حسن احدی

حسن احدی

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: دکترای روانشناسی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰۵ مورد.
۱.

اثربخشی برنامۀ آموزش تاب آوری روان شناختی بر رفتارهای سلامت و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه آموزش تاب آوری رفتارهای سلامت بهزیستی روان شناختی ایمنی روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 489 تعداد دانلود : 836
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن اثربخشـی برنامـه آمـوزش تـابآوری روان‌شـناختی بـر رفتارهـای سـلامت و بهزیسـتی روان‌شـناختی در دانشـجویان انجـام شـد. در ایـن پژوهـش تمام‌تجربـی بـا طـرح پیشآزمـون _ پسآزمـون بـا گـروه کنتـرل و همـراه بـا پیگیـری، 60 دانشـجو در دو گـروه آزمایـش (30 نفـر) و کنتـرل (30 نفـر) قبـل و بعـد از آمـوزش بـه نیمـرخ سـبک زندگـی ارتقادهنـده سـلامت ـ نسـخه تجدیدنظرشـده دوم (والکـر، سیچریسـت و پنـدر، 1995) و نسـخه کوتـاه مقیاس‌هـای بهزیسـتی روان‌شـناختی (ریـف، 1989) پاسـخ دادنـد. از طریـق 10 جلسـه و هـر جلسـه دو سـاعت، برنامـه آمـوزش تـابآوری روان‌شـناختی بـه شـیوه گروهـی بـرای گـروه آزمایـش اجـرا شـد. نتایـج تحلیـل واریانـس مختلـط سـاده نشـان داد بسـته آمـوزش تـابآوری روان‌شـناختی در افزایـش رفتارهـای سـبک زندگـی سـلامت‌محور شـامل مسـیٔولیت‌پذیری بـرای سـلامت فـردی، فعالیـت جسـمانی، تغذیـه، تحـول معنـوی، روابـط بین‌فـردی و مدیریـت تنیدگـی و مقیاس‌هـای بهزیسـتی روان‌شـناختی شـامل اسـتقلال عمـل، تسـلط محیطـی، تحـول فـردی، ارتبـاط مثبـت بـا دیگـران، هدفمنـدی در زندگـی و پذیـرش خـود، موثـر بـود. بـر اسـاس نتایـج ایـن پژوهـش می‌تـوان دریافـت تـلاش بـرای تغذیـه سـرمایه روان‌شـناختی و بسـط منابـع روانـی و اجتماعـی دانشـجویان از طریـق کاهـش برخـی مدل‌هـای تفکـر سـازش‌نایافته ماننـد شخصی‌سـازی، تفکـر سـیاه/ســفید، بیش‌تعمیم‌دهــی و همچنیــن، پربارســازی مهارت‌هــای رابطــه بین‌فــردی در مشــارکت‌کنندگان، مصونیــت روانــی آنهــا را موجــب می‌شــود.
۲.

مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود مراقبتی ذهن آگاهی تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 447 تعداد دانلود : 59
زمینه: تصویر بدنی تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر می گیرد. تحقیقات نشان داده که هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی مؤثر است. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان به اجرا در آمد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران 30 – 50 ساله مبتلا به سرطان پستان بودند که جهت درمان به کلینیک پزشک متخصص مراجعه کرده و تشخیص سرطان پستان دریافت کرده بودند. نمونه پژوهش از نوع در دسترس و شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 1، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 2 و 15 نفر نیز در گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل؛ آزمون تصویر بدنی فیشر (1970)، خلاصه طرح جلسات آموزش ذهن آگاهی کابات زین (2015) و خلاصه طرح جلسات آموزش خود مراقبتی کلارک و همکاران (2014) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی بر نمرات تصویر بدنی در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت است. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 0/31 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (0/1 p<). با توجه به این که میانگین گروه آموزش ذهن آگاهی از گروه آموزش خودمراقبتی بیشتر بوده است، بنابراین آموزش ذهن آگاهی در افزایش تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: با هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی، می توان تصویر بدنی را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود داد.
۳.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر شفقت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب زنان نابارور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 751 تعداد دانلود : 987
هدف: زنان نابارور در زندگی با اضطراب زیادی مواجه می شوند و به نظر می رسد که درمان های برگرفته از موج سوم روان درمانی بتواند در کاهش اضطراب آنها موثر واقع شود. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های دارای پزشک متخصص باروری شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر بودند که پس از بررسی معیارهای ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان های مبتنی بر شفقت و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و در این مدت گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با سیاهه اضطراب بک و همکاران (1988) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که هر دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه باعث کاهش اضطراب زنان نابارور شدند و اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب آنان بیشتر بود (001/0> P ). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر و با توجه به اثربخشی بیشتر درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب زنان نابارور، پیشنهاد می شود که درمانگران در مداخله های خود از روش درمان مبتنی بر شفقت استفاده نمایند.
۴.

مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افسردگی و سازگاری زنان پس از عمل سقط جنین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت درمانی گروهی درمان شناختی رفتاری گروهی افسردگی سازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 984 تعداد دانلود : 548
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افسردگی و سازگاری زنان پس از عمل سقط جنین اجرا گردید. روش پژوهش : روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل زنان پس از عمل سقط جنین مراجعه کننده به پزشک زنان، در یکی از کلینیک های زنان و زایمان در شهرک غرب تهران بودند که پس از تشخیص (دریافت استعلام درمان)؛ با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به تعداد 45 نفر انتخاب شدند و با استفاده از روش کاملاً تصادفی در 3 گروه 15 نفرِ تقسیم و در 3 گروه آزمایش اول (15)، آزمایش دوم (15) و گواه (15) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های افسردگی و سازگاری بود که توسط زنان تکمیل شد. مداخله های آموزشی با اهداف از پیش تعیین شده برای زنان به اجرا گذاشته شد و 50 روز بعد پرسشنامه ها مجدداً اجرا و تکمیل و تحلیل داده ها انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی از نظر اثربخشی بر افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). میانگین نمرات تمامی مؤلفه های سازگاری در هر دو گروه آزمایش از گروه گواه به طور معناداری بیشتر شده است (05/0>P). همچنین بین دو گروه آزمایشی درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی گروهی ازنظر اثربخشی بر سازگاری در تمامی مؤلفه ها به جز مؤلفه سازگاری در خانه تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که روش درمان شناختی-رفتاری نسبت به واقعیت درمانی تأثیر بهتری بر افسردگی و سازگاری داشته و باعث بهبود بهتری در آنان شده است.
۵.

اثربخشی آموزش برنامه فرندز بر اختلالات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه فرندز اختلالات رفتاری اختلال اضطراب جدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 103 تعداد دانلود : 679
هدف: تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش برنامه فرندز بر اختلالات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کودکان مراجعه کننده به کلینیک های درمان اختلالات رفتاری در غرب شهر تهران. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و بر روی کودکان 7 تا 12 ساله دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد، و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفر آزمایش و 15 نفر گروه دوم (گواه) تقسیم شدند. سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه به صورت هفته ای 2 جلسه 30 تا 45 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه رفتاری کودک آخنباخ و پروتکل برنامه آموزش فرندز طراحی شده توسط بارات (1990) بود و در نهایت با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 21 نتایج تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه فرندز اختلالات رفتاری اضطراب/ افسردگی (11.04=F، 001/0>P)، گوشه گیری/افسردگی (10.21=F، 001/0>P)، شکایات جسمانی (10.08=F، 001/0>P)، مشکلات اجتماعی (11.41=F، 001/0>P)، مشکلات تفکر (9.17=F، 001/0>P)، مشکلات توجه (11.75=F، 001/0>P)، رفتار قانون شکنی (9.81=F، 001/0>P) و رفتار (10.16=F، 001/0>P) کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مؤثر بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه فرندز را می توان در جهت بهبود اختلالات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مورد استفاده قرار داد
۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحمل پریشانی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی درمان مبتنی بر شفقت زنان نابارور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 422 تعداد دانلود : 799
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در زنان نابارور به اجرا درآمد. روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان نابارور 30 – 40 ساله شهر تهران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 45 نفر و روش نمونه گیری، در دسترس بود. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، خلاصه طرح جلسات درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2015) و خلاصه طرح جلسات درمان شناختی مبتنی ذهن آگاهی( صادقی، سجادیان و نادی، 1400) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان دادکه دو شیوه درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نمرات تحمل پریشانی در پس آزمون اثر معنی دار دارد. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 31/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است(p<0/01) و در مقایسه درمان مبتنی بر شفقت در افزایش تحمل پریشانی زنان نابارور موثرتر بوده است.می توان نتیجه گرفت که با دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی ذهن آگاهی ، می توان تحمل پریشانی را در زنان نابارور افزایش داد.
۷.

تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس تاب آوری و تنظیم هیجان در زنان: نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگار اولیه

کلید واژه ها: رضایت زناشویی تاب آوری تنظیم هیجان طرح واره های ناسازگار اولیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 373 تعداد دانلود : 18
مقدمه: ازدواج یکی از مهم ترین عوامل بهداشت روانی در اجتماع است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس تاب آوری و تنظیم هیجان در زنان و نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر کاربردی، توصیفی و همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحکیم بنیاد خانواده با رویکرد سبک زندگی اسلامی شهر تهران در سال 1400 تشکیل داد. حجم نمونه نهایی با محاسبه بیش برآورد به دلیل پیش بینی ریزش آزمودنی 401 نفر بود که با توجه به گستردگی جامعه مورد مطالعه از روش غیرتصادفی و دردسترس استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1989)، طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1990)، تنظیم هیجان گارنفسکی (2001) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. سپس داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل مسیر توسط نرم افزار AMOS-18 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تاب آوری به صورت غیرمستقیم و از طریق طرح واره های محدودیت های مختل 0/04، دیگرجهت مندی 0/03 و گوش به زنگی و بازداری 0/03 به صورت غیرمستقیم توانست رضایت زناشویی را پیش بینی کند. همچنین تنظیم هیجان سازش یافته 0/35 و سازش نیافته 0/37- هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم و از طریق طرح واره های محدودیت های مختل 0/34-، دیگرجهت مندی 0/53 و گوش به زنگی و بازداری 0/65 توانستند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند (001/0>p). نتیجه گیری: بنابراین متغیرهای تاب آوری، تنظیم هیجان و طرح واره های ناسازگار اولیه می توانند نقش مهمی در رضایت زناشویی داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامه های پیشگیری از طلاق باید مدنظر قرار گیرد.
۸.

مقایسه میزان ماندگاری آموزش مبتنی بر رابطه والد کودک با آموزش مدیریت والدین بر بهبود روابط والد کودک(موردمطالعه: کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آموزش اختلال نافرمانی مقابله ای مداخلات مبتنی بر رابطه والد - کودک آموزش مدیریت والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 161 تعداد دانلود : 901
اختلال نافرمان مقابله ای از شایع ترین اختلالات روانشناختی دوران کودکی می باشد که تأثیرات نامطلوبی بر تعاملات خانواده دارد که نیازمند شناسایی صحیح می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان ماندگاری آموزش مبتنی بر رابطه والد کودک با آموزش مدیریت والدین بر بهبود روابط والد کودک صورت گرفت. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل به همراه پیگیری) انجام گرفت. در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان 5-11 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر تهران می باشد. جهت اجرای پژوهش تعداد 45 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال نامبرده که برای درمان کودکانشان مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری دردسترس در پژوهش مشارکت داده شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، مادران پرسشنامه علائم رفتاری کودکان و پرسشنامه طرد و پذیرش والدین را تکمیل کردند. در مرحله بعد دو گروه آزمایشی و مداخله درمانی را به همراه دارو درمانی دریافت کردند و گروه کنترل صرفاً دارو درمانی را دریافت کرد. در انتهای مداخله نیز پرسشنامه های مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط مادران تکمیل شد. داده ها نیز از طریق آزمون آماری کالموگروف-اسمیرنوف، شایپرو-ویلک، تحلیل واریانس و مقایسه زوجی میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر رابطه والد_کودک و آموزش مدیریت والدین در بهبود روابط والد-کودک در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای به صورت معنادار در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بوده است و مقایسه زوجی نیز نشان داد که اثر درمان در طول زمان ماندگار است.
۹.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی (مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر کرمان)

