شماره ویژه زمستان فصلنامه پژوهش وسنجش را درحالی آماده نشر می کنیم که تحولات سیاسی، نظامی منطقه خلیج فارس و کشور عراق تقریبا تمامی وجوه زندگی بین المللی را تحت تاثیر قرار داده و طیف عظیمی از واکنش ها را در محافل گوناگون داخلی و خارجی بر انگیخته است . از واکنش های سیاسی وغیر سیاسی دولت ها تا عکس العمل سازمان های بین المللی عام هنچون سازمان ملل متحد ونبز سازمان های بشر دوسنانه و از تحلیل های نظامی استراتژیست ها و نظامیان کشورهای مختلف تا نظریه پردازی ها و تحلیل های سیاسی اقتصادی و فرهنگی در خصوص علل و پیامدهای این رویداد بسیار مهم و از جهاتی ( در قرن اخیر ) بی سابقه همه و همه نشان از اهمیت بی چون و چرای اوضاع عراق در پیش بینی فرایندهای آتی حیات بین المللی دارد. نکته بسیار مهم و پدیده منحصر به فردی که در این جنگ دیده شده و همچنان نیز ادامه دارد ، همپایی جنگ رسانه ها با نبرد نظامی از سویی و شکست کامل انحصار خبری رسانه های غربی در انعکاس اخبار جنگ عراق در نتیجه ظهور رسانه های ماهواره ای غیر غربی در این عرصه بسیار مهم است .این پدیده تا آنجا تعیین کننده بود که سر انجام نیروهای مهاجم غربی ( جریان آزاد اطلاعات و حق همه انسان ها نسبت به دسترسی به اخبار و اطلاعات) را برنتافتند و در حمله ای موشکی به مقر برخی خبر گزاری های فعال و موثر در عراق تنی چند از خبرنگاران را به قتل رساندند. در همین چهارچوب ،تلاش گسترده نیروهای مهاجم در روزهای آغازین جنگ برای حمله به رادیو و تلویزیون عراق و قطع امواج رادیویی ارسالی از این منبع نیز قابل توجه و در خور تامل است ، به ویژه از آن رو که بنا بر نظر بسیاری از کارشناسان دستگاه جنگ روانی عراق در روزهای نخست جنگ موفق عمل کرد و توانست دستگاه های رسانه ای رقیب را در موضع انفعال قرار دهد . تهاجم نیروهای امریکایی و انگلیسی به عراق از حیث نحوه پوشش خبری وقایع ورویدادهای جنگ در رسانه ملی ما نیز نقطه عطفی در فرایند اطلاع رسانی کشور محسوب می شود . فارغ از نظر های مطرح شده در خصوص کیفیت پوشش خبری و نحوه اطلاع رسانی این رویداد مهم ، تلاش گسترده دست اندرکاران امور خبری صدا وسیما در شبکه های مختلف گستره وعمق پوشش خبری ، استفاده وسیع از خبرنگاران در جبهه های مختلف وتکنیک های خبری متفاوتی که دراین قضیه مورد استفاده قرار گرفت ، در تاریخ رادیو و تلویزیون بی سابقه بود. بدیهی است کلیت نقش رسانه ها در این جنگ و رویدادهای قبل و پس از آن ونیز تحلیل محتوای برنامه های خبری شبکه های گوناگون به ویژه شبکه های داخلی مستلزم انجام پژوهش های دقیق و مطابق استانداردهای علمی و از واجبات و اولویت های دست اندر کاران امورپژوهشی است تا از رهگذر بهره مندی کامل از دستاوردهای حرفه ای و فنی رسانه ای در آینده میسر و کاستی ها و مشکلات محتمل بر طرف شود .