فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۴٬۳۲۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
ویدئوآرت یکی از مهم ترین گرایشات هنری پست مدرن است. زمینه پیدایش ویدئوآرت را می توان در توسعه اقتصادی و تکنولوژیکی ویدئو در سراسر جهان همراه با تولید و فروش دستگاه آنالوگ ضبط کننده تصاویر، نوار ها و دوربین های دستی؛ ارتقا تجهیزات ضبط و تدوین دانست. در رسانه های جدید، شخص هنرمند و نه اثر هنری در مرکز توجه و نسبت به مسائلی چون محیط زیست، حقوق بشر، حقوق اقلیت های نژادی، قومی، مذهبی و فرهنگی، حقوق زنان و کودکان و ... واکنش نشان داده است. گسترش هر رسانه از دیدگاه مک لوهان پیامد هایی به همراه داشته است. در این پژوهش سعی شده است تا با بررسی ویژگی های بصری، محتوایی و تکنیکی ویدئوآرت و از طریق مطالعه توصیفی-تحلیلی، این رسانه را از نگاه مارشال مک لوهان و بر اساس سؤالات چهارگانه رسانه ای (تتراد) ، وی مورد بررسی قرار دهیم. در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و سند پژوهی و بررسی جنبه های تئوریک استفاده شده است. بر اساس تتراد مشخص شد رسانه های نوین از جمله نوشتار، کلام، عکس، داستان های مصور، تلویزیون، سینما، وب، پلتفرم های اینترنتی و دیجیتال بر ویدئوآرت تأثیرات متفاوت از نوع منسوخ، معکوس، بازیابی و تقویتی داشته اند و می توان گفت ویدئو آرت هنری است؛ که علاوه بر آن که تحت تأثیر هنر های مختلف به خصوص هنر های نوین بوده با این حال توانسته است در کنار این تأثیر پذیری شکل بیانی خود را نیز پیدا و حفظ کند.
مطالعه ای کیفی بر موضوع «عدالت» در آموزش پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
31 - 52
حوزه های تخصصی:
عدالت در جامعه ما مفهومی است که در عین بدیهی و مفروض دیده شدن، گنگ و پیچیده است. یکی از حوزه های مرتبط با عدالت در حوزه آموزش، آموزش پزشکی است. تجربه پزشک شدن در بستر آموزش پزشکی حاضر، درک و مفهوم پردازی نسبت به موضوع عدالت را شفاف می کند. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی درک و تجربه عدالت در میان دانشجویان پزشکی، استادان و مسئولان آموزش پزشکی است. مطالعه حاضر، یک مطالعه کیفی است که در سال 1400 انجام و در آن داده های 29 مصاحبه نیمه ساختاریافته (با استادان، دانشجویان و معاونان آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی) به روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد ازنظر مشارکت کنندگان، بی عدالتی قبل از ورود به رشته پزشکی و ازطریق کنکور اتفاق می افتد. بسترهای غیرمنصفانه رقابت در جامعه، شکلی از ورود غیرمنصفانه به رشته پزشکی را به وجود آورده است. از سوی دیگر، میدان آموزش پزشکی نیز خود در بر گیرنده بستری پیچیده از بی عدالتی است که با وجود ناپذیرفته بودن مرسوم است. مضامین احصاشده عبارت اند از ساختارهای نابرابرساز، جامعه کالایی و سیاست های غیرمنصفانه. مطابق نتایج تحقیق سیاست گذاری ها و راهبردهای عادلانه در بستری از جامعه کالایی و سرمایه دارانه، به ضد خود بدل می شوند و به بی نظمی ناعادلانه و نابرابری می انجامند. تناسب سیاست گذاری ها در آموزش پزشکی با تغییرات اجتماعی، چابکی و به روز بودن، به عنوان ملزومات تغییر پیشنهاد می شود. اتخاذ سیاست های عادلانه در کنکور سراسری و میدان آموزش پزشکی، توزیع منصفانه جایگاه های شغلی، تناسب فعالیت بالین با حقوق و دریافت های دانشجویان پزشکی، از تغییرات فوری پیشنهادی در آموزش پزشکی روشن است که سیاست گذاری های کل نگرانه در آموزش پزشکی، مانع هدررفت حجم عظیمی از استعدادها در وزارت بهداشت می شود.
