ظهور فناوریهای نوین در هر جامعهای همواره تردیدها، سردرگمیها و ناآرامیهایی را به همراه داشته است که البته تا حدی هم طبیعی است زیرا این گونه فناوریها در مثل به غذای ناشناختهای میماند که انسان برای اولین بار، به صرف آن دعوت میشود. بدیهی است که اگر در چنین شرایطی نوع ترکیب و نحوه پخت و مصرف غذا نیز تازگی داشته و برای مصرفکننده آشنا نباشد این بیتصمیمی و تردید مضاعف خواهد شد......
نقد و ارزیابی ماهیت فناوری به ویژه فناوری رسانهای با دیدگاهی فلسفی و تاریخی و بررسی جایگاه آن در روزگار ما که عصر اطلاعات و ارتباطات نامیده شده است، ضرورتی حیاتی است، بیشتر از آن جهت که چنین تحلیلی امکان شناخت درست این پدیده را فراهم میآورد و از افراط و تفریطهای احتمالی در برآورد اثرات سازنده یا مخرب آن جلوگیری میکند. این شیوة ارزیابی به ویژه در جامعه ما که در شرایط مواجهه سنت و مدرنیزم دچار بحرانها و اختلالاتی در سطوح فردی و اجتماعی است، اهمیتی مضاعف دارد. از این رو پژوهش و سنجش از جناب آقای دکتر مددپور مدیر دفتر مطالعات دینی و هنر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد که ضمن برخورداری از دانش عمیق و وثیق نسبت به فرهنگ ولایی شیعی از اساتید نام آشنای فلسفه شمرده میشوند، دعوت کرد که این موضوع را در گفتگویی با ایشان به بحث بگذارد.
از جناب آقای دکتر مددپور به خاطر اختصاص فرصتی موسع به این گفتگو سپاسگزاریم و اطمینان داریم آنچه پیش روست مورد استفاده کارشناسان و علاقهمندان قرار خواهد گرفت
بخش عمدهای از تحلیلهایی که به منافع و مضار احتمالی دسترسی آزاد به برنامههای تلویزیونی ماهوارهای میپردازد، به بررسی تأثیرات روانشناختی فردی و خانوادگی موضوع اختصاص یافته است. به ویژه در کشور ما جمعیت فراوان جوانان و گرایش بیشتر آنان نسبت به استفاده از برنامههای ماهوارهای نگرانیهایی را در خصوص امکان بروز مشکلات روحی و روانی ناشی از طرح سئوالات جدید که گاه مرجعی برای پاسخگویی به آنها نیست، بروز شکاف میان آرمانها و واقعیات، ایجاد هیجانات و نیازهای کاذب و مانند آنها به وجود آورده است. از سوی دیگر استفاده کنترل نشده از ماهواره در محیطهای خانوادگی که معمولاً ناشی از عدم آگاهی نسبت به تأثیرات مخرب برخی برنامهها بر ساختار و روابط خانواده است، احساس نیاز به بررسی و مطالعه الگوی دقیق مصرف رسانهای به خصوص ماهوارهای را ایجاب کرده است. از این رو پژوهش و سنجش بحث و گفتگو در این زمینه را ضروری دانست و از جناب آقای دکتر نوربالا روانپزشک، استاد دانشگاه و رئیس سازمان هلال احمر به این منظور دعوت به عمل آورد. این انتخاب به ویژه از آن رو بود که دکتر نوربالا علاوه بر شأن و مقام والای علمی و تخصصی در حوزة روانپزشکی، از شخصیتهای متدین، ارزشی و معنوی و دارای سابقه طولانی و تجربه گرانقدر مدیریتی در وزارت «علوم، تحقیقات و فناوری» و «بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» و بنابراین آشنا به ویژگیهای جوانان این مرز و بوم است.
پژوهش و سنجش ضمن تشکر از استاد دکتر نوربالا، حاصل این گفتگو را در اختیار علاقهمندان و دستاندرکاران قرار میدهد و آنان را به استفاده از آن دعوت میکند.
مقالة حاضر از پروفسور مولانا با عنوان «ماهوارهها و گوناگونی جهانی» با نقل قولی جالب از والتربوکینگهام آغاز میشود: «تعداد بسیار معدودی از ما متوجه این امر هستیم که فناوری در همان حال که مسائل کهن بیشماری را حل میکند. مسائل بسیار و جدیدی را به وجود میآورد. همه پیشرفتهای فناورانه سود خالص نیست». نقل قول مزبور که در صدر عنوان مقاله آمده است، کلامی است که به رغم سادگی معنایی عمیق و ژرف دارد و شاید بتوان گفت بسیاری از مشکلات عصر حاضر ناشی از بیتوجهی به این گفته و نظایر آن است. نویسنده که از دستاندرکاران و پژوهشگران به نام و با سابقه در حوزه ارتباطات و اطلاعات و چهرهای شناخته شده در عرصه جهانی است، در ادامه، به حوادث تکاندهندة دهههای آخر قرن بیستم، از جمله حادثه 11 سپتامبر اشاره میکند و با ذکر «معدودی از امواج تغییر»، نتیجه میگیرد که ظاهراً «روحیهای از تغییر فضای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان را فرا گرفته است».