پژوهش و سنجش ضمن آرزوی رهایی ملت مظلوم عراق از بندهای استبداد دیرینه و استعمار نوظهور و با امید به سربلندی و پیروزی امت اسلامی قصد دارد در آینده ای نزدیک شماره ای از فصلنامه را به تجزیه و تحلیل وبررسی علمی وموشکافانه نقش رسانه ها در جنگ با تاکید بر جنگ سوم خلیج فارس اختصاص دهد. مایه خرسندی است که پژوهش وسنجش از طریق ارتباط گسترده و دائمی بامخاطبان اشنای خود توانسته است به طور مستمر و مداوم در جریان ارزیابی آنان از شماره های گوناگون این فصلنامه قرار گیرد و انتقاد ها و پیشنهادهای موثری را دریافت کند . از میان مجموعه پیشنهادهایی که در یک سال گذشته نیز از اینطریق دریافت کردیم برخی که قابلیت اجرایی بیشتری داشتند در شورای علمی نشریه مطرح شدند و در خصوص آنها تصمیم گیری به عمل آمد. یکی از این پیشنهادهاکه با استقبال اعضای شورای علمی فصلنامه مواجه شد ، انتشار شماره زمستان هر سال به صورت مجموعه مقالات یا به عبارت دیگر ، جنگ مقالات رسانه ای بود که نظر به امتیاز فراوانی که داشت به تصویب شورای علمی فصلنامه رسید. از این رو بر آن شدیم تا آخرین شماره هر سال را به این صورت تنظیم کنیم .این تصمیم از همین شماره یعنی شماره زمستان سال 81 به مرحله اجرا در آمده است و پژوهش و سنجش امیدوار است این شیوه کار مورد قبول و استفاده مخاطبان فصلنامه قرار گیرد . در اینجا ضمن تشکر از صاحبنظرانی که با ارائه دیدگاه های ارزشمند خود ما را در مسیری که در پیش داریم راهنمایی می کنند ، از این عزیزان می خواهیم با حفظ این ارتباط موثر و کارساز رهنمودهای خود را از فصلنامه پژوهش و سنجش دریغ نکنند.
بنیاد غربشناسی»، از تاریخ هشتم تا یازدهم مرداد ماه به مدت چهار روز متوالی کارگاهی را با عنوان «کارگاه پژوهشی غربشناسی (مطالعه موردی امریکا)» در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار کرد که طی آن، استاد بنام علوم ارتباطات و روابط بینالملل، جناب پرفسور حمید مولانا از اساتید دانشگاه امریکن در خصوص ویژگیهای تاریخی و اجتماعی، سیاستها، نوع حکومت و سایر مباحث فرهنگی امریکا به سخنرانی پرداخت.
مباحث روز سوم و چهارم این کارگاه تحت عنوان «ایالات متحده امریکا؛ رسانههای جمعی داخلی و ارتباطات بینالملل» به طور کلی به بررسی در خصوص «رسانههای جمعی در داخل امریکا و نحوه شکلدهی به افکار عمومی در داخل و خارج از امریکا» و «وابستگیهای مالی و سیاسی این رسانهها» اختصاص یافته بود. آنچه در پی میآید متن کامل یکی از سخنرانیهای ایشان است که موضوع «گسترش ارتباطات بینالملل: علل و پیامدها» را مورد کندوکاو قرار داده است.
