امین رفیعی پور

امین رفیعی پور

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۹ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش خودزاد عملکرد جنسی دیابت نوع 2 زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 143 تعداد دانلود : 898
زمینه: دیابت یک بیماری مزمن شایع است که آسیب های جسمانی و روانی متعددی را به همراه دارد. اختلال عملکرد جنسی از پیامدهای شایع دیابت در زنان است که خود پیامدهای منفی بسیاری برای فرد بیمار در بر دارد. از سوی دیگر، استرس می تواند عاملی مؤثر در تشدید اختلال عملکرد جنسی باشد. با توجه به اثربخشی مداخلات مبتنی بر مدیریت استرس مانند آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، در مورد مقایسه اثربخشی این دو روش آموزشی، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو صورت گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان کسری شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از آنان انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند (15 نفر در هر گروه). برای جمع آوری اطلاعات از شاخص عملکرد جنسی زنان (تایلر و همکاران، 1994) استفاده شد. برای گروه آزمایش اول، 10 جلسه آموزش خودزاد (میرزامحمد علایینی و همکاران، 1400) و گروه آزمایش دوم، 8 جلسه آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) اجرا شد، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، اثر مداخلات آموزشی بر نمرات پس آزمون عملکرد جنسی اعضای هر دو گروه آزمایش معنادار بود، به طوری که بعد از انجام مداخله، نمرات عملکرد جنسی افزایش معنادار داشته است (0/05P<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد، نمرات پس آزمون عملکرد جنسی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معنادار داشته است. هم چنین آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با آموزش خودزاد دارای اثربخشی بیشتری بوده است (0/05P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر مبنی بر تأیید اثربخشی روش های آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش خودزاد در کاهش سطح استرس زنان مبتلا به دیابت، پیشنهاد می شود روان شناسان و روان پزشکان از روش های آموزشی مذکور در جهت بهبود عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت استفاده کنند.
۲.

بررسی اثربخشی روانشناسی مثبت گرا بر معناداری زندگی و افسردگی دانشجویان دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روانشناسی مثبت گرا معناداری زندگی افسردگی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 926 تعداد دانلود : 273
زمینه: مطالعات نشان داده است دانشجویان از جمله آسیب پذیرترین افراد نسبت به پیامدهای اختلال افسردگی هستند. از سوی دیگر، افسردگی با تسهیل افکار بدبینانه و غیرمنطقی نسبت به آینده می تواند رضایت و معنای زندگی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش های مختلف نشان داده اند که میزان افسردگی و معنای زندگی دانشجویان را می توان با بهره گیری از مداخلات روانشناختی تعدیل کرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخلات روانشناسی مثبت گرا بر معناداری زندگی و افسردگی دانشجویان دانشگاه هنر انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه هنر در سال 1399 بود. از این جامعه آماری، تعداد 60 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 30 نفری آزمایش (گروه مداخله روانشناسی مثبت گرا) و گواه گمارده شدند. در جلسات مداخله آموزشی روانشناسی مثبت گرا از بسته آموزشی کوئیلیام (2003) و برای جمع آوری داده ها از نسخه دوم مقیاس افسردگی بک (1996) و پرسشنامه معناداری زندگی مورگان و فارسیدز (2009) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس تک متغیری و نرم افزار SPSS22 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد مداخلات روانشناسی مثبت گرا بر افزایش معناداری زندگی و کاهش افسردگی دانشجوبان دختر و پسر مؤثر بوده است (0/05 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش روانشناسی مثبت گرا می تواند ضمن کاهش میزان افسردگی، به افزایش معناداری زندگی دانشجویان نیز کمک کند. بنابراین توجه به مداخلات روانشناسی مثبت گرا می تواند با تأکید بر توانمندی ها و افزایش شادمانی، نقش مهمی در بهبود ابعاد روانشناختی و حتی معنوی دانشجویان داشته باشد.
۳.

