پژوهش های ارتباطی
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم پاییز 1399 شماره 3 (پیاپی 103) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تح لی ل ساختار شبکه مفاهیم ح وزه «امنیت و رسانه» است. پژوهش حاضر گزارشی از روند انتشارات و استنادها در حوزه «رسانه و امنیت»، از سال 2000 تا 2019 و همچنین نقشه علمی این حوزه است. این پژوهش با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است. منبع گردآوری داده ها پایگاه استنادی وبگاه علوم بوده و گردآوری داده ها به صورت جستجوی موضوعی در عناوین مقالات انجام شده است. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 536 مقاله در حوزه امنیت و رسانه از سال 2000 تا 2019 توسط 984 نویسنده منتشر شده است که از این تعداد، 28 نویسنده به صورت فعال با تعداد حداقل دو مقاله در این حوزه پژوهشی، با همدیگر در ارتباط هستند.مجموع تعداد استنادات به این 536 مقاله 2633 مورد است و شیب صعودی را در دهه اخیر نشان می دهد. نقشه هم تألیفی در حوزه رسانه و امنیت متشکل از 28 گره (نویسنده) است. همچنین نویسندگان تولیدات علمی بازیابی شده در این مطالعه، از تعداد 1392 مفهوم کلیدی مختلف استفاده کرده اند که از این میان 173 کلمه حداقل 2 بار تکرار شده اند. پرتکرارترین مفاهیم بر اساس هم رخدادی در 21 خوشه قرار گرفته اند. مفاهیم «رسانه اجتماعی»، «امنیت ملی»، «امنیت»، «رسانه»، «نظارت»، «تروریسم»، «حریم خصوصی»، «امنیت اطلاعات»، «چارچوب سازی» و «رسانه های جدید» از مهم ترین مفاهیم این شبکه و دارای بالاترین میزان مرکزیت در شبکه هستند.
نقش اینستاگرام در توسعه برند شخصی (مورد مطالعه: کاربران ایرانی اینستاگرام، 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در توسعه برند شخصی، از منظر کاربران پرمصرف ایرانی در سال 1398 انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز کلیه کاربران پرمصرف در اینستاگرام را شامل می شود که تعداد دنبال کنندگان آنان زیاد است. چارچوب نظری پژوهش در حوزه برند شخصی، بر اساس مدل برند شخصی جنیفر آکر (1997) مشتمل بر 5 بعد شخصیت (صداقت، هیجان، شایستگی، کمال و سرسختی) تدوین شده است و حجم نمونه را 373 نفر از کاربران پرمصرف اینستاگرام تشکیل داده اند. نمونه گیری نیز به روش غیر احتمالی و گلوله برفی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از اینستاگرام در توسعه برند شخصی (در ابعاد صداقت، کمال، شایستگی، هیجان و سرسختی) تأثیر معناداری داشته است؛ همچنین مطابق نتایج رگرسیون چندگانه، از دیدگاه کاربران، شبکه اجتماعی اینستاگرام از میان ابعاد پنجگانه برند شخصی، بیشترین سهم را در توسعه بعد صداقت با ضریب بتای استاندارد شده (947/0) و کمترین سهم را در توسعه بعد شایستگی برند شخصی با ضریب بتای استاندارد شده (411/0) به خود اختصاص داده است.
تبیین تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر سبک زندگی جوانان (مورد مطالعه: جوانان شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی به همه فضاهای اجتماعی، سازمانی و فردی در جوامع بشری وارد شده و شیوه زندگی روزمره، کار و معرفت افراد را به درجه های گوناگون تحت تأثیر قرار داده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کاربست شبکه های اجتماعی مجازی با سبک زندگی جوانان انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پژوهش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی جوانان دختران و پسران بین سنین 25-18 شهر اردبیل در سال 1396 تشکیل داده اند که حجم آن برابر با 24000 نفر است. برای تعیین حجم نمونه نیز با استفاده از جدول مورگان تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری خوشه چندمرحله ای انتخاب شد ه است و روش گردآوری اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه شبکه های اجتماعی آریانی و همکاران (1394) و پرسشنامه سبک زندگی جوانان لعلی و همکاران (1391) صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین شبکه های مجازی و سبک زندگی جوانان (سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری ها، سلامت روان شناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها و مواد مخدر و پیشگیری از حوادث) رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که متغیر شبکه های اجتماعی حدود 40 درصد واریانس سبک زندگی را پیش بینی می کند.
بازتاب ادبیات شاعرانه ایرانی در انیمیشن ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز ایرانیان احساسات خود را در قالبی منظوم به کلام یا نوشتار درمی آوردند و بیان شاعرانه را شیواتر و تأثیرگذارتر می پنداشتند. آثار به جا مانده از این پندار، مملو از مضامین گوناگونی؛ ازجمله پند و اندرز، طنز، عاشقانه، تاریخی، اجتماعی و غیره است. ادبیات شاعرانه ایرانی همچنان بدیع و تازه می نماید و گذر تاریخی نتوانسته است آن را به فراموشی بسپارد. این ادبیات، به عنوان خصلتی فرهنگی و ملی، هم اکنون ابعادی فراملی یافته و مورد توجه هنرمندان، ادیبان و روشنفکران سطوح بین المللی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی، ضمن درک ضرورت و اهمیت نگاهداشت این داشته فرهنگی، پس از مرور ویژگی های منحصربه فرد انیمیشن، در تلاش است تا پیوند میان ادبیات شاعرانه ایرانی و این هنر را مورد مداقه و بررسی قرار دهد. در این مقاله، ابتدا ادبیات و آرایه های تشکیل دهنده آن، مانند تشخیص، استعاره، نماد و غیره تعریف شده اند و سپس، طبق مبانی نظری سینما و انیمیشن، با انتخاب هدفمند از موارد مطلوب، نمونه هایی با عنوان «زال و سیمرغ»، «رستم و اسفندیار»، «دیوار و آب»، «در امواج سند»، «اگر بهار نیاید» و «هفت شهر» از انیمیشن های شاعرانه برگرفته شده از شعر کهن و نو مورد تحلیل قرار گرفته اند. مسئله اصلی این پژوهش، چگونگی استفاده از ادبیات شاعرانه در شیوه بیانی و ساختاری انیمیشن است. روش پژوهش کیفی، با رویکردی توصیفی و فرمالیسیتی، بر اساس منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی و تصویری بوده است.