وی در ادامه اظهار میدارد: «با اطمینان بسیار میتوان مسئولیت حسن و عیب این رویدادها را به شبکههای ماهوارهای نسبت داد که همه ما را از طریق تلفن، دورنگار و به ویژه امروزه از طریق اینترنت به یکدیگر مرتبط میکنند». نویسنده در ادامه به بررسی فناوری و سیستمهای اقتصادی غربی برای جامعه جهانی میپردازد و به تأثیرات این امر نظیر جدا کردن تولیدکننده از مصرفکننده، غیرشخصیسازی سیستمهای اقتصادی، کاهش تنوع و نابودی «زبانها و فرهنگهای به اصطلاح ابتدایی یا غیرغربی» اشاره میکند. نویسنده خواستار وارد کردن «احساسی از موشکافی فلسفی» به گفتمان ارتباطات بینالمللی میشود و خطر عدم توجه به این امر را یادآوری میکند. وی این قسمت را با نقل قولی از هایدگر به پایان میبرد: «تنها یک خدا میتواند ما را نجات دهد». نویسنده، مطلب را با اشاره به این که پس از پایان جنگ سرد با وجود تغییر مکان یافتن محورهای جغرافیایی ـ سیاسی از «شرق ـ غرب به شمال ـ جنوب» همان سلطه قدیمی بازگشته است، ادامه میدهد. نویسنده ضمن بسط مطالب بالا میافزاید: «با پیدایش انفجار اطلاعاتی و جامعه اطلاعاتی یکی از حیاتیترین مسائل رو در روی جوامع اسلامی کنترل نهایی پردازش اطلاعات و فناوری در دوران الکترونیک معاصر و از میان رفتن تدریجی فرهنگ شفاهی (oral) یا سنتی است، فرهنگی که نیروی مقاومت عمدهای در رویارویی با سلطة فرهنگی بوده است» و در ادامه بحث این سؤال بنیادین را مطرح میسازد: «آیا جامعه اطلاعاتی جهانیای که اکنون در حال ظهور است، استفاده اجتماعی از اطلاعات را تسهیل میکند یا مانع آن میشود و آیا این جامعه به دستیابی به اهداف و برآوردن نیازهای جوامع غیرغربی کمک میکند؟» نویسنده در سطور پایانی مقاله، ضمن بیان این مطلب که «سیستمهای ماهوارهای میتوانند ابزارهای قدرتمندی برای پل زدن بر شکاف بین مردم جهان و افزایش دانش باشند»، این سؤال را پیش میکشد که «آیا آنها واقعاً جهان را برای همه انسانها در همه سرزمینها، به جایی بهتر تبدیل میکنند؟»
در بسط و شرح آنچه در بالا مطرح شد، نویسنده به طرح مفاهیمی پرداخته است که بار سنگین آنها مانع ایجاز و اختصار است و تأمل بیشتر خواننده در مقاله را طلب میکند.
رسانههای فراگیر مدرن همه جهان را زیر سلطه گرفتهاند. این فرایند را هم میتوان جشن گرفت و هم با واهمه و دلواپسی پذیرفت؛ تا به کدام قطب جغرافیای سیاسی جهانی تعلق داشته باشیم.
میگویند با آن میلیاردها دلاری که رونالد ریگان، رئیس جمهوری دهه هشتاد میلادی امریکا، صرف جنگ ستارگان کرد، پای بشر به مریخ نرسید؛ اما جهانیان توانستند صدا و تصویر را از سرزمینهای دور، در خانة خود دریافت کنند. اندیشة دهکده جهانی که مارشال مکلوهان، در اواخر دهه 60 میلادی به دنیا عرضه کرد تا وقتی بزرگراههای رایانهای و شبکههای ماهوارهای فعال نشده بودند، تحقق نایافتنی به نظر میرسید. اما حالا دنیا بدون نیاز به فصلهای یک کتاب میتواند زوایای این طرح را دریابد.
کارکرد ماهواره امروز با میراث گذشتگان ما، با فرهنگ ما، با باور ما و… با نان سفرة ما ارتباط یافته است. میتوان این کارکرد را نادیده گرفت، میشود آن را منکر شد و میشود با این فرایند به مدد طرح و برنامه و هدف کنار آمد. اما سکوت و بلاتکلیفی به یقین مشکلی از پیش پای ما بر نخواهد داشت.
این نوشتار به ارزیابی امنیتی عملکرد رسانهها در جوامع نوین پرداخته است. برای این منظور، تعریفی کاربردی از امنیت داخلی ارائه شده که مبتنی بر سه مؤلفه «خواستههای شهروندی»، «کار ویژههای دولت» و «ضریب ایدئولوژیک» است. از این منظر، امنیت عبارت خواهد بود از ایجاد تعادل بین خواستههای شهروندی با کار ویژههای دولتی به گونهای که ثباتی مبتنی بر رضایت بر روابط دولت ـ ملت حاکم شود. بر این اساس، رسانهها میتوانند دو نقش امنیتساز و امنیتسوز ایفا کنند. در این زمینه ده کار ویژه تهدیدساز و دوازده فعالیت فرصتساز، به تفکیک مورد بررسی قرار گرفتهاند. مجموع ملاحظات مذکور (اعم از عملکرد مثبت یا منفی امنیتی) فضای امنیتی رسانهها را شکل میدهد؛ فضایی که ماهواره به مثابه یک رسانه میتواند در قالب آن فهم و ارزیابی شود.
