کنکاش در نسبت دین و رسانه و به تعبیر دیگر یافتن فصلی مشترک میان مطالعات دو حوزه مهم دینی و رسانهای، فرصت مبارکی است تا نخست موضوع در هر دو حوزه چنان که بایسته است، مطرح شود و سپس ارائه دستاورد اندیشهورزیهای موجود و بیان نیازها سمت و سوی تکاپوهای آینده را نشان دهد......
"به منظور بررسی موضوعاتی مانند امکان بهره گیری از رسانه های مدرن ویژه رادیو و تلویزیون برای انتقال پیام های دینی ضرورت تدوین نظریه ای دینی برای رسانه های جدید سازگاری اقتضائات رسانه ها با الزامات دینی و نقش حوزه های علمیه ودانشگاه در این زمینه میزگردی با حضور صاحب نظران در این حوزه حجت الاسلام دکتر سبحان معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، دکتر آشنا عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق و مهندس جعفری جلوه مدیر شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی تشکیل شد. در این میزگرد اعضای شرکت کننده ضمن پذیرش امکان انتقال پیام دینی از رسانه های جدید به بحث پیرامون این نکته پرداخته اند که آیا می توان رسانه ها را صرفا ابزار دانست یا ویژگی هایی دارند که با محتوای پیام دینی سازگاری ندارد. ضمن سپاس از شرکت کنندگان محترم خوانندگان گرامی را به مطالعه متن تحریر شده این میزگرد دعوت می کنیم
"
"در کشور ما تلویزیون رسانه ای فراگیر و پر نفوذ است که علاوه بر کارکردهایی که اصولا بر آن مترتب است ماموریتی استراتژیک در انتقال مفاهیم ملی وارزش های دینی بر عهده دارد . بررسی تحقیقات رسانه ای حاکی از آن است که در گستره رسانه و دین دورویکرد مهم وجود دارد رویکرد اول دین را به مثابه مظورفی در نظر می گیرد که تلویزیون به عنوان یک ظرف آن را منتقل می کند .نگاه ابزارانگارانه به تلویزیون معتقد است که فناوری تلویزیون در ذات خود دارای هویت فرهنگی نیست وتفاوتی ندارد که چه پیام و محتوایی را منتقل می کند اما رویکرد دوم برای تلویزیون هویت فرهنگی قائل است و معتقد است که زبان تکنیکی هر رسانه هنری نتیجه و بر آیند فرهنگی است که در ورای آن وجود دارد. به عبارت دیگر هر رسانه ای دارای هستی شناسی خاصی است که با عطف به آن اقتضائات تکنیکی به وجود می آید. این مقاله می کوشد تا از منظر رویکرد دوم جایگاه تلویزیون را در انتقال و بازنمایی مفاهیم مذهبی تبیین کند و با تکیه بر این نکته که در فرهنگ ما انتقال پیام و مفهوم عموما استوار بر زمینه ای از فرهنگ شنیداری و مبتنی بر واسطه های کلامی و غیر کلامی و غیر تصویری است نقاط قوت و ضعف این رسانه را در ارائه مفاهیم ومعارف دینی مورد بررسی قرار دهد . پیام اصلی مقاله حاضر تاکید بر این نکته مهم است که در جامعه اسلامی ایجاد ارتباط دیالتیکی بین زبان تلویزیون و ظرفیت های فنی آن با مفاهیم معنوی یک ضرورت حیاتی است .
"
"در کشور ما با وقوع یک انقلاب دینی که قصد سامان دادن امور گوناگون جامعه را بر اساس دین در سر داشت، پرسشهایی جدی در زمینه توانایی دین در برآوردن نیازهای گوناگون از جمله آزادی و عدالت مطرح شد که دیدگاههای متفاوتی را در عرصههای گوناگون پدید آورد. یکی از این عرصهها ورود دین به حوزة وسایل ارتباط جمعی بود.