Model of Hope in Breast Cancer Patients after Surgery(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Biopsychosocial Breast Cancer Hope Mastectomy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 61 تعداد دانلود : 81
Objective: The present study determined the fit of hope model based on spiritual health, body image, family support, and health locus of control mediated by social comparison in patients with postoperative breast cancer. Method: The sample of the study included 400 women selected using the purposive sampling method from patients with breast cancer who after surgery referred to Imam Khomeini Hospital in Tehran in the spring and summer of 2021. Data collection tools included Gibbons and Buunk's Social Comparison Orientation Scale (1993), Khodapnahi et al.'s Social Support Questionnaire (2009), Schneider Hope Scale (1991), Paloutzian and Ellison's Spiritual Well-Being Scale (1982), Cash, Winstead, and Janda's Body Image Questionnaire (1985), and Wallston et al.'s multidimensional Health Locus of control scales (1978). Results: The hope model based on spiritual health, body image, family support, and health locus of control mediated by social comparison in postoperative breast cancer patients had a good fit. Also, spiritual health (r = 0.48), body image (r = 0.46), family support (r = 0.37), and health locus of control (r = 0.23) had a direct correlation and indirect effect on the variable of hope mediated by social comparisons. Conclusion: In order to increase the hope as the inner force needed to fight breast cancer, we can improve the quality of spiritual health, positive body image, family support, source of health control, and social comparison.
۴.

اثربخشی آموزش مهارت عاطفی اجتماعی بر نظریه ذهن در کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت عاطفی اجتماعی نظریه ذهن کودکان مبتلا به اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 161 تعداد دانلود : 284
زمینه: اوتیسم اختلالی تحولی عصبی است که با نقص مداوم در مهارت های ارتباطی - اجتماعی شناخته می شود و ضعف در مهارت اجتماعی در این کودکان دارای پیامدهای منفی است. فرضیه های جدید، اختلال طیف اوتیسم را به نارسایی در نظریه ذهن مرتبط می کنند. آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی با در برداشتن آموزش خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و آگاهی هیجانی می تواند مداخله مؤثری برای بهبود نظریه ذهن در این کودکان باشد. این در حالی است که در این مورد شکاف پژوهشی وجود دارد و تاکنون مطالعه ای به بررسی این موضوع مهم نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت عاطفی اجتماعی بر بهبود نظریه ذهن در کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر طیف اتیسم در رده سنی 7 تا 15 سال شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آن ها، ۲۰ نفر به طور تصادفی انتخاب شده و در گروه های آزمایش (1۰ نفر) و گواه (۱۰ نفر) جایگزین شدند. برای گروه آزمایش ده جلسه مداخله آموزش مهارت عاطفی اجتماعی برگرفته از بسته آموزشی خسروتاش و همکاران (2019) اجرا شد، ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش طیف اتیسم (اهلر و همکاران، 1999) و آزمون نظریه ذهن (موریس و همکاران، 1999) بود که توسط والدین تکمیل شد. همچنین داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس و با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دهنده این است که آموزش مهارت عاطفی اجتماعی باعث افزایش نمرات نظریه ذهن در گروه آزمایش شده است (0/05 P<). اندازه اثر نمره نظریه ذهن 36% بود، بنابراین آموزش مهارت عاطفی اجتماعی توانسته است 36 درصد از تغییرات نمرات نظریه ذهن را تبیین کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر به نظر می رسد آموزش مهارت عاطفی اجتماعی می تواند نظریه ذهن را در کودکان مبتلا به اوتیسم تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین استفاده از آن در کنار سایر روش های درمانی به منظور بهبود مهارت های عاطفی، اجتماعی و ارتباطی در این کودکان توصیه می شود.
۵.

پیش بینی رفتار ایمنی براساس منبع کنترل با میانجی گری سلامت در کارکنان صنایع معدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منبع کنترل رفتار ایمنی سلامت کارکنان صنایع معدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 419 تعداد دانلود : 200
مقدمه: کارکنان معادن به دلیل شرایط ویژه کاری با خطرات و حوادث شغلی گوناگونی روبرو می شوند. با توجه به آنکه رفتارهای ناایمن در بروز حوادث در محیط های صنعتی نقش دارد، پرداختن به عوامل موثر بر اتخاد رفتار ایمنی و پیشگیری از آسیب های شغلی اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه رفتار ایمنی بر اساس منبع کنترل با میانجی گری سلامت در کارکنان صنایع معدنی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. از بین کارکنان صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) تعداد 283 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه های منبع کنترل لونسون ، سلامت گلدبرگ و رفتار ایمنی مهدی نیا بود. جهت آزمون فرضیه ها، روش مدل ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که سلامت در رابطه بین رفتار ایمنی و منبع کنترل (در هر سه حیطه، درونی، افراد مسلط و شانس) کارکنان صنایع معدنی نقش میانجی ایفا می کند. نتیجه گیری: سلامت کارکنان یک عامل تعیین کننده در تاثیر منبع کنترل بر رفتار ایمنی کارکنان صنایع معدنی است.
۶.