هفتة پژوهش در پاییز هر سال، فرصت مناسبی برای بررسی دستاوردها و چالشهای پیش روی حوزة پژوهش در سطح کشور و بخشهای پژوهشی سازمانها و نهادهای گوناگون به شمار میرود. نقش و اهمیت این حوزة راهبردی در ابعاد مختلف حیات امروز بشر بارها مورد بررسی و تأکید قرار گرفته و به خصوص در سال گذشته با ابتکار مقام معظم رهبری در طرح استراتژی «جنبش نرمافزاری» ضرورت عنایت ویژه به آن در کشور ما نیز دست کم در حوزة نظری تا حدودی تبیین و تشریح شده است. آنچه در پی میآید متن سخنرانی آقای مهندس محمد مسعود ابوطالبی معاون محترم برنامهریزی و تحقیقات سازمان صدا و سیماست که به همین مناسبت و در جمع اساتید و پژوهشگران سازمان در «نخستین گردهمایی پژوهشگران سازمان در هفته پژوهش (26 آذر 1381)» ایراد شد. پژوهش و سنجش ضمن تشکر از ایشان، علاقهمندان را به مطالعة دقیق این سخنرانی که حاوی نکات مهمی در خصوص عملکرد حوزة پژوهش در کشورهای شمال و جنوب، تشریح رابطه گفتمانهای ترقی، جمهوری اسلامی و جنبش نرمافزاری و تبیین ویژگیها و ضرورتهای بنیادین جنبش نرمافزاری در جامعه امروز ماست دعوت میکند
هر برنامه رادیویی پیام یا پیامهایی دارد که تهیهکننده تلاش میکند در قالب آن، اطلاعات مستقیم و یا غیرمستقیم، شرح یا تفسیر و در واقع سطحی از تحلیل را برای مخاطبان برنامه ارسال کند. البته دریافت صحیح مخاطب تنها بستگی به توانایی و شناخت تهیهکننده برنامه ـ که در چگونگی عرضه پیام متجلی میشود ـ ندارد بلکه به وضعیت دانش و قدرت فهم خود او نیز وابسته است. هر یک از شیوههای گوناگون تحلیل محتوا میتواند وجه خاصی از ویژگیها و یا کارکردهای پیام را مشخص کند. مهمترین کارکرد تحلیل محتوا، بررسی کمی و آماری محتوای آشکار ارتباطات است(دوورژه، 1375: 19ـ 118). در این حالت، تحلیل محتوا یک روش متّکی بر متن است و به همین دلیل از این جهت نیز در بررسی کار رسانههای مکتوب مؤثرتر است. البته برخی متن را فقط مکتوب نمیدانند بلکه صدا و تصویر را نیز جزئی از آن به حساب میآورند. با وجود این، حتی به نظر میرسد همه انواع مختلف تحلیل محتوا نمیتواند به نیاز رسانههای غیرمکتوب، از جمله رادیو در شناخت و تحلیل یک «برنامه» پاسخ کامل بدهد، زیرا دست کم شیوه اجرا و تأکیدهای به جا و نابهجا (بر بخشهایی از متن و حتی چگونگی قطع و وصل آن و نحوه استفاده از موسیقی) میتواند بر درک و استنباط مخاطب اثر بگذارد. شیوههای گوناگون تحلیل محتوا ـ که برای آشنایی، به طور مختصر به آنها اشاره میشود ـ هر کدام در جای خود کاربرد مؤثری در شناخت وجهی از یک متن رسانهای دارند. از این جهت به سادگی نمیتوان بهترین شیوه را انتخاب کرد، اما بر حسب هدفی که از تجزیه و تحلیل یک متن یا یک «برنامه» وجود دارد، باید مناسبترین را به کار برد.
در پی میآید تحلیلی بر نظریه هنجاری حاکم بر رسانههای کشورهای همسایة ایران است.
دادههای این گزارش به جز منابعی که در پینوشت آمدهاند، عمدتاً مبتنی بر پایگاه اطلاعاتی عظیمی است که دکتر محسنیانراد در تحقیق «ارتباط جمعی در کشورهای اسلامی» در دانشگاه امام صادق (ع) پدید آورده است. رویکرد نظری منتخب در این مقاله، برداشتی توسهیافته از نظریه هنجاری شش گانه دنیس مککوئیل، استاد هلندی رشته ارتباطات در دانشگاه آمستردام است.
مهمترین یافته این نوشته، آگاهی از سیاستهای رسانهای در کشورهای پیرامون ایران و درک چالشها، تهدیدها، فرصتها و راهبردهای مختلفی است که به تصور یک نظام سیاسی از خود و مخاطبان خود شکل میبخشند.
همراه با گسترش فناوریهای ارتباطی و ظهور تأثیرات گستردة آنها در عرصة اجتماعی، پرداختن به روششناسی علوم اجتماعی و ارتباطی یکی از دلمشغولیهای دانشمندان این حوزه از علم بوده است، به طوری که در سراسر قرن بیستم، آنها سعی در تدوین یک روش مطلوب برای بررسی رسانهها، محتوا و نقش آنها در جامعه داشتهاند.
