مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماری افسردگی یکی از بیماری های شایع و مزمن در میان اقشار مختلف مردم است که میزان همبودی بالایی با سایر اختلالات روانی دارد. اما مسئله اصلی این اینست، آیا اصلاح سوگیری تفسیر برترمیم و کاهش علائم رفتاری و شناختی بیماران مبتلا به افسردگی تأثیر دارد؟ هدف: بررسی اثر بخشی اصلاح سوگیری تفسیر برترمیم و کاهش علائم رفتاری و شناختی بیماران مبتلا به افسردگی بود . روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و با پیگیری بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به افسردگی خفیف تا شدید بود تعداد 15 نفر به روش نمونه گیری دردسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارها عبارتند از: مقیاس افسردگی بک )II 1961)، نسخه ویرایش شده چک لیست نشانه ها ( SCL-90-R ) آزمون ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم بارون و کوهن (۲۰۰۱) و نسخه فارسی آزمون ذهن خوانی از طریق صدا (نجاتی و همکاران، ۱۳۹۳) . تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آنوای یک راهه درون گروهی با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: اصلاح سوگیری تفسیر برترمیم و کاهش علائم رفتاری و شناختی بیماران مبتلا به افسردگی تأثیر دارد (0/001 p< ) نتیجه گیری: می توان، به منظور کاهش نشانه های شناختی و رفتاری افسردگی از اصلاح سوگیری تفسیر استفاده نمود.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تفکّر انتقادی فرآیندی است که صمیمیت زوجین را تحت تأثیر قرار می دهد. اما مسئله اینست: آیا تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل تأثیر دارد؟ هدف: اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر افزایش سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل شهر تهران بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش، را کلیه زوجین شهر تهران که در سال 1398 به منظور حل مشکلات زناشویی خود به مراکز مشاوره ای منطقه 2 تهران مراجعه کردند تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 90 نفر از زوجین مراجع کننده به مرکز مشاوره بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. پژوهش با کمک پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و همکاران و صمیمیّت زناشویی اولیاء جمع آوری شد. ابزار عبارتند از: سرمایه روانشناختی مک گی (2011)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) و پروتکل آموزشی تفکر انتقادی: محتوای آموزشی تفکر انتقادی فیشر (2005) و مایرز (1986). داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری ( MANCOVA ) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: آموزش تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زناشویی زوجین تأثیر داشت (0/001≥ p ). نتیجه گیری: آموزش تفکر انتقادی می تواند منجر به افزایش سرمایه روانشناختی و صمیمیت زناشویی زوجین شود و خانواده درمانگران می توانند از این روش آموزشی برای بهبود روابط زناشویی زوجین ایرانی استفاده کنند
تأثیر صدای سفید بر یادگیری واژه های جدید، حافظۀ فعال دیداری و توجه انتخابی در دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : یادگیری واژه های جدید، حافظه فعال دیداری و توجه انتخابی از عوامل تأثیرگذار در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی به شمار می آیند. اما مسئله اصلی اینست: آیا صدای سفید بر یادگیری واژه های جدید، حافظه فعال دیداری و توجه انتخابی دانش آموزان تأثیر دارد؟ هدف: بررسی تأثیر صدای سفید بر یادگیری واژه های جدید، حافظۀ فعال دیداری و توجه انتخابی در دانش آموزان مقطع ابتدایی بود . روش: پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان باوی استان خوزستان در سال تحصیلی 98-1397 بود که 100 نفر از دانش آموزان پایه های پنجم و ششم ابتدایی به صورت تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و در دوگروه آزمایش و گواه (هر گروه 50 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: از آزمون محقق ساخته واژه های جدید، آزمون حافظۀ فعال دیداری ژان لویی سلیه (2012) و آزمون توجه انتخابی، تمرکز و تلاش مندی d2 (باقری، 1391). داده ها با استفاده از روش کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: صدای سفید بر یادگیری واژه های جدید در دانش آموزان ابتدایی تأثیر معناداری داشت (0/000 P< ). بر حافظۀ فعال دیداری تأثیر معناداری نداشت (0/160 P> ) و بر توجه انتخابی نیز تأثیر معناداری نداشت (0/470 P> ). نتیجه گیری: می توان برای افزایش یادگیری واژه های جدید دانش آموزان مقطع ابتدایی از صدای سفید استفاده کرد.