مدل ساختاری خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس نشانه های هیجانی و معنویت: نقش میانجی شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 نشانه های هیجانی معنویت شفقت به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 955 تعداد دانلود : 63
زمینه: دیابت یک بیماری مزمن، رو به رشد و همراه با پیامدهای جدی و مهم جسمانی و روانی است. خودمراقبتی در کنترل این بیماری بسیار حائز اهمیت است و شناسایی عوامل مؤثر بر خودمراقبتی مانند نشانه های هیجانی، معنویت و شفقت به خود می تواند ما را در کنترل بهتر این نوع بیماری یاری کند. مرور پیشینه پژوهشی نشان می دهد در حیطه خودمراقبتی دیابت نوع دو مطالعات اندکی وجود دارد، ازاین رو مطالعه حاضر درصدد بررسی نقش شفقت به خود بر خودمراقبتی دیابت از طریق نشانه های هیجانی و معنویت است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری رابطه خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس نشانه های هیجانی و معنویت با میانجی گری شفقت به خود انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، 423 نفر از بیمارستان های شریعتی، امام خمینی (ره) و پلی کلینیک تخصصی سلامت و دیابت تابان انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودمراقبتی دیابت نوع 2 (نعمتی زاده و همکاران، 1400)، نشانه های هیجانی (واردنر و همکاران، 2010)، شفقت به خود (نف، 2003) و معنویت (پارسیان و دونینیگ، 2009) استفاده شد. همچنین داده های پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 وAMOS-24 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد اثرکل نشانه های هیجانی (0/01 >P، 0/274- =β)، معنویت (0/01 >P، 0/485 =β) و شفقت به خود (0/01 >P، 0/369 =β) بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سطح 0/01 معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم نشانه های هیجانی (0/01 >P،4 0/16- =β)، معنویت (0/01 >P، 0/098 =β) بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سطح 0/01 معنادار بود. بر این اساس مشخص شد شفقت به خود اثر نشانه های هیجانی بر خودمراقبتی را به صورت منفی و اثر معنویت بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت را به صورت مثبت و معنادار میانجی گری می کند. همچنین نتایج حاکی از آن بود که متغیرهای معنویت، نشانه های هیجانی و شفقت به خود در مجموع 51 درصد از واریانس خودمراقبتی را در مبتلابان به دیابت نوع 2 تبیین می کنند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و معنویت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، نقش میانجی دارد، ازاین رو افزایش خودشفقتی در این بیماران می تواند با کنترل نشانه های هیجانی منفی مانند افسردگی و اضطراب و افزایش معنویت در ارتقای خودمراقبتی این بیماران تأثیرگذار باشد.
۷.

ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمراقبتی دیابت نوع 2 پرسشنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 434 تعداد دانلود : 583
مقدمه: خودمراقبتی در کنترل بیماری دیابت نوع 2 بسیار حائز اهمیت است و پژوهش حاضر درصدد ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2 بود . روش: پژوهش حاضر از نوع ترکیبی اکتشافی متوالی هدایت شده با رویکرد آزمون سازی و طبقه بندی بود و در دو مرحله به صورت کیفی و کمّی انجام شد. جامعه آماری در مرحله اول عبارت بود از متخصصان، پزشکان و پژوهشگران حیطه بیماری دیابت نوع 2 در سال 1399-1400 که با روش نمونه گیری هدفمن د،10نفر انتخاب گردیدند. در مرحله دوم، بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال1400- 1399 با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک هایی423 تن انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مرحله اول از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و پرسشنامه اولیه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نشان داد از نتایج حاصل از مصاحبه ها، با کدگذاری باز تعداد 41 مفهوم در 4 بعد استخراج و بر اساس این مقاهیم تعداد 56 گویه اولیه طراحی شد. شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص محتوایی روایی محاسبه و در تحلیل عامل اکتشافی 4 عامل مشخص شد. درنهایت پرسشنامه 34 سوالی، 76/58 درصد واریانس خودمراقبتی دیابت نوع 2 در بیماران 30 تا60 سال را تبیین نمود: عوامل مربوط به سواد سلامت (64/ 39%)، عامل روان شناختی (82/11%)، عامل جسمانی (19/4%) و عوامل مربوط با دسترسی به امکانات (11/3%). همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول 4 عامل فوق را تایید و آلفا کل 95/0 بدست آمد . نتیجه گیری: این پرسشنامه دارای اعتبار و روایی مناسبی است و استفاده از آن جهت پایش خودمراقبتی این بیماران و استفاده در تحقیقات پیشنهاد می شود.
۸.