فرایند جهانیسازی، مفهوم و پدپدة تازهای است که متکی بر فشردگی فزاینده زمان و فضا و افزایش آگاهی حاصل از انقلاب اطلاعات بوده و بر رویههای سیاسی ـ اقتصادی و به ویژه فرهنگ جوامع تأثیر به سزایی دارد.
این فرایند از یک سو با موفقیتهای قابلتوجهی مانند گسترش فناوریها (به ویژه فناوریهای نوین ارتباطی) و پدیدههای جدید و تسهیلکننده در دورترین نقاط جهان روبهرو است و از سوی دیگر با اشکالات و ایرادهای بزرگی مانند افزایش شکاف طبقاتی در عرصههای ملی، پیدایش پدیده فقر مدرن، سلطه ثروتمندان، گسستگی، آشفتگی و بینظمی هنجاری، ارزشی، هویتی و یکسانسازی و یکپارچه کردن فرهنگها.
از این رو میتوان گفت کلیه کشورها در رویارویی با این پدیده که شالوده و سازههای اجتماعی جوامع یعنی هویت آنها را متأثر میسازد، با فرصتها و چالشهایی جدی مواجهند.
در جهان امروز، با توجه به ویژگیهای جهانی شدن و عصر اطلاعات که ماهیت ارتباطات را متحول ساخته است، از یک سو، اطلاعرسانی و ارتباطات منبع اصلی قدرت به حساب میآید و از سوی دیگر، هویتسازی و هویتمندی تابعی از ساختار قدرت تلقی میشود.
بدیهی است در این میان، آن دسته از جوامع که از یک طرف در تقویت زیرساختهای ارتباطی و رقابت مؤثر در میدان ارتباطات و اطلاعرسانی با شیوههای نوین و از طرف دیگر، در امر هویتمندی و هویتسازی ناتوانند، دچار آسیبهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جبرانناپذیری خواهند شد.
در این نوشتار، به بررسی جهانی شدن فرهنگ و چالشهای پیش روی آن و هم چنین بحران هویت در عصر اطلاعات و نقش رسانهها به ویژه فناوریهای نوین ارتباطی مانند ماهوارهها به عنوان ابزار تسهیلکننده و یا محدودکننده این فرایند میپردازیم.
هر چند آثار و تبعات مثبت احتمالی مترتب بر پخش مستقیم برنامههای تلویزیونی از طریق ماهواره در ادبیات رسانهای فراوان به چشم میخورد، اما بدون تردید، این امر در همه جوامع به ویژه در میان ملتهایی که به دلیل برخورداری از اصالت فرهنگی، دغدغه دور شدن از فرهنگ بومی و تن سپردن به فرهنگهای بیگانه را دارند، موجب نگرانیهای عمیقی شده است. بخشی از این نگرانیها و دغدغهها در قالب آثار نویسندگانی نمود یافته است که آنها را اعضای مدرسه فرانکفورت یا «مکتب انتقادی» میشناسیم. عمدة مطالعات این نویسندگان در این زمینه، حول محور رابطه میان صنایع فرهنگی از جمله خوراک فرهنگی تهیه شده توسط رسانهها و اهداف و سیاستهای صاحبان سرمایه و قدرت در عصر حاضر است.
نگارنده در این مقاله ضمن ارائه تعریفی از صنایع فرهنگی به بررسی اثرات تولید انبوه محصولات فرهنگی تحت تأثیر عوامل سودجویانه صاحبان سرمایه بر فرهنگ ملتها پرداخته و پس از مرور آرا و اندیشههای نظریهپردازان مکتب انتقادی، برخی از مبانی اسلامی را که راهبردهای عملی و کارآمدی جهت مقابله با این پدیده نوظهور در اختیار میگذارد مورد بحث قرار داده است. وی در پایان با اشاره به نقش تعیینکننده اهداف و نیازهای انسان بر چگونگی استفاده از این رسانه جدید، بر لزوم تقویت نیازهای برتر و متعالی مخاطبان از یک سو و ارتقای کیفیت و جاذبه تولیدات رسانهای در عین توجه به ارزشهای فرهنگی از سوی دیگر، تأکید ورزیده است.
در نظامهای سنتی، شکلگیری هویت بر مبنای اطلاعات و درونشدهایی است که فرد از خانواده، مدرسه، گروه همسالان و دیگر عوامل مهم دریافت میکند. بدین دلیل در طول قرون و اعصار گذشته، هویت فرهنگی و اجتماعی افراد باعث تشخص آنها شده و با بازنمایی ویژگیهای فرهنگی همگن در یک چهارچوب و مرزبندی معین به شکلگیری جوامع متمایز انجامیده است. همگرایی مرزهای جغرافیایی و فرهنگی، به تنوع فرهنگها و تمدنهای بشری کمک شایانی کرده و تبادلات فرهنگی رشد و بالندگی جوامع مختلف را تضمین کرده است. اما امروزه در جهان معاصر، رشد روزافزون فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) از جهات گوناگون موجب شده است هویت فردی و فرهنگی جوامع تحت تأثیر قرار گیرد. ورود اطلاعات و درونشدهای فرافرهنگی و فراملی به نظام هویتی افراد، با ایجاد تعارض در این نظام مشکلاتی را فرا راه جوامع مختلف به ویژه جوامع سنتی و در حال توسعه قرار داده است. بهرهجویی قدرتها و کشورهای سلطهجو از این ابزار برای تأمین اهداف و مقاصد خود، ابعاد این مسئله را گستردهتر کرده و نگرانیهای عمدهای را در سطح جوامع مختلف برانگیخته است. آشنایی با ساز و کار تأثیر این فناوریها و به ویژه ماهواره بر نظامهای هویتی میتواند نقش مؤثری در پیشگیری از آثار و پیامدهای آنها داشته باشد.
