اوائل هر سال و هنگام انتشار فصلنامة بهارِ نشریه پژوهش و سنجش انتظار میرود رویش دوبارهای آغاز و گامهای استوارتری بر مبنای تجربیات گذشته برداشته شود. بحمدا… انتشار به موقع چهار شماره در مورد مباحث فرهنگی ـ رسانهای مطرح و مورد نیاز که بنا به اظهار نظرهای کارشناسان، در سال گذشته کمال یافتهتر از سالهای پیش عرضه شد، همین نوید را میدهد. در این شماره نیز که اولین فصلنامه سال جاری است، با پرداختن به موضوع مهم و در خور توجه «تبلیغات بازرگانی در رسانه» و با یاری گرفتن از همکاری صمیمانة اعضاء محترم شورای علمی نشریه، استادان و نویسندگان گرامی و تلاش بیوقفة همکاران اداره کل همکاری با مراکز علمی و هماهنگی پژوهشهای صدا و سیما، ویژه نامهای پر بار و ارزشمند، حاصل شده است.
تبلیغات بازرگانی با هر مفهومی که از آن اراده شود و با هر رویکردی که با آن برخورد شود به علت ناشناختگی و پیچیدگیهای انسان که هدف این فرایند است و نیز به دلیل گستردگی ابعاد گوناگون اقتصادی، فرهنگی و رسانهای آن، موضوعی مهم و پیچیده به شمار میرود که آراء و اندیشة صاحبنظران دربارة آن یکسان نیست.
تبلیغات بازرگانی امروزه بر مناسبات و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مردم از قبیل انتخاب مسکن، خوراک، پوشاک، وسایل زندگی و در ابعاد کلانتر، ساختار تولید و توزیع اثر میگذارد. مجموع تحقیقات و بررسیهای به عمل آمده در این حوزه، حول سه محور قابل تفکیک و تمایز است. اول مجموع نظریهها و دیدگاههایی که در چهارچوب مکاتب اصلی علوم اقتصادی، اجتماعی و ارتباطات در تایید، رد، نقد و یا پذیرش مشروط تبلیغات بازرگانی ارائه شده است. مباحث مربوط به سازوکارها و ابزارهای نظارتی در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی و مسائلی از این دست نیز از آنجا که نقد و پذیرش مشروط تبلیغات بازرگانی به شمار میآیند، در این بخش قرار میگیرند.
محور دوم مطالعات مربوط به تأثیرات تبلیغات بازرگانی بر مخاطبان به ویژه گروههای خردسال، کودکان، نوجوانان و طبقات مختلف اجتماعی است که شامل انواعی از پژوهشهای پیمایشی و میدانی میشود که علاوه بر آن که بازخوردهای پخش تبلیغات بازرگانی از رسانه را ارائه میکند خود نیز مبنای مطالعات بیشتر در سایر حوزهها قرار میگیرد.
محور سوم که تداوم طبیعی و منطقی محور دوم است، به فنون تبلیغ و چگونگی استفاده از فناوریهای نوین در جهت اثربخشی بیشتر تبلیغات و تنظیم رفتار مصرفکننده اختصاص مییابد. انواعی از مباحث مربوط به ساز و کارهای تبلیغ، روشهای جلب توجه و اقناع مخاطبان، جهتدهی و تنظیم رفتار خریداران، زمان و شرایط مناسب تبلیغ، تکرار و استفاده از ابزارهای هنری از قبیل نمایش، موسیقی، گرافیک و مانند آنها در این بخش جای میگیرد.
علیرغم وجود این ادبیات نظری و کاربردی در حوزة تبلیغات بازرگانی و با وجود سابقه طولانی مفهوم تبلیغ در حوزه معارف اسلامی، متأسفانه نظریهپردازی و پژوهش در زمینه تبلیغات بازرگانی با لحاظ کردن ویژگیهای فرهنگی، بومی، ایرانی و اسلامی نادر و فقر مفرط در این زمینه مشهود است. منابع حوزوی موجود در این زمینه بیشتر متوجه تبلیغ مذهبی و مسلکی و منابع دانشگاهی موجود بیشتر شامل ترجمه آثار، تحقیقات و مطالعات خارجی است و این در حالی است که ویژگیهای فرهنگی جامعه ما، ماهیت و ساختار نظام ما، ورود رسانة ملی صدا و سیما به این عرصه و حجم عظیم تبلیغات بازرگانی که هر روزه از این رسانه عرضه میشود همگی، لزوم دستیابی به مبانی نظری و سبک و سیاقی مستقل و مبتنی بر ویژگیهای فرهنگ اسلامی ـ ایرانی را ایجاب میکند.
با درک این نیاز جدّی و به امید دستیابی به نظریات و دیدگاههای اساتید و کارشناسان و نیز ارائه آخرین دستاوردهای فکری در حوزه تبلیغات بازرگانی در آثار خارجی بود که این شماره به مبحث «تبلیغات بازرگانی و رسانه» اختصاص یافت. خوشبختانه فراخوان فصلنامه با استقبال گسترده اندیشمندان و صاحبنظران این حوزه مواجه و مقالات فراوانی دریافت شد که تعدادی از آنها پس از ارزیابی و گزینش توسط شورای علمی فصلنامه در سه محور «نقد و نظارت»، «مخاطبشناسی و تأثیرسنجی» و «فن و فناوری» تنظیم و ارائه شده است. هم چنین در این شماره، برای اولین بار، بخش ضمائم شامل «گزارش همایش»، «نمایه کتابها و مقالات موجود در حوزه تبلیغات بازرگانی» و «نمایه مقالات منتشره در شمارههای سال گذشته» نیز به تنظیم رسید که امید است مورد استفاده پژوهشگران، دستاندرکاران و همة علاقهمندان قرار گیرد.