تحلیل تحریم های غرب علیه ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی در فضای دیجیتال (توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
131 - 155
حوزه های تخصصی:
این مقاله، شبکه اجتماعی توییتر را حول محور شکل گیری شبکه و خوشه های تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران تحلیل می کند. این مقاله، روش تحلیل شبکه های اجتماعی را روش پژوهش و همچنین تحلیل گفتمان دیجیتال را چارچوب نظری خود قرار داده است. از میان حدود دو میلیون و چهارصد هزار داده جمع آوری شده از شبکه اجتماعی توییتر (که پس از تغییر مالکیت با نام شبکه ایکس شناخته می شود)، در مدت زمان حدود 2 سال، حدود یک میلیون داده مفید تحلیل شده است. در این مقاله، به شبکه های توییت و ری توییت به زبان های فارسی و انگلیسی، به همراه روندهای زمانی اوج و فرود بحث های تحریمی توجه شده است. یافته های این مقاله نشان دهنده تنوع عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری معنای تحریم، به عنوان واقعیت اجتماعی در فضای مجازی است. داده های مقاله نشان می دهند خوشه های مختلف، تحت تأثیر متن، زمینه، کنش و واکنش و همچنین قدرت و ایدئولوژی، علاوه بر تولید گفتمان، بر گفتمان های دیگر نیز تأثیر می گذارند. همچنین تحلیل یافته ها، نشان دهنده جنگ مغلوبه خوشه های گفتمان ساز حامیان حکومت از نظر تأثیرگذاری در کل شبکه است.
تأملی جامعه شناختی بر نظام مسائل و آسیب های اجتماعی (مورد مطالعه: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی و اولویت بندی نظام مسائل و آسیب های اجتماعی استان آذربایجان غربی برای همسوکردن حوزه اجرایی با حوزه دانشی و ایجاد یک فضای مفهومی مشترک و جلب توجه مدیران اجرایی به یافته های علمی حوزه اجتماعی برای نیل به توسعه اجتماعی است. به لحاظ نظری، دو رویکرد عمده واقعیت گرایی اجتماعی و برساخت گرایی در بررسی مسائل و آسیب های اجتماعی طرح شده است که در این تحقیق از رویکرد برساخت گرایی برای شناسایی نظام مسائل و تشخیص اهمیت و اولویت مسائل اجتماعی از دیدگاه نخبگان بهره گرفته شده است. روش شناسی پژوهش حاضر از منظر راهبرد استقرایی، از لحاظ ماهیت کیفی، از نظر هدف کاربردی، و به لحاظ تحلیل داده ها اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل مطلعان کلیدی و کارشناسان خبره در حوزه آسیب های اجتماعی (استادان دانشگاهی علوم اجتماعی، مدیران اجرایی و کارشناسان حوزه اجتماعی) است که به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند، 20 نفر از کارشناسان و متخصصان انتخاب شدند. واحد تحلیل این پژوهش، آسیب ها و مسائل اجتماعی، واحد مشاهده در این پژوهش فرد صاحب نظر یا صاحب تجربه در حوزه آسیب های اجتماعی است. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته، جلسات گروه متمرکز و تکنیک دلفی و برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته های تجربی پژوهش حاکی از آن است که نحوه پراکنش متغیرها و شاخص ها در محورهای تأثیرگذاری (نفوذ) و تأثیرپذیری (وابستگی) مستقیم و غیرمستقیم مسائل بر همدیگر، سیستم اجتماعی مرکز استان را به لحاظ آسیب های اجتماعی در وضعیت ناپایدار نشان می دهد و بدکارکردی نهادی (ضعف مدیریتی)، حاشیه نشینی، اعتیاد، کودکان خیابانی، طلاق، فقر و بیکاری از مسائل اساسی، راهبردی و کلیدی محسوب می شوند. براساس نتایج و یافته های این پژوهش در برنامه ریزی برای مداخلات اجتماعی ضرورت دارد این مسائل به عنوان مسائل اولویت دار مدنظر باشد.
بررسی تطبیقی نقش میانجی هویت شهری و هویت محله در تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
103 - 145
حوزه های تخصصی:
امروزه مبحث هویت شهری و محله ای از مسائل مهم شهرها است. کم توجهی به مؤلفه های هویتی شهرها در شرایط کنونی باعث عدم مشارکت شهروندان در فعالیت های اجتماعی و پایین بودن احساس تعلق مکانی شده است و از نتایج این امر، موجب تضعیف بسیاری از رفتارهای شهروندان است. در این بین، کیفیت ویژگی های کالبد شهر بر زیست ساکنان تأثیر دارد. در این راستا پژوهش حاضر در پی بررسی تطبیقی نقش میانجی هویت شهری و هویت محله در تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه با محاسبه فرمول کوکران 384 پرسشنامه و به تناسب جمعیت جامعه آماری، برای شهر کاشان 266نفر و شهر یاسوج 118نفر توزیع گردید. نتایج نشان داد که در میان شاخص های کالبد شهری عامل (مبلمان، معابر و خوانایی شهر) در شهر کاشان با وزن 93/0 و عامل حمل ونقل شهری در شهر یاسوج با وزن 81/0 و در بین شاخص های فرهنگ شهروندی به صورت مشترک عامل مسئولیت پذیری اجتماعی در شهر کاشان با وزن 81/0 و در شهر یاسوج با وزن 79/0 بیشترین بارهای عاملی به خود اختصاص داده اند. همچنین بین کالبد شهری و فرهنگ شهروندی در شهر کاشان 33/0 و در شهر یاسوج 21/0 رابطه معناداری وجود دارد. در همین رابطه متغیر هویت شهری با میانجی گر کامل و متغیر هویت محله با میانجی گر جزئی در شهرهای کاشان و یاسوج را توانسته اند نقش ایفا نمایند.