به طور کلی، میتوان گفت هر چه فناوریهای ارتباطی پیشرفت کرده و توسعه یافتهاند روشهای تجزیه و تحلیل محتوای پیامهای رسانهای نیز تکامل بیشتری پیدا کردهاند. از طرفی بعد ارزشی تأثیرات آنها نیز متحول شده است، به طوری که دیگر به تأثیرات صرفاً رسانهای با دیدة تردید نگریسته میشود و دیدگاههای انتقادی در مورد نقش رسانهها و تأثیر اجتماعی آنها در حال گسترش است. در این مقاله ابتدا سعی میشود تحول روششناسی تحقیقی بررسی شود و سپس تغییرهای متنوع در دیدگاههای ارزشی نسبت به نقش و تأثیر رسانهها مطالعه گردد.
مقوله آرامشبخشی به عنوان یکی از کارکردهای فرعی اما بسیار مهم رسانه از چندی پیش به عنوان یک سیاست کلی در دستور کار بخشهای گوناگون سازمان صدا و سیما قرار گرفت و از همان زمان نیز انجام پژوهشی جامع در باب مفهوم، شاخصها، ساز و کارها و روشهای آرامشبخشی در برنامههای این رسانه ملی ضروری تلقی گردید.
مقالة پیش رو، گزارش پژوهشی است که به منظور شناخت مؤلفههای آرامشبخشی در برنامههای صدا و سیما انجام گرفته است. در مرحله اول این پژوهش مؤلفههای آرامشبخشی با مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق و با تأکید بر سه رویکرد دینی، ارتباطی و روانشناسی اجتماعی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
در مرحله دوم، به منظور بررسی نقش صدا و سیما در ایجاد آرامش در بینندگان، 842 نفر از زنان و مردان 18 سال به بالای شهر تهران با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساختة «نقش صدا و سیما در آرامشبخشی مخاطبان» در شهریور ماه 1379 به صورت انفرادی توسط پرسشگران آموزش دیده روی پاسخگویان اجرا شد که پس از جمعآوری دادهها و تجزیه و تحلیل آنها با نرمافزار رایانهای SPSS به نتایج بسیار جالبی دست یافت.
در مرحله سوم و پایانی پژوهش نیز با توجه به دستاوردهای مطالعات و تحقیقات مراحل اول و دوم، راهکارها و پیشنهادهایی برای افزایش آرامشبخشی در برنامههای صدا و سیما ارائه گردید.
علیرغم آن که درصد بالایی از جمعیت کشور ما در روستاها زندگی میکنند و روستائیان کشور بخش عمدهای از مخاطبان شبکههای رادیو و تلویزیون ملی را تشکیل میدهند، تحقیقات تأثیرسنجی و نظرسنجی به عمل آمده توسط مؤسسات تحقیقاتی، عمدتاً در شهرها انجام شده و آثار رسانه بر جمعیت روستایی کشور به ندرت مورد ارزیابی و بررسی دقیق قرار گرفته است. این در حالی است که با وجود تفاوتهای آشکار فرهنگی اجتماعی بین جوامع شهری و روستایی خوراک رسانهای که به هر دو جامعه عرضه میشود یکسان است. مقاله حاضر، گزارش تحقیقی است در خصوص چگونگی استفاده جوانان روستایی ایران از تلویزیون که توسط نگارنده و به اهتمام مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سطح 20 استان انجام گرفته و نتایجی در خور توجه به همراه داشته است.
دفتر مبادلات بینالمللی کودکان و خشونت در رسانهها در سال 1997 میلادی، با حمایتهای مالی دولت سوئد و سازمان یونسکو پایهگذاری شد. یکی از مهمترین وظایف این دفتر که با هدف افزایش آگاهی و دانش در زمینه کودکان و خشونتهای رسانهای به ویژه رسانههای جدید ارتباطی نظیر تلویزیونهای ماهوارهای و اینترنت به فعالیت میپردازد، انتشار کتابِ سال است. برخی از عناوین کتابهای سال منتشر شده در این دفتر عبارتند از: کودکان و خشونت رسانهای 1998، کودکان و رسانهها 1999 و کودکان در چشمانداز رسانههای جدید 2000.
