علوم روانشناختی

علوم روانشناختی

علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) 1400 شماره 98 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اثربخشی بسته آموزشی توانش های روانی - اجتماعی بر شادکامی و خودکارآمدی عمومی رانندگان شرکت واحد اتوبوس رانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش توانش های روانی - اجتماعی سلامت روان شادکامی رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 213 تعداد دانلود : 402
زمینه: رانندگی امری مهم و جدایی ناپذیر در انجام کار، فعالیت های اقتصادی و زندگی اجتماعی است. افزایش سطح شادکامی و ارتقاء خودکارآمدی رانندگان ازجمله عواملی است که با آموزش مهارت های روانی - اجتماعی قابل حصول است. در کشورهای مختلف توجه ویژه ای به سلامت روان رانندگان می شود و برنامه های متعددی در این زمینه طراحی و اجرا می گردد. به هر حال، در ایران به این مهم توجه نشده است. با توجه به بالا بودن آمار تصادفات ناشی از مشکلات روانشناختی رانندگان در ایران نیاز است که توجه به صحت و سلامت شغلی رانندگان در مرکز توجه ارائه کنندگان خدمات سلامت روان قرار گیرد. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر بسته آموزشی مهارت های روانی - اجتماعی بر شادکامی و خودکارآمدی عمومی رانندگان بود. روش: روش این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون تک گروهی بود. جامعه آماری شامل رانندگان شرکت واحد اتوبوس رانی مناطق 1 تا 22 شهر تهران بود که از میان آنها 101 نفر از رانندگان به صورت گروه نمونه در دسترس انتخاب شده و آموزش های موردنظر را در زمینه بسته آموزشی توانش های روانی - اجتماعی در تابستان 1395 در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی دریافت کردند. این پروژه از سال 1390 آغاز شده و در فازهای مخلتف بر روی رانندگانی که متقاضی استخدام در شرکت واحد بودند اجرا گردیده است. برای ارزیابی اثربخشی برنامه آموزشی از دو مقیاس شادکامی مونش (کوزما، استون و استونز، 2000) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (شوارتز و جروسلم، 1995) استفاده شد . در این کارگاه ها که طی 9 جلسه 80 دقیقه ای برگزار شد، رانندگان در زمینه های مدیریت خشم، رانندگی انتقام جویانه، ارتباط مؤثر و مدیریت تنیدگی آموزش دیدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل اندازه گیری های مکرر و t وابسته تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل اندازه گیری های مکرر برای بررسی شادکامی نشان می دهد تفاوت بین میانگین ها در خرده آزمون تجربه مثبت در پیش آزمون (10/49 M= ) و پس آزمون (11/29 M= ) در سطح 0/05 P< معنادار است. نتایج حاصل از تحلیل آزمون t وابسته بر روی داده های حاصل از پرسشنامه ارزیابی خودکارآمدی عمومی نشان می دهد که اگرچه در میانگین نمرات پیش آزمون (31/81 M= ) و پس آزمون (32/64 M= ) تفاوت وجود دارد، بااین حال این تفاوت از نظر آماری معنادار نیست (0/05 P> ) . نتیجه گیری: شرکت در کارگاه توانش های روانی - اجتماعی اثر مثبتی بر عملکرد شرکت کنندگان در زمینه ی افزایش تجربه مثبت داشته است. بااین وجود تحلیل یافته ها، تفاوت معناداری را درزمینه ی افزایش احساس مثبت و خودکارآمدی عمومی و کاهش احساس و تجربه منفی نشان نمی دهد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بسته آموزشی توانش های روانی - اجتماعی می تواند مداخله ای مؤثر در بهبود سلامت روان رانندگان باشد.
۲.

بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراقشری مغز بر بهبود عملکرد شناختی و هیجانی بزرگسالان دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال کمبود توجه بیش فعالی تحریک الکتریکی فراقشری مغز مشکلات هیجانی مشکلات شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 237 تعداد دانلود : 909
زمینه: اختلال کمبود توجه / بیش فعالی یک اختلال عصبی تحولی مربوط به دوران کودکی است که می تواند تا دوران بزرگسالی نیز ادامه یابد؛ اما اکثر پژوهش ها به بررسی انواع درمان ها در دوره کودکی پرداخته اند و اهمیت این اختلال در بزرگسالی نادیده گرفته شده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تحریک الکتریکی فراقشری مغز بر بهبود علائم هیجانی و شناختی بزرگسالان مبتلا به اختلال ADHD انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال ADHD در شهر اصفهان بودند که به یکی از مراکز بزرگ مجهز به درمان های نوروتراپی مراجعه نموده بودند (120 نفر). نمونه شامل 40 نفر از این افراد بودند (2 گروه 20 نفری). جلسات مداخله شامل 15 جلسه با پروتکل درمانی تحریک نقاط جلویی سر شامل F3 و F4 بود. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس خود گزارش دهی اختلال کمبود توجه / بیش فعالی بزرگسالان (2003)، آزمون استروپ (1935)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (1984)، آزمون برج لندن (1982)، آزمون عملکرد مداوم (1956)، مقیاس مشکلات در تنظیم هیجان (2004) و آزمون تکانشگری آیزنک (1977) بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تحریک الکتریکی فراقشری مغز به طور معناداری بر اکثر مؤلفه های بررسی شده در این پژوهش مؤثر بود (0/005 p< ). تنها در میانگین مؤلفه فزون کنشی پس از دریافت تحریک الکتریکی فراقشری مغزی بین دو گروه تفاوت معناداری ملاحظه نشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تحریک الکتریکی فراقشری مغزی می تواند به عنوان درمان واحد و یا در کنار درمان های روانشناختی دیگر برای درمان اختلال ADHD مورد استفاده قرار گیرد.
۳.

اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادران دارای نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: والدگری مؤثر برنامه فرزندپروری مثبت نوجوان کیفیت رابطه والد – فرزندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 26 تعداد دانلود : 155
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون فرزندپروری و کیفیت رابطه والد - فرزندی انجام شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پسر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل مادران دارای دانش آموز سیزده تا پانزده سال در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. 16 آزمودنی با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (8 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه والدگری مؤثر آلاباما (1991)، پرسشنامه کیفیت روابط والد – فرزندی (1983) و برنامه فرزندپروری مثبت (لارزره و همکاران، 2016). تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: برنامه فرزند پروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی تأثیر معنادار داشت (0/001 P< ). نتیجه گیری: میزان والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادرانی که در برنامه فرزندپروری مثبت شرکت داشتند افزایش یافت.
۴.

مقایسه ابعاد همدلی درکودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کودکان مبتلا به کندگامی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همدلی شناختی همدلی عاطفی کمبود توجه / فزون کنشی کندگامی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 417 تعداد دانلود : 789
زمینه: مطالعات زیادی به نقص همدلی در کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی اشاره کرده اند، اما مسأله اصلی این است که آیا بین ابعاد همدلی کودکان مبتلا به اختلال کندگامی شناختی (که از نظر مشکلات توجه با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی شباهت هایی دارد به همین دلیل افراد مبتلا به اشتباه برچسب کمبود توجه / فزون کنشی می خورند) با کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی تفاوت وجود دارد؟ هدف: مقایسه ابعاد همدلی درکودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کودکان مبتلا به کندگامی شناختی بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر دوره ابتدایی (7 تا 12 ساله) شهر تبریز در سال تحصیلی 98-99 بود، که تعداد 100 پسر (50 نفر مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و 50 نفر مبتلا به کندگامی شناختی) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از مقیاس درجه بندی SNAP-IV (سوانسون، نولان و پلهام، 1980) و مقیاس SCT (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009) به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش همدلی از مقیاس همدلی شناختی و عاطفی کودکان (دادس و همکاران، 2008) استفاده گردید. نتایج با روش تحلیل واریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین کودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کندگامی شناختی از نظر همدلی تفاوت معناداری وجود دارد (15/10 F= ، 0/05 > (p . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کودکان مبتلا به کندگامی شناختی در همدلی شناختی و عاطفی نسبت به کودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی عملکرد ضعیف تری دارند.
۵.

نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتناب شناختی ابرازگری هیجانی تعارض زناشویی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 517 تعداد دانلود : 990
زمینه: تعارض های زناشویی تأثیر عمیق منفی بر روابط زوجین و پیرو آن بر بافت و روابط خانوادگی می گذارد . اگرچه پژوهش های متعددی بر روی تعارض زناشویی انجام شده است اما پژوهشی که به بررسی نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی بپردازد مورد غفلت واقع شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی تعارض زناشویی انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبس تگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به سرای محله های منطقه 1، 2 و 3 شهر تهران در تابستان سال 1398 بود که 324 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس تعارض زناشویی ثنایی ذاکر و براتی ( ۱۳۸۷) ، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (۲۰08) و مقیاس ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) استفاده شد. برای تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی با تعارضات زناشویی همبستگی معنی دار دارند و 64 درصد از واریانس تعارضات زناشویی را پیش بینی می کنند (0/05 p< ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، لزوم توجه به آگاهی بخشی به افراد در رابطه اجتناب شناختی و ابرازگری هیجانی ضرورت می یابد. از نتایج این پژوهش می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور کاهش سطح تعارضات زناشویی استفاده کرد.
۶.

پیش بینی پیشرفت و مسئولیت پذیری براساس ادراک شایستگی، تاب آوری و نوجویی دربین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیشرفت مسئولیت پذیری ادراک شایستگی تاب آوری نوجویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 527 تعداد دانلود : 936
زمینه : در خصوص ارتباط میان پیشرفت و مسئولیت پذیر با ادراک شایستگی، تاب آوری و نوجویی پژوهش های اندکی وجود داشته و ماهیت این روابط دقیقاً مشخص نیست. به عبارتی دیگر، هنوز مشخص نیست که آیا پیشرفت و مسئولیت پذیری متأثر از ویژگی های شخصیتی نوجویی، ادراک شایستگی و تاب آوری می باشد. هدف : تحقیق حاضر بررسی نیاز به پیشرفت و مسئولیت پذیری براساس ادراک شایستگی، تاب آوری و نوجویی در دانشجویان صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نظر روش از نوع پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 987 نفر دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران و نمونه پژوهش شامل 350 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. و داده های بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری تحقیق شامل پرسش نامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1977)، پرسشنامه سنجش مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1987)، مقیاس ادراک شایستگی هارتر (1985)، مقیاس تاب آوری کانر - دیویدسون (2003) و پرسشنامه سرشت و منش کلونینگر (1994) بود. یافته ها : نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر نشان داد که؛ ادراک شایستگی و تاب آوری و نوجویی با متغیر نیاز به پیشرفت رابطه مستقیم و معنی داری دارند. هم چنین، ادراک شایستگی، نوجویی و تاب آوری با متغیر مسؤولیت پذیری رابطه مستقیم و معنی داری دارند. ادراک شایستگی و نوجویی، می تواند میزان نیاز به پیشرفت تحصیلی را به طور معنی داری در سطح (0/001 p< ) پیش بینی کند. تاب آوری نمی تواند میزان نیاز به پیشرفت تحصیلی را به طور معنی داری پیش بینی کند. ادراک شایستگی و تاب آوری نمی تواند میزان مسئولیت پذیری را پیش بینی کند و نوجویی می تواند میزان مسئولیت پذیری را به طور معنی داری در سطح (0/001 p< ) پیش بینی کند. نتیجه گیری: می توان گفت ادراک شایستگی و نوجویی به عنوان جزئی از ویژگی های شخصیت قدرت پیش بینی کنندگی عادت ها، رفتارها و یا عملکرد افراد را در شرایط متفاوت دارند.
۷.

