سخن نخست (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
درجه علمی در دستهبندی سابق وزارت علوم: علمی-پژوهشیآرشیو
چکیده
کنکاش در نسبت دین و رسانه و به تعبیر دیگر یافتن فصلی مشترک میان مطالعات دو حوزه مهم دینی و رسانهای، فرصت مبارکی است تا نخست موضوع در هر دو حوزه چنان که بایسته است، مطرح شود و سپس ارائه دستاورد اندیشهورزیهای موجود و بیان نیازها سمت و سوی تکاپوهای آینده را نشان دهد......متن
چکیده:
گوهر ادیان توحیدی پیام الهی است که به پیامبران مأموریت داده شده است تا آن را به گوش انسانها برسانند. پیام الهی، به ویژه در اسلام، با بهرهگیری از مهمترین وسیله ارتباطی آن روزگار، یعنی کلام فصیح و بلیغ، با استفاده از همه ظرفیتهای بیانی و برترین شیوههای هنری، در اختیار انسانها قرار گرفته است. استفاده از انواع مثلها و داستانها و بیان تاریخ گذشتگان در کتابی که هدف اصلی آن دعوت انسانها به سوی خداست، نشاندهنده بهرهگیری از همه ابزارهای مناسب و در صورت لزوم تغییر کاربری آنها، برای انتقال پیام الهی است.
پیامبر اکرم نیز برای ابلاغ پیام الهی از برترین شیوههای ارتباطی روزگار خود سود جست، تربیتیافتگانِ نمونه خود را برای ابلاغ پیام به دیگر شهرها و روستاها اعزام و سران حکومتهای بزرگ و کوچک آن روزگار را به اسلام دعوت کرد و از همه وسایل ارتباطی مهم آن روزگار بهره گرفت تا وظیفه ابلاغ پیام الهی را به بهترین نحو انجام دهد. مسجد، اذان، خطبه و… شیوههای ارتباطیای بودند که پیامبر اسلام از آنها سود جست تا جامعه اسلامی را از ساز و کار مناسب درونی و بومی ارتباطی برخوردار سازد. البته این شیوهها در ادیان گذشته نیز به گونههای دیگری وجود داشت.
با پیدایش و گسترش رسانههای جدید که گاه محصول تمدن غرب شمرده میشوند، پرسشهای تازهای شکل گرفت که نوعی بدگمانی نسبت به این پدیده در آن نمود داشت. شاید مهمترین پرسش این بود که آیا رسانههای جدید صرفاً ابزار هستند؟ صرفنظر از مثبت یا منفی بودن پاسخ این سؤال، نسبت دین با این رسانهها چگونه خواهد بود؟ آیا رسانههای جدید میتوانند کارکردهای مورد نظر دین را داشته باشند؟
در غرب که زادگاه رسانههای مدرن است، حوزههای دینی با سرعت و دقت بیشتری واکنش نشان دادند، در حوزه نظری مطالعات گستردهای صورت گرفت که به برخی از آنها پرداختهایم و در بخش عملی بسیاری از رادیوها و تلویزیونهای دینی پدیدار شدند که گزارش بخشی از فعالیتهای آنها را ملاحظه خواهید کرد.
در حوزه کشورهای اسلامی نیز واکنشهای گوناگونی بروز یافت که گزارش برخی از آنها خواهد آمد. شاید در ایران پیش از انقلاب انتشار برخی مجلات اسلامی و حضور برخی روحانیان صاحب نام در رادیو، نخستین تماسهای حوزه دینی و رسانههای مدرن بود؛ اما پس از پیروزی انقلاب موضوع شکل دیگری به خود گرفت و مهمترین رسانه کشور (صدا و سیما) مأموریت یافت تا کارکردهای مورد نظر دین را تحقق بخشد. مطبوعات نیز کم و بیش در این حوزه به فعالیت پرداختند و رمان، ویدئو، سینما، ماهواره و سرانجام اینترنت تغییرات زیادی در حجم و کیفیت فعالیتهای این حوزه ایجاد کردند.
با وجود بررسیهایی که در حوزه نظری انجام شد، پرسشهای مطرح شده همچنان باقی ماند، زیرا اولاً حوزههای دینی ما چنان که بایسته است به موضوع اهتمام نکردهاند و شاید موضوع چنان که باید و شاید برایشان مطرح نشده است، ثانیاً با کارهای کمی که در دانشگاهها انجام شده است، نیاز به برداشتن گامهای مطمئنتری احساس میشود و ثالثاً دستاندرکاران رسانهها هر چند با تلاش فراوان در بیست و پنج سال گذشته تجربیات انبوهی به دست آوردهاند نتایج این فعالیتها مورد بررسی دقیق و موشکافی قرار نگرفته و ارائه مدلهای مناسب را در پی نداشته است.
دستاندرکاران فصلنامه پژوهش و سنجش، از مدتها پیش به موضوع دین و رسانه میاندیشیدند و این موضوع را در دستور کار خود داشتند و در جستجوی فرصت مناسبی برای پرداختن به آن بودند. سرانجام به رغم وجود این نگرانی که شاید امکان ارائه محصولی در خور وجود نداشته باشد؛ با انتشار فراخوان دین و رسانه و ارسال آن برای دانشگاهها، حوزههای دینی و بخشهای پژوهشی و تماس با دهها تن از استادان، کارشناسان، عالمان دینی و پژوهشگران و برگزاری جلسات متعدد، امکان ارائة محصول قابل قبولی در شماره فعلی و آینده (35 و 36) فراهم شد.
در اینجا باید به ابعادی از دشواری کار از جمله کمبود منابع اشاره کرد که میتوان گفت نقش عمدهای در درنگ برخی از پژوهشگران در ورود به این حوزه داشته و دارد، زیرا به خصوص در حوزه نسبت اسلام با رسانههای جدید کارهای انجام شده بسیار اندک است.
اکنون محصول این کوشش و گام نخست در موضوع دین و رسانه ارائه میشود که در آن مقالاتی حاوی دیدگاههای ارزشمندی در باب نسبت اسلام با رسانههای مدرن، دیدگاههای انتقادی مطرح در غرب، مطالبی در مورد رسانههای کشورهای اسلامی و رادیو و تلویزیونهای دینی غرب و نیز پژوهشهایی در باب برنامههای دینی صدا و سیما و حوزههای اخلاقی و آئینی و سرانجام قالب مستند با مضمون دینی ارائه شده است.
سرانجام از تمامی استادان، پژوهشگران و فرهیختگانی که محصول اندیشهورزیهای خود را در اختیار فصلنامه پژوهش و سنجش قرار دادند و نیز همه همکارانی که ما را در آمادهسازی این مجموعه یاری کردند تشکر و تقدیر میکنیم. در شماره آینده نیز به یاری خدا به همین موضوع میپردازیم و خواهیم کوشید تا این گام نخست گامهای دیگری را نیز در پی داشته باشد.