توزیع موسیقی پس از انقلاب اسلامی و ارائه الگوی مدیریت هنری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین نقش مدیران هنری، پرداختن به تعامل بین افراد درگیر در دنیای هنر و سازمان های مختلف، همچنین تضمین به ثمر رسیدن ارزش های یک اثر هنری است؛ اما رویکرد مدیر هنری در ایران به ویژه در حوزه موسیقی، با فراز و نشیب های بسیاری روبه رو بوده است. به نظر می رسد؛ چالش اصلی مدیریت در حوزه توزیع موسیقی، مربوط به فهم واقعیت اجتماعی هنر است و ازآنجاکه با این رویکرد، به مدیریت هنر توجه نشده، مطالعه مدیریت توزیع موسیقی یک امر ضروری است. پژوهش حاضر که با روش تلفیقی (کیفی و کمی) انجام شده، ماهیتی اکتشافی دارد. در بخش کیفی، بر اساس مصاحبه عمیق و تحلیل تماتیک، ابعاد و مؤلفه های مدیریت توزیع موسیقی شناسایی شد و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته برای پایش وضعیت موجود و شناسایی مهم ترین مؤلفه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدیریت توزیع موسیقی، دارای 4 بعد و 19 مؤلفه است. هنرمندان، مخاطبان، بازار و سیاستگذاری 4 بعد مدیریت توزیع موسیقی شناسایی شدند و از مؤلفه های مهم در مدیریت توزیع موسیقی، الگوهای رمزگشایی مخاطبان، تأثیرات صنف موسیقی بر بازار، انگیزه فرهنگی دولت، مباحث فقهی مرتبط با آثار موسیقی و نقد هنری نامطلوب مورد بررسی قرار گرفت.
سناریوهای سرگرمی در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سناریوپردازی فرایندی نظام مند و روشمند است که در فضاهای پیچیده و دارای عدم قطعیت، افراد و سازمان ها را در برنامه ریزی و تصمیم گیری توانمندتر می سازد. پژوهش حاضر، از این روش و رویکرد، به منظور شناخت فضاهای پیش روی سیما در برنامه های سرگرم کننده استفاده کرده است. سرگرمی نقش بسیار مهمی در جذب مخاطب، فرهنگ سازی و نیز درآمدزایی برای رسانه ها و شرکت ها دارد. در این پژوهش، ابتدا با بهره گیری از الگوی شوارتز، پیشران ها و مؤلفه های کلیدی سیستم استخراج شده است و سپس، از نرم افزار سناریوویزارد برای تحلیل ساختاری و بررسی چگونگی اثرگذاری و اثرپذیری عدم قطعیت ها نسبت به هم و آنگاه، استخراج فضاهای سناریویی استفاده شده است. در نهایت نیز 3 سناریوی سازگار و محتمل در ارتباط با آینده سرگرمی در سیما شامل سناریوی سنگربندی، سناریوی فرگشت و سناریوی دگردیسی استخراج و توصیف شده اند و در پایان، پس از روایت هر سناریو، از طریق جمع بندی یافته های موجود در پنل های خبرگی، توصیه های راهبردی در خصوص آینده سرگرمی در تلویزیون برای مدیران و سیاست گذاران ذی ربط ارائه شده است.
رابطه ساختاری کاربری آسیب زای تلفن همراه و احساس تنهایی نوجوانان با میانجیگری مدیریت زمان (مطالعه موردی: دانش آموزان دبیرستان های شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین استفاده آسیب زا از تلفن همراه (PCU) و احساس تنهایی، با میانجیگری مدیریت زمان نوجوانان انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دبیرستان دوره دوم شهرستان رشت در سال تحصیلی 97-96 بوده که از میان آنان، 330 نوجوان به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مقیاس کاربری مشکل زا از تلفن همراه، پرسشنامه احساس تنهایی و پرسشنامه مدیریت زمان و برای آزمون فرضیه ها از فن مدل یابی معادلات ساختاری با برنامه نرم افزاری AMOS-20 استفاده شده است. برای آزمون اثرات میانجیگرانه نیز رو ش بوت استراپ در برنامه ماکرو پریچر و هایز (2008) به کار گرفته شد. نتایج نشان داده است که همبستگی مستقیم و معنا داری بین PCU و احساس تنهایی وجود دارد. اثر مستقیم PCU بر مدیریت زمان معنا دار است. با ورود مدیریت زمان به عنوان میانجی، از شدت اثر PCU بر احساس تنهایی کاسته شده است. به این مفهوم که مدیریت زمان از میزان رابطه PCU و احساس تنهایی می کاهد. این نتایج مبین آن است که دستیابی به سطوح قابل قبولی از مهارت مدیریت زمان می تواند اثرات محافظتی در برابر احساس تنهایی ناشی از کاربری آسیب زای تلفن همراه برای نوجوانان ایجاد نماید.