کتاب سال 2001 این دفتر به کودکان و رسانهها، دیدگاهها و چشماندازها اختصاص یافته است. در بخش اول مقاله زیر ابتدا به معرفی این کتاب (در دست ترجمه و انتشار) و فصلهای مختلف آن پرداخته میشود. هدف کتاب سال 2001، به ویژه ارائه خطوط کلی و گسترده در زمینه کودکان و رسانهها در جهان با نقطه توجه و کانونی سواد رسانهای و جهات مختلف آن است. بخش دوم مقاله نیز به ارائه دیدگاه نویسنده در زمینه از بین رفتن دنیای کودکی به بهانه حمایت از کودکان اختصاص دارد.
در زمانهای که گسترة وسیعی از رسانههای گروهی، مخاطبان را از هر سو تحت نفوذ خود قرار دادهاند و هر کدام در صددند که فضای بیشتری را در مجموعة سپهر رسانهای از آن خود کرده و از این طریق مخاطبان بیشتری را به سوی خود جلب کنند، رادیو وضعیتی خاص دارد زیرا در گذشتهای نه چندان دور یکی از پرمخاطبترین رسانهها بوده است و به تدریج و با ظهور رسانههای جدید، برخی از مخاطبان خود را از دست داده است. البته رادیو هنوز یک رسانه جمعی عمومی است، به گونهایکه بیش از 90 درصد از مردم انگلستان بیش از 24 ساعت در هفته به رادیو گوش میدهند (فلمینگ، 2002:13). البته کاهش مخاطب نمیتواند به معنای از میدان خارج شدن رادیو باشد، زیرا هر رسانهای از ویژگیهایی برخوردار است که آن را از سایر رسانهها متمایز میکند.
اگر رسانهای بتواند اولاً از قابلیتهای خاص و ثانیاً از قابلیتهای عام که رسانههای دیگر نیز از آن بهرهمند هستند نهایت استفاده را بکند، مطمئناً جایگاه خود را در نظام نوین ارتباطات بهبود میبخشد اما لازمة این کار، شناخت درست ویژگیها و همة عناصر دخیل در آن رسانه و یا به عبارت دیگر، پاسخگویی سنجیده و درست به زنجیره ارتباطات پنج قسمتی هارولد لاسول (چه کسی؟ چه میگوید؟ از طریق چه رسانهای؟ خطاب به چه کسی؟ و با چه تأثیری؟) است (دیفلور، 1378: 3). در این مقاله که نخستین بار در «همایش نقش رادیو و جایگاه آن در نظام نوین ارتباطات» به صورت سخنرانی ارائه شده سعی بر این بوده است که تا حد امکان به یک سؤال از زنجیرة ارتباطاتی پنج قسمتی لاسول درباره پیامهای رادیویی، (یعنی از طریق چه رسانهای؟) پاسخ دهیم. برای این منظور، ابتدا به ماهیت رادیو میپردازیم و سپس برخی از ویژگیهای رادیو و برخی از عناصر آن را با تفصیل بیشتری مطرح میکنیم.
تماشای تلویزیون بخش اعظمی از اوقات فراغت انسان معاصر را به خود اختصاص داده و به عنوان نمادی از زندگی مدرن، جوامع مختلف بشری را تحت تأثیر قرار داده است. گسترش پوشش و نفوذ تلویزیون در میان گروههای مخاطب باعث شده است تا متخصصان حوزههای گوناگون، به ویژه صاحبنظران علوم اجتماعی و رفتاری، پژوهشهای گستردهای در این خصوص انجام دهند و به دنبال کشف قانونهای حاکم بر رابطه تلویزیون و مخاطب باشند تا از این طریق ضمن بهینه کردن این رابطه، از نگرانیهایی که عموماً در سطوح مختلف جوامع نسبت به این پدیده ابراز میشود، به طور چشمگیری بکاهند. یکی از رویکردهایی که در بررسی رابطه تلویزیون ـ مخاطب به وفور مورد استفاده قرار میگیرد، رویکرد تأثیر رسانهها است.