از دهه 90 به بعد، ما همواره شاهد خبررسانی از رویدادهای جهانی به کمک ماهوارهها بودهایم. کار ویژه این تصاویر و «این که آنها با ما چه میکنند؟» دغدغة این مقاله است.
حوادث پس از 11 سپتامبر، اقدامات نظامی گستردة پس از آن و تصاویری که به کمک گیرندههای ماهوارهای به اتاقهای نشیمن سرازیر شده است، دستمایهای است تا با مورد تردید قرار دادن واقعیت نمایی تصاویر ماهوارهای از ایجاد یک حس تعلیق، همانند آنچه در بازیهای رایانهای حاصل میشود، در تجربة جهانی شده «تماشا» با شما گفتگو شود.
سال گذشته، برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در امریکا فرو ریخت و با فرو ریختن خود، جهان کهنة سیاست را به بازاندیشی نسبت به عملکرد خود در قبال تشکیلات، شبکهها، حکومتها و کشورهایی که ضدیتی آشکار و پنهان با غرب دارند، برانگیخت. کشورهایی که علیرغم هیبت و منزلت سیاسی رسمی و آشکارشان، در نهانکدة اسرار، افعال، اقوال و باورها، چهره دیگری را میپرورند. شاخصترین خطوط ملموس این چهره، کینهای برانگیخته، سازمان یافته و به ظاهر ایدئولوژیک نسبت به جهان پیشرفته صنعتی و در رأس آن ایالات متحدة امریکاست.
رشد چشمگیر شبکههای تلویزیونی ماهوارهای و پخش شبانهروزی اخبار از این شبکهها، فضای تازهای را پیش روی میلیونها مخاطب در جهان گشوده است.
مخاطبان ناآگاه بدون دستیابی به شناخت شیوههای خبری این شبکهها، بر نقاط منفی آنها چشم پوشیدهاند و تنها آثار مثبت این شبکهها را درک میکنند؛ تنها با شناخت دقیق این شیوههاست که هر مخاطب میتواند نسبت به میزان اعتمادی که شبکههای خبری ماهوارهای شایسته آنند تصمیم بگیرد؛ از این رو نگارنده در این مقاله، به بررسی هفت شیوة خبری این شبکهها پرداخته است.
وی همچنین کوشیده است تا ضمن پذیرش رشد شتابندة فناوری تولید خبر در جهان معاصر، به روند شکلگیری اخبار و تأثیرات فرهنگی ـ اجتماعی آن نیز بپردازد. همچنین، نقشی که شبکههای ماهوارهای در تشدید یا تقویت فرایندهای اجتماعی مانند کشمکش، توافق، همگونی و رقابت به عنوان ارزشهای اجتماعی، در دو حوزه ملی و فراملی دارند مطمح نظر قرار گرفته است.
یکی از زمینههای اساسیِ مورد توجه صاحبنظران و اندیشمندان حوزة «روانشناسی ارتباطات جمعی» مبحث پیچیدة «مخاطبشناسی» رسانهها است. در این بین، سهم «ماهوارهها» و شناختشناسیِ مخاطبانِ متعدد آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سعی و تلاش ابداعگران اولیة ماهوارهای بر آن بود که از مفهوم ذهنی خود فراتر رفته و اضطراب انسان ارتباطی عصر اطلاعاتی امروز را کاهش دهند. اما این حرکت ارتباطی کامل نشد و ما همواره پدید آمدن انواع آسیبهای روانی را در مخاطبان ماهوارهای شاهد بودهایم. بخشی از این آسیبهای روانی، جنبة فرهنگی ـ اجتماعی دارند و بخشی دیگر، شخصی ـ محیطی. هدف اصلی مقاله حاضر، آشکارسازی یکی از ابعاد مهم مخاطبان ماهوارهای از دیدگاه آسیبشناختی روانی است. در این نوشتار «بیخویشتن شدگی» (Depersonalization) مخاطبان ماهوارهای به عنوان «متغیر وابسته» به طور مبسوط مطمح نظر قرار میگیرد؛ زیرا نویسنده معتقد است برنامههای ماهوارهای «متغیرهای مستقل» هستند. برای بررسی دقیق، نخست پس از طرح مسئله، تعاریف و توصیفهایی از این مفهوم ارائه میشود؛ سپس با توجه به نظریههای عضوی و روانشناختی، ابعاد موضوع شفاف شده و در نهایت با اتکا به پژوهشهای عملی کلاسیک در این خصوص سعی میشود به پرسشهای مسئله پاسخ داده شود.