مقایسه مولفه N170 در شناسایی هیجان چهره در بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD) و بزرگسالان بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD) با استفاده از روش ثبت پتانسیل های وابسته به رخداد (ERP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجانات چهره پتانسیل وابسته به رویداد N170 اختلال بیش فعالی/ نقص توجه (ADHD)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 569 تعداد دانلود : 243
مقدمه: افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) دارای اختلالاتی در روابط عاطفی هستند که می تواند ناشی از مشکلات در پردازش هیجانی باشد. مطالعه حاضر به بررسی همبستگی های عصبی مراحل اولیه پردازش چهره عاطفی در بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با بزرگسالان بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با استفاده از روش پتانسیل وابسته به رویداد(ERP) در مولفه N170 هنگام مشاهده چهره های دارای هیجانات مختلف پرداخته است. روش ها: در مجموع 12 بزرگسال(6 مرد و 6 زن) دارای اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با 12 بزرگسال(6 مرد و 6 زن) بدون اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بین 20 الی 42 سال مقایسه شدند. شرکت کنندگان در حالی که فعالیت های مغزشان با استفاده از روش پتانسیل وابسته به رویداد ثبت می شد، چهره های دارای هیجانات مختلف را شناسایی می کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه N170 در ناحیه P8 برای چهره خنثی در زنان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و در ناحیه O1 در مردان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی نسبت به بزرگسالان بدون اختلال دارای تفاوت معنی دار است. (P<0.05). نتیجه گیری: مطالعه حاضر از این تصور حمایت می کند که افراد مبتلا به ADHD در مراحل اولیه پردازش چهره و هیجان چهره با افراد بدون اختلال متفاوت هستند که می تواند در تعبیر چهره و هیجان آن تاثیرگذار باشد.
۹.

Psychological Distress Based on Cognitive, Metacognitive, and Meta-Emotional Components in Cancer Patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Cancer Psychological distress emotional schemas metacognitive factors cognitive factors

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 736 تعداد دانلود : 929
Introduction: the role of cognitive, metacognitive and metaemotional factors in psychological distress has been clearly confirmed. The current research study aims to examine a psychological distress model based on intolerance of uncertainty and emotional schemas of cancer patients with the mediating role of metacognitive beliefs and cognitive avoidance. Method: regarding the methodology, the present study relies on correlation and structural equation modeling. The study sample included 300 cancer patients who visited various hospitals in Tehran and completed the questionnaires of uncertainty intolerance, stress, depression and anxiety, emotional schemas, metacognitive beliefs, and cognitive avoidance. Results: findings demonstrated that the proposed model has appropriate fitness among cancer patients. Also, the relationship between mediating variables and endogenous and exogenous variables is significant. The variables under investigation explained 46 percent of psychological distress variance in the patients. Conclusion: Psychological distress in cancer patients is affected by interaction of excessive emotional states, intolerance of uncertainty, such as metacognitive beliefs and emotional schemas.
۱۰.

بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول شهر تهران

کلید واژه ها: درمان راه حل مدار درمان ذهن آگاهی تنیدگی تحصیلی دانش آموزان متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 588 تعداد دانلود : 482
مقدمه: استرس تحصیلی یک وضعیت روانشناختی منفی است که با مولفه های شناختی و عاطفی که در بردارد سلامت دانش آموزان را تهدید می کند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی تحصیلی نوجوانان مقطع متوسطه اول انجام گرفت. روش : این پژوهش در چهارچوب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری سه ماهه اجرا شد. از بین دانش آموزان پسر دوره اول مدارس متوسطه منطقه ۱۳ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸؛ به شکل نمونه گیری هدفمند تعداد ۶۰ نفر انتخاب و توسط مقیاس استرس تحصیلی نوجوانان دون، هو و ژو (۲۰۱۱) بررسی شدند و به صورت تصادفی به ۳ گروه کنترل، گروه درمان راه حل مدار و گروه درمان ذهن آگاهی تقسیم شدند. سپس مداخله بر گروه های آزمایشی انجام شد و پس از پایان سه ماه آزمون پیگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و آزمون های تحلیل کوواریانس و واریانس مختلط تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش تنیدگی تحصیلی دانش آموزان موثر بوده است اما روش ذهن آگاهی (Eta۲=۰/۳۵۷) توانسته است نسبت به روش مداخله راه حل مدار کوتاه مدت (Eta۲=۰/۳۱۸) در کاهش تنیدگی دانش آموزان بهتر عمل کند (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: به درمانگران توصیه می شود در کار با دانش آموزان نوجوان دارای تنیدگی تحصیلی از روش های مداخله ای راه حل مدار کوتاه مدت و درمان ذهن آگاهی استفاده کنند و در این رابطه درمان ذهن آگاهی از اولویت درمانی بالاتری برخوردار است.
۱۱.

اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر غلبه طرفی بر تشخیص دیداری، حافظه دیداری و اکمال دیداری کودکان 7 تا 12 سال دارای اختلالات یادگیری

کلید واژه ها: اختلالات یادگیری غلبه طرفی ادراک دیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 570 تعداد دانلود : 439
مقدمه: ضعف در ادراک دیداری یکی از مواردی است که در کودکان دارای اختلالات یادگیری دیده می شود و تقویت آن باعث بهبود عملکرد تحصیلی کودکان می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر غلبه طرفی بر تشخیص دیداری، حافظه دیداری و اکمال دیداری کودکان ۷ تا ۱۲ سال دارای اختلالات یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از میان کودکان مقطع ابتدایی که در کلینیک های روانشناسی شهر تهران در سال ۱۳۹۹ تشخیص اختلالات یادگیری گرفته بودند، به صورت در دسترس و داوطلبانه، ۳۰ نفر (۱۸ دختر و ۱۲ پسر) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون دست برتری ادینبرگ (۱۹۷۰)، ارزیابی رشد عصبی- مغزی دلاکاتو (۱۹۹۷) و آزمون ادراک دیداری گاردنر (۱۹۸۲) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵، شاخص های توصیفی- استنباطی، تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بسته آموزشی مبتنی بر غلبه طرفی بر مؤلفه های تشخیص دیداری (۰/۰۱>P و ۳۱/۳۸=F)، حافظه دیداری (۰/۰۱>P و ۱۴/۶۸=F) کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در گروه آزمایش تأثیر داشته و بر مؤلفه اکمال دیداری تأثیر نداشته است. نتیجه گیری: تمرین های ایجاد غلبه طرفی به دانش آموزان کمک می کند عملکرد بهتری در ادراک دیداری داشته باشند؛ بنابراین پیشنهاد می شود جهت بهبود ادراک دیداری کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری تمرین های مربوط به غلبه طرفی در برنامه درمانی آن ها گنجانده شود.
۱۲.

مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن در کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتیسم توانبخشی مهارت عاطفی اجتماعی نظریه ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 23 تعداد دانلود : 127
 پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن درکودکان اتیسم، در حیطه تحقیقات مقطعی و کاربردی بود. روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از 45 نفر دانش آموز معرفی شده مدرسه پیامبر اعظم منطقه5 و کانون مادران یاریگر توانجویان اتیسم (میتا) منطقه6 تهران در سال(1399-1398) با تکمیل پرسش نامه سنجش دامنه اتیسم جامعه ای 30 نفری با عملکرد بالا در گروه نمونه 30 نفری به روش تصادفی طبقه ای در دو گروه آموزش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 نفر)، جایگزین شدند.گروه آزمایشی اول با برنامه هوشمند توانبخشی شناختی بازشناسی هیجانی صورت وِ گروه آزمایشی دوم با آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی آموزش دیدند. گروه سوم آموزشی دریافت نکردند. نتایج آماری حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و آزمون تعقیبی شفه نشان داد، میزان نظریه ذهن در کودکان اتیسم بعد از اعمال تنها توانبخشی شناختی افزایش یافته است و هر دو گروه نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطوح نظریه ذهن کل بودند. گروه های آزمایش یک (توانبخشی شناختی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 1، 2 و نظریه ذهن کل بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد.  گروه آزمایش دوم (مهارت عاطفی اجتماعی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 3 بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی روش مداخله ای مناسب برای مربیان و درمانگران کودکان اتیسم برای ارتقای نظریه ذهن می باشد.  
۱۳.