پروفسور حمید مولانا ، مدیر بخش ارتباطات بین المللی دانشگاه امریکایی واشنگتن بی تردید از مفاخر علمی و فرهنگی کشور ماست . وی علاوه بر تحقیق وتدریس در این دانشگاه دیر زمانی است که به عنوان استاد مدعو در دانشگاه های اروپا خاورمیانه ، امریکای لاتین و افریقا به فعالیت های علمی اشتغال دارد و دارای آثار فراوانی در زمینه ارتباطات بین الملل ابعاد فرهنگی ، و روان شناختی روابط بین المللی و توسعه اجتماعی - اقتصادی است . تعداد این آثار به بیش از بیست کتاب پژوهشی و دویست مقاله علمی می رسد که متاسفانه تعداد کمی از آنها به زبان فارسی ترجمه شده است . ویژگی بارز پروفسور مولانا ، علاوه بر دانش عمیق در حوزه تخصصی ارتباطات و آگاهی دقیق از شرایط و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی روز ایارن حفظ و تقویت هویت اسلامی ایرانی در نظریه پردازی و فعالیت های علمی - پژوهشی و هم چنین تلاش برای ارائه راهبردهای بومی برای حل مشکلات جامعه ما از موضعی مستقل و متناسب با خصایص تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی ای ایران اسلامی است . اواسط سال گذشته از پروفسور مولانا برای گفتگو درباره ( تبلیغات بازرگانی و رسانه) دعوت به عمل آمد ، و در آخرین روزهای سال 1380 استاد که برای تدریس به شهر مقدس قم سفر کرده بود. با رویی باز و علی رغم خستگی زیاد وقت قابل ملاحظه ای را اختصاص دادندو چنان که انتظار می رفت مباحث بسیار ارزنده ای مطرح شد. آنچه پیش روست حاصل گفتگوی انجام شده است .
ورود سازمان صدا و سیما به عرصة تبلیغات بازرگانی در سالهای اخیر، واکنشهای مثبت و منفی فراوانی را به همراه داشته است. این واکنشها را در یک نگاه کلی میتوان به دو گروه اصلی تقسیم کرد: گروهی از واکنشهای مثبت و منفی موجود نسبت به پخش تبلیغات بازرگانی، در قالب نظریههای عمومی روز به ویژه دیدگاههای لیبرالیستی و مکتب انتقادی جای میگیرد. این دیدگاهها، نظریاتی عامند و چه در بعد مثبت و چه در بعد منفی متوجه همه رسانههای داخلی و خارجیاند که بخشی از مکان یا زمان خود را به این گونه برنامهها اختصاص دادهاند. بخش دیگر این واکنشها به درستی یا نادرستی و مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محتوا، روشها، شیوهها و تکنیکهای تبلیغات بازرگانی صدا و سیما با توجه به خصایص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ما و با عنایت مضاعف به موقعیت و پایگاه این تنها رسانة ملی پرداختهاند.
اهمیت تحلیل و بررسی این دو نوع واکنش از منظرهای گوناگون ارتباطی، جامعهشناختی از یک سو، و این واقعیت که موضوع تبلیغات بازرگانی رادیو تلویزیونی از این حیث در مقالات این ویژهنامه کمتر مورد بحث قرار گرفتهاند از سوی دیگر، ما را بر آن داشت که در این خصوص نشستی را با اساتید ارجمند و گرامی جناب آقای دکتر کریمی استاد روانشناسی و عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، جناب آقای دکتر محسنیانراد استاد علوم ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبایی و جناب آقای دکتر دهقان استاد روابط بینالملل و تبلیغات و عضو هیئت علمی دانشکده صدا و سیما برگزار کنیم. آنچه پیش روست حاصل این نشست سه ساعته است که ضمن سپاسگزاری از این اساتید ارجمند و به امید بهرهگیری علاقهمندان و دستاندرکاران امور تبلیغات بازرگانی تقدیم میشود
با وجود آن که تبلیغات بازرگانی امروزه جزء جداییناپذیر فعالیتهای تجاری در هر نقطه از جهان به شمار میرود، حتی سرسختترین طرفداران آن نیز از پیامدها و تأثیرات نامطلوب آزادی عمل نامحدود در این عرصه غافل نبودهاند این واقعیت که موجد مباحث اخلاقی و حقوقی گستردهای پیرامون مسئله تبلیغات بازرگانی شده است غالب کشورها را به تدوین و تصویب قوانین و مقررات خاص جهت نظارت بر تبلیغات بازرگانی و کاستن از تبعات سوء آن واداشته است. فراتر از قلمرو کشورها در عرصه حقوق بینالمللی جهانی و منطقهای نیز در سالهای اخیر مجموعهای از ابزارهای حقوقی بدین منظور تدوین شده است. این مقاله به بررسی محتوای برخی ساز و کارهای بینالمللی جهانی ـ فاقد ضمانت اجرا که جنبة توصیهای دارند ـ و برخی ابزارهای منطقهای ـ الزامآور ـ که جهت اعمال نظارت و کنترل بر تبلیغات بازرگانی تنظیم و تصویب شدهاند، میپردازد.