خوانایی سنجی اخبار شبکه خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع : تلویزیون رسانه ای عام است که با دامنه ای از مخاطبان با سلایق و سطوح تحصیلی متنوع رو به روست و برنامه های آن عمدتاً توسط مخاطب عام مصرف می شوند. «خوانا بودن» یک متن یا گزارش خبری موجب افزایش سطح درک مخاطب از آن و جلب توجه و علاقه بیننده و انتقال آسان تر پیام آن به مخاطب می شود. هدف: ارزیابی درصدد سنجش گزارشهای خبری شبکه خبر و تعیین سطح خوانایی بر آمده از آنها است.یافته های پژوهش : مخاطب برای درک اخبار مذهبی به حداقل 9 کلاس، برای درک اخبار سیاسی به بیش از 8 کلاس و برای درک اخبار حوادث تنها به 4 کلاس سواد احتیاج دارد. شاید فهم آسان اخبار حوادث چندان دور از انتظار نباشد. اما ثقیل بودن اخبار مذهبی در مقایسه با اخبار سیاسی در نوع خود جالب توجه است. احتمالاً این دشواری مربوط به نوع تنظیم اخبار مذهبی است که لازم است مورد توجه سردبیران خبر قرار گیرد. در میان موضوعات خبری مختلف، بالاترین میانگین متعلق به اخبار مذهبی با طول متوسط 38.66 کلمه به ازای هر جمله است و در مقابل اخبار حوادث با میانگین 18.4 کلمه به ازای هر جمله کمترین طول متوسط جمله را به خود اختصاص داده است.نتیجه: بررسی خوانایی متن اخبار مشروح شبکه خبر (ساعت 19) دو نتیجه کلی نشان داد؛ اول اینکه اخبار پخش شده از نظر خوانایی در سطح متوسط قرار دارند. دوم، میانگین 7 سال و بیشتر آموزش برای درک اخبار شبکه خبر به این معناست که شبکه از این نظر در وضعیت نامطلوبی قرار ندارد. سوم، بسیاری از مخاطبان می توانند خبرها را بدون مشکل درک و دریافت کنند. چهارم، بررسی در این پژوهش ها نشان داد، متوسط طول جملات برای اخبار در مجموع 65/27 کلمه و بکار بردن این تعداد کلمه در جملات خبری بسیار طولانی محسوب و مهمترین عامل دشواری درک در متون خبری شده است.
تحلیل وجهه نظر و رفتار فرزندآوری در ایران برمبنای کاربرد مدل های خطی و غیر خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به ارائه تحلیل و تبیین وجهه نظر و رفتار فرزندآوری با استفاده از مدل های خطی و غیرخطی در ۱۹۰۰ واحد نمونه ای و به روش پیمایشی پرداخته شده است. در ساحت نظری، غنای چشم انداز شناختی نسبت به نگرش ها و رفتارهای باروری، با تأکید بر مفاهیم و معرف هایی مانند "معنای زیست جهان"، "سایه مبهم آینده"، "گسترش نااطمینانی وجودی و اقتصادی"، "کردارشناسی تغییر سلیقه و ترجیح" تقویت گردیده است. در تحلیل داده ها، به منظور فراهم شدن امکان تحلیل های چندلایه، تعداد واحدهای نمونه ای به روش تصادفی و در فرایندی چندمرحله ای با استفاده از مدل های هیبریدی، مانند مدل جنگل تصادفی و سطح تعمیم ۹۹ درصدی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس یافته ها، بیش از ۶۰ درصد افراد در نمونه مورد بررسی، در دهه چهارم زندگی با نمای تحصیلات دانشگاهی قرار داشتند و فرایند های همسان همسری به طور فزاینده ای در حال افزایش است. در ایران، تمایل به فرزندآوری، بیش از رفتار محقق بچه آوری است. همچنین، تمایل زنان به فرزند بیشتر، کمتر از مردان است و در اقشار فقیرتر نیز کمتر از سطح جانشینی است. تمایل به داشتن سه فرزند کمتر از پنج درصد؛ و چهار فرزند و بیشتر، در بین افراد متأهل کمتر از دو درصد برآورد و پیش بینی گردید. در شرایط کنونی، افزایش تحصیلات زنان به درک واقع بینانه تر و آگاهانه تر آنان در تصمیم گیری های باروری همبسته شده است. امنیت پایدار شغلی، اطمینان از تأمین مالی فرزندان در آینده و کیفیت مناسب مسکن از مؤلفه های مهم در راستای افزایش سطح باروری در کشور به شمار می رود.