پیش بینی اضطراب مرگ در پرستاران بر اساس ویژگی های شخصیتی و اخلاق حرفه ای: مقایسه پرستاران با و بدون فعالیت ورزشی

کلید واژه ها: اخلاق حرفه ای اضطراب مرگ پرستاران شخصیت ویژگی های فعالیت ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 814 تعداد دانلود : 416
زمینه و هدف: اضطراب مرگ معضلی منحصر به فرد انسانی و یک مسئله درمانی مهم است. حتی در سطح ناهشیار، اضطراب مرگ می تواند به طور قابل توجهی دامنه زندگی روزمره و عملکرد را تحت تأثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب مرگ نزد پرستاران بر اساس ویژگی های شخصیتی (عوامل پنجگانه شخصیت) و اخلاق حرفه ای است. روش: این پژوهش یک مطالعه ترکیبی توصیفی-همبستگی و علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را پرستاران شاغل در بیمارستان های (میلاد، مدرس، عرفان و سوم شعبان دماوند) که در فاصله ماه های مهر تا بهمن ۱۳۹۹ مشغول به فعالیت بودند. برای این منظور نمونه ای۲۵۰ نفری از پرستاران بیمارستان ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و ازنظر اضطراب مرگ، ویژگی های شخصیتی و اخلاق حرفه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکت کنندگان پرسشنامه های اضطراب مرگ (تمپلر، ۱۹۷۰)، پنج عامل بزرگ شخصیت نئو (مک کرا و کاستا، ۱۹۹۲) و اخلاق حرفه ای (کانیزالس ورگاس، ۲۰۰۱) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: بین اضطراب مرگ، روان رنجوری و وظیفه شناسی رابطه مثبت و بین برون گرایی، گشودگی به تجربه و دل پذیر بودن رابطه منفی و همچنین بین اخلاق حرفه ای و اضطراب مرگ رابطه منفی وجود دارد و تفاوت معنی داری بین اضطراب مرگ و پرستاران بیمارستان ها به دست نیامده است. نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیت و اخلاق حرفه ای درمجموع و با همکاری یکدیگر می توانند اضطراب مرگ را پیش بینی کنند. در نهایت نتایج نشان داد که تفاوت های معنی داری بین پرستاران با و بدون فعالیت ورزشی وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده آشنایی با مفاهیم ارزش حرفه ای و مهارت های شناختی، هیجانی و رفتاری می توانند در عملکرد و سلامت روان پرستاران تأثیرگذار باشد. همچنین در دوران جهانگیری بیماری کرونا تشویق پرستاران به ورزش کردن ضروری به نظر می رسد.
۱۴.

نقش واسطه ای اضطراب امتحان در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و تعلل ورزی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان

کلید واژه ها: اضطراب امتحان تعلل ورزی تنظیم شناختی هیجان تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 245 تعداد دانلود : 985
تعلل ورزی تحصیلی یکی از مشکلات شایع در بین دانش آموزان و دانشجویان است و باید متغیرهای مرتبط با آن شناخته شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب امتحان در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و تعلل ورزی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر ارومیه به تعداد 980 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بود که از بین آن ها با روش نمونه گیری در دسترس 212 نفر انتخاب شدند و در این پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسشنامه اضطراب امتحان ابولقاسمی (1374) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) بود. نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان با تعلل ورزی تحصیلی همبستگی منفی و اضطراب امتحان و راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان با تعلل ورزی تحصیلی همبستگی مثبت دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از نقش واسطه ای اضطراب امتحان در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و تعلل ورزی تحصیلی بود. بر این اساس، تنظیم سازش نایافته هیجان و اضطراب امتحان با تعلل ورزی و افت عملکرد تحصیلی دانشجویان همراه است. بنابراین، متخصصان در زمینه آموزش و کار با بهبود امور تحصیلی باید مداخلات روان شناختی را به سمت تنظیم شناختی هیجان و اضطراب امتحان دهند.
۱۵.