مقاله حاضر، با نگاه به ارتباطات و رسانههای جمعی در هند نگاشته شده اما بخش اعظم آن به بررسی تعاریف ارائه شده از مفهوم ارتباطات در دو بعد فرایند ارتباطی و وسائل و ابزار فنی انتقال پیام اختصاص یافته است.
در این جهت نگارنده به مفاهیم کلیدی ارتباطات و وسائل ارتباط جمعی نظیر «پیام»، «وسائل ارتباط جمعی به مثابه ابزار منعکسکننده ویژگیهای پیام»، تأثیر اجتماع در رسانههای جمعی و سپس تأثیر رسانههای جمعی در اجتماع اشاره کرده است. این اشارت با ذکر منابع متعددی همراه است که به ارزش مقاله مزبور میافزاید و امکان پیگیری مطلب را برای خواننده فراهم میآورد.
در پایان مقاله، نویسنده با ذکر دو نمونه از تحقیقات صورت گرفته در زمینه ارتباطات جمعی در هند که از اهمیت خاصی برخوردار است این نکته مهم را یادآور میشود که در این گونه پژوهشها میبایست به خصوصیات اجتماعی جوامع مزبور با نظر به فرایند ارتباطات توجه شود.
یکی از حوزههایی که جهانی شدن در آن تأثیرات مشخص و روشنی بر جای گذاشته، حوزه فرهنگ است. جهانی شدن فرهنگ، در مناطق مختلف جهان و در حوزههای متنوع فرهنگی چالشهایی جدی پدید آورده است. منطقه خلیجفارس و کشورهای حاشیه جنوبی آن نیز از این امر مستثنی نبودهاند و جهانی شدن فرهنگ بخشهای مختلف زندگی آنها را تحتالشعاع قرار داده است.
جهانی شدن فرهنگ که با استفاده از گسترش فناوریهای رسانهای در قالب شبکههای متنوع ماهوارهای و راهاندازی شبکة جهانی اینترنت خود را بر این منطقه تحمیل کرد، تأثیرات شگرفی را به دنبال داشت. از عمدهترین این تغییرات کاهش سطح وفاداریهای قبیلهای و تقویت مفهوم شهروندی، تعریف دوباره از جایگاه زن و افزایش تضاد میان نخبگان فکری را میتوان نام برد. راهبرد دولتها و اندیشمندان این کشورها در مقابل این پدیده در حال تبدیل از مقاومت به تعامل است و باز کردن فضای فرهنگی، فاصله گرفتن از ملتها، سنن و عادات عشیرهای و حرکت به سمت ترکیب مناسب عناصر ارزشمند سنتی، فرهنگی و ارزشهای جدید متخذ از میراث بشری، از جمله اقدامات آنان به شمار میرود.
«تبلیغات در خبر» گفتمانی انتقادی در مطالعات خبری است. به اعتقاد اندیشمندان این حوزه، با وجود آن که رسانههای خبری ادعای اطلاعرسانی صرف، عینی و واقعی را دارند فراگرد اطلاعرسانی آنها به نحوی است که خبر با خارج شدن از جنبه اطلاعرسانی جنبة تبلیغاتی به خود میگیرد و ایدئولوژی صاحبان رسانهها را بر مخاطبان تحمیل میکند، اما تبلیغات در خبر یا خارج شدن خبر از اطلاعات واقعی و تبدیل آن به تبلیغات، امری مشهود نیست. اصولاً مخاطبان با اعتقاد به بیطرفی، بیغرضی، جامعیت، صحت و قابلیت رسانه که به طور کلی به آن اعتبار رسانه میگویند، اخبار رسانهها را باور میکنند. حال اگر مخاطب متوجه این امر شود که رسانه فاقد یکی از اصول مذکور بوده و به جای اطلاعرسانی خواهان تأثیرگذاری بر وی است، دیگر پیامها را نخواهد پذیرفت و به این ترتیب شکست رسانة خبری حتمی خواهد بود.