نکتهای که در بحث از رسانه دینی اهمیت فراوان دارد تفکیک حوزة بحث و تعیین این نکته است که ورود دین به حوزة رسانهها در کدام یک از سطوح روش، محتوا یا هدف مطرح میشود یعنی:
1ـ آیا منظور ترویج مضامین دینی از طریق رسانههاست؟
2ـ آیا قرار است روشهای تبلیغ ادیان به روشهای تبلیغی موجود در رسانهها اضافه شود؟
3ـ یا تنظیم اهداف رسانه بر اساس اهداف دین مورد نظر است؟
نویسنده در این مقاله قصد دارد با بحث در خصوص سؤال سوم نشان دهد که چگونه آرمانها، ارزشها و اهداف دینی میتوانند مقدمة تنظیم اهداف رسانه را فراهم آورند. وی در این بررسی نظر خاصی به مطبوعات و رسانههای نوشتاری دارد.
نگارنده در نهایت به این نتیجه میرسد که: بزرگترین کارکرد عصر پست مدرن کاهش عقلگرایی در جوامع انسانی است. بنابراین با توجه به عقلگرا بودن دین اسلام و قائل شدن شعور و قدرت تفکر برای تودههای انسانی، مطبوعات در جامعه اسلامی باید مطالب خود را در جهت تعمیق تفکر بشر و ارائه دادههای صحیح به وی برای باروری اندیشه تنظیم کنند."
"علامه محمدحسین فضلا… در این مقاله به بحث در مورد مفهوم ارتباطات و اطلاعرسانی اسلامی میپردازد و آن را تکاپو در حوزهای گسترده میداند که در عرصه مفاهیم اسلامی قابل بررسی است، وی آن گاه به بیان تفاوتها و اشتراکات اطلاعرسانی و دعوت میپردازد و به گونهای آن دو را مکمل یکدیگر برمیشمارد.
وی همچنین مؤلفههای اطلاعرسانی را با استفاده از مفاهیم قرآنی توضیح میدهد و با استفاده از واژهها و مفاهیمی که در قرآن مورد تأکید قرار گرفته است جایگاه، اهمیت و نتایج اطلاعرسانی صحیح را بیان میکند.
علامه فضلا… در این مقاله برخی از زوایای اخلاق اطلاعرسانی اسلامی را مورد توجه قرار میدهد و برای نمونه موضوع صدق و کذب را با استفاده از آیات و روایات و دیدگاه فقیهان مطرح میکند. وی با بیان ارزش صدق و قبح کذب میکوشد تا تصویری درست و واقعی از چگونگی انعکاس اخبار راست و دروغ ارائه دهد.
گستره جهانی خطاب اسلامی، دقت و ژرفکاوی در پرداختن به اخبار و نیز اطلاعرسانی مورد نظر اسلام، بررسی ظاهر و ژرفای مؤلفههای اطلاعرسانی اسلامی، انسجام اندیشه و روش، برنامهریزی در اطلاعرسانی اسلامی و اهمیت بعد هنری موضوعات دیگری هستند که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
"
"نیل پستمن محقق برجسته امریکایی بر این عقیده است که فناوری تأثیرات شگرف بر ذهن و زندگی بشر میگذارد تأثیراتی که لزوماً همواره مثبت نیست. او با دقت، این تأثیرات را تحلیل و بررسی میکند و بر همین اساس به نقد جایگاه تلویزیون به ویژه در امریکا و نقش منفی آن در ذهن و عمل مردم میپردازد. او بر آن است که تلویزیون هر چیزی را در چهارچوب استراتژی سرگرمی و تفریح ارائه میکند و هنگامی خطرناک میشود که بکوشد امور مهمی چون دین و هنر و سیاست و تاریخ و علم و نظایر آنها را در قالبی تصویر محور و به شکلی سرگرمکننده عرضه کند. پستمن منتقد جدی ارائه دین در تلویزیون یا به تعبیر خودش «دین تلویزیونی» است. مقاله حاضر ابتدا به طرح کلی دیدگاه پستمن در مورد تبعات و تأثیرات فناوری میپردازد و سپس نقش تلویزیون و برنامههای مذهبی را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
وی در نهایت به این نتیجه میرسد که تلویزیون بنا به ماهیت خود تصوری این جهانی از امور ارائه میدهد و نمیتواند شرایط لازم برای ایجاد حالات معنوی و تجربیات دینی را فراهم آورد.
