشکان را به خود جلب کرده است. مسأله پژوهش این است که آموزش حافظه کاری چه تأثیری بر روی نشانگان رفتاری اختلال ADHD دارد. هدف: بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری بر بهبود نشانگان رفتاری کودکان ADHD در قالب طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است، که نمونه مورد نظر شامل 40 دانش آموز داوطلب مبتلا به ADHD انتخاب و جایگزینی تصادفی شدند. روش: ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه بالینی، نرم افزار آموزش حافظه کاری خدادادی(1393)، فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه کانرز والدین(1999)، مقیاس درجه بندی SNAP-IV سوانسون(1980) بود. تشخیص ADHD با استفاده از مصاحبه بالینی و SNAP-IV صورت گرفت. به منظور کنترل هوش آزمودنی ها آزمون هوش ریون کودکان(1938) استفاده شد.گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش حافظه کاری شرکت کردند، در حالی که گروه گواه تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. آزمودنی های هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه کانرز و SNAP-IV را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد، آموزش حافظه کاری به طور معنی داری باعث کاهش تکانشگری- فزون کنشی و افزایش توجه گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون شده است (0/001>p ). نتیجه گیری: آموزش حافظه کاری می تواند به عنوان یک روش درمانی مکمل درمان های دارویی برای بهبود نشانگان رفتاری کودکان مبتلا بع کمبود توجه/ فزون کنشی به حساب آید
بررسی سازه های شکل دهنده رفتار شایعه سازی، روانی اجتماعی و سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان می دهد که افراد به دلایل متعدد و با اهداف متفاوتی در شایعه پراکنی مثبت و منفی شرکت می کنند که در نتیجه نتایج متفاوتی به دنبال دارد. همچنین شایعات منفی با خستگی روحی، مسخ شخصیت و مراقبت کمتر از حد مطلوب همبستگی مثبت، و با تعهد شغلی، فرهنگ ایمنی بیمار همبستگی منفی دارد. اما مسئله این است که آیا ابعاد و مؤلفه های شایعات در محیط های سازمانی متفاوت از محیط های اجتماعی است؟ هدف: هدف این تحقیق شناسایی متغیرهای نهفته در رفتار شایعه سازی و تعیین عوامل زیربنایی آن است. روش: روش این تحقیق از نوع روش ترکیبی می باشد. در مرحله اول مخزن آیتم های شایعه سازمانی با استفاده از مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای بدست آمد. در این مرحله کدگذاری مقوله و طبقه بندی ها انجام گردید. و سپس با رویکرد تحلیل عاملی اکتشافی سازه های اولیه شایعه حاصل شد. نمونه ها در 3 مرحله و در هر مرحله به روش نمونه گیری هدفمند و تصادفی انتخاب شدند و پس از بدست آوردن سازه های شایعه سازمانی، رابطه آنها با مطلوبیت اجتماعی استوبر(2001)، مقیاس رفتار ماکیاولی آلسوپ(1991) و مقیاس اعتماد سازمانی نیهان و مارلو (1997) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده 7 بعد شکل دهنده شایعه سازمانی است. عوامل شناسایی شده با همبستگی درونی بالای 7/0، 37 درصد از کل واریانس را توضیح می دهند و دارای ضریب آلفای قابل قبولی می باشند. نتیجه گیری: ابعاد مدل به دست آمده با مدل های شایعه در اجتماع متفاوت بوده و مدیران بایستی محتوای شایعه در سازمان را متفاوت از شایعه در جامعه، در نظر بگیرند
بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی افراد معتاد به مواد(هیروئین و شیشه) با افراد عادی ساکن در شهر کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اعتیاد طی سال های اخیر در افغانستان رو به افزایش نهاده است. اما آیا عدم شناخت علمی ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی معتادان افغانستانی می تواند منجر به ناکارایی روش های پیشگیری گردد . هدف: پژوهش با هدف بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی افراد معتاد به مواد (هیروئین و شیشه) با افراد عادی ساکن در شهر کابل انجام گرفت. روش: با استفاده از طرح پژوهش مورد شاهد و بصورت گذشته نگر تعداد ۲۹۳ معتاد( گروه مورد) از نظر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی با ۲۹۳ نفر جمعیت غیر معتاد (گروه گواه) که از نظر ویژگی های دیموگرافیک با یکدیگر همسان شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت تشخیص وابستگی به مواد از ملاک های DSM -5 ، برای ارزیابی ویژگی های شخصیتی از آزمون MMPI-2 و برای ارزیابی هوش هیجانی از آزمون Bar On استفاده گردید و همچنین جهت سنجش فرضیه های پژوهش از روش های آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون توکی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی افراد معتاد به مواد(هیروئین و شیشه) و افراد عادی در کلیه شاخص های مربوط به آزمون MMPI تفاوت معنی داری وجود دارد و این تفاوت به نفع افراد عادی می باشد(0/001 p< ). در مورد هوش هیجانی هردو گروه نیز مشاهده گردید که میانگین نمرات کسب شده در آزمون Bar on توسط افراد عادی بالاتر از افراد معتاد به مواد(هیروئین و شیشه) می باشد، میانگین نمرات مربوط به هوش هیجانی در افراد عادی ۶۳۳/۸۲ بوده در حالی که این رقم در افراد معتاد به مواد، ۲۹۱/۴۴ گزارش شده است. نتیجه گیری: بین افراد معتاد به مواد و افراد عادی از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت بارز وجود دارد و هوش هیجانی افراد عادی بالاتر از افراد معتاد به مواد می باشد.
بررسی اثربخشی گروه درمانی حمایتی با رویکرد واقعیت درمانی، بر امیدواری و مسئولیت پذیری زنان مطلقه قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: خشونت خانگی یک مشکل اجتماعی است که می تواند منجر به پیامدهای جسمی و روانی فراوانی شود . هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی حمایتی با رویکرد واقعیت درمانی، بر امیدواری و مسئولیت پذیری زنان مطلقه قربانی خشونت خانگی است. روش: روش تحقیق حاضر تجربی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. نمونه پژوهش حاضر تعداد 30 نفر از زنان مطلقه دچار خشونت خانوادگی هستند. ابزار مورد استفاده دو پرسشنامه شامل پرسشنامه امید به آینده اشنایدر، و مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا است. پس از انتخاب گروه ها برای کنترل اولیه از پیش آزمون استفاده شد و پس از آن گروه آزمایش در معرض آموزش (جلسات آموزشی به شیوه ی گروه درمانی حمایتی نظریه ی انتخاب گلاسر) قرار گرفت، متغیر مستقل در 10 جلسه ی 80 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد ولی برای گروه گواه هیچ گونه آموزشی در نظر گرفته نشد. برای تحلیل نتایج به دست آمده این پژوهش از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح استنباطی داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس برای آزمودن فرضیه های پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش گروه درمانی حمایتی با رویکرد واقعیت درمانی بر افزایش امید به آینده و مسئولیت پذیری زنان مطلقه قربانی خشونت خانگی مؤثر است(0/05 p< ). نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان گفت واقعیت درمانی با روش گروهی به مراجعان کمک می کند تا احساس مسئولیت کنند و از طریق مسئولیت شخصی هویت موفقی را بدست آورند و آنچه از تجربه خشونت به آنها رسیده است را به دست فراموشی بسپارند.