کلید واژه ها: بی نظمی هیجان پرخوری عصبی شناختی - رفتاری - ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 44 تعداد دانلود : 516
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر کرمان در ناحیه 2 آموزش و پرورش بود. حجم نمونه پژوهشی حاضر با توجه به توان آزمون (80 / 0)، اندازه اثر (50 / 0) و سطح اطمینان (05 / 0) برای هر گروه نمونه 15 نفر در نظر گرفته شد که ابتدا به صورت خوشه ای چندمرحله ای از 4 دبیرستان دختران انتخاب شد. ابتدا از طریق پرسشنامه غربالگری رفتار پرخوری افرادی که از طریق نقطه برش مشکوک به رفتار پرخوری هستند؛ تفکیک شد. سپس، با انجام مصاحبه بالینی 45 نفر از آن ها که تشخیص نهایی اختلال پرخوری را داشت، انتخاب شد و در سه گروه 15 نفری به صورت گمارش تصادفی قرار گرفت. ابزار پژوهش مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. گروه های آزمایش تحت مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها پس از بررسی مفروضه های آماری با روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل نشان داد مداخله مبتنی مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی روی ابعاد دشواری تنظیم هیجان اثربخش بوده اند.
۱۰.

اثربخشی گروه درمانی بین فردی بر بهزیستی روان شناختی در زنان مبتلا به پرخوری عصبی

تعداد بازدید : 595 تعداد دانلود : 692
زمینه و هدف: اختلال پرخوری عصبی عبارت از دوره های مکرر پرخوری (مصرف مقدار زیادی غذا در مدت زمان کوتاه مثلاً کمتر از دو ساعت، به طور متوسط یک بار در هفته در سه ماه گذشته) بدون استفاده منظم از رفتارهای جبرانی نامتناسب کنترل وزن است این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی بین فردی بر بهزیستی روان شناختی در زنان مبتلا به پرخوری عصبی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و آزمون پیگیری دو ماهه بود. 30 نفر نمونه پژوهشی از جامعه زنان مبتلا به پرخوری عصبی مراجعه کننده در مهر و آبان سال 98 به انجمن پرخوری ایران در شهر تهران به روش در دسترس انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. یافته های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف و همکاران، 1989) در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری مورد جمع آوری قرار گرفت و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمانی بین فردی بر بهبود بهزیستی روان شناختی بیماران پرخوری عصبی اثربخش است (005/0 ≥ p ). آزمون بن فرونی نشان داد که این اثر در طول زمان پایدار است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی گروه درمانی بین فردی بر بهزیستی روان شناختی پیشنهاد می شود به منظور از گروه درمانی بین فردی برای زنان مبتلا به پرخوری عصبی استفاده شود.
۱۱.

اثربخشی آموزش صلح بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش صلح خودکارآمدی تاب آوری دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 749 تعداد دانلود : 838
زمینه: خودکارآمدی و تاب آوری از جمله مهمترین مفاهیم مرتبط با سرمایه روانشناختی بوده و باتوجه به ماهیت چند بعدی آموزش صلح، بررسی تأثیر آن بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان مسأله اصلی پژوهش حاضر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و در نظر گرفتن سه گروه آزمایش، کنترل با پیگیری دو ماهه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران، تشکیل داده اند. 60 نفر نمونه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سرمایه های روانشناختی بوده که برای آزمودن دو گویه خودکارآمدی و تاب آوری از آن استفاده شده است. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه کنترل، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در پایان دوره از گروه آزمایش، پس آزمون و بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر آموزش صلح بر مؤلفه های خودکارآمدی و تاب آوری، در سطح 0/01 معنادار است. همچنین آموزش صلح در مقایسه با گروه کنترل منجر به افزایش میانگین نمرات مؤلفه های خودکارآمدی و تاب آوری در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان، می توان از این روش در موفقیت تحصیلی آن ها استفاده نمود.
۱۲.