"
"اهمیت انتقال پیام در عصر ارتباطات امری بدیهی است. اسلام همان گونه که به خوراک و غذای مادی توجه دارد و برای آن حد و مرز در نظر گرفته است برای خوراک معنوی انسانها نیز محدودیت قائل شده است.
بحث «کتب ضاله» در منابع فقهی در حقیقت به کم و کیف همین محدودیت میپردازد اما تبیین و توضیح این معنا، دلایل لزوم و محدودیت، متعلقات حکم و رفع شبهات مطرح شده در گذشته و حال تحقیقی را میطلبید که مقاله حاضر پاسخگوی آن است. نتیجه بررسیهای مختلف نشان از عمومیت معنای «کتاب» دارد و هر نوع رسانه را شامل است. «ضلال» در نظر فقها، گمراهی در پیامهای دینی اعم از عقاید، اخلاق و احکام است. البته در لغت، تفاسیر و روایات، هر آنچه در مقابل راه حق و رشاد باشد، ضلال است و هر پیامی که به نوعی با حق و هدایت و رشاد مقابله کند، ضال و گمراهگر است.
حکم حرمت عمومیت دارد و ایجاد و تألیف و تولید و ترجمه و نشر و تدریس و… را نیز شامل میشود. شبهات مطرح شده در این مسئله و القائاتی که آزادی و رهایی انسانها را در این باب مطرح میکند، با عملکرد اندیشمندان در همه زمینهها و حتی در همین وادی ناسازگار است و عقل و نقل برای همه آنها جوابهای قاطع و روشن دارد.
با معرفی محورهای کلی زیر، به عنوان مصادیق کلی پیام ممنوع، این بحث علمی ـ نظری تا حدودی کاربردی شده است. این محورها عبارتند از: کذب و افترا، ایجاد یأس و نومیدی از رحمت خدا و اطمینان خاطر دادن از مکر او، افشای اسرار، تحریک و تشویق بیبند و باری شهوانی، کفر و انکار ضروریات دین، دشنام و سب و توهین به اولیای خدا و مؤمنان و ترویج مکاسب حرام.
"
"این مقاله از منظری پدیدارشناسانه به نسبت سنجی میان دین و فلسفه با رسانة تلویزیون میپردازد. نویسنده در ابتدا دو سنت فلسفی و دینی غرب را در برابر هم قرار میدهد. از دیدگاه او مسیحیت به مقام شنیدار که مترادف ایمان است و مکتب افلاطونی به مقام دیدار تعلق دارد. به دیگر سخن، سنت دینی مسیحی به روی ایمان تکیه میکند، حال آن که اندیشة یونانی مشاهده را به مثابة معیار به کار میگیرد.
نویسنده سپس جملهای از مرلو پونتی را محور بررسی خود قرار میدهد. این جمله به تحلیل پدیدة دیدن ناظر است. در این میان از دو نظرِ پدیدار شناسانة مهم دیگر نیز سخن به میان میآورد که یکی متعلق به ژانلوک ماریون و دیگری از آن ژیلدلوز است. ژانلوک ماریون اساس نظرات خود را بر پایة تفاوت میان شمایل و بت بنا مینهد و با تفاوتگذاری میان دو نوع دیدن، نسبت به تلویزیون نگاه بدبینانهای ابراز میدارد، حال آن که ژیلدلوز از منظر تعدیل یافتهای به قضیه روی میآورد؛ هر چند او خود را وابسته به سنت پدیدارشناسی نمیداند. در هر حال سخنان مرلو پونتی قاعدة هرم بحث قرار میگیرند و نتیجهگیریها نیز بر آن مبتنی هستند.
نویسنده در پایان تضاد میان ایمان و دیدن را امری غیرواقعی به شمار میآورد و با تکیه بر اختیار آدمی تلویزیون را در برزخ دو گونه واکنش متفاوت جای میدهد: اعتماد کورکورانه یا ایمان آگاهانه.
"
"مقاله حاضر کنکاشی است پیرامون تاثیر پیشرفت وسایل ارتباط جمعی بر ابلاغ واشاعه ادیان مختلف . این تاثیر تا آنجا است که منجر به ایجاد ادیان شخصی نوظهور شده است . نگارنده در ابتدا نگاهی گذرا به تاریخچه و وضعیت رسانه ها و برنامه های دینی در امریکا ، اروپا، افریقاو آسیا دارد و سپس عملکرد رسانه ها را در کشورهای اسلامی به عنوان ابزار اشاعه فرهنگ اسلامی حفظ وافزایش مشروعیت دولت و جلوگیری از تبلیغ اعمال ضد دینی ارزیابی می کند . وی در ادامه به تعریف دین و رسانه به منزله دو نهاد نمادساز می پردازد که به درک و شناخت انسان از جهان پیرامون معنا می بخشند و متناسب با سه دوران فرهنگ شفاهی ،چاپی و الکترونیکی سه نوع رابطه را بین دین و رسانه تشخیص می دهد: 1- سلطه دین بررسانه ها 2- چالش بین دین و رسانه ها3- تاثیر عصر اطلاعات بر دین.
در شرح هر دوره نیز امکاناتی را که وسیله ارتباطی مسلط آن زمان برای ترویج و اشاعه ادیان پدید آورده است بر می شمرد. سپس در شرح فرایند جهانی شدن دو مفهوم جهان نگری و جهانی شدن را از یکدیگر تفکیک می کند و اولی را به معنای تعمیق رابطه متقابل ملت ها و دومی را به مفهوم ملت ومرز بندی می داند و خاطر نشان می سازد که شکل دقیق جهانی شدن دین هنوز کاملا روشن نشده است. به نظر نویسنده شکلی از جهانی شدن دین اشاعه واستقرار نوع بومی یک مذهب در سایر نقاط جهان است که به ناچار برای پذیرفته شدن باید خود را با شرایط فرهنگی محیط میزبان تطبیق دهد . بنابراین اشکال مختلفی از یک مذهب در گوشه و کنار جهان پدید می آید. نویسنده در این مورد از فرق مذهبی جدید ژاپنیو امریکایی شاهد مثال می آورد.در بخش بعدی تغییر تعالیم شعائر و رسوم مذهبی را مورد بحث قرار می دهد و یکی از مهم ترین تاثیرات عصر جدید ارتباطات را در حوزه دین آسان سازی دستیابی به اطلاعات و آموزه های تخصصی ادیان می داند که هر فرد عادی را قادر به خروج از التزام به یک سنت واحد مذهبی و خلق جنبش های مذهبی جدید می کند ، یعنی عصر اطلاعات منجر به محو فاصله میان متخصصان مذهبی و طرفداران غیر متخصص دین شده است .
"
"مقاله حاضر به بررسی پارهای از قوانین ملی و بینالمللی در زمینه حدود و اختیارات وسایل ارتباط جمعی و برخی تأثیرات آموزههای دینی بر کارکرد رسانهها میپردازد.
در بخش اول پس از تشریح نظریه هنجاری رسانهها لزوم سازگاری آنها با ارزشهای خاص هر جامعه در دو حوزة علوم ارتباطات و حقوق بررسی شده است.
به نظر نویسنده، ابداع نظریة بیطرفی ذاتی رسانهها نسبت به ارائه اخبار و اطلاعات مشکوک و دارای انگیزههای سیاسی است زیرا هدفمند بودن فعالیتهای رسانهای و تلاش برای ایجاد نظام فکری و ارزشی از وظایفی است که در علوم ارتباطات بر آن تأکید شده است. همان گونه که مخاطبان برای گزینش رسانة مورد علاقه و رضایت خویش ذیحق هستند، رسانهها نیز حق دارند برای اشاعه و انتشار افکار و اطلاعات مورد قبول خود تلاش کنند.
همچنین وظیفة «آموزش» و «رهبری و راهنمایی» افراد جامعه، رسالتمند بودن فعالیت رسانهها را تأیید میکند.