الگوی ساختاری رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری: بررسی نقش واسطه ای بهوشیاری مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: دلبستگی مادران از عواملی است که می تواند تنیدگی را در مادران به وجود بیاورد. اما مسأله اصلی اینست، آیا بین دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر رابطه وجود دارد؟ هدف: بررسی رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری، شامل مادرانِ کودکان 3 تا 6 ساله ای بود که از بهمن ماه 95 تا خرداد 96 در مهد های کودک تحت نظارت بهزیستی شهر جیرفت حضور داشتند. 290 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. بزار عبارتند از: مقیاس تنیدگی والدینی - فرم کوتاه (آبیدین، 1995)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1996) و پرسشنامه پنج وجهی بهوشیاری (بائر و همکاران، 2006). تحلیل داده ها با استفاده از روش بوت استراپ انجام شد. یافته ها: بهوشیاری در رابطه بین دلبستگی نا ایمن و تنیدگی والدگری نقش واسطه ای داشت. نتایج نشان داد، رابطه دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با تنیدگی معنی دار بود (0/0001> p ). در مدل واسطه ای، دلبستگی اضطرابی بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر تنیدگی والدگری اثر داشت ( 0/0001 > p ) و دلبستگی اجتنابی اثر مستقیمِی بر تنیدگی نداشت، اما بصورت غیر مستقیم (با واسطه گری بهوشیاری) بر تنیدگی اثر گذار بود ( 0/0001 > p ). نتیجه گیری: می توان با استفاده از بهوشیاری مادر دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری را کاهش داد
مقایسه نظریه ذهن و فرآیند تصمیم گیری در بیماران پارکینسون و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال شناختی یکی از شایع ترین و مهمترین جنبۀ غیر حرکتی بیماری پارکینسون است و تا حد زیادی کارکرد و کیفیت زندگی بیماران را تحت تأثیر می دهد. اما مسئله اصلی اینست، آیا نظریه ذهن و فرآیند تصمیم گیری در بیماران پارکینسون و افراد بهنجار تفاوت دارد؟ هدف : مقایسه نظریه ذهن و فرآیند تصمیم گیری در بیماران پارکینسون و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش از نوع علی - مقایسه ای بود، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران پارکینسون مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تبریز بود. 40 بیمار مبتلا به پارکینسون و 40 فرد بهنجار به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: آزمون ذهن خوانی به وسیلۀ چشم ها (بارون - کوهن، 1995) و آزمون قمار آیوا (بچارا، داماسیو و اندرسون 1،1994). تحلیل با استفاده از واریانس دو راهه انجام شد. یافته ها: بین افراد مبتلا به پارکینسون و افراد بهنجار در آزمون قمار آیوا و ذهن خوانی به وسیلۀ چشم ها تفاوت معنی داری وجود داشت (0/01> p ). نتیجه گیری: نظریه ذهن و تصمیم گیری بیماران پارکینسون از افراد بهنجار پایین تر است.
اثربخشی آموزش خلاقیت بر مهارت حل مسأله و مقایسه با روش بازی در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه پرورش خلاقیت و بازی یکی از محورهای اساسی نظام های آموزشی جهت تصمیم گیری مناسب و حل مسأله است. اما مسئله اصلی اینست، آیا بین اثربخشی آموزش خلاقیت و روش بازی بر مهارت حل مسأله کودکان پیش دبستانی تفاوت وجود دارد؟ هدف: بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر مهارت حل مسأله و مقایسه با روش بازی در کودکان پیش دبستانی استان فارس بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری همه کودکان مراکز پیش دبستانی شهرستان کامفیروز در سال تحصیلی 97- 96 بودند. 60 نفر به صورت تصادفی به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و دو گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار عبارتند از: آزمون مهارت حل مسأله آزمون برج لندن شالیس (1982)، برنامه آموزش خلاقیت (گنجی، نیوشا و هدایتی، 1391). تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: آموزش خلاقیت و بازی بر مهارت حل مسأله تأثیر داشت (0/001 P< ). بین تأثیر دو روش آموزشی بر مهارت حل مسأله تفاوتی وجود نداشت (0/001 P< ). نتیجه گیری: می توان برای بهبود مهارت حل مسأله در کودکان پیش دبستانی از آموزش خلاقیت و بازی بهره برد