یکی از زمینههای اساسیِ مورد توجه صاحبنظران و اندیشمندان حوزة «روانشناسی ارتباطات جمعی» مبحث پیچیدة «مخاطبشناسی» رسانهها است. در این بین، سهم «ماهوارهها» و شناختشناسیِ مخاطبانِ متعدد آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سعی و تلاش ابداعگران اولیة ماهوارهای بر آن بود که از مفهوم ذهنی خود فراتر رفته و اضطراب انسان ارتباطی عصر اطلاعاتی امروز را کاهش دهند. اما این حرکت ارتباطی کامل نشد و ما همواره پدید آمدن انواع آسیبهای روانی را در مخاطبان ماهوارهای شاهد بودهایم. بخشی از این آسیبهای روانی، جنبة فرهنگی ـ اجتماعی دارند و بخشی دیگر، شخصی ـ محیطی. هدف اصلی مقاله حاضر، آشکارسازی یکی از ابعاد مهم مخاطبان ماهوارهای از دیدگاه آسیبشناختی روانی است. در این نوشتار «بیخویشتن شدگی» (Depersonalization) مخاطبان ماهوارهای به عنوان «متغیر وابسته» به طور مبسوط مطمح نظر قرار میگیرد؛ زیرا نویسنده معتقد است برنامههای ماهوارهای «متغیرهای مستقل» هستند. برای بررسی دقیق، نخست پس از طرح مسئله، تعاریف و توصیفهایی از این مفهوم ارائه میشود؛ سپس با توجه به نظریههای عضوی و روانشناختی، ابعاد موضوع شفاف شده و در نهایت با اتکا به پژوهشهای عملی کلاسیک در این خصوص سعی میشود به پرسشهای مسئله پاسخ داده شود.
در پایان مقالة حاضر، نویسنده با توجه به رویکردهای نظری مسائل آسیبشناختی مخاطبان ماهوارهای به این نتیجه میرسد که «اختلال شکل تفکر» (Formal Thought Disorder) و انواع آن عامل اصلی «بیخویشتن شدگیِ» مخاطبان ماهوارهای است.
شناخت ماهیت و کارکردهای هر فناوری نوینی، گام اول در تعیین راهبردها و سیاستهای ملی و بینالمللی در راستای تعیین نحوة بهرهگیری یا کنترل آن است. بدیهی است راهبردها و سیاستهای تعیین شده توسط اندیشمندان و کارشناسان پس از این شناخت، در قالب قوانین و مقررات حقوقی ملی یا بینالمللی صورت اجرایی به خود میگیرند و قابل پیگیری و اعمال میشوند. شناخت کارکردهای ماهواره نیز نخستین گام برای تعیین نظام حقوقی حاکم بر آن به حساب میآید. از این رو، نگارنده در این مقاله کوشیده است با اشارة گذرا به کارکردهای ماهواره در عرصههای نظامی ـ امنیتی، ارتباطی و علمی، اقتصادی و تجاری و بالاخره سیاسی و فرهنگی دورنمایی از نیازها و مباحث حقوقی مربوط به این حوزه را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
طی بیش از نیم قرن مطالعه و نظریهپردازی در حوزة توسعه، نقش علل و عوامل گوناگونی در تحققپذیری اهدافِ برنامههای توسعه ملی کشورها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. غالب دیدگاههای مطرح در زمینه توسعه تا سالهای دهه 1960، حول محور مباحث و تحقیقات جامعهشناسی و اقتصاد تمرکز یافته است اما با پیشرفت فناوریهای ارتباطی به ویژه پرتاب ماهوارهها در دهههای بعد، ابعاد انسانی و تکنولوژیک مقولة ارتباطات جایگاه درخور توجهی را در مباحث توسعه به خود اختصاص داده و دیدگاهها و فرضیات متعددی پیرامون نوع رابطه و میزان تأثیرگذاری آن بر ضربآهنگ فرایند توسعه کشورها مطرح شده است. در این میان، ارتباطات دوربرد به ویژه ماهوارهها به دلیل برخورداری از قابلیتهای بالقوة فراوان به یکی از مباحث محوری و مهم در حوزه ارتباطات و توسعه بدل شدهاند.
ظهور پدیدة ماهواره در سپهر رسانهای جهان، موجد واکنشهای مثبت و منفی گوناگون از دیدگاههای متنوعی شده است. اندیشمندان عرصه علوم ارتباطی، جامعهشناسان، روانشناسان، فنشناسان، فیلسوفان، دینشناسان، دانشمندان و سایر گروههای متفکران در خصوص این پدیده و آثار و پیامدهای مثبت و منفی آن در جامعه بشری سخن فراوان گفتهاند. در کشور ما نیز، آنگاه که پدیده ماهواره ـ با حدی تأخیر ـ ورودی جدی یافت و تأثیرات بالقوه آن تا حدودی آشکار شد، واکنشهای تند و کند، بر علیه آن آغاز گردید و تا آنجا ادامه یافت که سیاستگذاران و تصمیمسازان منتخب مردم در مجلس شورای اسلامی ناگزیر از بررسی موضوع شدند و به تصویب قانون جهت نظاممند کردن استفاده از ماهواره دست زدند. موجب خشنودی است که بنا به گفته آقای دکتر محسنیانراد، استاد برجسته علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و محقق سرشناس این حوزه، پیش از تصویب قانون فوق ابعاد موضوع که با دیدگاهی علمی و در حد امکان غیرجانبدارانه توسط ایشان تحقیق شده بود در اختیار مجلسیان قرار گرفت. هر چند به درستی مشخص نیست که نتایج این تحقیق تا چه حد در تصمیم آن روز مجلس مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه پیش روست گزارشی از تحقیق فوق و در بردارنده نکات بسیار آموزندهای در خصوص نحوة برخورد دیگر ملتها و دولتها با موضوع ماهواره است.