تأثیر برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بخشی عصب - روانشناختی حافظه فعال بازداری پاسخ ناتوانی یادگیری نوشتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 308 تعداد دانلود : 726
زمینه: دانش آموزان با ناتوانی نوشتن دارای نواقصی در حافظه فعال و توجه و بازداری پاسخ هستند، ولی به درمان نواقص این کودکان توجه چندانی نشده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم مدارس منطقه 16 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از میان آنها تعداد 26 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه گواه (13 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش طی 2 ماه، هر هفته 3 جلسه 30 تا 45 دقیقه ای، به صورت انفرادی در برنامه مداخله ای ساند اسمارت (2007) شرکت کردند؛ گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از آزمون هوش کودکان (وکسلر، 1991)، آزمون اختلال نوشتن (فلاح چای، 1374)، آزمون حافظه فعال برای کودکان (حاف بک) (پیکرینگ و گدرکول، 2001) و آزمون بررسی یکپارچگی عملکرد دیداری - شنیداری (سندفورد و ترنر، 1994)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا)، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون آزمودنی های گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای حافظه فعال و بازداری پاسخ، تفاوت معناداری وجود داشت (0/001 > p ). نتیجه گیری: در مجموع، می توان گفت که برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر افزایش حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن مؤثر بود.
۸.

بررسی عوامل مؤثر در ارزیابی آمادگی شغلی خلبانان مسافربری برای پرواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی شغلی ارزیابی خلبانان مسافربری شرکت های هواپیمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 894 تعداد دانلود : 567
زمینه: حوادث هوایی رخ داده ناشی از ناآمادگی خلبانان در پرواز بیانگر ضعف موجود در زمینه ارزیابی این آمادگی توسط شرکت ها و سازمان های هواپیمایی در سطح جهان می باشد. این امر سبب شده که در سال های اخیر روان شناسان به صورت تخصصی به انجام پژوهش های کمی و کیفی در این زمینه مشغول شوند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در ارزیابی آمادگی شغلی خلبانان مسافربری برای پرواز بود. روش: این پژوهش براساس رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند که طی نمونه گیری هدفمند و در راستای کسب اشباع نظری در پاسخ به سؤالات مصاحبه، مجموعاً با 10 نفر از آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. نهایتاً داده های بدست آمده، طبقه بندی شدند و کدگذاری انجام شد. یافته ها: تحلیل یافته های موجود منجر به شناسائی 3 عامل اصلی مؤثر در ارزیابی آمادگی شغلی خلبانان مسافربری گردید که شامل نشانه های مبین ناآمادگی پرواز خلبانان مسافربری، عوامل مؤثر بر نحوه ارزیابی آمادگی پرواز خلبانان مسافربری و نشانه های مبین نارضایتی شغلی خلبانان مسافربری می باشند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد عواملی همچون تفاوت های فردی بر چگونگی ارزیابی پیش از پرواز خلبانان مؤثر است؛ همچنین آنچنان که از نتایج پیداست نگرش قهری شرکت های هواپیمایی در رابطه با مسائل روانشناختی خلبانان می بایست تغییر یابد.
۹.

ارزیابی چقدر می تواند گمراه کننده باشد؟ یک مطالعه موردی در اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشخیص اختلال شخصیت مرزی پرسشنامه میلون-3 مصاحبه بالینی ساختاریافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 373 تعداد دانلود : 763
زمینه: تشخیص درست به ویژه در اختلالات شخصیت برای گزینش مناسب ترین روش مداخله همواره چالش برانگیز است با این حال همخوانی بین روش های تشخیصی بر پایه خودگزارش دهی درمانجویان با روش های مبتنی بر ارزیابی متخصصان بالینی رضایت بخش نیست. هدف : هدف این پژوهش بررسی همخوانی روش تشخیصی بر پایه ارزیابی متخصص بالینی و روش مبتنی بر خودگزارش دهی درمانجو، برای گزینش مناسب ترین شیوه تشخیص گذاری بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی بالینی بود. داده ها با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته ( SCID-II ؛ فرست و همکاران، 1994)، پرسشنامه میلون-3 (میلون، 1994) و مصاحبه بدون ساخت از یک درمانجوی مرد 30 ساله بدست آمد و مورد تجزیه و تحلیل تبیینی قرار گرفت. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد در مصاحبه بالینی ساختاریافته درمانجو واجد تشخیص اختلال شخصیت مرزی است و در پرسشنامه میلون-3 با وجود قابلیت اعتماد نیمرخ، برافراشتگی در مقیاس مرزی وجود ندارد. نتیجه گیری : همخوانی بایسته بین دو روش مبتنی بر ارزیابی متخصص بالینی و روش برپایه خودگزارش دهی در این مطالعه موردی دیده نشد. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر این بود که استفاده از آزمون های شناخته شده و قابل اطمینان همواره نتایج قابل اعتمادی به دنبال نخواهد داشت و ترکیب چند خاستگاه ارزیابی در تشخیص گذاری شایسته تر و سودمندتر است و به نتایج قابل اطمینان تری می انجامد.
۱۰.

