مطلب حاضر، میزگردی درباره چالشهای خبرودیدگاههای حضرت امام(ره) است که با شرکت آقایان محمدحسن زورق رئیس دفتر صداوسیمای جمهوری اسلامی در منطقه اروپا(لندن)، محمدمهدی فرقانی رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها،یونس شکرخواه روزنامه نگار و استادعلوم ارتباطات و علیرضا پویا قائم مقام مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صداوسیما انجام شده است و طی آن درباره موضوع میزگرد بحث و تبادل نظر صورت گرفتهاست.
وسایل ارتباط جمعی محصولی اندیشه انسانها و متاثر از آن هستند و لذا برمبنای تفکری که آنها را اداره میکند، میتوانند تاثیرگذار باشند. امروزه پس از پیشرفتهای زیاد، رسانه های جمعی امکان سازمان داشتن و ساخت یابی را دارند و ساختار سازمانی رسانهها از بحثهای مهم در دانش ارتباطات است؛ اینکه دولتی بودن این سازمان چه مضار و منفعت هایی دارد و چنانچه مستقل از دولت باشد، چگونه است؟ دراین نوشتار،درصدد بحث در تمامی جنبه های آن نیستیم.لاسول در اثری به نام «ساخت و کارکرد ارتباط در جامعه» به ساخت پذیری ارتباطات و حتی تشابه جامعه انسانی با دیگر اجتماع موجودات از این دیدگاه اشاره دارد و رسانههارا مجموعهای به هم پیوسته میداند که مجموعهای پنج عضوی یعنی چه کسی، چه میگوید، از کدام مجرا، با چه کسی، با کدام نتیجه،از وی معروف است.
مطالعات انتقادی در مورد نقشها و گستره نفوذ و تاثیر وسایل ارتباط جمعی در زندگی بشر امروزی، ازجمله گرایشهای علمی جمعی از صاحبنظران ارتباطات است.
این رویکرد انتقادی،اگرچه با شکل گیری مکتب فرانکفورت و بعدها مکتب گلاسکو و... سامان نوینی یافت، با این حال از دغدغه های اساسی صاحبنظران و مصلحان اجتماعی - فرهنگی بوده است.
یکی از برجستهترین اندیشمندان معاصر که با رویکردی دینی و فرهنگی و انتقاد از سلطه وسایل ارتباط جمعی برزندگی مردم جوامع اسلامی و جهان سوم پرداخته، حضرت امامخمینی(ره) میباشند.
امام که احیاگر اسلام و نگرشهای سیاسی اسلام در قرن معاصر است، از حضور موثر رسانه های ارتباطی در زندگی مردم غافل نبودهاند.ایشان به کالبد شکافی آسیبهای ناشی از سلطه غرب بر فضای ارتباطات رسانهای حاکم برجامعه ایران پرداخته و انتقاد خویش را با توصیه های مصلحانه و حکیمانه توام نمودند.
در این مقاله، ضمن اشاره به دیدگاه آن حضرت در خصوص اهمیت تبلیغات و ضرورت بهرهگیری از ابزار ارتباطی، به بررسی و ارزیابی ایشان از رسانه های طاغوت و نقش و کارکردی که در نظام سلطنتی برعهده داشتند، میپردازیم.
تحولات همه جانبه در دوران معاصر و تغییر توازن قوا، باعث کشمکش رقیبان نوپایی شده است که برای رسیدن به هرم قدرت از هیچ کوششی فروگذار نیستند.ازطرفی، کسانی در سیر این تحولات توان رقابت دارند که قبل از دگرگونی، نشان و تغییر را درک و جایگاه خود را برای حضور بهتر و بهرهبرداری بیشتر مشخص کنند. در گذشته بررسی تحولات با دیدگاه عقلی و برمحور مشاهده و تجربه بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی اخلاق و معنویات محور دیگری برای مطالعه قرارگرفت.
از نگاه بسیاری از صاحب نظراتی که به مطالعه انقلاب اسلامی سال 1357 ایران پرداختهاند، عامل رهبری (Leadership)واجد یک نقش محوری درمیان سایر عوامل بوده است. تاکید براین امر باعث شده است که یکی از معیارهای مقولهبندی تبیینهای صاحبنظران و پژوهشگرانی که به مطالعه این انقلاب پرداختهاند، نقش رهبری باشد. بعلاوه چنین تاکیدی هر محققی را برآن میدارد تا از ارزیابی نقش رهبری در پیروزی انقلاب غافل نشود و جایگاه مناسبی را در چهارچوب تبیینهای علی خود بدان اختصاص دهد.درمیان پژوهشگرانی که چهارچوب نظری خود را برنقش رهبری متمرکز کردهاند، توجه به پیامهایی که از جانب رهبر یک انقلاب صادر میشود، اهمیتی فوقالعاده دارید؛به گونهای که برای مثال، نظریه پردازان، پیروزی انقلاب اسلامی سال 1357 ایران را بدون وجود نوارهای صوتی و نامههایی که حاوی پیامهای رهبر انقلاب بود، غیرممکن ارزیابی میکنند. باتوجه به چنین تبیینهایی، هر محققی باید جاری درخوری را در بررسی انقلاب اسلامی ایران به نقش رهبری اختصاص دهد و از طریق ارزیابی سخنرانیها و پیامهای حضرت امام، نمای روشنی از عوامل ذهنی که پیروزی این انقلاب را تسریع کردند، در معرض دید مخاطب قرار دهد.