ارائه الگوی روابط ساختاری نشخوار ذهنی و نگرانی با پیش بینی بازگشت افراد به مواد محرک: نقش واسطه ای خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 866 تعداد دانلود : 681
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی روابط ساختاری نشخوار ذهنی و نگرانی با پیش بینی بازگشت افراد به مواد محرک با واسطه گری خودکنترلی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد مصرف کننده مواد محرک مستقر در مراکز نگهداری و مراقبتی شهر تهران در سال 1400 بود که 250 نفر با روش نمونه گیری صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه خودکنترلی، پرسشنامه پیش بینی بازگشت افراد به مواد، پرسشنامه نشخوار ذهنی، و پرسشنامه نگرانی انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین نشخوار ذهنی و نگرانی با پیش بینی بازگشت افراد به مواد محرک رابطه مثبت و بین خودکنترلی و پیش بینی بازگشت افراد به مواد رابطه منفی وجود داشت. نشخوار ذهنی و نگرانی اثر مستقیم معنی دار و همچنین اثر غیر مستقیم معنی دار از طریق خودکنترلی بر پیش بینی بازگشت به مصرف مواد محرک داشتند. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. پیشنهاد می شود متخصصان حوزه اعتیاد در شناسایی و تجزیه و تحلیل پیش بینی بازگشت به مواد محرک به کاهش نگرانی، نشخوار ذهنی، و افزایش خودکنترلی این افراد توجه ویژه ای نمایند.
۱۳.

فراتحلیل عوامل معنوی مرتبط با اضطراب مرگ سالمندان در مطالعات ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب مرگ سالمندان معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 33 تعداد دانلود : 610
سابقه و هدف: اضطراب مرگ یکی از شایع ترین مشکلات قابل مشاهده در دوران سالمندی اس ت که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل معنوی مؤثر در اضطراب مرگ سالمندان جامعه ایرانی انجام شد. روش کار: در این پژوهش به شیوه فراتحلیل با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی، 22 مطالعه بین سال های 1388 تا 1399 که درباره اضطراب مرگ سالمندان بود و ملاک ورود به مطالعه را داشت، جمع آوری و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: شاخص اندازه اثر ترکیبی مطالعات تحت الگوی ثابت 382/0 و تحت الگوی تصادفی 465/0 بود. در بررسی تفکیکی اندازه اثر متغیّرها، متغیّرهای درمان مقابله معنوی، معنویت درمانی، معنایابی، ارتباط با خدا و معنویت درمانی اسلامی به ترتیب بیشترین اثر را بر اضطراب مرگ داشتند. نتایج روش های سوگیری انتشار حاکی از سوگیری انتشار در مطالعات تحت ترکیب در فراتحلیل حاضر بود. با توجه به ناهمگن بودن مطالعات، تحلیل تعدیل کننده برای متغیّرهای جنسیت و روش پژوهش صورت گرفت که بیانگر تأثیر تعدیل کنندگی متغیّر روش پژوهش در نتایج مطالعات بود. نتیجه گیری: توجه به عوامل معنوی تأثیرگذار بر اضطراب مرگ به عنوان عوامل مهم و پراهمیت که سبب بهبود اضطراب مرگ می شود، ضروری به نظر می رسد.
۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر شفقت روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی ناگویی هیجانی رفتار سازگارانه پیروی از درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 282 تعداد دانلود : 550
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت، 15 نفر به گروه آزمایش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی و 15 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از مقیاس آلکسی تایما تورنتو (باگبی و همکاران، 1994)، مقیاس سازگاری روانی اجتماعی با بیماری (دروگاتیس، 1990) و پرسشنامه پیروی از درمان (مدانلو، 2013) استفاده شد. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت 8 جلسه مداخله دو ساعته و همچنین گروه آزمایش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی نیز 8 جلسه دو ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تأثیر معنی داری داشته اند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. براساس یافته ها می توان گفت بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر کاهش ناگویی هیجانی و افزایش سطح رفتار سازگارانه و نیز پیروی از درمان اثرگذار هستند.
۱۵.