Comparison of the Effectiveness of Emotion-Focused Therapy and Cognitive-Behavioral Therapy on Coping Strategies and Pain Catastrophizing in Patients with Pain Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: : emotion-focused therapy Cognitive-Behavioral Therapy Pain coping strategies Pain Catastrophizing pain disorder

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 746 تعداد دانلود : 238
The aim of this study was to compare the effectiveness of emotion-focused therapy and cognitive-behavioral therapy on pain coping strategies and pain catastrophizing in patients with pain disorder. The research method was a quasi-experimental with pretest-posttest design and a control group and a two-month follow-up. The statistical population of the study included all women with psychosomatic problems and pain who referred to Manoushan and Behsa counseling centers in Tehran. The sample size included 60 (three groups of 20). The research instruments included the Rosenstile and Keefe (1983) Pain Coping Strategies Questionnaire and the Bishop and Pivik (1995) Pain Catastrophe Scale. the emotion-focused experimental group received 12 training sessions and the cognitive-behavioral experimental group received 10 sessions training, but the control group did not receive any intervention during the study.. The results of mixed variance analysis and Benferroni pairwise comparison test showed that both emotion-focused therapy and cognitive-behavioral therapy have significant impact on the components of pain reinterpretation, pain catastrophizing, behavioral activity and coping efficiency (P <0.05), but they do not have significant effect on the components of return attention, ignoring pain, prayer and hope, and self-talking (P <0.05). The results also showed that both treatments have significant effect on pain catastrophizing (P <0.05). Also, no significant difference was observed between the two experimental groups (P <0.05). Therefore, the results of the present study show that emotion-focused therapy, like cognitive-behavioral therapy, can be used for patients with pain disorders and improve their cognitive factors.
۱۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) واقعیت درمانی (WDEP) رفتارهای خودمراقبتی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 660 تعداد دانلود : 216
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی سه گروهی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری بود. جامعه پژوهشی حاضر بیماران زن مبتلا به سرطان پستان 25 تا 45 ساله مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1398 بودند. در این تحقیق از سه گروه آزمایشی استفاده شده است، تعداد افراد هر گروه 20 نفر بود. روش اجرا بدین صورت بود که گروه آزمایشی اول، پروتکل درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم مداخله واقعیت درمانی،طی هشت جلسه 90 دقیقه ای مداخله صورت گرفت. اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته های پژوهش: درنهایت و در بررسی میزان تأثیرگذاری رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی مشخص شد که بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان تفاوت وجود دارد.به عبارتی دیگر واقعیت درمانی به نسبت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تأثیر بیشتری برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان دارد. نتیجه: با توجه به تأثیر رویکرد واقعیت درمانی برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان، لزوم توجه و به کارگیری بیشتر این رویکرد و درنتیجه افزایش احتمال خودمراقبتی در بیماران بیش ازپیش احساس می شود.
۱۷.

الگوی ساختاری درد ادراک شده بر اساس سیستم های مغزی/رفتاری و حمایت اجتماعی با میانجیگری تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحمل پریشانی حمایت اجتماعی درد سیستم های مغزی/ رفتاری میگرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 464 تعداد دانلود : 451
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی ساختاری درد ادراک شده براساس سیستم های مغزی/رفتاری و حمایت اجتماعی با میانجیگری تحمل پریشانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران مبتلا به میگرن مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی و دو کلینیک مغز و اعصاب در شهر تهران در سال 1399 بود که از میان آنها 374 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994)؛ مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)؛ مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه دردهای مزمن محمدیان (1374) بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر یافته ها حاکی از برازش الگوی ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین سیستم فعال ساز رفتاری و درد ادراک شده منفی بود (001/0=P، 109/0-=β). درنهایت ضریب مسیر غیرمستقیم بین حمایت اجتماعی ادراک شده و درد ادراک شده منفی بود (001/0=P، 145/0-=β). نتیجه گیری: به نظر می رسد حمایت اجتماعی ادراک شده و نظام فعال ساز رفتاری انگیزه فرد را برای تحمل پریشانی ناشی از درد با هدف کاهش آن فراهم می آورند. براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر مداخلاتی که تظاهرات سیستم های مغزی/ رفتاری را تعدیل می کنند و فراهم آوردن گروه های حمایتی در جهت ارائه حمایت اجتماعی به بیماران مبتلا به درد میگرن پیشنهاد می شود.
۱۸.