دستاندرکاران امور تبلیغات و به ویژه آژانسهای تبلیغاتی تلاش میکنند تا علاوه بر اجاره استودیوها و استادیومها، از نمادها، رنگها، موسیقی، حرکت و تمامی هنرهای دراماتیک بهره بگیرند تا تمایل ما را نسبت به یک محصول یا خدمت جلب کنند. آنها میکوشند تا با مخاطبان وسیعتری ارتباط برقرار کنند. با مخاطبانی که از پیش با مناسبات و علائق مشترک به یکدیگر پیوند خوردهاند و به همین دلیل هم ما را جوانان، معلمان، مهندسان، کشاورزان، ورزشکاران و غیره خطاب میکنند. آنها در واقع از مضمونی سود میبرند که در ارتباطات به آن Band Wagon میگوییم. این مضمون در واقع به ما میگوید: دیگران همه دارند همین کار را میکنند، تو هم باید به دیگران بپیوندی! و از آنجایی که اکثر ما سعی میکنیم از دیگران عقب نمانیم به همان دیگران میپیوندیم! و به همین دلیل هم تکنیک موسوم به Bond Wagon خوب جواب میدهد.
اما از دیگر سو، شبکههای تلویزیونی نیز در برابر مخاطبان آگهیهای تبلیغاتی وظایفی دارند که در قالب مجوز شبکه قابل تبیین است.
در حال حاضر که جهانیسازی با طراحی صاحبان سرمایه در ابعاد مختلف شکل میگیرد و رسانهها در این زمینه، مهمترین نقش را ایفا میکنند، تبلیغات بازرگانی، بیش از پیش اهمیت یافته است و این اهمیت را ماهوارههای پخش مستقیم تلویزیونی D.B.S با پوشش وسیع و تمام وقت خود مضاعف کردهاند.
امروزه بیشترین درآمد اقتصادی کشورها، تابع تبلیغات بازرگانی آنهاست؛ سالانه بیش از 400 میلیارد دلار هزینه تبلیغات در سطح دنیا میشود که از این میان امریکا با حدود 50 درصد، بالاترین سهم و کشورهای در حال توسعه با کمتر از 20 درصد مبلغ مذکور کمترین سهم را به خود اختصاص میدهند. در کشوری مانند ایران نیز که مشمول این درصد اندک میشود، تبلیغات بازرگانی میتواند درآمد زیادی را در داخل و خارج کشور تأمین کند اما در حال حاضر، به دلیل فقدان نظامنامه تبلیغات بازرگانی و عدم درک جایگاه واقعی آن نه تنها سودآور نیست، بلکه آسیبهای بسیاری را به ویژه به فرهنگ، میرساند. در نظامنامة تبلیغاتی نظام، اصول و خطمشیهای تبلیغ، چهارچوبها، ابزار، انواع، و قالبهای آن و… تعیین شده است اما به دلیل نبود چهارچوب مشخص در زمینههای مذکور، تبلیغات بازرگانی با نسخهبرداری از نمونههای خارجی و کالاهای تولید غرب (یا غیربومی) نیازهای تازهای را که بیشتر کاذبند، ایجاد میکند. تبلیغات حتی ممکن است الگوهای فرهنگی و رفتاری غیربومی را تشویق و ترغیب کند و از این راه، به چهارچوبهای دیگر نظام اجتماعی نظیر آموزش و پرورش، سیاست و اقتصاد آسیب بزند.
استفاده از شیوههای تبلیغی خارجی و یا دیدگاه برخی کانونهای تبلیغاتی به تبلیغ بازرگانی، چندان با اصول و چهارچوبهای نظام همخوانی ندارد و این تفاوتی است که آسیبهای فرهنگی دامنهداری در بر خواهد داشت.
در این مقاله میکوشیم ضرورت وجود نظامنامة تبلیغاتی را بررسی کنیم و آسیبهای فرهنگی نبودِ آن را یادآور شویم.
آگهیهای بازرگانی، به تمام جنبههای زندگی انسان معاصر وارد شدهاند. پخش جهانگستر تصاویر تلویزیونی، فرصت جدیدی را پیش روی صاحبان صنایع و آژانسهای تبلیغاتی فراملی قرار داده است تا از این رهگذر، فروش بیشتر محصولات خود را تضمین کنند. اما این فقط یک روی سکه است. آرای منتقدان نشاندهنده ابعاد زیانبار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پخش بیرویه و حساب نشده آگهیهای بازرگانی است. در این نوشتار، به اختصار برخی از آرای انتقادی در مورد آگهیهای بازرگانی تلویزیونی دستهبندی شدهاند و با توجه به این نقدها، لزوم سیاستگذاری و کنترل جریان پخش آگهیهای تجاری تلویزیونی مورد تاکید قرار گرفته است.
اشاره امروز این تلقی که آگهی های بازرگانی برای رسانه ها شر لازم است . رو به فراموشی می رود. به خصوص وقتی در نظر آوریم که این آگهی ها در رسانه های نوشتاری ( به همراه فروش نسخه ها) یکی از دو منبع اصلی در آمد به حساب می آید و در رسانه های دیداری و شنیداری تنها منبع درآمد . حتی در آمد آگهی ها در رسانه های رایانه ای را نیز امروز بسیار جدی تلقی می کنند . می پذیریم که رسانه ها نقش تقویت کننده ، تسهیل کننده و سرعت بخش در جریان های مثبت و منفی جامعه دارند اما با توجه به هزینه های کلان در یک سازمان رسانه ای ، ناچار باید این واقعیت را نیز پذیرفت که یک رسانه باید چون یک بنگاه اقتصادی بتواند دخل و خرج کند ، اگر نه به ناچار باید کمک های مالی مستقیم و غیر مستقیم را جذب کند و این به معنای وارد آمدن لطمه شدید به استقلال رسانه خواهد بود.به علاوه از آن سو تبلیغات تجاری موجب رونق فروش می شود .رونق فروش گسترش تولید را در پی می آوردو گسترش تولید با کار آفرینی رونق اقتصادی و افزایش سطح در آ»د ملی همراه است و ... در عین حال خود صنعت تبلیغات در دنیا بازار کار گسترده و پر رونقی را مهیا می سازد .نوشتاری که در پی خواهد آمد نگاهی به برخی مفهوم ها و فراگردها در عرصه تبلیغات بازرگانی انداخته است .