اثربخشی نمایش آهنگین شعر بر افسردگی و سرمایه ی روانشناختی افراد افسرده ی دیستمیک (افراد افسرده خو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : افسردگی از اختلال های رفتاری شایع می باشد که مشکلات هیجانی زیادی را برای افراد مبتلا به افسردگی به همراه دارد. مسأله اصلی این است: آیا نمایش آهنگین شعر بر افسردگی و سرمایه ی روانشناختی افراد افسرده ی دیستمیک تأثیر دارد؟ هدف : اثربخشی نمایش آهنگین شعر بر افسردگی و سرمایه ی روانشناختی افراد افسرده ی دیستمیک (افراد افسرده خو) بود. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی بیماران افسرده خو مراجعه کننده به مرکز جامع فوق تخصصی توانبخشی آرمان شایان در سال 1398 بود. از این جامعه 24نفرگروه نمونه مشتمل بر 24 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (12نفری، 10 زن و دو مرد)آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار عبارتند از، پرسشنامه افسردگی لاویبوند و لاویبوند ( 1995)ّ، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007). برای دو گروه پیش آزمون پرسشنامه اجراشد، سپس مداخله نمایش آهنگین شعر برای گروه آزمایش اجرا، اما برای گروه گواه، مداخله ای اعمال نشد. داده ها با روش آنالیز واریانس تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد نمایش آهنگین شعر بر افسردگی و سرمایه ی روانشناختی تأثیر معناداری داشت(0/05 p< ). اثر درمان در محله پیگیری نیز ماندگار بود. نتیجه گیری : بنابراین می توان برای کاهش افسردگی و افزایش سرمایه ی روانشناختی از نمایش آهنگین شعر بهره جست
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با میانجی گری مؤلفه تعهد عشق ورزی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : صمیمیت زناشویی، به عنوان یک فرآیند پویای مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل و یک نیاز درونی برای دلبستگی است که یکی از عوامل مهم در زمینه بهبود روابط زوجین است. از این رو، مسأله پژوهش حاضر این بود که آیا سبک های دلبستگی با میانجی گری تعهد عشق ورزی نقشی در پیش بینی صمیمیت زناشویی دارد؟ هدف: ارائه الگوی ساختاری پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با میانجی گری مؤلفه تعهد عشق ورزی در دانشجویان متأهل بود. روش: از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعۀ آماری، شامل کلیه دانشجویان مشغول تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران بود. تعداد 400 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از: مقیاس صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983)، مقیاس عشق مثلثی استرنبرگ (1986) و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شاور (1987). نتایج با روش ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون و برازش تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها: سبک دلبستگی ایمن بر صمیمیت زناشویی و تعهد عشق ورزی اثر مثبت و معنادار دارد (0/01> P ). سبک دلبستگی اجتنابی بر صمیمیت زناشویی اثر معناداری ندارد (0/05< P )، اما بر تعهد عشق اثر منفی و معنادار دارد (0/05> P ). همچنین سبک دلبستگی دوسوگرا بر صمیمیت زناشویی اثر معناداری ندارد (0/05< P )، اما بر تعهد عشق اثر منفی و معنادار دارد (0/05> P ). نتیجه گیری: تعهد به عنوان یکی از مؤلفه های عشق ورزی، نمی تواند نقش میانجی بین سبک های دلبستگی و صمیمیت زناشویی در جامعه مورد نظر را داشته باشد
اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماران مبتلا به اختلالات جنسی به ویژه زنان سردمزاج، اغلب دچار کاهش عملکرد جنسی و خانوادگی می شوند. نیاز است با بکارگیری درمان های روانشناختی مناسب مانند؛ درمان ذهن آگاهی عملکرد جنسی و خانوادگی را در افراد سردمزاج جنسی افزایش داد. هدف: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون / پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به سردمزاجی مرکز سلامت جنسی شهر اصفهان بود، که از بین آنها 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد خانواده مک مستر که توسط اپستین و همکاران (1983) طراحی شده و عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی ون سون و همکاران (2011) قرار گرفت. سپس، از دو گروه پس آزمون گرفته شد و داده های حاصل با آزمون کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکردهای خانوادگی، کارکردهای جنسی و خرده مقیاس های آنها از نظر آماری معنادار بوده (000/0 p< ) و این درمان توانسته عملکرد خانوادگی و جنسی را افزایش دهد. نتیجه گیری: آموزش شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی، به عنوان یک روش کارآمد برای زنان مبتلا به اختلالات جنسی؛ بر بهبود کارکردهای خانوادگی، کارکردهای جنسی و مؤلفه های آنان تأثیر دارد.