مقالة حاضر میکوشد با استفاده از تجربههای سیاستگذاری ماهوارهای در کشورهای آسیایی، به بررسی انتقادی سیاست ماهوارهای ایران بپردازد. برای پاسخ به سؤالهای مربوط به سیاست رسانهای مطلوب، مقاله در ابتدا به شرح و توصیف عصر «فناوریهای اطلاعات و ارتباطات» میپردازد و سپس، مفهوم سیاستگذاری رسانهای در دوران معاصر را به طور خلاصه توضیح میدهد. وضعیت ماهواره در کشورهای آسیایی و بهرهوری از کانالها و برنامههای مورد قبول در این کشورها، نقایص سیاست ماهوارهای ایران را نشان میدهد: عدم توجه به اصل بهرهوری و تکیة بیش از حد به ممنوعیت قانونی، از عمدهترین دلایل عدم موفقیت در کنترل مصرف ماهوارهای مردم و جلوگیری از پیامدهای سوء آن بوده است.
به گفته بسیاری از اندیشمندان، مهمترین عاملی که چهرة قرن بیست و یکم و شیوة زندگی فرزندان ما را تعیین خواهد کرد، فناوری است که به ویژه در زمینه ارتباطات در صدد است تا جهانی متفاوت با آنچه که میشناسیم بنا کند. پیشگامان دنیای آینده مدتهاست که به زندگی ما راه یافتهاند و ماهوارههای بینالمللی که برنامههای آنها به طور مستقیم از طریق گیرندههای خانگی دریافت خواهد شد نیز در راهند. دگرگونی مهمی که در پی این اتفاق رخ خواهد داد، به ویژه در کشورهای جهان سوم چنان اهمیت دارد که نه فقط دولتمردان بلکه همه ما باید به آن بیندیشیم.
امواج ماهوارهای با قانون، مقررات و ابزار رسانهای موجود قابل کنترل نیست. بنابراین، سیاست استفادة صحیح از آن باید مدنظر مدیران و برنامهریزان جوامع از جمله مدیران و برنامهریزان کشور ما باشد.
علیرغم افزایش خیرهکنندة تعداد کانالهای تلویزیونی که از طریق ماهوارهها اقدام به پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی برای بخش اعظمی از کشورهای دنیا و یا حتی تمام کشورهای دنیا میکنند و علیرغم افزایش روزافزون تعداد کشورهایی که وارد قلمرو پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای به عنوان مهمترین رسانه جهانی روز دنیا شدهاند، متأسفانه تاکنون جامعه جهانی نتوانسته است پدیده «پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای» را به عنوان یکی از موضوعهای مهم ارتباطات و حقوق بینالملل قانونمند کند.
این مسئله، یعنی قانونمند نبودن پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای در حقوق بینالملل به بروز مسائل و مشکلاتی در عرصه ارتباطات و حقوق بینالملل منجر شده است که اگر همچنان ادامه یابد قطعاً در آینده به مشکلات و مسائل بیشتری در جامعه جهانی دامن خواهد زد و علاوه بر خدشهدار کردن سلامت ارتباطات بینالمللی حتی صلح و امنیت بینالمللی را نیز به مخاطره خواهد افکند. بیان این نکته به معنای آن نیست که جامعه جهانی (دولتها و مجامع بینالمللی) به مقوله ضرورت قانونمند کردن پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای توجهی نداشتهاند و برای حصول به این هدف اهتمامی نورزیدهاند؛ بلکه همان گونه که در ادامه این مقاله خواهد آمد تقریباً تمامی تلاشهای دولتها و مجامع بینالمللی برای قانونمند کردن پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای در حقوق بینالملل به موانعی برخورد کرده است که دست یافتن به این هدف را تا حد زیادی دشوار میسازد. در این مقاله، موانع و دلایل ناکامی جامعه جهانی در خصوص عدم تصویب کنوانسیون یا معاهده جامع و خاصی که متضمن تمامی جنبههای پخش تلویزیونی ماهوارهای باشد به ترتیب در چهار مبحث تحت عنوان مسائل سیاسی، حقوقی، فرهنگی و فنی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد تا هم با وقوف بر این مسائل و موانع، سیاستهای کلان ملی در خصوص پخش و دریافت برنامههای تلویزیونی ماهوارهای با مطالعه و احتیاط بیشتری تدوین شود و هم با استفاده از ابزارها و توانمندیهای بالقوه و بالفعل ملی و بینالمللی در شکلگیری و قانونمندی حاکم بر پدیده مهم پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای در حقوق روابط بینالملل مشارکت داشته باشیم.
در پایان این اشاره کوتاه باید یادآور شد که نگارنده به هیچ وجه معتقد نیست تاکنون هیچ معاهده یا کنوانسیونی که ولو به طور جزئی به مقوله «پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای» پرداخته باشد تنظیم نشده است زیرا غیر از کنوانسیون 1936 ژنو که مبین اصول حقوق بینالملل عام در خصوص پخش برنامههای رادیویی است1 معاهدات فضا و بعضاً معاهدات دیگری نیز وجود دارند که به صورت جزئی به بعضی از جنبههای پخش تلویزیونی ماهوارهای پرداختهاند اما صرف نظر از این که بین دولتها و حقوقدانان اختلافات جدیای در خصوص شمول برخی از کنوانسیونهای مذکور بر این امر وجود دارد، وضعیت فعلی حکایت از آن دارد که این کنوانسیونها پاسخگوی اکثر قریب به اتفاق مسائل و جنبههای حقوقی، سیاسی، فرهنگی و حتی فنی مسئله نیستند و تلاشهای جامعة جهانی نیز به دلیل موانعی که موضوع بحث این مقاله است تاکنون منجر به وفاق عام دولتها نشده است.