اثربخشی رویکرد خودآگاهی مبتنی بر معنادرمانی بر مهار کردن خود نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مهمترین مسائلی که آموزش و پرورش با آن رو به رو است، مشکلات و چالش های روحی و روانی علاوه بر مشکلات تحصیلی دانش آموزان است. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی رویکرد خودآگاهی مبتنی بر معنادرمانی بر مهار کردن خود نوجوانان دختر بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، دانش آموزان نوجوان دختر 13 تا 18 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1396 بودند. از این جامعه، تعداد 40 نفر از دانش آموزان، 20 نفر به عنوان گروه آزمایش جهت ارائه بسته آموزشی خودآگاهی (مبتنی بر رویکرد معنادرمانی) و 20 نفر به عنوان گروه کنترل، به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهار کردن خود گراسمیک (1993) بود. داده های پژوهش با استفاده از تجزیه و تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد، عامل بین گروهی برای متغیرهای شتابزدگی، ترجیحات جسمانی، خودمحوری و ابراز خشم معنی دار بود یعنی بین پس آزمون و پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (0/05> p ). از مجموع این نتایج نتیجه گرفته شد بسته آموزشی خودآگاهی (مبتنی بر رویکرد معنادرمانی) بر شتابزدگی، ترجیحات جسمانی، خودمحوری و ابراز خشم نوجوانان دختر تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود روان درمانگران، از آموزش های گروهی خودآگاهی (مبتنی بر رویکرد معنادرمانی) به منظور اصلاح نگرش ها برای تقویت مهار کردن خود که تضعیف آن که جلوی اراده معطوف به معنا را می گیرد، در دختران استفاده کنند.
بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر راهبردهای مقابله ای در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: در بحث روابط زوجین، چگونگی مقابله زوجین به چگونگی ارزیابی فرد و تأثیرپذیری فرد از خود و زندگی مشترک و همچنین سبک های دلبستگی هر یک از زوجین بستگی دارد. یکی از متغیرهای تعیین کننده در روابط زناشویی، راهبردهای مقابله افراد با عامل تنیدگی می توان اشاره کرد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر راهبردهای مقابله ای در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجینی که به دلیل تعارض های زناشویی به مراکز مشاوره تهران مراجعه کرده بودند که از میان آنها تعداد 30 زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای کارور، شیرر ووینتراب (1989) بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس یک متغیره، کواریانس چند متغیره و اندازه گیری مکرر تحلیل نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل پس از مداخله تفاوت معنادار آماری وجود دارد و زوج درمانی هیجان مدار موجب کاهش راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و ناکارآمد ( 0/05 p< ) و افزایش راهبرد مقابله ای مسأله مدار (0/05 p< ) شده است. نتیجه گیری: مظالعه نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر راهبردهای مقابله مؤثر بوده است اما اثر تعاملی متغیر جنسیت با زوج درمانی هیجان مدار رابطه ای نشان نداد.
اثربخشی روش گفتاردرمانی، برعلائم روان شناختی و توانمندی های روانی در جوانان مبتلا به لکنت زبان شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال های گفتاری ، یکی از مهمترین اختلالات دوران رشد هستندکه یک اختلال ارتباطی با دامنه ای از مشکلات روان شناختی در نظر گرفته می شوند. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش گفتار درمانی بر علائم روان شناختی(روابط اجتماعی و اضطراب) و توانمندی های روانی(اعتماد به نفس و خودپنداره) بود. روش: روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش روش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده تمامی جوانان 20 تا40 سال مبتلا به اختلال لکنت زبان ساکن در شهر تهران بود. حجم نمونه 30 نفراست که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. در هرگروه 15 آزمودنی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی بود از اینکه بین میانگین نمرات پس آزمون خودپنداره، حرمت خود، روابط اجتماعی، اضطراب در بین گروه های گفتار درمانی و کنترل تفاوت وجود دارد(0/05 p< ). نتیجه گیری: این بدان معنا است که روش گفتاردرمانی بر خودپنداره، حرمت خود، روابط اجتماعی و اضطراب تأثیر داشته است.