پیش بینی سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی دانش آموزان مدارس شاهد براساس بلوغ عاطفی و تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلوغ عاطفی تحمل پریشانی سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 389 تعداد دانلود : 414
مقدمه : عدم سازگاری، یکی از مشکلات شایع بین نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی براساس بلوغ عاطفی و تحمل پریشانی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شاهد دوره اول و دوم شهر تهران در سال 1398 بودند که تعداد 198 دانش آموز (112 پسر، 86 دختر) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل سیاهه سازگاری سینها و سینگ (AISS)، مقیاس بلوغ عاطفی (EMS) و پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) بود. از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که بلوغ عاطفی و تحمل پریشانی با سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی نوجوانان همبستگی مثبت معنی دار دارد (05/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز حاکی از این بود که در گام اول، بلوغ عاطفی 15 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی نوجوانان را تبیین کرد. در گام دوم، با افزودن تحمل پریشانی به معادله رگرسیون، واریانس تبیین شده به 18 درصد افزایش یافت. بنابراین هر دو متغیر بلوغ عاطفی و تحمل پریشانی، قادر به پیش بینی سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی نوجوانان بودند. بحث: طبق یافته های حاصل، سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی در دانش آموزان ازطریق بلوغ عاطفی و تحمل پریشانی قابل پیش بینی است. ازاین رو لازم است در زمینه سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی نوجوانان به بلوغ عاطفی و تحمل پریشانی آنها و تقویت این متغیرها توجه شود و مداخلات روان شناختی به سمت ارتقای بلوغ عاطفی و تحمل پریشانی سوق داده شود.
۱۹.

نقش واسطه ای خودشناسی و بهشیاری در رابطه بین نظم جویی هیجانی و تکانش گری در یک واحد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشناسی بهشیاری نظم جویی هیجانی تکانش گری نظامیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 958 تعداد دانلود : 133
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای خودشناسی و بهشیاری در رابطه بین نظم جویی هیجانی و تکانش گری بین نظامیان صورت گرفته است. روش: طرح پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه نظامیان مرد یک پادگان نظامی شهر تهران در سال 1398 تشکیل می دهند که حجم جامعه آماری  برابر 1500  نفر است. حداقل حجم نمونه 200 نفر می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی منظم از پادگان نیروی دریایی تهران انتخاب شدند و از مقیاس های خودشناسی انسجامی (قربانی و همکاران، 2008) بهشیاری ماس (براون و رایان، 2003)، نظم جویی هیجانی گارنفسکی (گارنفسکی و همکاران، 2001) و تکانش گری بارت (بارت و همکاران، 2004) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. به منظور توصیف و تحلیل داده های خام و ترسیم ماتریس همبستگی از نرم افزار SPSS استفاده شد و همچنین جهت تعیین تطابق مدل مفروض با داده های مشاهده شده و بررسی فرضیه پژوهش از معادلات ساختاری تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS استفاده شد. در پژوهش حاضر براساس سطح سنجش متغیرها و فرضیه های موردنظر، در بخش توصیفی از آماره های توصیفی نظیر میانگین، انحراف معیار و نیز جداول توزیع فراوانی و نمودار استفاده شد و در بخش استنباطی نیز از روش آماری تحلیل مسیر براساس تعداد متغیرها استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان دادند در مدل نهایی همه مسیرهای مستقیم در سطح کم تر از 0.01 معنی دار هستند و تعامل خودشناسی با تنظیم هیجانات بیشترین نقش واسطه ای را در کاهش تکانش گری دارد.
۲۰.

مقایسه کارکرهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت مرزی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکردهای اجرایی نظریه ذهن اختلال اسکیزوفرنی اختلال شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 16 تعداد دانلود : 445
هدف: از آن جایی که مشکلات بین فردی و نقایص شناختی تاثیر قابل توجهی بر زندگی مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی ایفا می کند، هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در این بیماران با افراد بهنجاراست. روش : این مطالعه یک پژوهش توصیفی- مقایسه ای است که طی آن عملکرد اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین 3 گروه مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران سرپایی و بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اسکیزوفرنی که در سال 1397 به مرکز روان پزشکی بیمارستان امام حسین تهران مراجعه کرده بودند، و به روش نمونه گیری در دسترس از بین آن ها تعداد 74 نفر انتخاب شدند. آزمون های دسته بندی ویسکانسین و آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم در جلسه های انفرادی برای تمام آزمودنی ها اجرا شد و در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری(001/0>P) بین گروه بیماران اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی با افراد بهنجار در کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تفاوت وجود دارد و همچنین بین تعداد طبقات تکمیل نشده و پاسخ های صحیح از زیر مقیاس های کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اسکیزوفرنی در سطح(05/0>P) تفاوت وجود دارد و بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند. نتیجه گیری : کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و گروه بهنجار است و شدت بیماری در عملکرد کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تاثیر دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان