"مقاله حاضر با هدف ارزیابی نقش رسانهها (مکتوب، دیداری، شنیداری و الکترونیکی) از بعد نظری در مدیریت بحرانها تدوین شده است و درصدد پاسخ به این پرسش است که به لحاظ نظری، رسانهها در مسئله مدیریت بحران از چه جایگاهی برخوردارند و نظریههای مطرح چگونه نقش رسانهها در این زمینه را تبیین میکنند؟ امروزه یکی از مؤلفههای اساسی در مدیریت بحران، کار با رسانههاست، همچنانکه تلاش برای فهم تعامل بین این دو سیستم نیز از وظایف خطیر دانشپژوهان بهشمار میرود. در این مقاله به بررسی این نکتهها پرداخته شده است: الف) رسانهها نقش اساسی را در شکلدهی به افکار عمومی ایفا میکنند. ب) این نقش از رویکردهای نظری مختلف قابل تبیین است. ج) رسانه قادر به تولید، نشر و جهتدهی به افکار است. از اینرو، میتوان از آن به عنوان ابزاری برای مدیریت بحران استفاده کرد.
" "بحران، رئالیسم، رسانه، مارکسیسم، مدیریت بحران، موج سوم
"
"رسانه ملی نقش بهسزایی در مدیریت بحرانهای طبیعی دارد؛ چنانکه مدیریت مؤثر این بحرانها بویژه پس از وقوع، بدون نقشآفرینی رسانه ملی غیرممکن بهنظر میرسد. مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که نقش و کارکرد رسانه ملی در مدیریت بحرانهای پنهان اجتماعی بهمراتب حیاتیتر است؛ بهاین منظور، یکی از این بحرانهای پنهان، یعنی تهدید انسجام ملی مدنظر قرار میگیرد و کارکردها و کژکارکردهای رسانه ملی در این باره تحلیل میشود.
در این مقاله، ضمن بررسی راهبردهای پیشبینی بحرانهای اجتماعی و راهبردهای پیشگیری از این بحرانها به مدیریت بحرانهای اجتماعی پرداخته میشود؛ ضمن اینکه نحوه مدیریت مؤثر بحران قومیتها از طریق رسانه ملی، با هدف تقویت و تحکیم اتحاد و انسجام ملی مورد بررسی قرار میگیرد.
" "بحران، بحرانهای پنهان اجتماعی، رسانه ملی، مدیریت قومیتها
"
"در مقاله حاضر پس از بیان مقدمهای درباره وضعیت بحرانی و شاخصهای آن به نقش و وظایف رسانههای ارتباط جمعی در مدیریت هرچه بهتر بحرانها در سه مرحله؛ پیش از وقوع، هنگام وقوع و پس از وقوع بحران، پرداخته شده است . از آنجا که محور اصلی این مقاله، اصول اخلاق حرفهای رسانههای ارتباط جمعی در وضعیت بحرانی است، ابتدا با ارائه تعاریف گوناگون از اخلاق و اصول اخلاقی، هدف و ضرورت تدوین اصول اخلاق حرفهای، بیان و در ادامه به اخلاق رسانهای و مفاد مهم اصول بینالمللی اخلاق حرفهای خبرنگاران و روزنامهنگاران، اشاره شده است. با توجه به همسنخ بودن حرفه خبرنگاری و روزنامهنگاری، اصول اخلاق حرفهای آنها و نکات ویژه در هنگام فاجعه (در داخل منطقه بحرانزده و خارج از آن) به سایر رسانهها، ازجمله رادیو قابل تعمیم است. در این مقاله به دلیل نقش ویژه رادیو در مدیریت بحرانهای طبیعی، ازجمله زلزله، رادیو به عنوان رسانه برتر مدیریت بحران، معرفی شده است.
" اصول اخلاق حرفهای، خبرنگاران، رادیو، رسانههای ارتباط جمعی، مدیریت بحران
"رسانهها میتوانند با بهره جستن از نمادها و واژهها، به پدیدهها و حوادث و رفتارها و کردارها، محتوا و معنای خاص خود را اعطا کنند و از رهگذر انتقال این معنی و محتوا، بر فرد مصرفکننده تأثیری ژرف بگذارند و او را از گزند بحرانهای هویتی، فرهنگی، معرفتی، ارزشی، سیاسی و اجتماعی برهانند یا در معرض و مسیر چنین بحرانیهایی قرار دهند. به بیان دیگر، رسانهها میتوانند بازی بالقوه پایانناپذیری از نشانهها را پایهگذاری کنند که نظم جامعه و احساس آرامش و ثبات روانی، شخصیتی و هویتی افراد را تقویت یا تضعیف کند.
در نوشتار حاضر، دوگانگی چهره و نقش رسانهها (در جهان اطلاعاتیـ ارتباطاتی امروز و نیز، در جامعه متحول امروز ایرانی و در عرصه بحران هویت)، مورد تأمل و تعمق بیشتر قرار گرفته است و با پیشنهاد رهیافتها و راهبردهایی، این امکان ملی و فراملی بیبدیل (رسانه) در مسیر تدبیر بحرانهای متوالی و وضعی خود (در عرصهها و ساحتهای گوناگون) قرار گرفته است.
" انگارهسازی، بحران، بحران هویت، جهان وانموده، رسانه
"یکی از مهمترین ابعاد هر بحران، تأثیرهای روانی آن بر افراد بحرانزده است. بررسیها نشان میدهد مردم در هنگام بحران، احساسات متفاوتی مانند ترس، اضطراب، هراس، نومیدی، از دستدادن تمرکز و کنترل و ... را تجربه میکنند. این مسائل موجب میشود افراد درگیر بحران، با مسائل و مشکلات مختلفی مواجه شوند که نادیده گرفتن آنها، موجب گسترش ابعاد بحران و ناکارآمدی اقدامات انجامشده برای مدیریت و کنترل آن را درپی خواهد داشت.
مقاله حاضر ضمن واکاوی عوارض روانشناختی بحرانها، به تبیین نقش رسانه در کاهش این نوع عوارض پرداخته است. همچنین در این مقاله محورهایی مانند اصول و مبانی ارتباطات بحران، ویژگیهای مهم پیام اثربخش در شرایط بحرانی، عوامل مؤثر بر افزایش اعتماد مردم بحرانزده نسبت به پیامهای رسانهای و ... مورد بررسی قرار گرفته است.
" "بحران، رسانههای گروهی، عوارض روانشناختی بحران، مدیریت پیامرسانی، نیازهای روانیـ اجتماعی
"
"بحرانها با وجود گونههای مختلف، از برخی ویژگیهای مشترک مانند زمان کوتاه برای تصمیمگیری و فشار بسیار در زمان اندک برخوردارند.
فرایند تصمیمگیری فرایندی است که طی آن، برای حل یک یا چند مسئله مشخص، گزینههایی طرح و مطلوبترین آنها با ارزیابیهای گوناگون انتخاب میشود. تصمیمگیری در شرایط بحرانی از حساسیت و احتمال خطر بالاتری نسبت به شرایط عادی برخوردار است. شرایط خاص بحرانی گاه به خودداری از تصمیمگیری منجر میشود و این در صورتی که به عمد و آگاهانه باشد، خود یک تصمیم شمرده میشود.
در یک نظام بحرانزده، رسانهها میتوانند در فرایند تصمیمگیری نقشهای مثبت یا منفی را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر عهده بگیرند. از سوی دیگر، رسانهها در موارد لازم میتوانند با شفاف کردن وقایع و شرایط بحرانی از سوءاستفاده دولت یا گروهها و اشخاص بانفوذ جلوگیری کنند. همچنین میتوانند با افراط و تفریط در اطلاعرسانی و تحتتأثیر قرار دادن اشخاص یا گروههای خاص، تصمیمگیران را تحت فشار قرار دهند، به نحوی که اوضاع را بحرانی سازند یا خود را در شرایط بحران تصور کنند یا امکان اتخاذ تصمیم مناسب را از دست بدهند.
" "بحران، تصمیمگیری در بحران، رسانه، مسئلهسازی، مسئلهسوزی
"
"عصر حاضر که دوران انفجار اطلاعات و شکوفایی دانش و گسترش رسانههای جمعی نام گرفته، آبستن حوادث و اتفاقات بیشمار است. گسترش فنّاوری، تأثیر ارتباطات و بهکارگیری انواع سیستمهای هوشمند، فضایی بحرانی را بر شرایط زیستمحیطی جامعه جهانی حاکم ساخته است. رسانهها با نقش و مسئولیت خطیری که بر عهده دارند، موظفند هر لحظه، افکار عمومی جهان را از شرایط حاکم بر دنیای پیرامون و اثرات بحرانهای اجتماعی ناخواسته آگاه کنند. در مقاله حاضر سعی شده است ضمن مروری بر ادبیات بحران و رسانه و استفاده از نظریههای علوم ارتباطات و اظهارنظر دانشمندان مربوط، آثار مخرب بحران بر سایر بخشهای کشور مورد بررسی قرار گیرد و با ارائه مدل مفهومی و ارزیابی یک پرسشنامه، برای پیشگیری و مقابله با بحران، راهکارهایی مناسب ارائه شود. همچنین با پرداختن به علل و چرایی وجود بحران، لزوم آمادگی برخورد با شرایط بحرانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و راهکارهای مناسب در این زمینه ارائه شود.
" "بحران، پیشگیری از بحران، رسانههای گروهی، مدیریت رسانه
"
"گشایش
هنگامی که برجهای دوقلوی تجارت جهانی، در برابر دیدگان هزاران هزار بیننده تلویزیونی، فرو ریخت، کمتر کسی در اهمیت این واقعه تردید کرد. نزدیک به یک سال بعد، بودریار در مقالهای در کتاب مشهور خود «شبح تروریسم» (2002)، نوشت آنچه دریازدهم سپتامبر2001 در نیویورک رخ داد، نمونهای از یک «رخداد ناب» بود.
"