در حقوق ایران نیز قانونگذاران، مسئولیت اجتماعی و الهی برای رسانهها قائل شده و متذکر شدهاند که رسانة جمهوری اسلامی باید در خدمت اشاعة فرهنگ اسلامی، برخورد سالم اندیشهها، ارائه آگاهیهای مکتبی، سیاسی و اجتماعی، ایجاد احساس مسئولیت، امید و اعتماد در مردم، افشای توطئههای دشمنان داخلی و خارجی و فراهم آوردن زمینه رشد انسان تا مرحلة خلیفهالهی باشند. از دیدگاه قانون اساسی آزادی رسانهها تا جایی پذیرفته میشود که در چهارچوب قابل قبول شرعی باشد. از سوی دیگر امام خمینی، رسانهها را معلم جامعه و انتشاردهندة تقوا میدانند.
در بخش دوم مقاله، تأثیر دین بر محتوا و کارکرد رسانهها مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش نویسنده ثابت میکند که التزام به آموزههای اخلاقی و دینی، مسئولیتزا و موجب پیدایش تعهداتی است که به تحرک بیشتر رسانهها میانجامد.
عدالتطلبی، امر به معروف، نهی از منکر، دفاع از ستمدیدگان و نصیحت و خیرخواهی برای مؤمنان و ائمه مسلمین به رسانهها و خبرنگارانِ متعهد اجازة سکوت و مماشات نمیدهد بلکه جستجو، تبلیغ، فریاد و تشویق جامعه به اقدام را وظیفة حتمی آنان میداند.
"
"ظهور رادیو و تلویزیون در قرن بیستم امکان انتقال پیام به گروه های کثیری از مخاطبان را فراهم آورد و کلیسا در سال های آغازین این تحول توانایی واهمیت رسانه ها را در تبلیغ و ترویج آیین مسیحیت و تقویت ایمان مذهبی پیروان خود به خوبی درک کرد . جریان انجیل گرایی ( ) اولین نهاد مذهبی بود که بو طور رسمی در نوامبر 1920 نخستین برنامه رادیویی مذهبی را پخش کرد و پس از آن واکنش دیگر فرقه های مذهبی به واقعیت نوظهور رادیو ، خرید و تاسیس ایستگاه های متعدد بود . در فاصله سالهای 1940 تا 1950 گسترش و تنوع نسبی برنامه های رادیویی مذهبی افزایش یافت و بخش های خبری و برنامه های دینی خاص کودکان نیز پیش بینی و تهیه شد . با گسترش تلویزیون ، فرقه های بزرگ مسیحی در آستانه دهه 1950 به پخش برنامه های دینی از تلویزیون روی آوردندو در نهایت عوامل اجتماعی به همراه بهره گیری چند رسانه ای با هدف تبلیغ دین به ظهور پدیده کلیسای الکترونیک انجامید. نتایج پژوهش های انجام شده نشان می دهد که از نظر مخاطبان هدف اصلی کلیسای الکترونیک ارائه خدمات دینی به افرادی است که امکان حضور در کلیسا را ندارند. فراهم ساختن زمینه درک بیشتر مردم ارتباط دادن دین با زندگی روزمره و آموزش بیشتر ادیان نیز از دیگر اهداف کلیسای الکترونیک به شمار می آید. در این مقاله سیر تکاملی برنامه های رادیویی و تلویزیونی مذهبی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته و گونه شناسی برنامه های دینی تلویزیونی از رویکرد های مختلف ارائه شده است . در پایان نیز سعی شده است با بهره گیری از تجارب ارتباطات مذهبی در جهان الگویی کارآمد برای برنامه سازی دینی در صدا و سیما ارائه شود.