اثربخشی روش فرزندپروری مثبت بر مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان با اختلال یادگیری در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: خانواده نخستین و بادوام ترین عاملی است که به عنوان سازنده و زیر بنای شخصیت رفتارهای بعدی کودک شناخته شده است. هدف: از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش فرزندپروری مثبت بر مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان با اختلال یادگیری در دوره ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مقطع ابتدایی مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامان بودند که به منظور بهبود اختلال خود در سال 1396 مراجعه کردند. گروه نمونه شامل 30 دانش آموز بود که به صورت هدفمند و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند و پیش و پس از انجام مداخلات، با استفاده از ابزار پژوهش، مورد ارزیابی قرارگرفتند. ابزار پژوهش چک لیست مشکلات عاطفی رفتاری راتر بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین های پرخاشگری و بیش فعالی، اضطراب و افسردگی، ناسازگاری اجتماعی و رفتارهای ضداجتماعی شرکت کنندگان برحسب عضویت گروهی «فرزندپروری مثبت و کنترل» در سه مرحله اندازه گیری تفاوت معناداری مشاهده شد(0/05 p< ). نتیجه گیری: بنابراین روش فرزندپروری مثبت بر کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان با اختلال یادگیری تأثیر دارد.
اثربخشی روان درمانی تحلیلی کارکری بر بهبود افسردگی و توانش ارتباطی بیماران مبتلا به اختلال وسواس-ناخودداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس – ناخودداری به واسطه بروز علائم منجر به مشکلاتی در روابط بین فردی افراد مبتلا می شود، که می تواند باعث تشدید و یا عود این بیماری شود . از این رو به نظر می رسد روان درمانی تحلیلی کارکردی با تأکید بر صمیمیت و مشکلات بین فردی، می تواند بر بهبود علائم و پیشگیری از عود مجدد این اختلال مؤثر واقع شود. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی این مداخله بر بهبود افسردگی و توانش ارتباطی بیماران مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه آزمایش وگواه بود. از اینرو، تعداد 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، از بین افراد مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری انتخاب و در دو گروه آزمایش وگواه جای گماری شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی بک (ویرایش- II ، (1996)) و توانش ارتباطی بین فردی (1983) بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثر گروه آزمایش به صورت معناداری (0/01 p< ) بر افسردگی و توانش ارتباطی تأثیر دارد. نتیجه گیری: این بدان معناست که روان درمانی تحلیلی کارکردی موجب کاهش افسردگی و افزایش توانش ارتباطی افراد مبتلا به وسواس – ناخودداری شد.
مدل یابی روابط ساختاری اضطراب امتحان و منبع کنترل با پیشرفت تحصیلی: نقش واسطه گری انگیزش پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پیشرفت تحصیلی از اولویت های اصلی مدارس است که مهمترین هدف آموزش و پرورش محسوب می شود . هدف: این پژوهش با هدف مد یابی روابط ساختاری ساختاری اضطراب امتحان و منبع کنترل با پیشرفت با واسطه گری نقش انگیزش پیشرفت انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی، به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری 32500 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر بابل بودند که تعداد 508 نفر، 253 دختر و 255 پسر، به عنوان نمونه ی آماری و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های انگیزش پیشرفت هرمنس (2004)، اضطراب امتحان ساراسون (1957) و منبع کنترل راتر (1966) و معدل کل نمرات آنها به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد . یافته ها: یافته ها نشان داد، بین انگیزش پیشرفت و منبع کنترل با پیشرفت تحصیلی رابطه ی مستقیم معنادار و بین اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی رابطه ی معکوس معناداری وجود دارد. مدل پژوهش دارای برازش بوده و تأیید شد و 0/27 از واریانس پیشرفت تحصیلی توسط انگیزش پیشرفت، اضطراب امتحان و منبع کنترل مورد تبیین قرار گرفت. نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گیری کرد، با کاهش اضطراب امتحان و افزایش منبع کنترل می توان انگیزش پیشرفت را در دانشجویان بالا برد و پیشرفت تحصیلی آنها را ارتقا بخشید.