فرهنگ، بارمفهومی وسیعی دارد و بنابر تعاریف معمول، کلیه عادات، اخلاق، ملکات و باورها و ابزارهایی که در آنها موثرند، در مقوله فرهنگ جای میگیرند و تعریف میشوند. زبان، ادبیات و هنر با تمام ابعادآن، آداب و رسوم، تعلقات و همچنین باورها و اندیشه های سیاسی و دینی در مقوله فرهنگ میگنجد.ابزارهایی چون مطبوعات، کتاب، صداوسیما، فیلم، تئاتر، شعر و موسیقی و...نیز همگی به دلیل تاثیرگذاری عمیق در مقولههای فرهنگی که به آنها اشاره شد،ازنظر سازمان و وظایف، جزو قلمرو فرهنگ محسوب میشوند.
رهبران فکری جامعه و مصلحان اجتماعی، همواره ارتباط تنگاتنگی باوسایل ارتباط جمعی دارند. آنها ازسویی، با دیدگاهی انتقادی به سازوکار فعالیت، نقشها، کارکردها و تاثیرات منفی رسانهها در زندگی اجتماعی توجه دارند؛ از سوی دیگر، از این وسایل ارتباطی در جهت نشر و ترویج افکار و اندیشههای خود بهره میگیرند، و نیز خود بیشترین بهره را از اطلاعات و آگاهی های رسانه ها برده و در میزان و نوع نشر آن اطلاعات در جامعه نفوذ دارند.
با این حال، باید توجه داشت که این ارتباط یکطرف نیست. رسانه ها هم برای کسب اعتبار، و هم برای برآورده ساختن انتظارات اجتماعی و نیاز مردم به دانایی، ناچارند که وجود و کارآمدی رهبران فکری جامعه را مدنظر داشته باشند.
جهان پرتناقض امروز به دلیل پیشرفت شگرف ابزارهای ارتباطی، عصر ارتباطات نامگذاری شده است. در این بین تاثیر این ابزارهای ارتباطی برافکار عمومی و استیلای برآن، به تبع خود تسلط بر منابع مادی و معنوی را درپی داشتهاست و از سویی نیز ناتوانی در شناخت این نیروی شگرف و تاثیرات آن، انسانها را در دفاع از موجودیت و هویت خود بس ناتوان ساخته است.
درمیان رسانههای ارتباطی کشور، امروزه صداوسیما به عنوان دانشگاه عمومی با عنایت به قابلیتها و امکانات منحصر به فرد خود رسالت و اهداف عظیمی را برعهده دارد.اهدافی چون دفاع در برابر تهاجم تبلیغاتی -فرهنگی رسانههای استکباری، حفظ و اشاعه ارزشهای والای نظام مقدس جمهوری اسلامی و اعتلای فرهنگی و معنوی مردم، به همین خاطردر این مقاله سعی شدهاست تا خطوط کلی نظرات حضرت امامخمینی(ره)، در ارتباط با صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران گردآوری و گامهایی متناسب با روند توسعه(کمی و کیفی) برداشته شود. همچنین دراین مقاله سعی شدهاست تا باگردآوری جنبه های منفی کارکرد این رسانه از دیدگاه امامخمینی(ره) افقی روشن در جهت دستیابی به اهداف والای اسلام و انقلاب اسلامی فراوری مسئولان این سازمان گشوده شود.
در روزهای 14 و 15 خرداد سال جاری (78)،ویژه برنامه هایی درباره سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد 1342 از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. مرکز تحقیقات صداوسیما در روز 16 خرداد به نظرخواهی از مردم درباره این ویژه برنامه ها پرداخت. مقاله حاضر برگرفته از گزارش مذکور است.
عدالت از جمله مفاهیم و ارزشهایی است که در علم اقتصاد به آنها پرداخته نمیشود.اصولا بسیاری از اقتصاددانان معاصر، بویژه پیروان مکتب نئوکلاسیک، هیچ داعیهای در این زمینه ندارند و آن را مسکوت گذاشتهاند.علت این امر آن است که عدالت از مقوله «هست و نیست» خارج است و بیشتر به «بایدها و نبایدها» میپردازد، که علم اثبات گرای امروز به آنها بیاعتناست. نتیجه چننی وضعی، نابرابریهای شدید اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی در سطح کشورها و جوامع و به صورت وسیعتری در جامعه جهانی است.پیشرفتهای فنآورانه، رشد اقتصادی و حتی توسعه هم، نه خواستهاند و نه توانستهاند این درد کهنه بشری را التیامی در خور اعتنا بخشند. بلکه برعکس، به علت جهت گیری خاص و ظریف خود، روزبروز بر وخامت اوضاع افزودهاند.
اما جامعه مسلمانان نمیتواند نسبت به این وضع بیاعتنا باشد،زیرا هدف اسلام رشد معنویت انسانها و رساندن آنها به کمال است و این فهم، بدون برآورده شدن حداقل احتیاجات انسان ناممکن میگردد. عدم عدالت اقتصادی، باعث تامین نشدن احتیاجات گروه بزرگی از انسانها میشود و این مانع بزرگی برسر راه کمال معنوی آنهاست.
حضرت امامخمینی(ره)باتوجه به این موضوع، درجای جای سخنان خود برایجاد عدالت اقتصادی و نقش و اهمیت آن در بقای جامعه و حرکت آن به سوی اهداف عالی اسلام تاکید میورزند و به آن عنایت ویژهای دارند. در این قسمت از مقال برآنیم تا نظری براندیشه ها و فرمایشهای ایشان بیفکنیم تا بتوانیم سخنان حکیمانه آن فقیه فرزانه را چراغی فراروی آینده سازیم.