تبیین جامعه شناختی تأثیر کنش های اقتصادی بر رفتار مصرفی (میدان مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
132 - 151
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر و با بیشتر صنعتی شدن جوامع و رشد شهرنشینی، تغییرات گسترده ای در کیفیت زندگی و الگوهای مصرف در جوامع ایجادشده است و به نظر می رسد که مصرف به یک ابزار مهم تمایز اجتماعی تبدیل شده است. در نتیجه مصرف از پدیده ای صرفاً اقتصادی به پدیده ای چندبعدی در زندگی بشر تبدیل شده است. نظریه پردازان همچنین در کنار کنش های اقتصادی، از تقویت خود به عنوان ارزشی که همواره بر شکل گیری الگوی رفتار مصرفی موثر بوده، یاد کرده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین مصرف در شهر اصفهان با تاکید ابعاد اقتصادی و اجتماعی کنش های اقتصادی است. ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده مورد استفاده قرار گرفته است،که از طریق نمونه گیری خوشه ای توسط 370 نفر از شهروندان اصفهان پاسخ داده شد. تحلیل داده ها نشان داد که شاخص کنش اقتصادی 33درصد بر شکل گیری الگوی رفتار مصرفی موثر است این در حالی است که بعد اقتصادی با ضریب همبستگی و بعد اجتماعی باضریب همبستگی رابطه مستقیم و متوسطی با متغییر وابسته مصرف دارد. همچنین بر اساس نتایج مقایسه میانگین ها متغیر سن نیز بر رفتار مصرفی اثر داشته است و گروه های سنی جوان تمایل بیشتری به مصرف ،نسبت به سایر گروه های سنی مختلف دارند. در پایان پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در این زمینه، در سطح خرد و کلان ارائه شده است.
مراقبت از سالمندان در تلاقی فرایندهای درمانی و حمایتگری خانواده: مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
101 - 130
حوزه های تخصصی:
سالمندی، به معنای بیماری نیست، اما بار بیماری در آن چشم گیر است. با ورود به سنین سالمندی، افراد به لحاظ جسمی و شرایط فیزیولوژیکی کم توان و نیازمند مراقبت و حمایت رسمی و غیررسمی در این مرحله از چرخه زندگی خود می شوند. در فرهنگ تاریخی جامعه ایران، مسئولیت مراقبت و مواظبت از سالمندان عمدتاً در چارچوب روابط و مناسبات بین نسلی خانواده تعریف و تضمین می شد. امروزه با روند رو به افزایش شمار سالمندان متأثر از گذار ساختار سنی جمعیت و بالا رفتن امید زندگی، خواه ناخواه ابعاد گوناگون موضوع مراقبت از سالمندان، مطالبات نامتوازنی را به طور فزاینده ای، هم بر خانواده و هم بر زیرساخت های مراقبتی تحمیل می کند. یکی از ابعاد مهم مراقبت از سالمند، بار مالی هزینه های مرتبط با مراقبت های درمانی سالمندان است که از قضا در شرایط تورمی و نوسانات اقتصادی کنونی، مسئله ای جدی تر شده است. چگونه خانواده ایرانی در تقلای مدیریت تنگناهای اقتصادی خود، روابط و مناسبات بین نسلی خود را بازتعریف و نقش آفرینی خود را در زمینه مراقبت از سالمندان تداوم بخشیده است؟ در پژوهش حاضر برای پاسخ به این پرسش، کوشش شده است تا ابعاد اقتصادی چالش های مراقبت از سالمندان در بستر خانواده ایرانی در شهر یزد، واکاوی شود. داده های پژوهش بر پایه رویکرد داده بنیاد و مصاحبه عمیق با 22 نفر از افرادی که حداقل از یک عضو سالمند خانواده مراقبت می کنند، گردآوری و درنهایت به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته های مطالعه در قالب 8 مقوله اصلی شامل اقتصاد مراقبت، مضیقه های مالی، امنیت مالی، نارسایی در نظام درمان، پول سالاری در نظام درمان/مراقبت و ... استخراج شد. براساس جمع بندی مفاهیم و مقوله ها، مقوله هسته با عنوان «مراقبت در گرو پول»، مشخص شد. نتایج پژوهش به اختصار، حکایت از آن دارد که چالش های اقتصادی مرتبط با مراقبت از سالمندان، پیچیده و چندوجهی است و علاوه بر بار هزینه های درمانی درخور توجهی که برای خانواده و مراقبان خانوادگی ایجاد می کند و وضعیت رفاهی و روانی آنان را متأثر می کند، پیامدهای اثرگذاری نیز بر کیفیت درمان و مراقبت از سالمندان دارد. نتایج پژوهش با توجه به چشم انداز سالمندی در آینده جمعیت کشور، ضرورت طراحی سیاست های اجتماعی و حمایتی را منعکس می کند که تقویت حمایت های بین نسلی خانواده را در کانون توجه قرار دهد .