"
"موضوع تحقیق حاضر، بررسی کارکردهای دینی تلویزیون است. مسئلة اصلی تحقیق این است که آیا تلویزیون میتواند به محتوای دینی بپردازد؟ تلویزیون جمهوری اسلامی تاکنون در این زمینه چگونه عمل کرده است و وضعیت مطلوب چیست؟
این تحقیق با روش پیمایشی (survey) و با استفاده از پرسشنامه، به صورت مصاحبه حضوری با مخاطبان برنامههای دینی (939 نفر از افراد 7 سال به بالا)، سازندگان (تهیهکنندگان، کارگردانان) و کارشناسان (استادان آشنا به دین و رسانه) انجام شده است. شایان ذکر است منظور از برنامه های دینی برنامه های خاصی است که برای نمونه از میان برنامه هایی که تاکنون از تلویزیون پخش شده انتخاب شده است . برخی از مهم ترین یافته های این تحقیق عبارتند از : مهم ترین انگیزه بینندگان از تماشای تلویزیون سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت است.
اصول دین ( اعتقادات) مهم ترین موضوع دینی مورد علاقه بینندگان است.
سریال امام علی (ع) و برنامه درس هایی از قرآن پر بیننده ترین برنامه های دینی ( مورد مطالعه) بوده اند
در مجموع 77 درصد بینندگان از برنامه های دینی تلویزیون رضایت دارند.
حدود 30 درصد بینندگان عقیده دارند برنامه های دینی تلویزیون پاسخگوی نیازهای دینی مردم نیست .
جذابیت نداشتن ، پاسخگو نبودن به نیازهای مخاطب واستفاده از قالب های نامناسب مهم ترین اشکالات برنامه های دینی تلویزیون از نظر برنامه سازان است
کمبود کارشناس دینی آشنا به رسانه و آشنا نبودن کارگردانان با مباحث دینی از مهم ترین موانع ساخت برنامه های دینی از دید برنامه سازان است.
"
"کودکان و نوجوانان، تأثیرپذیرترین مخاطبان تلویزیون به شمار میآیند. این مسئله نگرانیهای عمدهای را بین والدین، متخصصان و صاحبنظران علوم اجتماعی و رقبا برانگیخته و تحقیقات زیادی را به خود اختصاص داده است. یکی از مهمترین مباحثی که در این گستره مطرح است، تناسب محتوا و پیامهای رسانهای با ظرفیتها و تواناییهای تحولی (developmental) کودکان و نوجوانان است. پژوهشگران معتقدند کودکان در مراحل مختلف رشد و تحول شناختی و عاطفی دارای ظرفیتها و محدودیتهای ویژهای هستند، بنابراین در انتقال مفاهیم باید میزان درک کودکان از این مفاهیم به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. این مقاله با بررسی ویژگیهای شناختی کودکان و نحوة مفهومسازی آنان از پیامهای تلویزیونی، موضوع آموزش مفاهیم مذهبی را مورد واکاوی قرار میدهد. شاکله اصلی این مقاله را چکیدة دو پژوهش انجام شده در این حوزه با عناوین «نقش تلویزیون در شکلگیری و تقویت مفاهیم مذهبی و اخلاقی کودکان دورة ابتدایی» (دادستان و همکاران، 1377) و «کودک، تلویزیون و مفهوم مرگ» (رضاییبایندر، 1378) تشکیل میدهد.
"
"این که نحوة رویارویی نهادهای سنتی و مدرن، از جمله رسانهها در جریان توسعه چگونه باید باشد، از مهمترین مسائل هر الگوی توسعه است. دیدگاههای لیبرال ـ سرمایهداری و مارکسیستی ـ سوسیالیستی که توسعه را مرادف با گذار از جامعه سنتی میدانند به نفی و رد نهادهای سنتی به نفع نهادها و ساز و کارهای مدرن معتقدند. اشکالات نظری اعتقاد به ناسازگاری ذاتی سنت و مدرنیسم به عنوان مبنای این دو دیدگاه هرگز سردمدارانش را به تجدید نظر در نحوة برخورد سلبی با ساز و کارهای سنتی جوامع وانداشت، تا این که با آشکار شدن برخی از اشکالات درونی نظامهای وابسته به این دو الگو در عمل و توفیقات نظامهای به نسبت خارج از آنها در مسیر توسعه، زمینة گسترش مفهوم توسعه و بالا رفتن سطح بحث از تکیه صرف بر رشد اقتصادی و کمیت، به اهداف عامتر و کیفیت زندگی فراهم شد و مجموعه سومی از الگوها که به دلیل مرادف ندانستن توسعه با گذار از جامعه سنتی به همگرایی نهادهای سنتی و مدرن از جمله رسانهها معتقد بودند با عنوان «وحدتگرا ـ رهاییبخش» پدید آمد.