تحقیقات فضائی به عنوان شاخهای از علم و فناوری طی چهل و چند سالی که از پرتاب نخستین ماهواره به فضا میگذرد، پیشرفتها و تحولات شگرفی داشته است. در مسیر این توسعه و تحول، بسیاری از شاخههای علم فیزیک نجومی، سیارهشناسی و فیزیک پلاسما یا علم مواد آن چنان گستردگی یافتهاند که بسیاری از دانشها و اطلاعات حاصل از آنها در سالهای قبل، غیرقابل دسترس و حتی دور از قدرت درک بشر بود. اکنون تحقیقات فضائی به مثابه ابزاری برای حل مسائل و مشکلات انسان بر روی زمین مورد توجه شدید محققان و دانشمندان قرار گرفته است و هر روز کشفیات جدیدی، قدرت انسان را در تسلط و کنترل بیشتر بر طبیعت افزون میکند. فناوری ماهوارهای به عنوان شاخهای مهم از تحقیقات فضائی، اکنون جایگاه عظیمی در زمینههای مختلف ارتباطی، زمینشناسی، هواشناسی، نظامی و غیره پیدا کرده است و در این میان، ماهوارههای تامینکننده ارتباطات راه دور تأثیر به سزائی بر ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بشر داشته است. امروزه درصد قابل ملاحظهای از مبادله پیام و ترافیک اطلاعاتی از طریق ماهواره صورت میگیرد و سیستمهای ماهوارهای، بسیاری از مشکلات بشر را حل کرده و در بعضی از حالات به مشکلات جوامع افزوده است اما به هر حال آنچه مد نظر است استفاده بهینه از این سرویس در جهت رفع مشکلات کشورها است. در حال حاضر، عملاً تمامی پهنه جهان از بزرگترین مناطق تا دور افتادهترین جزیرهها زیر پوشش گستردة شبکه ماهوارههای ارتباطی و مخابراتی قرار دارد و ارسال سیگنالهای مخابراتی از صوت و تصویر، تله تایپ و اطلاعات مولتی مدیا و غیره به بهترین نحو و با حداکثر سرعت، از طریق همین شبکهها صورت میگیرد. گسترش خارقالعاده ارتباطات ماهوارهای بیانگر تلاش بیوقفه انسان در به کارگیری فناوری جدید در جهت رفع نیازهای جوامع بشری است. پیشرفت چشمگیری که در زمینه تکنیکهای دیجیتالی ماهوارهها پدید آمده است مقدمات تولید و بهرهبرداری از شبکههای چند منظوره اطلاعاتی را فراهم آورده است. یکی از آخرین دستاوردهای استفاده از ماهواره در درمان و آموزش از راه دور است که از این طریق توانسته است بهترین متخصصان پزشکی و اساتید دانشگاهها را به دور افتادهترین نقاط جهان برساند و به این ترتیب جهشی در بخش تعلیم و تربیت و ارتقای سطح دانش و تحصیلات عالیه ایجاد کند. در حال حاضر، کاربردهای فناوری فضائی به قدری وسیع است که نمیتوان آن را در مقالهای مختصر توضیح داد. تا به حال هزاران ماهواره در زمینههای مخابراتی، رادیو ـ تلویزیونی، نظامی، جاسوسی، هواشناسی، سنجش از دور و غیره به فضا فرستاده شده است که در این نوشتار سعی میشود به توضیح مختصری از انواع هر یک پرداخته شود.
یکی از آرزوهای بشر از آغاز تاریخ تا امروز، برقراری ارتباط با همنوعان خود در مناطق دور و نزدیک بوده است و از این رو همواره در راه ایجاد این ارتباط و تکامل آن تلاشهای زیادی کرده است.
انسان هزاران سال متکی به صورتهای ارتباط بدوی اما مناسب با جامعة زمان خود بود. چهارچوب این روشهای ارتباطی که در زمان خود، هم در دسترس بود و هم نیازهای اجتماعی را پاسخ میگفت، به تناوب در اطراف راههای جنگلی، جادهها و رودخانهها پدید میآمد. با گذر از مراحل پیامرسانی از طریق آتشی که بر فراز کوهها روشن میشد و به کار گرفتن قاصدان پیاده یا سواره و ارسال پیام به وسیله کالسکه یا قایق، ارتباطات توسعه یافت.
همگام با پیدایش وسایل قویتر و مؤثرتر ارتباطی، تمدنها، امپراطوریها و نهادهایی از هر نوع ظهور کردند و از میان رفتند. از حوالی 1840، که الفبای مورس تلگراف را قابل استفاده و مرسوم کرد، جریان مداومی از اختراعات برای ارتباط دورتر و سریعتر پدید آمد. تا سال 1927، ایجاد ارتباط با فراسوی اقیانوسها فقط به عهده تلگراف بود، اما در این سال برای نخستین بار، ارسال صوت از طریق رادیو ممکن شد و به دنبال آن رادار و تلویزیون نیز یکی پس از دیگری پا به عرصه وجود گذاشتند.