مطالعه پدیدارشناختی راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی (مطالعه موردی: مرکز حامی پرتو منطقه 5 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
313 - 335
حوزه های تخصصی:
افغانستان به عنوان یک کشور همسایه با مشکلات امنیتی و اقتصادی جدی روبه رو بوده و بسیاری از افغانستانی ها به دنبال بهبود شرایط زندگی خود به کشورهای همسایه مهاجرت می کنند، ایران به عنوان یکی از مقصدهای اصلی این مهاجران انتخاب می شود. مهاجرانی که به شکل غیرقانونی از افغانستان به ایران می آیند از مهارت و توانایی خاصی برخوردار نبوده و در کارهای رده پایین جامعه مشغول به کار می شوند. کودکان این مهاجران نیز به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده هایشان مجبور به کار می شوند. با توجه به اینکه بسیاری از کودکان و نوجوانان افغانستانی در ایران به دنیا آمده اند یا در سنین کودکی به این کشور مهاجرت کرده اند، مسئله فرهنگ پذیری آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر فهم راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی در ایران است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناختی، از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای جمع آوری اطلاعات پژوهش استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش را کودکان افغانی حاضر در مرکز حامی پرتو در منطقه 5 تهران تشکیل داده اند و با 18 نفر از آن ها مصاحبه شده است. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدف مند با حداکثر تنوع استفاده شد. داده ها با استفاده از روش موستاکاس تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی عبارتند از: همانندسازی، جدایی یا انفصال، هماهنگی یا انطباق، حاشیه گزینی یا انزواطلبی. یکپارچگی، رایج ترین شکل راهبرد فرهنگ پذیری است؛ چراکه به کودکان کار افغانی اجازه می دهد با وجود پایبندی به هویت فرهنگی و ارزش های جامعه خویش، خود را با هویت و فرهنگ جامعه میزبان وفق دهند.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی دانشجویان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی، جامعه شناسی و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است و ماهیت بین رشته ای دارد. این مفهوم از علوم اجتماعی وارد علوم سیاسی شده است و به عنوان پل ارتباطی بین اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی، نقش مهمی در صحنه روابط سیاسی جامعه و حکومت، بخصوص در بحث مشارکت سیاسی، انسجام اجتماعی، امنیت و وفاق ملی دارد. سرمایه اجتماعی از مهمترین شاخصه های رشد و توسعه است. دانشجویان به عنوان فعالان سیاسی جوامع که به سرنوشت خود و جامعه حساس هستند، نقش مهم و جایگاه بالایی در جامعه دارند. بهره مندی جامعه از توانمندی های این قشر یکی از شرایط توسعه سیاسی و اجتماعی است. در همین راستا مقاله حاضر به روش توصیفی – همبستگی، به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان شهر ایلام پرداخته است.
جامعه آماری پژوهش را دانشجویان شهر ایلام تشکیل می دهند که 384 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. انتخاب نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن به روش صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به دست آمد. داده ها نیز از طریق نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی، رابطه معناداری وجود دارد. رابطه اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکه های اجتماعی نیز با تمام ابعاد مشارکت معنی دار است.
زنی میان آسمان و زمین: مطالعه مردم نگارانه زندگی زنان معلقه و درک آنها از معلقگی در بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
53 - 82
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، درباره زنان معلقه، یعنی زنانی که همسرانشان آ نها را رها کرده اند، مطالعه شده است؛ این مطالعه با هدف شناخت بافت فرهنگی محله مطالعه شده ای که زنان معلقه در آن زندگی می کنند و درک این زنان از مفهوم معلقگی در این بافت فرهنگی انجام و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مشاهده غیر مشارکتی و به کمک نمونه گیری هدفمند ترکیبی (روش گلوله برفی و نمونه گیری از موارد حاد)، با 21 زن معلقه بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهر اصفهان، مصاحبه شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون بود که در چهار سطح (کدهای سطح اول، دوم، سوم و برتر) اقدام به کدگذاری کردیم. دو مضمون برتر و اصلی تحقیق «بافتی سنتی و آسیب خیز» و «معلقه، زنی پریشان و سرگشته» بودند که درک زنان معلقه را از معلقگی خود در بافت فرهنگی مطالعه شده و شرایط و ویژگی های بافت فرهنگی را بیان می کردند که این زنان معلقه در آن زندگی می کنند. درنتیجه این زنان در بافت فرهنگی سنتی و آسیب خیز زندگی می کنند و درکشان از معلقگی، داشتن حس سرگشتگی، پریشانی، آشفتگی روحی، بلاتکلیفی، تردید، آوارگی، حقارت، سربار بودن، ناامیدی ، بیزاری از همسر، احساس اندوه، پشیمانی از گذشته و حسرت بود که در این مقاله به طور مفصل این مضامین بررسی می شود.
