"بحران نوعی جنگ صامت است که بیش از آنکه به سختافزارهای جامعه ضربه وارد کند، نظام نرمافزاری یا بهعبارتی، قدرت تصمیمگیری و عملکرد جامعه را در سطوح مختلف مختل میسازد. فرایند بحران بر مبنای تحلیل معناشناسی این واژه، با مرحله آشوب آغاز میشود و با رسیدن به مراحل موقعیت سخت، نقطه خطر و سرانجام، از دست رفتن قدرت تصمیمگیری، پایان مییابد. بنابراین، بحران از هیچ آغاز نمیشود و ریشه در نبود تعادل در نظامهای جامعه اعم از حکومتی یا غیرحکومتی دارد. مهمترین پیامد این وضعیت نیز نبود قطعیت و امکان تصمیمگیری است که موجب شکلگیری حوادث مختلف و رویارویی جامعه با مشکلات جدی میشود.
رسانهها در این زمینه و در بستر فرهنگهای مختلف میتوانند نقش دوگانه مدیریت و کنترل یا تصعید و گسترش بحران را با بهرهگیری از شیوههای مختلف برجستهسازی، اقناع، کاشت و آموزش عهدهدار شوند.
" "بحران، بحران رسانهها، رسانه، معناشناسی بحران
"
"پیچیده شدن جوامع انسانی آثار متعددی درپی داشته است که از آنجمله میتوان به افزایش احتمال وقوع بحرانهای مختلف اشاره کرد. همین امر موجب شده است پرسش از الگوی مطلوب مدیریت بحران به دغدغهای جدی برای تمام نظامهای سیاسی تبدیل شود. بر این اساس، پژوهش در باب نقش عوامل مختلف در بحران، موضوعیت مییابد و بهطور مسلم «رسانه» یکی از مهمترین این عوامل است.
در این مقاله، نویسنده با عطف توجه به ماهیت رسانههای نوین که امکان انحصار آنها را در شأن ابزاری متعارف منتفی میسازد، به بررسی جایگاه «رسانه» در مقام مدیریت بحران پرداخته است. برای این منظور، نظریهای سهوجهی و جامع مبتنی بر «رسانه ـ بحران ـ سرمایه اجتماعی» طراحی و عرضه و بر مبنای آن الگویی عملیاتی طراحی شده است که سیر تکوین، تحول و فعالیت بحران را شامل میشود. در پایان نیز شش گزاره راهبردی که بایستههای فعالیت رسانهای را در مقام مدیریت بحرانها دربر میگیرد، ارائه شده است.
" "افکار عمومی، بحران، رسانه، مدیریت رسانهای، نظام سیاسی
"
"در مقاله حاضر، بحران، انواع و نحوه شکلگیری آن از سوی ارباب رسانه که موجب شکلگیری نوعی استبداد اطلاعاتی، از طریق گزینش اطلاعات و اخبار و انحصار آن شده است، مورد بررسی قرار گرفته و فرایند بحرانزایی و برهم زدن صلح و امنیت بینالمللی به بحث گذاشته شده است. جنگهای نوین رسانهای با استفاده از ترکیب رسانهها و ادوات جنگی پیشرفته، ابتدا با عملیات جنگ روانی آغاز میشوند و در حین جنگ نظامی و پس از آن به شکل گسترده و زیرکانه ادامه پیدا میکنند. ظهور رسانههای پیشرفته با بهرهگیری از دانش نحوه تأثیرگذاری، سبب افزایش نقش رسانه در ایجاد، کاهش یا گسترش بحرانها شده است، بهگونهای که این تأثیرگذاری، ماهیتی بسیار متفاوت از گذشته پیدا کرده است. از اینرو بسیاری بر این باورند که رسانهها در بیشتر موارد، به جای کاهش بحرانها و حفظ صلح و امنیت جهانی در خدمت بحران و جنگ هستند.
این موضوع، نیاز به تعیین مرزهایی جدید برای نقش رسانه در بحرانسازی یا بحرانزدایی و حفظ صلح و امنیت بینالمللی را روزبهروز بیشتر نشان میدهد.
" "بحران، بحرانسازی، جنگ رسانهای، رسانه، قدرت نرم
"
"امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها بهعنوان یک عامل تعیینکننده در نظام بینالملل تحتتأثیر تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرار گرفته است؛ چنانکه «دیپلماسی رسانهای» بهعنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی بخش قابل توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای بویژه قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است.
در مقاله حاضر پس از بیان پیشینه دیپلماسی رسانهای و کارکردهای آن به بررسی مصادیق دیپلماسی رسانهای در بعد نرمافزاری، جنگ نرم و جنگ رسانهای غرب علیه ایران و همچنین اهداف راهبردی جنگ روانی امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است.
" "جنگ رسانهای، جنگ نرم، دیپلماسی رسانهای
"
"در مقاله حاضر پس از بررسی دقیق نظریه تافلر در زمینه مدیریت بحران و رسانه به روش استقرایی، مطالبی استخراج و با توجه به ارکان اساسی نظریهها (توصیف، تبیین و تجویز)، سامان داده شده است. از نکات بدیع نظریه تافلر میتوان به رسانههای سنتی، مدرن و پسامدرن، توجه به گستره تاریخ و تمدن بشری و همچنین بحرانزایی گفتمان موج سومی رایانهمدار در ابعاد مختلف (ملی، فراملی و فروملی) و در موضوعهای گوناگون، اشاره کرد.
نتایج این بررسی نشان میدهد کشورهای در حال توسعه (ازجمله ایران) نباید در مدیریت بحرانهای داخلی و خارجی از نقش عمده رسانههای موج سومی غافل باشند، بلکه باید بکوشند بسترهای سختافزاری و نرمافزاری لازم را فراهم آورند.
" بحران، رسانه، نظریه تافلر، مدیریت بحران
"هرگونه چالشی که در برههای خاص متوجه جامعهای شود، در اصطلاح درقالب بحران جای میگیرد. مدیریت موقعیت بحران، دستکم در پنجاه سال اخیر، بهعنوان راهبردی کاربردی و کلاسیک برای خاموش کردن انتقاد در رسانهها کاربرد داشته است و انتظار میرود رسانه نیز آن را بپذیرد و با آن همگام شود. البته نمیتوان ادعا کرد تمام بحرانها رسانهای هستند، اما بسیاری از آنها از طریق رسانهها ایجاد میشوند.
بهطور کلی کارکرد امنیتی رسانهها در جامعه کنونی، اهمیت غیرقابلانکار یافته و شرایط خاص ملی، منطقهای و جهانی و پیچیدگی اوضاع سیاسی، بر اهمیت این کارکرد افزوده است. رسانهها، بهدلیل وابستگیهای ایدئولوژیک و حزبی خود از زوایای فکری مختلفی به تحولات جامعه مینگرند و در انعکاس و برجستهسازی این تحولات و رویدادها، به شیوههای مختلف عمل میکنند. در این مقاله، به تهدیدهای رسانهای (البته با تأکید بر رسانههای غرب) و بحرانهای حاصل از آن و نحوه مدیریت این بحرانها پرداخته شده است.
" افکار عمومی، بحران، بحران و امنیت، جنگ رسانهای، رسانه
"بحرانها جزء جداییناپذیر زندگی اجتماعی بهشمار میروند و روزبهروز بر تعداد و تنوع آنها افزوده میشود. از سوی دیگر، رسانههای جمعی نیز در چند دهه اخیر از چنان رشد و تأثیری در جوامع برخوردار شدهاند که به بخش جداییناپذیری از زندگی بشر مبدل گردیدهاند. رسانهها در عین حال، بهدلیل کارکردهای متعدد، بهصورت جزئی از انواع بحرانها درآمدهاند چنانکه بحرانی را نمیتوان بدون حضور رسانههای جمعی در آن تصور کرد. شیوه عملکرد رسانهها در بحرانها، به نحوه مدیریت و راهبری آنها برمیگردد. بهعبارت دیگر، این مدیریت رسانههاست که با اتخاذ راهبرد مشخص در قبال بحران، عملکرد رسانه را در قبال آن رقم میزند. مقاله حاضر، بر آن است که با تشریح انواع راهبردهای رسانهای به تبیین نقش رسانههای فوق فعال در تبدیل بحران به فرصت بپردازد و راهکارهایی برای سیاستگذاران و مدیران رسانه ملی در جهت ایجاد رسانهای با ویژگیهای یادشده ارائه دهد.
" "بحران، راهبرد انفعالی، راهبرد فعال، راهبرد فوق فعال، راهبرد واکنشی، رسانه
"
"فجایع طبیعی و بحرانهای اجتماعی بدون اطلاع قبلی حادث میشوند و نظم جاری جامعه را برهم میزنند؛ فقدان اطلاعات کافی، یکی از مهمترین عوامل تشدیدکننده وضعیت بحرانی است و از اینرو نقش اطلاعرسانی در مدیریت بحران، نقشی راهبردی در دورههای پیش از وقوع، وقوع و پس از وقوع بحران است. برای رویارویی با بحران دو رویکرد قابل اتخاذ است، رویارویی برنامهریزی شده (تلاش برای پیشبینی و کنترل پیش از وقوع حادثه بحرانی) و برخورد، پس از غافلگیری.
در مقاله حاضر، بر استفاده از نظام برنامهریزی سلولی چندلایه برای رویارویی با بحران که اثربخشی آن بهشدت در گرو حمایت رسانه ملی است، تأکید شده است. رسانه ملی به سه صورت میتواند به این فراگرد کمک کند: ایفای نقش بهمثابه بانک اطلاعاتی و ذخیره دانش مدیریت بحران؛ تدوین برنامهای برای همراهی با مدیریت بحران از طریق بازیابی و ارائه بهموقع اطلاعات و تدوین برنامههای گوناگون بهمنظور هدایت مناسب کمکهای مردمی به سوی مناطق بحرانزده، برحسب نوع و شدت وضعیت بحرانی.
" بحران، نظام برنامهریزی سلولی چندلایه، رسانه ملی، مدیریت بحران، نظامهای اجتماعی
"گشایش
اگر بخواهیم مقوله ارتباطات را، نه از منظر جامعهشناختی بلکه از نگاهی فلسفی ارزیابی کنیم، بیگمان جایگاهی بیبدیل را برای این مقوله در نظر خواهیم گرفت. از ارسطو که انسان را مدنیبالطبع میدانست تا هایدگر که ارتباط با دیگران را جزء مقوم ماهیت هر انسان تصور میکرد، گرچه راه درازی است، اما هردوی این دیدگاهها، بر یک نکته توافق دارند و آن اینکه ارتباط با دیگران، جزئی اساسی از سرشت انسان و مفهوم انسانیت است و بخش مهمی از هویت او را، همین ارتباطات میسازد. شاید از این منظر بتوان اذعان کرد که گرچه علم ارتباطات انسانی، متولی دانشگاهی و رسمی شناخت و طبقهبندی انواع و اشکال ارتباطات انسانی است، ولی هرگونه تغییر بنیادین در شکلگیری ارتباطات میان افراد در درجه نخست و کنشگران اجتماعی در مرتبه بعد، بر تمام حوزههای مختلف معرفت بشری تأثیر میگذارد و از آن مهمتر، شکل کنش انسان و تکنیکهای رفتار او را نیز تغییر میدهد. به یک معنا، حوزه ارتباطات ازجمله حوزههایی است که زیربنای تصورات و انگارههای نخستین حوزههای معرفتی دیگر را میسازد و به همین دلیل، یافتههای این معرفت و تغییرات رخ داده در این حوزه معرفتی، میتواند سرچشمه تغییراتی فراگیر در معرفت بشری باشد. سیمون مور و مایک سیمور در کتاب اخیر خود «فنّاوری جهانی و بحران شرکتی(1)»، تلاش کردهاند تأثیرات آنچه را که خود فنّاوریهای نوین ارتباطی میخوانند، بر فرایند مدیریت بحرانهایی که گریبانگیر واحدهای کسبوکار میشود، بررسی کنند. این کتاب توانسته است در این فرصت کوتاه، بهخوبی جای خود را در ادبیات مبحث «مدیریت بحران» باز کند و پرتوهای جدیدی بر بحث ارتباطات بحران3 بیفکند. در این نوشتار ابتدا به معرفی اجمالی اثر پرداخته شده و سپس با نگاهی انتقادی، وزن و اعتبار آنچه در کتاب آمده، سنجیده شده است.
"