با گذر از دوران سنتی به دوران مدرن و پس از آن پست مدرن و پس از آن پست مدرن شاهد جلوه های نوینی از زندگی اجتماعی هستیم . طی گذر از هر یک از این دوران ها به راحتی می توان تغییر در دو نوع تفکر نگرش ادراک و رفتار انسانی را مشاهده کرد . بنابراین روند توسعه و تکامل جوامع بشری تغییراتی را در شیوه زندگی انسان ها ایجاد می کند که آن را می توان تا حد زیادی به توسعه علم و فناوری نسبت داد از میان زمینه هایی که در این روند دستخوش تغییر شده است به نوع مصرف و شگردهای تبلیغاتی برای ترویج مصرف و مصرف گرایی می توان اشاره کرد. به عبارت دیگر مصرف که در مفهوم ابتدایی خود باید به منظور رفع نیازهای ضروری صورت گیرد اشکال تازه ای یافته که زندگی اجتماعی انسان ها را تحت تاثیر قرار داده است . نوشتار حاضر بر آن است تا به مفهوم جدید مصرف ، جنبه های منفی و مثبت آن در جوامع پست مدرن ، تبلیغات مدرن و نقش رسانه ها در مصرف گرایی بپردازد و ضمن توجه به نقش مخرب برخی از انواع تبلیغات با ذکر نمونه هایی از قوانین پخش آگهی در بازارهای عمده تجاری به اصول منطق ممانعت و جلوگیری از تبلیغ مواد مضر از طریق رسانه ها اشاره کند.
نظر به اهمیت ویژه تبلیغات تجاری صدا سیما در توسعه اقتصادی کشر ، در این مقاله بر اساس دو جنبه ( واقعیات عملی )و ( اصول و ملاحظات نظری) اصول و معیارهای مربوط به این رسالت خاص ، مورد بررسی قرار گرفته است . بنابراین با تمسک به شیوه تحلیل منطقی و با استفاده از منابع و ماخذ موجود سعی شد ضمن تبیین و شناخت زوایای مختلف تبلیغ تجاری ، راهکارها و الگوهایی که توجه به آنها در تبلیغات تجاری ضروری به نظر می رسد ، ارائه شوند . در این نوشتار ، تبلیغات تجاری ( ارتباط و معرفی غیر شخصی کالا یا خدمات به افرادی که به نحوی در پیام مشخص شده اند تعریف شده است و از آنجاکه شناخت الگوها و معیارهای لازم جهت تبلیغات تجاری ، مستلزم آشنایی با قدرت تبلیغی رادیو و تلویزیون به عنوان رسانه ای همگانی است با در نظر گرفتن دو متغییر عمده کارگزار یعنی زمان و مکان استفاده از رسانه ها و فنون و روش های مربوط این مهم نیز مورد توجه قرار گرفته است . به این معنی که بسته به شرایط واوضاع و احوال موجود این دو وسیله می توانند وسایلی مفید و یا مضر به حال مردم باشند . به عبارتی به رادیو و تلویزیون به گونه ای نگریسته می شود که از یک طرف با استفاده از فناوری های جدیدی چون شبیه سازی و واقعیت مجازی قدرت تحریف واقعیات را دارند و می توانند روند مصرف مردم را به سوی فرهنگ اسراف و ابتذال و... سوق دهند و از طرف دیگر به لحاظ افزایش آگاهی مردم ضمن رعایت الگوها و معیارها و هنجارهای موجود قادرند به گونه ای عمل کنند که علاوه بر جلب رضایت مردم شرایط توسعه کشور را نیز فراهم آورند. به منظور ترویج فرهنگ صحیح تبلیغ و مصرف رعایت عواملی چون راه گشایی مردم آسایش و آرامش آنان ، صداقت در گفتار و نوشتار ، ترویج روحیه خود اتکایی ملی ، اعتدال در مصرف و غیر آن به عنوان راهکارهای اساسی و حیاتی به دست اندکاران این عرصه توصیه می کند.
امروزه تبلیغات بازرگانی در همه جوامع دنیا ظهور کرده است. تلویزیون، رادیو، مجلات، روزنامهها، تابلوهای دیواری، اینترنت و حتی کتابها، خودکارها و… نوعی از تبلیغات را در خود جای دادهاند. چنان که خواهیم دید، تبلیغات یک جریان زنده، یک فعالیت اقتصادی، صنعت یا حرفه و جزیی از محتوای رسانهها است. تبلیغات نهادی اجتماعی است که بر مردم، ساختارها، فرهنگها و کلیت جامعه تأثیر دارد. این مقاله، ترجمه بخشی از یک کتاب است که به موضوع تبلیغات بازرگانی و بررسی کارکرد و محتوای آن پرداخته است. دیدگاه کلی و حاکم بر این گفتار امریکایی است و به همین دلیل به تبلیغات بازرگانی در کشور امریکا اشاره دارد. در این مقاله، «صنعت تبلیغات» مورد بررسی قرار میگیرد و با در نظر گرفتن عناصر تشکیلدهنده و نحوة فعالیت اجزای این صنعت، به طور ضمنی به نقش آن در توسعه اقتصادی و اجتماعی امریکا توجه میشود. یکی از ویژگیهای اصلی و مهم این گفتار، بیان نقدهای اجتماعی و اقتصادی در مورد تبلیغات بازرگانی است. در این خصوص، با بیان دیدگاههای موافق و مخالف و با توجه به مخاطبان تبلیغات نظریات مختلفی به بحث گذاشته شده است.