ادراک تجارب زیسته از کنش ها و اقدامات اصلاح مدارانه در مواجهه با زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه اصلاح مداری با عنایت به گفتمان توجه به کرامت انسانی، بهسازی اجتماعی و رفتاری قانون شکنان، به دنبال بازگشت مجرمان به زندگی عادی است. پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی و با روش تحلیل محتوای کیفی، تجربیات و اقداماتی را ارائه می کند که با رویکرد اصلاح مدارانه و تغییر رفتار مجرمان در فرایند گذراندن محکومیت انجام می شود. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 11 نفر از کارمندان زندان زنان بوده اند که با حداکثر تنوع انتخاب شده اند. برای افزایش اعتبار یافته ها نیز، با 25 نفر از زنان زندانی و 4 متخصص دانشگاهی مصاحبه شد تا اتکاپذیری به یافته های کارمندان زندان، افزایش یابد. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی از تجارب زیسته کارمندان، محققان را به 3 گونه اصلی، 9 مقوله فرعی و 41 مفهوم رساند. نتایج این پژوهش نشان داد که تجارب کنش ها و اقدامات اصلاح مدارانه در زندان در سه گونه تعاملات، خدمات و توانمندسازی شناسایی شدنی و ارائه دادنی اند. در مقوله اول، تعاملات کارمندان و زندانی و تعاملات زندانیان با خانواده ارائه شد، در مقوله دوم، چهار زیر مقوله امور اجرایی زندانی محور، مشغول سازی زندانیان، بهزیستی اجتماعی و نیروی انسانی با روحیه اصلاح مداری شناسایی و در مقوله سوم توانمندسازی علاقه محور، جامعه محور و توانایی محور توضیح داده شد. یافته ها نشان می دهد در رویکرد اصلاح مدارانه، کلیه فرایندهای موجود در دوران محکومیت در جهت بازگشت مجرم به زندگی عادی طراحی و اداره می شود. تعاملات، خدمات و توانمندسازی نیز باید در جهت جداسازی زندانی از زندگی مجرمانه، صورت بندی شود.
الگوی ساختاری سرمایه روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی: نقش میانجی توانمندی روان شناختی (مطالعه موردی: دختران ساکن در خانه های شبانه روزی شهر رشت)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
155 - 197
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هرسال به علت فشارهای اقتصادی و اجتماعی، والدین شمار زیادی از کودکان را در جامعه رها می کنند که رایج ترین شکل مراقبت از این کودکان در سراسر جهان مراقبت و زندگی در پرورشگاه (خانه های شبانه روزی) است. پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش الگوی ساختاری سرمایه روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی در دختران ساکن در خانه های شبانه روزی با نقش میانجی توانمندی روان شناختی انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود که در قالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه تحقیق دختران ساکن در خانه های شبانه روزی شهر رشت در سال 1400 بود که از بین آنها 120 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سرمایه روان شناختی لوتانز، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، توانمندی روان شناختی اسپریتزر و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی با نرم افزار SmartPLS3 تحلیل شد.
یافته ها: تمامی متغیرهای برون زا و میانجی یعنی سرمایه روان شناختی، حمایت اجتماعی ادراک شده و توانمندی روان شناختی توانستند 75 درصد از تغییرات کیفیت زندگی را در دختران ساکن در خانه های شبانه روزی پیش بینی کنند که این میزان در حد قوی است. شاخص GOF این مطالعه 586/0 به دست آمده است که با توجه به ملاک تعیین شده در حد قوی است، بنابراین برازش کلی مدل تأیید شد.
بحث: با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت که توانمندی روان شناختی اثرات سرمایه روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده روی کیفیت زندگی ساکنان خانه های شبانه روزی را تشدید می کند و آن را میانجی گری می کند..