نقش واسطه ای حافظه فعال و اضطراب ریاضی در پیش بینی پردازش دیداری فضایی بر اساس خودکارآمدی ریاضی و خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلاقیت اضطراب ریاضی پردازش دیداری فضایی حافظه فعال خودکارآمدی ریاضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 210 تعداد دانلود : 114
زمینه: مطالعه عوامل مرتبط با پردازش دیداری فضایی چارچوب مناسبی برای بررسی رابطه و تعامل هیجانات و شناخت، که وجه بارز تحقیقات علوم شناختی است قلمداد می گردد. هدف این پژوهش نقش واسطه ای حافظه فعال و اضطراب ریاضی در پیش بینی پردازش دیداری فضایی بر اساس خودکارآمدی ریاضی و خلاقیت دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 و نمونه آماری شامل 477 دانش آموز دختر پایه پنجم بود که بر اساس تعداد متغیر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های خلاقیت غیرکلامی تورنس فرم الف (1972)، مقیاس اضطراب ریاضی پلاک و پلاکر (1982)، آزمون حافظه فعال برای کودکان (2006) خودکارآمدی ریاضی لیو، کویرالا و می (2009) و تست پردازش دیداری فضایی بینه (2003) را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد . یافته ها : بر اساس نتایج به دست آمده در این مدل، 0/86 واریانس متغیر پردازش دیداری – فضایی تبیین گشت. متغیر خودکارآمدی ریاضی تنها به صورت غیرمستقیم با میانجی گری متغیرهای حافظه فعال بر پردازش دیداری فضایی و با میانجی گری اضطراب ریاضی با پردازش دیداری فضایی رابطه مثبت نشان داد. همچنین متغیر حافظه فعال نیز به صورت مستقیم با خلاقیت رابطه مثبت نمایش داد. خلاقیت تنها از طریق متغیر حافظه فعال بر پردازش دیداری تأثیرگذار است. خودکارآمدی ریاضی و خلاقیت با پردازش دیداری فضایی با میانجی گری حافظه فعال دانش آموزان دختر رابطه مثبت دارد (0/154 p < ). خودکارآمدی ریاضی و خلاقیت با پردازش دیداری فضایی با میانجی گری اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر رابطه ندارد (0/001 p> ). نتیجه گیری: بر اساس خودکارآمدی ریاضی، می توان متغیر پردازش دیداری فضایی را تبیین نمود .
۱۱.

رابطه هوش هیجانی با نشاط ذهنی: نقش واسطه ای خوددلسوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوددلسوزی دانشجویان نشاط ذهنی هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 541 تعداد دانلود : 980
زمینه : نشاط ذهنی به صورت داشتن انرژی بدنی و ذهنی تعریف می شود. افراد با هوش هیجانی بالاتر، دارای شادی، سرزندگی و کارآمدی بیشتری هستند. اما سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا خوددلسوزی در این رابطه نقش واسطه ای ایفا می کند؟ هدف : هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش هیجانی با نشاط ذهنی با واسطه گری خوددلسوزی در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. از جامعه آماری دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 98-1397 تعداد 298 نفر (149 زن و 149 مرد) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند و سه پرسشنامه نشاط ذهنی حالتی (ریان و فردریک، 1997)، خوددلسوزی (نف، 2003) و هوش هیجانی (پترایدز و فارنهام، 2001) را تکمیل کردند . . تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها : مدل پژوهش برازش مناسبی با داده ها داشت و هوش هیجانی اثر مستقیم بر خوددلسوزی (0/05 p˂ ، 0/41 =β) و همچنین نشاط ذهنی (0/01 p˂ ، 0/29 =β) دانشجویان داشت. اثر غیرمستقیم هوش هیجانی بر نشاط ذهنی دانشجویان با واسطه گری خوددلسوزی نیز معنی دار بود (01/0 p˂ ، 21/0 =β). بدین ترتیب می توان گفت که هوش هیجانی می تواند هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق خوددلسوزی بر نشاط ذهنی دانشجویان تأثیر بگذارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که با تقویت هوش هیجانی می توان موجبات ارتقای خوددلسوزی دانشجویان و در نتیجه نشاط ذهنی آنها را فراهم آورد.
۱۲.

اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر هنجارگریزی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش فلسفه برای کودکان درگیری تحصیلی هنجارگریزی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 957 تعداد دانلود : 44
زمینه: برنامه آموزش فلسفه، طیف وسیعی از توانش ها و توانایی های فردی و اجتماعی را در دانش آموزان بهبود می بخشد، اما در بررسی اثربخشی آموزش این نوع برنامه بر هنجارگریزی و درگیری تحصیلی دانش آموزان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر هنجارگریزی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر بروجن انجام شد. روش: مطالعه حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود، که از میان دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر بروجن در سال تحصیلی 1398، 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله آموزش فلسفه برای کودکان ( کم، 1385) در 10 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه هنجارگریزی تحصیلی (کلارک، لیکر، گیل و گوین، 2015) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ( ریو، 2013) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش فلسفه برای کودکان به طور معناداری منجر به کاهش هنجارگریزی و افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر بروجن شده است (0/001 > p ). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر آموزش فلسفه برای کودکان می تواند به منظور کاهش رفتارهای هنجارگریزی و افزایش درگیری تحصیلی در محیط های آموزشی مورداستفاده قرار گیرد.
۱۳.

نقش میانجی پذیرش خویشتن در رابطه ویژگی های شخصیتی و نیازهای گلاسر با کیفیت رابطه زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت رابطه زناشویی ویژگی های شخصیتی نیازهای گلاسر پذیرش خویشتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 986 تعداد دانلود : 61
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی کیفیت رابطه زناشویی و ویژگی های شخصیتی، نیازهای گلاسر و پذیرش خویشتن پرداخته اند. اما پژوهش پیرامون نقش میانجی پذیرش خویشتن در رابطه ویژگی های شخصیتی و نیازهای گلاسر با کیفیت رابطه زناشویی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی پذیرش خویشتن در رابطه ویژگی های شخصیتی و نیازهای گلاسر با کیفیت رابطه زناشویی در بین زوج های شهر اصفهان بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های 20 تا 50 ساله شهر اصفهان در سال 1396 بودند که حداقل دو سال از ازدواج آنها گذشته بود. نمونه آماری شامل 280 زوج بود که به صورت در دسترس از مناطق مختلف شهری انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه پنج عامل شخصیت نئو (کاستا و مک کری، 1992)، پرسشنامه کیفیت ابعاد رابطه (فلیچر، سیمپسون و توماس، 2000)، پرسشنامه نیازهای اساسی (صاحبی، 1380) و پرسشنامه پذیرش خویشتن (چمبرلین و هاگا، 2001). داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های مدل ساختاری و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ویژگی های شخصیتی (توافق پذیری، تجربه گرایی و وجدان گرایی) و نیازهای گلاسر ( عشق و تعلق خاطر) با کیفیت رابطه زناشویی رابطه مثبت و معنادار و ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری) و نیازهای گلاسر (قدرت و تفریح) رابطه منفی و معنادار دارند ) 0/05 > (p . نتایج ارزیابی شاخص های برازش نشان داد که مدل نهایی پژوهش به صورت قابل قبولی با داده های جمع آوری شده برازش دارد و مدل مفهومی پژوهش تأیید می شود (0/05 > (p . متغیرهای مذکور پس از تحلیل عامل تأییدی وارد مدل سازی معادلات ساختاری شدند و سایر متغیرها از مدل حذف شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که ویژگی های شخصیتی و نیازهای گلاسر به واسطه پذیرش خویشتن بر کیفیت رابطه زناشویی تأثیر معناداری دارند. نتیجه گیری: نتایج نیز بیانگر این بود که پذیرش خویشتن نقش واسطه معنادار اثرات متغیرهای ویژگی های شخصیت و نیازهای گلاسر برکیفیت رابطه زناشویی است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