اثربخشی آموزش صلح بر افزایش اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش صلح اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 771 تعداد دانلود : 772
زمینه: اقدام برای رشد شخصی ساختار پیچیده ای است که از ابعاد مختلفی تشکیل شده و نوعی درگیری فعال و هدفمند است که نمایانگر علاقه و توجه فرد به رشد و تغییر در زندگی شخصی خود و یا مهارت های گسترده تری در رفتار مانند آگاهی از شناخت، نگرش و انگیزش است. اما باتوجه به ماهیت چند بعدی آموزش صلح، در زمینه تأثیر آن بر افزایش رشد فردی در جامعه مورد مطالعه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و در نظر گرفتن دو گروه آزمایش و گواه با پیگیری دو ماهه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران، تشکیل داده اند. 60 نفر نمونه (30 نفر گروه آزمایش 30 نفر گروه گواه) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اقدام برای رشد شخصی بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه گواه، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در پایان دوره از گروه آزمایش، پس آزمون و بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر آموزش صلح بر مؤلفه های اقدام برای رشد شخصی شامل آمادگی برای تغییر، برنامه ریزی، استفاده از منابع و رفتار هدفمند، در سطح 0/01 معنادار است. همچنین آموزش صلح در مقایسه با گروه گواه منجر به افزایش میانگین نمرات مؤلفه های اقدام برای رشد شخصی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان، می توان از این روش در موفقیت تحصیلی آن ها استفاده نمود.
۱۶.

اثربخشی آموزش برنامه روان نمایشگری بر تاب آوری و سرمایه روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 966 تعداد دانلود : 428
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر آموزش برنامه روان نمایشگری بر تاب آوری و سرمایه روان شناختی زنان مبتلابه سرطان پستان شهر بندرعباس است. روش پژوهش: این مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی زنان مبتلابه سرطان پستان بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس تشکیل دادند که تعداد آنها 78 نفر بود. از این تعداد، 60 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان شهر بندرعباس در سال 1398 که شدت و سطح بیماری یکسانی داشتند، به طور نمونه گیری در دسترس انتخاب، در دو گروه مداخله و گواه قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه ی سرمایه ی روان شناختی لوتانز (2007) و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بود. روایی و پایایی این ابزارها در پژوهش های قبلی بررسی شده است. جلسات آموزش روان نمایشگری برراساس پروتکل لونتون (1388) در نه جلسه، نود دقیقه ای در یک ماه برگزار شد. پرسشنامه ها در مرحله ی اول و نهم مداخله تکمیل شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS.22 انجام گردید. یافته ها: آموزش برنامه روان نمایشگری سبب افزایش تاب آوری (71/199=F، 001/0>P) و همچنین سرمایه روان شناختی (40/108=F، 001/0>P) بیماران مبتلا به سرطان پستان شد. نتیجه گیری: روش آموزش برنامه روان نمایشگری به بیماران سرطانی از جهات مختلف، افزایش تاب آوری و سرمایه ی روان شناختی کمک می کند.
۱۷.

اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر تصویر بدنی، شاخص توده بدنی و کاهش اضطراب اجتماعی نوجوانان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 867 تعداد دانلود : 23
هدف: تعیین اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر تصویر بدنی، شاخص توده بدنی و کاهش اضطراب اجتماعی نوجوانان دارای اضافه وزن بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان دختر و پسر تشکیل می دادند که با مشکل اضافه وزن و چاقی به کلینیک های شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند که از بین آنها 40 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از انتخاب افراد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. مداخله گروه آزمایش به صورت گروه درمانی و براساس رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (الیس و درایدن، 1997) و شامل هشت جلسه به مدت 120 دقیقه بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های نگرانی درباره تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005)، و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss.22 تحلیل شد. سطح معناداری در این پژوهش، 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رفتار درمانی عقلانی-هیجانی در تصویر بدنی (29/25=F، 001/0>P)، شاخص توده بدنی (59/3=F، 036/0=P)، و کاهش اضطراب اجتماعی (49/5=F، 026/0=P) نوجوانان دارای اضافه وزن اثربخش بودند (001/0>P). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت رفتار درمانی عقلانی-هیجانی می توانند تاثیرات مثبتی را بر روی تصویر بدنی، شاخص توده بدنی و کاهش اضطراب اجتماعی نوجوانان داشت.
۱۸.