یکی از زمینههای مورد مطالعة روانشناسی بهرهوری، روانشناسی مصرفکننده است. بخشی از فعالیتهای روزانة ما، صرف خرید یا فروش کالاها و خدمات میشود. آشنایی با رفتار ما به عنوان مشتری، صاحبان صنایع و مدیران شرکتهای تولیدی و خدماتی را یاری میدهد تا به درستی تصمیم بگیرند و کالاها و خدمات خود را با توجه به قوانین رفتار آدمی در هنگام خرید، در معرض فروش قرار دهند. بخشی از مطالعات مربوط به رفتار مصرفکننده که وسعتی بیش از خرید یک کالا و خدمت دارد، برای پاسخ به این سؤال طراحی و اجراء میشود که چگونه داشتن (یا نداشتن) اشیاء بر زندگی ما مؤثر واقع میشود و چگونه دارایی و ثروت ما بر نحوة احساسمان دربارة خود و دربارة یکدیگر؛ و به عبارت دیگر در حالتِ بودن، اثر میگذارد. در مقالة حاضر، قصد ما این است که این زمینة کمتر شناخته شده از روانشناسی بهرهوری را به خوانندگان علاقهمند، معرفی کنیم. در این مقاله، رفتار مصرفکننده تنها از دو دیدگاه، یعنی ادراک و انگیزه مورد توجه قرار گرفته و زمینههای دیگر به طور فهرستوار معرفی شده است.
برای مسئولان مارکتینگ ، درک و پیش بینی رفتار مصرف کنندگان امری ضروریست . برای این منظور می توان از نظریه ها و مدل های رفتاری متعددی استفاده کرد . مطالعات صورت گرفته در این زمینه ظهور مکتب های متعددی را به دنبال داشته است در دهه های نیمه دوم قرن بیستم ، ما شاهد ظهور نظریه ها ومدل های مختلفی بوده ایم . برای مثال در سالهای 1960 شاهد مطالعات انگیزشی و تحقیق در مورد متغیرهای توصیفی شخصیت و رفتار مصرف کننده بودیم و در سال های 1970 و 1980 با توسعه تجزیه و تحلیل روش های زندگی مصرف کننده مواجه شدیم . این مطالعات مختلف انجصاری نیستند بلکه مکمل یکدیگرند و هر یک روش های خاصی را شامل می شوند . از این رو برای درک و پیش بینی رفتار مصرف کننده باید با تمامی این نگرش ها آشنا بود . در این مقاله ابتدا به معرفی متغیرهای توصیفی فردی و سپس به مطالعه و بررسی متغیر های جامعه شناختی و روان شناختی خواهیم پرداخت.
بررسی تأثیرات آگهیهای بازرگانی، به مرور متوجه گروههای مخاطبان کوچکتر و از جمله کودکان شده است. از دهه هفتاد به بعد، پژوهشهای بسیاری انجام شده که طی آن نحوة برقراری ارتباط کودکان با پیامهای تبلیغی مورد بررسی قرار گرفته است. در این زمینه، پژوهشگران متغیرهای گوناگونی چون سن، جنس، الگوی تماشا، ارتباط کودک با والدین، کلیشههای اجتماعی و نیازهای آنها را مورد توجه قرار دادهاند. برخی پژوهشگران دیگر نیز بر ویژگیهای ظاهری برنامههای تبلیغی مانند موسیقی، برشهای سریع، جلوههای بصری و تحرک کلی برنامه تأکید کردهاند و آنها را در ایجاد ارتباط کودک با تبلیغات مؤثر دانستهاند. اما کلیة پژوهشها نشان داده است که تأثیر تبلیغات آن گونه که تصور میرود به روشنی قابل دریافت نیست و صرف تبلیغ و تلاش برای اقناع کودک به تغییر در رفتار مصرف و یا ترجیح کالایی خاص در این زمینه منجر نمیشود چرا که شبکهای از عوامل پیچیده در این امر دخالت دارد. در هر حال، فرض مهم این است که درک کودکان از تبلیغات و اهداف اقناعی تبلیغکنندگان، همرا با رشد سن، افزایش مییابد.
رسانة تلویزیون نه فقط به دلیل انتقال محتوا به کودکان، بلکه به خاطر اختصاص بخشی از زمان زندگی روزانة کودکان به خود، بر آنها اثر میگذارد. این وسیله برای کنش متقابل اجتماعی و یا اجتناب از آن ابزاری فراهم میسازد و موجب میشود فعالیتهای پردازشی اطلاعات معینی در مقایسه با سایر فعالیتها ارتقاء پیدا کند.
بسیاری از مردم عقیده دارند که تلویزیون، همانند سایر رسانههای عمومی، هم میتواند اثرهای سودمند و هم اثرهای زیانبار بر کودکان بر جای بگذارد.
تبلیغات تلویزیونی هم اینک فراتر از هر نوع اطلاعرسانی مؤثر عمل میکنند. البته از دید کارگزاران تبلیغاتی رسانهای، این نوع تبلیغات میتواند در عین اشتغالزایی در بخش صنعت، موجب رونق اقتصادی و تبلیغات شود، اما تحقیقات رسانهای نشان میدهد که اشباع این نوع پیامهای بازرگانی بر ذهن و روح کودکان بیش از تأثیرات مثبت آن، بار منفی به دنبال دارد.
مطلبی که در پی میآید به گونهای به پیامدهای اشباع تبلیغات تجاری تلویزیونی و تأثیر آن بر روابط اجتماعی کودکان میپردازد.