"رسانههای قرن 18 و 19 (که تنها به صورت مکتوب وجود داشتند) نقش آگاهیبخشی در جهت کسب آزادیهای اجتماعی و سیاسی را برای مردم ایفا میکردند، اما به نظر میرسد رسانههای عصر حاضر، اعم از الکترونی و نوشتاری در جهت مهار دموکراسی به نفع صاحبان قدرت عمل میکنند.
یافتن پاسخ پرسشهای زیر دغدغة امروز صاحبنظران وسایل ارتباط جمعی است:
ـ معنای واقعی دموکراسی چیست؟
ـ کارکرد اساسی تلویزیون از بدو پیدایش چه بوده است؟
ـ آیا کارکردهای تلویزیون با پیشرفت دموکراسی هم سو بوده است یا هر یک از این دو در خلاف جهت یکدیگر در حرکت بودهاند؟
ـ آیا تلویزیون همان پیامبری است که مکلوهان وعده داد؟
تمام این پرسشها را میتوان در بررسی نقش و جایگاه تلویزیون در پیشبرد یا توقف دموکراسی پاسخ داد. مقاله حاضر کوششی در این زمینه است.
"
"رشد و گسترش کمی و کیفی فناوری اطلاعات، همه ابعاد زندگی بشر را در دوران معاصر تحت تأثیر قرار داده است. در این میان، تأثیرات این پدیده در برخی از حوزهها آشکارتر و ملموستر و در برخی حوزههای دیگر برای عموم ناشناختهتر بوده است. یکی از زمینههایی که اثرات توسعه ارتباطات در آن بسیار شگرف و در عین حال نه چندان ملموس ارزیابی میشود، حوزة سیاست خارجی، دیپلماسی و روابط بینالملل است. از جمله مهمترین پیامدهای گسترش فناوری اطلاعات بر مسائل سیاست خارجی و روابط بینالمللی میتوان به فرسایش حاکمیت، ارتقای جایگاه دیپلماسی عمومی، اهمیت یافتن افکار عمومی در راستای پیگیری منافع ملی و نیز دستیابی رسانهها به جایگاه یکی از بازیگران مهم و مؤثر عرصه روابط بینالمللی اشاره کرد. نگارنده در این مقاله کوشیده است ضمن مروری کوتاه اما دقیق بر این تأثیرات، پیامدهای آن را بر آینده جوامع بشری به بحث بگذارد.
"
"گسترش پوشش شبکههای تلویزیونی ماهوارهای در سراسر دنیا و محدودیتهایی که در دریافت امواج ارسالی این شبکهها در برخی کشورها از جمله کشور ما وجود دارد، هواداران و مخالفان دریافت امواج ماهوارهای را به طرح استدلالها و ارائه احتجاجاتی وا داشته است. یکی از مهمترین استدلالهای طرفداران دریافت آزاد امواج ماهوارهای این است که برنامههای پخش شده توسط این کانالها لزوماً مضر و دارای اثرات مخرب فرهنگی نیستند. این گروه بر این باورند که بسیاری از برنامههای این شبکهها ماهیت علمی و یا جنبه اطلاعرسانی دارند و از این حیث، منع استفاده از ماهواره به دلیل ممانعت از استفاده مخاطبان از این گونه برنامهها نامطلوب است.
آنچه در پیش روست، گزارشی از پژوهش جمعی از پژوهشگران سازمان صدا و سیما است که به سفارش این فصلنامه و با هدف بازشناسی ترکیب برنامههای پخش شده از 15 شبکه تلویزیونی ماهوارهای 6 کشور اروپایی آلمان، انگلستان، بلژیک، سوئیس، فرانسه و هلند انجام شده است. سؤال اصلی این پژوهش آن است که برنامههای علمی ـ آموزشی و اطلاعرسانی چه سهمی از کل برنامههای پخش شده از طریق این شبکهها را به خود اختصاص میدهند.
نتایج این پژوهش که در قالب جداول آماری ارائه شده است نشان میدهد حجم اصلی برنامههای عموم این شبکهها به فیلم، سریال و انواع شوهای موسیقی اختصاص دارد و تنها بخش اندکی از این برنامهها را میتوان واجد ماهیت علمی، آموزشی و اطلاعرسانی دانست.
"