"این که نحوة رویارویی نهادهای سنتی و مدرن، از جمله رسانهها در جریان توسعه چگونه باید باشد، از مهمترین مسائل هر الگوی توسعه است. دیدگاههای لیبرال ـ سرمایهداری و مارکسیستی ـ سوسیالیستی که توسعه را مرادف با گذار از جامعه سنتی میدانند به نفی و رد نهادهای سنتی به نفع نهادها و ساز و کارهای مدرن معتقدند. اشکالات نظری اعتقاد به ناسازگاری ذاتی سنت و مدرنیسم به عنوان مبنای این دو دیدگاه هرگز سردمدارانش را به تجدید نظر در نحوة برخورد سلبی با ساز و کارهای سنتی جوامع وانداشت، تا این که با آشکار شدن برخی از اشکالات درونی نظامهای وابسته به این دو الگو در عمل و توفیقات نظامهای به نسبت خارج از آنها در مسیر توسعه، زمینة گسترش مفهوم توسعه و بالا رفتن سطح بحث از تکیه صرف بر رشد اقتصادی و کمیت، به اهداف عامتر و کیفیت زندگی فراهم شد و مجموعه سومی از الگوها که به دلیل مرادف ندانستن توسعه با گذار از جامعه سنتی به همگرایی نهادهای سنتی و مدرن از جمله رسانهها معتقد بودند با عنوان «وحدتگرا ـ رهاییبخش» پدید آمد.
در موضوع ارتباطات دینی، همگرایی روابط میان رسانههای سنتی دینی با رسانههای مدرن دینی زمانی میسر است که هر دو دسته با تبعیت از استراتژی مشترک دینی همسو و همجهت با یکدیگر عمل کنند. این مقصود زمانی میسر است که مزیت نسبی کارکردهای دینی هر یک از دو نوع رسانه (سنتی و مدرن) با توجه به مجموعه عوامل زیر مشخص شود:
1ـ توجه به قابلیتها و محدودیتهای ذاتی کانالهای ارتباطی
2ـ علایق و خواستههای مخاطبان
در این مقاله سعی شده است با توضیح عوامل فوق نشان داده شود که مدل آیینی از میان مدلهای سه گانه ارتباط میتواند شبکه معارف را به عنوان یک رادیوی مذهبی در چهارچوب همگرایی رسانههای سنتی و مدرن دینی قرار دهد.
"