اگر «تبلیغات تجاری» (Advertising) بتواند پیام ارتباطی خود را به درستی انتخاب و آن را به مخاطبان به گونهای عرضه کند که مخاطبان پیش از بیرون رفتن برای خرید کالای مورد نظر پیام را دریافت کنند، مطمئناً توانسته است «حس»ِ (Sense) یافت و «دریافت» (Perception) یا «ادراک»ِ آنها را تحت تأثیر قرار دهد. تبلیغ تجاریِ «موفق» باید توجه مخاطب را جلب کند و تأثیری خاطرهانگیز داشته باشد. تبلیغ تجاری «مُفید» باید معنایی قابل دریافت راعرضه کند؛ تبلیغ تجاریِ «اثربخش» باید کُنشِ خرید مخاطبان را تحریک کند و بالاخره تبلیغ تجاری «مطلوب» باید دریافت حسیِ مخاطبان را بیدار کند. هدف بنیادیِ تألیف این مقاله، ارائة دیدگاهی جدید از تبلیغات تجاری با تأکید بر اثرات آسیبشناسیِ دریافت مخاطبان است. در این اثر، برای بررسی عملکردهای آسیبشناسیِ دریافت مخاطبان از تبلیغات تجاری، نخست پس از نقلِ دو گزارش و طرح مسئله ـ تعاریفی مبسوط از «حس یافت و دریافت مخاطبان» ارائه میشود؛ سپس با طبقهبندیِ کاربردیِ انواع دریافت و نسبتِ علّی آن با تبلیغات تجاری سعی خواهد شد «توهم» (Hallucination) و وجوه مختلف آن در مورد مخاطبان تجزیه و تحلیل شود تا نشان داده شود که چطور تبلیغات تجاری بیاثر میتواند این گونه بر دریافت مخاطبان اثر بگذارد. در پایان این نوشتار، نویسنده با توجه به رویکردهای نظری مُتقَن به این نتیجه میرسد که عاملِ اصلی «محرومیت حسیِ» (Deprivation – Sensory) مخاطبانِ تبلیغات تجاری همانا «تصویرسازی نابههنجار» (Abnormal Imagery) است که امروزه حوزة وسیعِ آسیبشناسی دریافت مخاطبان تبلیغات تجاری را پدید آورده است.
امروزه وسایل ارتباط جمعی و رسانهها از طریق انتقال دانش، اطلاعات جدید و مبادلة افکار نقش مهمی در پیشرفت جوامع ایفا میکنند و تبلیغات به عنوان نتیجة اجتنابناپذیر فناوری و عوامل تشکیلدهنده یک جامعه، سهمی بسیار اساسی در این راه دارد. بدون تبلیغات هیچ پیشرفت اقتصادی یا سیاسی امکانپذیر نیست. به قول ژاک الول، فیلسوف بزرگ فرانسوی، تبلیغات به خودی خود وجود ندارد اما بدون آن نیز هیچ اتفاقی نمیافتد. حضرت امام (ره) نیز مسئله تبلیغات را امر مهمی تلقی کرده و فرمودهاند: «دنیا بر دوش تبلیغات است» (کیانی، افشین، 1380). از این رو، اهمیت امر تبلیغات و به ویژه تبلیغات رسانهای کاملاً واضح و روشن است. در این نوشتار، بر حسب اهمیت روانشناسی تبلیغات در کارائی و اثربخشی آن، به بررسی نقش و کارکردهای روانشناختی تبلیغات خواهیم پرداخت و ضمن تعریف تبلیغات و اثرات آن بر نگرش و تغییر نگرش مخاطبان، با نگاهی به چگونگی فرایند شکلگیری، تکوین و تغییر نگرش افراد، به راهبردهای تغییر نگرش و استفادههای آن در تهیه برنامههای تبلیغاتی اشاره خواهیم کرد.
در این مقاله که با هدف ارائه روشهایی برای طراحی آگهیهای مطبوعاتی به نگارش در آمده است، نخست خلاقیت و اهمیت آن در طراحی یک آگهی مطبوعاتی توضیح داده میشود و سپس با استفاده از نمونههای تصویری، کاربرد خلاقیت در آگهیهای مطبوعاتی مورد بحث قرار میگیرد. پس از آن نیز روشهایی برای تبلیغات مطبوعاتی شامل: انتظاری، نمای درشت، استفاده از تصاویر غیرقابل انتظار، القای حس گناه، ایجاد حس نگرانی، استفاده از طنز و کاریکاتور، استفاده از یک نماد، آشنایی، دنبالهروی، به کارگیری آمار و ارقام و جلوة علمی، توضیح داده میشود.
تبلیغکنندگان برای دستیابی به اهداف خود از شیوههای متفاوتی استفاده میکنند و عمل آنها بیشتر به جادو یا معجزه شبیه است.
در این مقاله نکات تازهای از «جادوی تبلیغ» ارائه میشود. کاربرد فن «تبلیغ روی تبلیغ» از نکات مهمی است که در تبلیغات رسانهای شاهد آن هستیم.
نویسنده برای معرفی این فن، ابتدا در کنار دو نوع تبلیغ شناخته شده یعنی تبلیغ سیاسی (propaganda) و تبلیغ تجاری (Advertising) ، نوع تازهای را با عنوان تبلیغ مردمی (Publicity) معرفی میکند. سپس ترکیبهای مختلف این سه نوع را تحت عنوان «تبلیغ روی تبلیغ» با استفاده از «آنالیز ریاضی» مشخص میکند.
بیگمان، شناخت فن «تبلیغ روی تبلیغ» دستمایة مناسبی برای پژوهشگران در عرصة تبلیغات خواهد بود؛ ضمن آنکه زمینه را برای آگاهی مخاطبان علاقمند از شناخت بیشتر «جادوی تبلیغ» فراهم خواهد کرد.