مقایسه اثر بخشی بسته آموزشی رضایت مندی جنسی ایرانی و روی آورد مسترز و جانسون برکیفیت زناشویی افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کیفیت زناشویی را می توان مهمترین شاخص موفقیت رابطه زناشویی تلقی کرد که عوامل مختلفی مانند رضایت زناشویی بر آن اثر می گذارد، اما مسئله اصلی این است که کدام بسته آموزشی بر کیفیت زناشویی زوج ها تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: مقایسه اثر بخشی بسته آموزشی رضایت زناشویی بومی ایرانی و روی آورد مسترز و جانسون بر کیفیت زناشویی زوج ها بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، سه گروهی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل 60 فرد متأهل مراجعه کننده به دو مرکز روانشناسی و مشاوره شهر تهران در حوزه روابط جنسی در زمستان 1397 بود، 45 نفر به صورت تصادفی گزینش و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار عبارتند از: برگه جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستینسن (1995)، برنامه آموزشی مسترز و جانسون (مسترز و جانسون، 1976؛ به نقل از مسترز، جانسون و کلودی، 2006) و بسته آموزش رضایت زناشویی بومی ایرانی (رسولی، گل پرور، رمضانی، حسنی، 2020). داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی برونفرونی تحلیل گردید. یافته ها: بسته آموزشی رضایت زناشویی بومی ایرانی و روی آورد مسترز و جانسون بر کیفیت زناشویی زوج ها تأثیر معناداری داشتند (0/01 P< ). بین دو درمان از لحاظ تأثیر بر کیفیت زناشویی تفاوت معنادار وجود نداشت (0/05> p ). نتیجه گیری: برای افزایش کیفیت زناشویی زوجین می توان از بسته آموزشی رضایت زناشویی بوم ایرانی استفاده کرد
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اعتیاد به اینترنت، پدیده ای است که به فرآیندهای اجتماعی، ارتباطی، شناختی، روانشناختی و هیجانی دانش آموزان آسیب وارد می سازد. این پژوهش در پی آن است که آیا درمان شناختی رفتاری گروهی منجر به بهبود خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت در دوره دوم متوسطه خواهد شد؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت در دوره دوم متوسطه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت در دوره دوم متوسطه شهر اصفهان بود که تعداد 40 نفر از دانش آموزانی که واجد ملاک های ورود به پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1996)، پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002) و پرسشنامه حل مسأله (هپنر، 1988) بود. گروه آزمایش مداخله درمانی شناختی رفتاری گروهی (قاسم زاده نساجی و همکاران، 1389) را نه جلسه 90 دقیقه ای در طی دوماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه در طی دو ماه و نیم دریافت کردند. در حالی که گروه گواه از دریافت این مداخله بی بهره بود. سپس از افراد هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. مرحله پیگیری نیز پس از 45 روز اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری گروهی بر خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت در مراحل پس آزمون و پیگیری اثر معنادار دارد (0/001> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد که با درمان های شناختی رفتاری می توان خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت را افزایش داد.
مدل تبینی قضاوت اجتماعی: نقش نظریه ذهن با واسطه گری ویژگی های شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : نشان داده شده است تئوری ذهن با فرآیندهای شناختی ارتباط دارد که این می تواند بر خصیصه های شخصیت اثر بگذارد. اما آیا تئوری ذهن می تواند قضاوت اجتماعی و خصیصه های شخصیت را توضیح دهد؟ هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه گری ویژگی ای شخصیت در رابطه بین نظریه ذهن و قضاوت اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی با رویکرد مدل ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان پیام نور شیراز تشکیل دادند که از آن جامعه تعداد 400 دانشجو به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه نظریه ذهن (بارون - کوهن، 2001)، پنج عامل بزرگ شخصیت (گلدبرگ، 1999)، پرسشنامه قضاوت اجتماعی (شانگ پویر، 2007) پاسخ دادند. بدین ترتیب داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان دادکه اثر نظریه ذهن بر ویژگی های توافق پذیری، تجربه گرایی، برون گرایی و مسئولیت پذیری به صورت مثبت و معنی دار 0/001 p= و بر روان رنجوری به صورت منفی و معنی دار بود 0/002 p= . به علاوه، نظریه ذهن قضاوت اجتماعی را به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری مسئولیت پذیری پیش بینی کرد. نتیجه گیری: افزایش نظریه ذهن در دانشجویان از طریق مسئولیت پذیری موجبات افزایش قضاوت اجتماعی آنها را فراهم می آورد