با پرتاب اولین قمر مصنوعی به فضا که توسط اتحاد جماهیر شوروی و در سال 1957 صورت گرفت، عرصه جدیدی در ارتباطات بینالمللی گشوده شد و فضا به تسخیر انسان در آمد. بر همین اساس و در کنار استفادههای مختلف از ماهواره، با ارسال اولین ماهواره مخابراتی (تله استار) به مدار زمین، از سال 1363 به تدریج ماهوارهها، به ویژه ماهوارههای پخش مستقیم به یکی از مهمترین وسایل ارتباطی بینالمللی تبدیل شدند.
ماهواره یا قمر مصنوعی که به عنوان پدیدهای شگرف در قرن بیست و یکم نگریسته میشود، همچنان در حال رشد و تکامل است، به نحوی که آینده آن قابل پیشبینی نیست. این وسیله نوین با توجه به توانایی خود در کسب اخبار و ارسال پیام به نقاط دور دست در زمینههای مخابراتی، ارسال برنامههای رادیو ـ تلویزیونی، پیشبینی وضع آب و هوا و تغییرات جوی و بالاخره امور نظامی و جاسوسی بر دیگر جنبهها غلبه داشته است.
امروزه ابعاد تجاری ماهواره در امور مخابراتی یا فروش عکسهای ماهوارهای، اهمیت این محصول ساخت بشر و استفاده از آن را مضاعف کرده است.
در این گفتار بر آنیم که برخی از مسائل مربوط به این تکنولوژی نوین را از قبیل تاریخچه پیدایش، سازمانهای فعال در زمینه ماهواره و… مورد بررسی قرار دهیم.
در جهان امروز، اقتدار سیاسی و نظامی درگرو توسعه اقتصادی و صنعتی است و فناوری، موتور توسعه اقتصادی و مایه صنعت یک کشور تلقی میشود. در کشورهای در حال توسعه، فناوری یکی از مهمترین وسایل رسیدن به اهداف توسعه ملی است و نقش دولتها در ایجاد بستر مناسب برای جذب و توسعه فناوری بسیار مؤثر است.
یکی از فناوریهای پیشرفته و استراتژیک فناوری تجهیزات فضایی است که به علت تنوع علوم و فنون به کار رفته در آنها، صنایع و سازمانهای علمی و تحقیقاتی متفاوتی را به هم پیوند زده، زمینه رشد آنها را فراهم کرده و شاخههای جدید علمی و کاربردی را ایجاد کرده است، از این رو، تدارک این فناوری نیز به همین میزان گسترده، پیچیده، هزینهبر، زمانبر و نیاز به یک سازمان، برنامهریزی و هدفگذاری صحیح و دقیق دارد.
در کشورهای صاحب این فناوری، سازمان فضایی منسجم و گستردهای هدایت فعالیتهای آن را به عهده دارد و با تحت پوشش قرار دادن تمام توان صنایع تجاری و نظامی و مراکز تحقیقاتی، قابلیتها و فرصتهای فوقالعادهای ایجاد میکنند.
در حال حاضر، تقریباً کلیة دارندگان این فناوری علاوه بر جذب بودجههای خرید و ساخت ماهواره در کشورهای متقاضی، در بهرهبرداری از آنها نیز سرمایهگذاری میکنند و شریک میشوند و در نتیجه، این فناوریها یک منبع تولید ثروت و قدرت در سطح جهان به حساب میآیند.
از بُعد دیگر، ماهوارهها در زندگی جوامع و ایجاد سهولتهای جدید در تجارت، آموزش، بهداشت، صنعت و ارتباطات نقش مهمی دارند و باعث توسعة فناوریهای زمینی برای کاربردهای متنوع خود میشوند، کاربردهایی نظیر ارتباطات تلفنی بین کشورها، پخش صدها کانال تلویزیونی به طور همزمان در سراسر دنیا، توزیع اینترنت، خدمات کنفرانس تصویری آموزش از دور، پزشکی از دور، تعیین موقعیت، سنجش از دور، هواشناسی و خدمات موبایل ماهوارهای که نقش ارزنده آنها در صرفهجویی هزینه، زمان و بالا بردن امنیت جانی انسانها غیرقابل انکار است. در حال حاضر، تقریباً تمام نقاط کرة زمین تحت پوشش شبکههای گسترده ماهوارهای قرار گرفته است. گسترش سریع ارتباطات ماهوارهای بیانگر تلاش بیوقفه در به کارگیری فناوریهای جدید برای رفع نیازهای جوامع بشری است.
تحقیقات فضایی نیز به عنوان شاخهای جدید از علم و فناوری طی نیم قرن گذشته پیشرفتها و تحولات شگفتی داشته است و در مسیر این تحول، بسیاری از شاخههای علوم نظیر فیزیک نجومی، فیزیک پلاسما، علم مواد و علوم جوی آنچنان گستردگی و عمقی پیدا کردهاند که پیش از آن برای بشر غیرقابل تصور بود. اکنون تحقیقات فضایی به عنوان ابزاری برای حل مشکلات بشر در زمین مورد توجه دانشپژوهان قرار گرفته است و ایستگاههای فضایی بینالمللی برای انجام تحقیقات مختلف که امکان انجام آنها در زمین وجود ندارد تأسیس میشوند.
بنابراین، استفاده از فضا، به کارگیری فناوری ماهواره و کاربرد و نقش آن در جوامع بشری هر روز در حال گسترش است و نقش تعیینکنندهای در توسعه پایدار و تحولات تمدن بشری دارد.