با توجه به هزینههای گزاف برنامهسازی در رسانههای گروهی، «تبلیغات» یا ارتقاء فروش (promotion) جزء حساسی از راهبردهای پخش برنامههای رادیو تلویزیونی و کابلی به شمار میرود. در حوزه بازاریابی، «تبلیغات» اولین عملکردی است که حفظ موقعیت قابل رقابت ایستگاهها، شبکهها و سیستمها را در بازارهای مربوطه میسّر میسازد. از آنجا که عامّه مردم، برنامههای تلویزیونی، دیسپردازیهای رادیوئی (Radio formats) و برخی از شبکهها را تا حدّ قابل درکی تبدیلپذیر میپندارند، کلیة مدیریتها نیز بایستی در پی یافتن روشهایی برای جذب بینندگان یا شنوندگان به خصوص ایستگاهها یا شبکههای خاصّ خود باشند. «تبلیغات» یا ارتقاء فروش ابزار ضروری و اجتنابناپذیری برای ابداع و قابل توجّه ساختن تفاوتهاست. این امر یعنی، حفظ موقعیّت (positioning) از طریق متقاعد ساختن عامّة مردم به این که شبکه، ایستگاه، سرویس یا سیستم کابلی و یا برنامة خاصی، اساساً با رقبای خود متفاوت است.
انسان امروزی، محصور دنیای ارتباطات و مسحور تبلیغاتی است که با ابزارهای گوناگون اطلاعاتی، ذهن او را در راستای اهداف از پیش تعیین شده جهت میدهند و در این راه، حیات، منش، رفتار فردی و اجتماعی و حتی جهانبینی او را متأثر میسازند و ادراک وی را از خوب و بد جهان، تغییر میدهند.
این نوشتار با توجه به حوزة اثربخشی تبلیغات و گسترش دامنه تبلیغات بازرگانی به ویژه در رسانة ملی تلویزیون، درصدد پاسخگویی به پرسشهای زیر است:
- اهداف تبلیغات بازرگانی چیست؟
- تلویزیون به عنوان یک رسانه تبلیغی چه محاسن و معایبی دارد؟
- فنون و تکنیکهای تبلیغات تجاری کدام است؟
- تبلیغات بازرگانی در تلویزیون ایران به کدامین سو در حرکت است؟
هوشمندی گفته است: «کسی که پول میاندوزد، امّا تبلیغ نمیکند مانند کسی است که برای صرفهجویی در وقت حرکت عقربههای ساعت را متوقف میکند». در عصر حاضر دستاندرکاران تجارت برای آگاهی از آتیة محصولات و خدماتشان ناگزیر از به کارگیری تبلیغات هستند. حتی کارخانة مشهوری مانند کوکاکولا نیز برای حفظ بازار فروش خود همواره هزینهای را صرف تبلیغ محصول خود میکند. این پرسش مطرح نیست که آیا باید تبلیغ کرد یا خیر؟ زیرا پاسخ آن روشن است که برای کسب موفقیت در تجارت باید این کار را انجام داد. پرسش اصلی این است که کدام رسانه برای تبلیغ مور نظر شما مناسبتر است؟
راهبردهای بازاریابی برای ارائة کالا یا خدمت به مشتریان و تشویق آنان به خرید طراحی میشوند. بازاریابی از یکسو نگاهش به کیفیت محصول تولید شده است و از سوی دیگر به نحوة ابلاغ این پیام به مصرفکنندگان. اینکه چه کسی چه چیزی را به چه کسی، با چه هدفی و در چه جایی باید اطلاع دهد، هنوز هم مدل کار بازاریابان است. اما بازاریابان امروزه ساز و کارهایی برای اجرای این مدل و تحقق اهداف طرح تبلیغاتی شرکتها در اختیار دارند. در این مقاله، از این رویکردها و تلاشهایی صحبت میشود که برای ضابطهمند کردن فرایندهای تبلیغاتی صورت گرفته است.
آگهی های تلویزیونی چند بار باید تکرار شوند تا سطح آگاهی مخاطبان را نسبت به یک نام تجاری تازه عرضه شده به حد قابل قبولی برسانند؟ اگر بارقبل با ده بار تکرار آگهی به هدف های مبارزه تبلیغاتی خود دست نیافته باشیم آیا این بار باید تعداد دفعات تکرار را افزایش دهیم؟ به نظر می رسد رقبای ما آگهی های خود را کمتر از ما تکرار می کنند ولی چگونه است که از ما موفق ترند؟ به ما بگوئید که دفعات بهینه تکرار چند بار است ؟ نظیر چنین سوالاتی از مدیران رسانه ها، موسسات تبلیغاتی و پژوهشگران بسیار پرسیده می شود زیرا در حال حاضر به ویژه به دلیل آن که هزینه های رسانه ای روز به روز افزایش می یابد عدم اعتماد به استفاده تاثیر گذار از تکرار تبلیغ به مسئله قابل توجهی تبدیل شده است. این مقاله ضمن بررسی مفهوم تکرار تبلیغ عوامل درون زاد و برون زاد موثر بر اثر گذاری مثبت و منفی تکرار تبلیغات را به بحث و تحلیل می گذارد.
همان گونه که میتوان از تجارت موفق دیگران در بازاریابی و تبلیغات درسهایی آموخت، تجارت ناموفق نیز برای ما درسهای آموزندهای دارند. در این مقاله موارد ناکامی در تبلیغات و بازاریابی و مثالهایی از آنها آورده شده است. مواردی چون تعرض نسبت به ارزشهای مخاطبان، تعرض نسبت به اقلیتهای مختلف نژادی، قومی و مذهبی، تعرض نسبت به جنسیت و یا مواردی چون انجام تبلیغات مشابه و تکراری، تنظیم محتوای تبلیغات با نظر و سلیقة شخصی، پایین بودن و سطحی بودن محتوای تبلیغات از نظر کیفیتهای هنری و ادبی، بیصبری و ناشکیبایی در تنظیم و حصول نتایج تبلیغات، عدم توجه به یافتههای پژوهشی از نظر شناخت مخاطب و نگرش آنها، عدم توجه به یافتههای پژوهشی از نظر رقابت، زمان، تبلیغات، مخاطبشناسی و…
هر چند هر یک از موارد فوق در جایی نمود و تأثیری کمتر یا بیشتر دارد (مثلاً در جایی تعرض نسبت به اقلیتها و در جایی نسبت به جنسیت و در جایی دیگر نسبت و یا ارزشهای مذهبی، با عکسالعمل شدید و موضعگیری جدی مخاطبان روبهرو میگردد)، اما به طور کلی موارد مورد بررسی این مقاله در همه جا مطرح و دارای اهمیت میباشند؛ لذا توجه و شناخت جنبههای مختلف آنها، بازاریاب و تبلیغکننده را در نیل به موفقیت یاری میدهد.
در پی تحولاتی که در دنیای کنونی در حال وقوع است، لزوم توجه کشورها به مجموعه حرکتهایی که توان تحول در نظام بازرگانی آنها را فراهم کرده است، احساس میشود. در راستای ارتقاء اقتصادی و رقابت با کشورهای عضو سازمان جهانی تجارت و به منظور غلبه بر نقاط ضعف حاکم بر جایگاه راهبردی کشور، از طرفی در بعد داخلی، شرکتها ملزم به افزایش هر چه بیشتر کارایی در ارتباطات و استفاده از فناوریهای نوین هستند و از طرف دیگر، در بعد بینالمللی شرکتهای تجاری به منظور رقابت با همتاهای خارجی خود، گریزی از بهرهگیری از قافله تغییرات و تحولات جهانی ندارند. متأسفانه آمار و اطلاعات نشان میدهد در این راستا، هنوز اقدام قابل ملاحظهای صورت نگرفته است. دخالت تصمیمات سیاسی، فقدان تخصص لازم در تصمیمگیرندگان و در نتیجه فقدان همه سو نگری در اتخاذ تصمیمات گروههای ذیصلاح و مشکلاتی از این قبیل، مسیر فوق را با فراز و نشیبهای قابل ملاحظهای مواجه ساخته است. از این رو، با توجه به اهمیت امر، در این مقاله سعی بر آن است که با بررسی این تحولات، تأثیر آنها بر اقدامات تبلیغاتی مورد عنایت و توجه ویژه قرار گیرد.
ارتباطات در جامعه انسانی از سابقهای به قدمت پیدایش حیات انسان برخوردار است. اما آنچه از مطالعه تاریخ برمیآید این است که سیر تحول ارتباطات، دورههای مختلفی را پشت سر گذاشته است.
در چند قرن اخیر، با اختراع چاپ تحول عمیقی در ارتباطات اجتماعی پدید آمد و ظهور رسانههای شنیداری و دیداری ـ شنیداری، با حوزة نفوذ جغرافیایی و زمانی وسیع موجب تغییر نگرش به رسانهها به عنوان یکی از ارکان مهم و بستر اصلی نظامهای اجتماعی شد. علاوه بر زمینههای نظری و علمی، فناوریهای ارتباطی و رسانهای عامل مهمی در گستـــرش کیفی و کــمی ارتباطات در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تجاری به شمار میرود هم چنان که متقابلا،ً نیاز جوامع به ابزارها، روشها و امکانات ارتباطی محور اساسی دگرگونی یا پیدایش رسانهها بوده است. یقیناً زمینههای اقتصادی و تجاری مهمترین تأثیرگذاری را در سیر تحول رسانهها داشته است. به عبارت دیگر، نهادهای اقتصادی، تجاری و اجتماعی رسانهها را به عنوان ابزاری برای گسترش حوزة نفوذ و جذب مخاطبان و مشتریان کالاها، محصولات، خدمات، اندیشهها و عقاید خود مورد حمایت قرار دادهاند و با اختصاص بخش قابل توجهی از ظرفیتهای رسانهای (بــه ویژه رسانههای ارتباط جمعی) به کارکرد تبلیغاتی، تقویت فرایندهای تجاری ـ اقتصادی و تکمیل چرخة تولید و مصـــرف را موجب شدهاند.
در دهههای پایانی قرن بیستم، روند تحول رسانهها با بهرهگیری از فناوریهای نوین ارتباطی به سمت دگرگونی اساسی دیگری پیش رفته است. این دگرگونی، با دو مشخصه قابل توصیف است: یکی آن که تعاملپــذیری از ویژگیهای اســـاسی رسانههای نوین است. و دیگر این که اصولاً رسانه نوین عنصری مجزا از ماهیت ارتباطات اجتماعی، اقتصادی و تجاری نیست. به عبارت دیگر، رسانه نوین، تلفیقی از شیوهها، ابزارها، ارتباطات، خدمات، قراردادها، مقررات و دهها موضوع اقتصادی، اجتماعی، تجاری و… است که رویکرد ارتباطی و رسانهای (به مفهوم رایج آن) تنها یکی از مشخصههای آن محسوب میشود. در این مقاله، موضوع تبلیغات از دیدگاه فناوریهای ارتباطی و رسانهای نوین مورد بررسی قرار گرفته است.