تحلیلی بر الگوی رفتار مصرفی با تأکید بر کنش اقتصادی و ارزش ها در میان شهروندان اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
184 - 220
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر زندگی مصرفی افراد جامعه، ارزش ها است که به مثابه پدیده ای اجتماعی، نقش اساسی در شکل گیری، کنترل و پیش بینی کنش ها و گرایش های افراد جامعه دارد و عنصری محوری در ساختار فرهنگی جوامع به شمار می روند؛ لذا هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش کنش اقتصادی و ارزش های مؤثر بر الگوی رفتار مصرفی است که با سه مؤلفه مصرف ارتباطی، مصرف انفعالی و مصرف ابداعی سنجش شده است. این پژوهش با روش پیمایشی بر روی 370 نفر از شهروندان شهر اصفهان اجرا شد که با روش نمونه گیری خوشه ای و بر مبنای مناطق 15 گانه اصفهان انتخاب شده بودند. نتایج نشان داد که کنش اقتصادی و تقویت خود تأثیر مستقیم، و تمایل به تغییر و محافظه کاری تأثیر غیرمستقیم بر الگوی رفتار مصرفی دارند. به طورکلی نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهروندان اصفهانی بیشتر مصرف گرا هستند و مصرف آنان بیشتر انفعالی و در مرحله بعدی ابداعی بوده است؛ لذا الگوی رفتار مصرفی، یک مسئله چندوجهی است که ابعاد فردی، اجتماعی و اقتصادی را به طور همزمان در برمی گیرد که وجه فردی و اقتصادی آن بیشتر در نمونه مورد مطالعه، نمود داشته است. در پایان پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در این زمینه در سطح خرد و کلان ارائه شده است.
استفاده از شیوه های سنتی تبلیغ دینی و رابطه آن با میزان دین داری جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا رسانههای جمعی و بعد از آن، رسانه های اجتماعی برای ترویج آموزه های دینی مورد استفاده قرار گرفته اند. با توجه به آنکه در گذشته ترویج این آموزه ها با استفاده از شیوه های سنتی تبلیغ دینی انجام می شد، این پرسش مطرح می شود که آیا این شیوه ها کماکان میتواند کارکردهای گذشته خود را ایفا کند. لذا در این پژوهش به منظور بررسی کارآمدی شیوه های مذکور به نقش شیوه های تبلیغ سنتی میزان دین داری جوانان پرداخته شده است. جامعه آماری عبارت از جوانان 15 تا 29 ساله شهر تهران است که 384 نفر از آنان به روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای گردآوری دادهها از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل آن از روش آماری استفاده شده است. روایی پرسشنامه با روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید. یافته های تحقیق گویای آن است که بیشترین میزان حضور جوانان، مربوط به مجالس مداحی و روضه خوانی هیئتهای مذهبی است و پس از آن به ترتیب حضور در مجالس جشن و عزاداری مساجد، مجالس وعظ و خطابه و مجالس تعزیه قرار دارد. این یافته ها همچنین بیانگر آن است که از نظر میزان دین داری، 1/2 درصد از جوانان در سطح بسیار کم، 3/14درصد در سطح کم، 3/38 درصد در سطح متوسط، 9/34 درصد در سطح زیاد و 4/10درصد در سطح بسیار زیاد، قرار دارند. نتایج آزمون فرضیات نیز گویای آن است که بین میزان استفاده جوانان از روشهای تبلیغ سنتی با میزان دین داری آنان رابطه همبستگی مستقیم وجود دارد.
تحلیل پیکربندی روایت و کانونی سازی در رمان پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 111
حوزه های تخصصی:
پیکر فرهاد یکی از آثار موفق نویسنده مشهور عباس معروفی است که پیکربندی روایت و نحوه ترکیب پی رفت های آن با سایر آثار ادبی متفاوت است. شیوه معروفی در رمان پیکر فرهاد، واردشدن به دنیای نقاشی بوف کور و کنش بخشی به تصویرهای آن است. در این پژوهش، به تبیین توانش روایی و شیوه کنش بخشی نویسنده به این توانش پرداخته ایم تا مشخص شود توانش روایی براساس تابلو و تصویرهای نقاشی چگونه به کنش درمی آید و این تصویرهای کلامی به عنوانِ کانونی گر یا کانونی شده، چگونه در داستان شکل می گیرد؟ چه ارتباطی میان موضوع کانونی شده با کانونی گر وجوددارد و سبب استفاده نویسنده از این شیوه پیکربندی چیست و چه معانی ایدئولوژیکی در این شکل خاص از روایت بیان می شود؟ نویسنده به جای مرد راوی در بوف کور، روایت را از زبان تصویر قلمدان نقل کرده است تا بتواند صدای زنان را برجسته کند و از دریچه چشم زن، به زن و مرد و رابطه آنان در موقعیت معاصر نگاه کند. در سنت فرهنگی ما همواره از نگاه مردان به روایت زن پرداخته اند اما در این رمان، زن تابلوی نقاشی، شخصیت- کانونی گر داستان است تا بتواند موقعیت و مسائل زنان را از دریچه چشم زن بنگرد. این رمان سعی دارد زن را از شیء شدگی و ابژه بودن دربیاورد و او را فاعل سرنوشت خود کند.
پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس روابط موضوعی و شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
40 - 62
حوزه های تخصصی:
اختلال وسواس فکری _عملی می تواند منجر به فاصله عاطفی و فیزیکی در بین زوجین شود. کنترل بیش از حد بر احساسات، مانع خود انگیختگی در رابطه و مختل شدن صمیمیت می شود که این مسئله یک مشکل اساسی برای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری _ عملی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس روابط موضوعی و شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس فکری_ عملی انجام گردید.پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از لحاظ جمع آوری اطلاعات همبستگی از نوع رگرسیون بود. غربالگری در بین 500 زوج با توجه به معیارهای ورود انجام شد و 136 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شد. نتایج آزمون پیرسون نشان می دهد که روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 دارد و شناخت اجتماعی با صمیمیت زناشویی، روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن رابطه معناداری ندارد. شناخت اجتماعی در زوجین دارای نشانگان وسواس باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد. از سوی دیگر با ارتقای کیفیت روابط موضوعی و خرده مقیاس های آن می توان گامی موثر در جهت افزایش صمیمیت زناشویی زوجین دارای نشانگان وسواس برداشت
مروری بر تاریخچه پیدایش، رویکردهای سیاستی و مؤلفه های عملکردی ساختارهای قرآنی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
7 - 43
حوزه های تخصصی:
انتقاد درباره وجود ناکارآمدی و موازی کاری در نهادهای فرهنگی و از جمله ساختارهای قرآنی امری شایع و نیازمند بررسی علمی است. بر این اساس، مقاله پیشِ رو سیاستگذاری قرآنی در جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار داده و برای انجام این مهم از روش تحلیل اسنادی استفاده شده است. همچنین، برای جمع آوری داده ها به اساسنامه، ساختار اداری و گزارش عملکرد هریک از نهادها و سازمان های مورد مطالعه مراجعه شده است. بر اساس یافته های تحقیق، نهادهای فعال در حوزه های قرآنی سه دسته هستند: الف) ساختارهای نسبتاً مستقل قرآنی، ب) ساختار های قرآنی که زیرمجموعه دستگاه های فرهنگی دیگر قرار داشته و به لحاظ اداری به آنها وابستگی کامل دارند، ج) ساختارهای فرهنگی که بخشی از فعالیت آنها قرآنی است. مطابق بررسی صورت گرفته، مسایل ساختاری در حوزه فعالیت های قرآنی، سازماندهی نامناسب دستگاه های ذی ربط، هم افزا نبودن تنوع میان زمینه های پیدایش نخبگی در امور قرآنی و متمرکز نبودن مسئولان ارشد سازمان های مربوطه بر فعالیت های قرآنی ازجمله چالش های موجود ساختارهای قرآنی در کشور است. تحلیل داده ها مشخص می کند به رغم ظرفیت های موجود در کشور فاصله زیادی تا دستیابی به اهداف تبیین شده توسط رهبر انقلاب در حوزه قرآن وجود دارد. مردمی کردن و تعامل پویا با ظرفیت های مردمی قرآنی مهم ترین راهکار پیشنهادی است لکن به منظور اصلاح وضعیت موجود، ساماندهی ساختارهای قرآنی می تواند از طرق زیر پیگیری شود: 1. ادغام ساختاری دستگاه های دسته نخست،2. هماهنگی و جهت دهی ساختارهای دسته دوم ازطریق تعریف همکاری های مشترک، و در نهایت3. همسوسازی ساختارهای گروه سوم با ایده های کلان نظام در این حوزه به واسطه حضور و مشارکت در شورای برآمده از ساختارهای ادغام شده.
شناخت مؤلفه های گفتمانی اخبار جعلی در حوادث پاییز ۱۴۰۱(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۶۶
107 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناخت مؤلفه های گفتمانی اخبار جعلی در حوادث پاییز 1401 است. بدین منظور اخبار جعلی منتشرشده از طریق اکانت های ایکس بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال به روش تحلیل گفتمان با رویکرد نورمن فرکلاف مورد تحلیل قرار گرفت. براساس شاخص های مورد بررسی یافته ها نشان دادند که هر دو اکانت ایکس، ده کنش «ترسیم فضای منفی برای مخاطب»، «افزایش شکاف بین حاکمیت و معترضان با مرجعیت نهادهای بین المللی»، «دوقطبی سازی جامعه»، «ایجاد عقلانیت معنایی»، «القای تئوری های توطئه»، «برجسته سازی ابعاد حقوق بشری و دموکراسی غربی»، «استفاده از شیوه های بیان»، «تولید شبه علم»، «تکرار واژگان ایدئولوژیک» و «تلاش برای ایجاد باور در مخاطب برای عبور از جمهوری اسلامی» را در اخبار جعلی بکار گرفته اند. همچنین، هر دو شبکه های خبری مورد بررسی، برای شاخص استعاره، فاقد رویکرد یا کنش هستند. یکسان بودن مؤلفه های گفتمانی در دو رسانه مورد بررسی، نشان می دهد که از ایدئولوژی تاحدودی مشابه پیروی می کنند.