در موضوع ارتباطات دینی، همگرایی روابط میان رسانههای سنتی دینی با رسانههای مدرن دینی زمانی میسر است که هر دو دسته با تبعیت از استراتژی مشترک دینی همسو و همجهت با یکدیگر عمل کنند. این مقصود زمانی میسر است که مزیت نسبی کارکردهای دینی هر یک از دو نوع رسانه (سنتی و مدرن) با توجه به مجموعه عوامل زیر مشخص شود:
1ـ توجه به قابلیتها و محدودیتهای ذاتی کانالهای ارتباطی
2ـ علایق و خواستههای مخاطبان
در این مقاله سعی شده است با توضیح عوامل فوق نشان داده شود که مدل آیینی از میان مدلهای سه گانه ارتباط میتواند شبکه معارف را به عنوان یک رادیوی مذهبی در چهارچوب همگرایی رسانههای سنتی و مدرن دینی قرار دهد.
"
"رسانه دینی صرف نظر از این که با آن موافق باشیم یا مخالف هم اکنون وجود دارد و به سختی در تلاش است تا به اهداف خود نایل آید. رسانه دینی می کوشد تا در جهان پر آشوب و رو به انحطاط امروز غرب ، مرهمی بر زخم های عمیق روحی مخاطبان بگذارد. ترس از مرگ ، نگرانی از تربیت وآینده فرزندان خسته و اشباع شدن از برنامه های معمول تلویزیون های غربی ، تلاش برای یافتن راه رهایی از بمباران تبلیغاتی تلویزیون ها ، سرگردانی و پرسشگری روح جستجو برای یافتن آرامش و تسکین وصدها عامل دیگر همگی دست به دست هم داده اند تا تلویزیون های دینی در غرب و بسیاری دیگر از کشورهای دنیا ، پر مخاطب و پر بیننده باشند . همچنان که به مرور بر تعداد رسانه های دینی افزوده می شود ، تعداد علاقه مندان به استفاده از رسانه های دینی نیز افزایش می یابد. بر اساس گزارش sydney morning herald تحقیقات جدید استفاده از اینترنت در ایالات متحده نشان می دهد یک سوم از امریکایی های on line از اینترنت برای نزدیک شدن به خدا بهره می برند .این تحقیقات از رفتارهای 126 میلیون کاربر در ماه آگوست 2003 برداشت شده است. در این تحقیق همچنین آمده است تعداد جستجو گران مطالب مذهبی از 18 میلیون به 35 میلیون رسیده است .در همین حال تعداد افرادی از این دست که از وب برای دست یافتن به مطالب مذهبی استفاده می کنند با رشد 60 درصدی از 3 میلیون نفر در سال 2000 به 5 میلیون نفر در سال 2003 افزایش پیدا کرده است.
بر اساس گزارش مرکز تحقیقات pew در واشنگتن دی سی تنها در فاصله میان مارس 2000 تا سپتامبر 2001 تعداد کاربران علاقه مند از 18 میلیون به 28 میلیون رسیده است به خصوص در جریان واقعه یازدهم سپتامبر بیش از چهل درصد از کاربران جهان حتی از این طریق به ارسال ودریافت دعا و نیایش می پرداختند که 23 درصد آنها از مطالب مربوط به دین اسلام بوده است ( بخش خبر آی .تی ایران)
می بینید که رسانه های دینی وجود دارند. صدها شبکه رادیو و تلویزیونی دینی نه فقط با وعظ و نصیحت بلکه با انواع برنامه های آرامش دهنده و به دور از روش های تجاری مرسوم .که آمیزه ای از سکس و خشونت و هیجان کاذب است . تاکنون مخاطبان خود را راضی نگه داشته اند . مقاله زیر بحثی در مورد این رسانه ها است.
"