تدوین مدل علی وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس روابط بین اضطراب اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده ، احساس تنهایی با میانجی گری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وابستگی شبکه های اجتماعی مجازی اضطراب تنهایی خودتنظیمی حمایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 922 تعداد دانلود : 81
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط بین اضطراب اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده ، احساس تنهایی ، خود تنظیمی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی جهت تدوین مدل ساختاری در دانش آموزان است.نمونه ای به حجم514 نفر در مقطع متوسطه ی دوم به روش خوشه ای چند مرحله ای از چهار منطقه شمال وجنوب تهران انتخاب شده است. دانش آموزان به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی( 2004، Puklek) ، حمایت اجتماعی ادراک شده(Zimet et al, 1988)، تنهایی (1996،Russell) وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی محقق ساخته و خود تنظیمی (1999، Brown، Miller، Lawendowski) پاسخ داده اند.داده های پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل دارای برازش مناسبی است. در اثرات مستقیم متغیر های اضطراب اجتماعی ،حمایت اجتماعی و خود تنظیمی معنادار بوده اند. همچنین در اثر غیر مستقیم تنها متغیر احساس تنهایی با میانجی گری خودتنظیمی ارتباط معنادار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که چهار متغیر پیش بین در مدل وابستگی به شبکه های اجتماعی تاثیر گذار واقع شده اند که این امر نشان دهنده ی اهمیت ویژه آنهاست
۱۹.

اثربخشی عمل جراحی زیبایی بینی بر رواندرستی روانشناختی، کیفیت زندگی و تصویر بدنیِ متقاضیان جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رواندرستی روانشناختی کیفیت زندگی جراحی زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 954 تعداد دانلود : 441
زمینه : جراحی زیبایی بینی از جمله متداول ترین و پرطرفدارترین اعمال جراحی در جهان به ویژه ایران است. مؤلفه های روانشناختی در تقاضای عمل جراحی زیبایی و همچنین در پیش آگهی و رضایت پس از عمل نقش مؤثری دارد . روان شناسی جراحی زیبایی آن طور که باید مورد توجه و مطالعه واقع نشده و عمده مطالعات نیز به بررسی گزارش های بالینی یا متغیرهای محدودی مانند رضایت فردی از عمل جراحی مربوط هستند که نیاز به پژوهش در این زمینه را برجسته می سازد. هدف : این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی عمل جراحی زیبایی بینی بر دو مؤلفه مهم روانشناختی شامل رواندرستی روانشناختی وکیفیت زندگی انجام گرفته است. روش : پژوهش کاربردی و از نوع شبه آزمایشی است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های رواندرستی روانشناختی (ریف، 1989) و کیفیت زندگی (نجات، 1387) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی متقاضیان عمل جراحی زیبایی بینی سال 96 کلینیک های خصوصی زیبایی شهر تهران بود که از میان آنها 20 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس و 20 نفر نیز از افراد غیرمتقاضی به عنوان گروه گواه انتخاب شد. یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون t نشان داد که عمل جراحی بینی بر رواندرستی روانشناختی و مؤلفه های آن شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی تأثیری ندارد. همچنین کیفیت زندگی و مؤلفه های آن شامل جسمانی، روانشناختی، روابط اجتماعی و محیطی در گروه آزمایش پس از جراحی زیبایی بینی به طور معناداری تغییر نکرد. نتیجه گیری : ممکن است عمل جراحی در واقعیت با انتظارهای متقاضیان مطابقت نداشته باشد و در نتیجه تأثیری بر رواندرستی روانشناختی و کیفیت زندگی ندارد. در نتیجه بررسی روانشناختی افراد متقاضی پیش از عمل جراحی زیبایی بینی در ارتباط با مؤلفه های رواندرستی روانشناختی و کیفیت زندگی می تواند مفید واقع شود.
۲۰.

اثر بخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: درمان تعهد و پذیرش دیابت نوع 2 زنان دیابتی کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 975 تعداد دانلود : 22
هدف: هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع II بود. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی با پیش و پس آزمون و پیگیری، با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر تهران در پاییز 1397 بودند. نمونه گیری بصورت دردسترس (30 زن دیابتی) و تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه کیفیت زندگی انجام شد. سپس گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند و نهایتا هر دو گروه تحت پس آزمون و دوره پیگیری (3 ماه) قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند بین دو گروه، پس از اجرای درمان تفاوت معناداری وجود دارد. بطوریکه، میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش برای بهبود کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می توان از روش اثر بخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بهره برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان