"موضوع «رسانه و موسیقی» مدتهاست که در دستور کار فصلنامه پژوهش و سنجش قرار دارد، البته با ملاحظاتی که وجود داشته از جمله دغدغه اهمیت و حساسیت موضوع و ارائه مطالبی درخور. این فرصت اکنون فراهم شده است.
محور اصلی این شماره از فصلنامه، موسیقی رسانه است. اگر این دیدگاه را بپذیریم که موسیقی رسانه وجود دارد، آنگاه باید درباره چیستی آن، ویژگیهای این نوع موسیقی و چگونگی سامان دادن به آن گفتگو کنیم. واقعیت این است که پس از پیدایش رسانههای مدرن، موسیقی از محدوده تالارها و محافل و مجالس خاص خارج شد و همگان امکان یافتند تا بدون صرف وقت و هزینه بسیار و در مکانهای مختلف مثل خانه، محل کار، اتومبیل و ... به موسیقی موردعلاقه خود در قالبهای مختلف گوش دهند و از آن لذت ببرند. موضوع البته تنها این نبود، به تدریج موسیقی در قالب برنامههای مستقل، در لابلای برنامهها، به شکل آرم برنامه، موسیقی متن برنامهها و فیلمها و ... بخش مهمی از رسانه شد؛ تا جایی که سهم عظیمی از زمان پخش در رادیو و تلویزیون به موسیقی اختصاص یافت. لذا میتوان پیدایش رسانههای مدرن را نقطه عطفی در حیات موسیقی دانست و از سوی دیگر موسیقی به عنوان یک جزء اصلی، تأثیرگذار و غیرقابل حذف رسانه مطرح شد.
موسیقی در هر یک از برنامههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، و ... از ویژگیهای خاصی برخوردار است؛ چنانکه کارکرد موسیقی در خبر با برنامههای تولیدی کاملاً متفاوت است، یا آرم برنامهها گونهای از موسیقی را میطلبد که شاید کاربرد آن در جای دیگر مطلوب نباشد.
مسئله مهمی که ذهن مدیران و برنامهریزان رسانه را به خود مشغول داشته، نحوه تأمین موسیقی مناسب برای بخشهای مختلف است. طبیعی است که امکان ساخت موسیقی برای همه موارد وجود ندارد، لذا موسیقی انتخابی نیز در عمل بخش مهم و بلکه به لحاظ حجم جایگاه اصلی را در پخش به خود اختصاص میدهد. روشن است که در اینجا نقش انتخابکنندة موسیقی نیز از اهمیتی ویژه برخوردار میباشد.
حرکت به سوی استفادة مطلوب از موسیقی در رسانه ملی راهبردی مهم و نقطهای محوری است که فصلنامه پژوهش و سنجش کوشیده است تا با ارائه شمارهای با عنوان «رسانه و موسیقی» بستری مناسب برای اندیشیدن پیرامون این موضوع ایجاد کند. در مقالات این شماره تلاش شده است با برداشتن نخستین گام در تبیین موضوع، توجه استادان، پژوهشگران و نویسندگان به لزوم ارائه کارهای جدی در این حوزه جلب شود.
"
"مسئله جایگاه موسیقی در رسانههای دینی از مهمترین مباحث حوزه «دین و رسانه» است. «رادیو معارف» به عنوان مهمترین وسیله ارتباط جمعی اختصاصاً مذهبی تاریخ ارتباطات مدرن ایران، حامل تجربه جدید در این حوزه است. این تجربة تقریباً هشت ساله و مدلولات ارتباطی، مخاطبشناختی، هنجاری، سیاستگذارانه، حرفهای و هنری آن، شایسته بررسی دقیق است. مقاله پیش رو در چارچوب نوعی بازخوانی تجربی و با رویکردی انتقادی قصد دارد وضعیت موسیقایی رادیو معارف را براساس شش محور زیر بررسی کند:
1. کارکرد سرگرمی (تفریحی) در رادیوی دینی (ارائه دیدگاه هنجاری)
2. جایگاه موسیقی در ارتباطات رادیو محور (ارائه دیدگاه ارتباطی)
3. اهداف و سیاستهای رادیو معارف در نسبت با کارکردهای چهارگانه رسانهای
4. وضعیت موسیقایی شبکه معارف (توصیف وضع موجود)
5 . تحلیل انتقادی؛ ارائه دیدگاه سیاستگذارانه
6 . پیشنهادهای نهایی؛ راهبردهای هنرمندانه
کلید واژه: رسانه دینی، رادیوی دینی، موسیقی، رادیو معارف، کارکرد سرگرمی"
"نگارنده در این مقاله ابتدا به ذکر مشخصات درام موسیقایی از نظر ارسطو و واگنر میپردازد و شیوة مورد نظر هر کدام را دردستیابی به کاتارسیس (پالایش معنوی از طریق موسیقی) بیان میکند. سپس این مشخصات را در تعزیه، هنر نمایشی که از متن اعتقادات مردم ایران سرچشمه گرفته است، جستجو میکند.
وی به این نتیجه میرسد که تعزیه در عین برخورداری از تمام عناصر درام موسیقایی، کاراترین درام موسیقایی در میان جریانات نمایشی جهان است.
"
"از همان ابتدای ظهور رادیو و تلویزیون در غرب مخالفتهای بسیاری با این دو رسانه از سوی موسیقیدانان جدی صورت گرفت. خصلت فراگیر و تودهای این دو رسانه و گرایش آنها به پاسخگویی به خواستة توده مردم، آنها را بهسمت سادهپسندی و سطحینگری در موسیقی سوق داده و همین امر موجب دوری موسیقیدانان جدی از آنها شده است. گفتمان مردمسالاری پشتوانه و توجیهگر سیاستهای موسیقایی این رسانهها بوده و فاصلهگیری بیش از پیش موسیقیدانان جدی از ذوق عمومی بر استحکام این گفتمان افزوده است. اما بهنظر میرسد تعمق بیشتر در این مسئله، یکسویه یا خطیبودن رابطة میان خواست مردم و سیاستهای موسیقایی رسانهها را زیر سؤال میبرد: رسانهها پاسخگویانی منفعل به سلیقة موسیقایی مردم نیستند، بلکه تا حد زیادی در ایجاد این سلیقهها نقش فعال ایفا میکنند.
"
"این مقاله نحوة تأثیرگذاری ویدئوکلیپ بر ذهن و روان مخاطب را شرح میدهد. ویژگی اصلی ویدئوکلیپ همراهی تصویر با موسیقی است.
پس از پخش مکرر یک ویدئوکلیپ از تلویزیون، اگر موسیقی آن کلیپ بدون تصویر (از رادیو، کاست، کنسرت یا هر طریق دیگر) پخش شود، شنونده ناخودآگاه همان تصاویر ویدئوکلیپ را بهخاطر خواهد آورد. بنابراین میتوان مفاهیم مورد نظر را برای مخاطب تکرار و او را اقناع کرد.
"
"آنچه در این مقاله به آن پرداخته میشود، زمینههایی است که سبب شد موسیقی به مثابه عاملی اساسی در بیان دراماتیک عمل کند. همچنانکه خواهیم دید، این زمینهها، از سرآغاز شکلگیری و تکوین نمایش، با آن همراه بودهاند و در واقع، هیچگاه نمایش بدون موسیقی معنا و مفهوم اصلی خود را نیافته است. موسیقی گاه عامل اصلی بوده و گاه همراهی کننده، اما در هر حال، همواره حضور داشته است. از اینرو، نخست زمینههای ارتباط موسیقی و درام در غرب و سپس در شرق و در نهایت، در ایران بررسی خواهد شد. اما نکتهی مهم آن است که موسیقی ایرانی درون مایههای بیانی منحصر به فردی را داراست که در کارکردهای دراماتیک موسیقی باید در نظر گرفته شود.
"
"این مقاله، ابتدا به معرفی عواملی میپردازد که در شکلگیری موسیقی فیلم به عنوان یک رسانه و رشد زیباییشناسی آن مؤثر بودهاند، و سپس، از عناصری نام میبرد که سینما و موسیقی را به هم نزدیک میکنند. آنگاه معلوم میکند که چه عواملی در آهنگسازی برای فیلم، استخوانبندی موسیقی را شکل میدهند. مقاله، ضمن طرح دیدگاههای چند تن از موسیقیدانان و نظریهپردازان در زمینه موسیقی فیلم، ویژگیهای کار آهنگساز فیلم را برمیشمارد و در انتها، معیارها و ملاکهای زیباییشناسی موسیقی فیلم را معرفی میکند.
"
"مقاله حاضر به بررسی تلاقی موسیقی پست مدرن ـ سبک و زمینه موسیقایی آن ـ با رسانههای دیجیتال میپردازد نویسنده با اشاره به ویژگیهای موسیقی پست مدرن که همچون رسانههای دیجیتال شکلی از التقاط و چند سبکگرایی را در خود میآمیزد، علیه خود مختاری موسیقی، مصرف انبوه و فرهنگ تودهای قد علم میکند. خدمات و امکانات رسانههای دیجیتال و توانایی آنها در آشکار ساختن هویتهای فردی که عضوی از خرده فرهنگهای خاص هستند، صنعت توده را بار دیگر به چالش میکشد.
نویسنده معتقد است موسیقی دوازده دانگی (تونالیته) از طریق امکانات رسانههای دیجیتال، منجر به چهار پیآمد قابل توجه میشود: 1ـ معنا و ساختار موسیقی در شنوندگان شکل می گیرد. 2ـ خود مختاری موسیقی به عنوان نوعی کالای مصرفی کاهش مییابد. 3ـ رشد خرده فرهنگها را امکانپذیر میسازد 4ـ خلاقیت و تفکر را تقویت میکند. این پیآمدها نشانگر این فرضیه هستند که موسیقی پستمدرن، صنعت توده در جامعه سرمایهداری را از دریچه دیگری به چالش میکشد
"
"مقالة حاضر ترجمهای است از پژوهش میدانی فیلیپ تگ در زمینة موسیقیشناسی قومی.
این پژوهش با انتخاب و پخش 10 قطعه موسیقی فیلم (بدون تصویر) برای پاسخگویان سوئدی، نروژی و امریکایی، انجام شده است و هدف آن بررسی میزان انطباق مفاهیم تداعیشده توسط پاسخگویان با مفاهیم مورد نظر فیلمهای مزبور بوده است.
نویسنده در نهایت به این نتیجه میرسد که، موسیقی میتواند بر تجربة دیداری و شنیداری مخاطب اثر بگذارد. یعنی مفاهیمی غیر از آنچه در واقعیت میبیند به او القا کند. زیرا تماشای یک تجربه هنگامی که با موسیقی مناسبی درآمیخته میشود، تأثیر کاملاً متفاوتی، بر نمادهای دیداری یا شنیداری ما میگذارد.
موسیقی مخاطب را بر آن میدارد که دربارة دیگر انسانها، مکانها، فعالیتها و اشیاء بهگونهای دیگر بیندیشد.
موسیقی، عقاید، نگرشها و احساسهای یک جامعه را دربارة عشق، نفرت، سوءظن، حسادت، قدرت و ضعف به سایر جوامع منتقل میکند. بنابراین به جای بررسی قومشناسانة موسیقیها باید موسیقیشناسی اقوام را دریافت.
"
"مقالة حاضر درصدد روشن کردن فضای سایبر و نمایاندن فعالیتها، فناوریها و فعل و انفعالات مرتبط با موسیقی، درون این فضاست. نگارنده برای رسیدن به این هدف پس از شرح و توصیف فضای مجازی و امکاناتی که برای انتقال، پردازش و ذخیرة اطلاعات در این فضا در اختیار کاربران قرار میگیرد، از صنعت موسیقی اینترنتی در جهان یاد میکند و وضعیت کپیرایت موسیقی را در فضای مجازی بررسی میکند.
سپس نقش اینترنت، شبکههای وَن، چترومها، فرومها، نرمافزارهای پیامرسان مانند مسنجرها، گروههای ایمیلی و فناوریهای موبایلی مثل آیپادها، امپیتریپلیرها، بولوتوس و اینفرارد را در گسترشِ دریافت، پردازش و مونتاژ یا آپلود فایلهای دیجیتالی موسیقی بیان میکند.
"
"مقالة حاضر برگرفته از پژوهشی است به نام «موسیقی مطلوب برای صداوسیما» که توسط نگارنده در تابستان 1380، در واحد مطالعات و تحقیقات مرکز موسیقی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.
هدف پژوهشگر بررسی وضعیت کنونی موسیقی (محلی، پاپ، غربی) در ایران و شناخت موسیقی مطلوب برای صداوسیما بوده است.
از یافتههای جالب این پژوهش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ 45درصد پاسخگویان از موسیقی صداوسیما رضایت ندارند.
ـ 50درصد علاقهمندان موسیقی از موسیقی محلی ایرانی لذت میبرند.
ـ و 37درصد آنان موسیقی ایرانی تولید خارج از کشور را ترجیح میدهند.
"
"معنا در موسیقی از روابط بین عناصر موسیقایی و تصویری به دست میآید. بعد تصویر بر دلالت اولیه موسیقی اشاره دارد. دلالت ثانویه یا درک معانی ضمنی نماهنگ از فرهنگی به فرهنگ دیگر و حتی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. از این رو نماهنگ دارای نوعی «ارجاعپذیری مشروط» است.
نویسنده در این مقاله با تحلیل معانی صریح و معانی ضمنی نماهنگ، دلالتهای اولیه و ثانویه این نوع موسیقی را بررسی کرده است. وی استدلال میکند که در نماهنگ هر دو قسم دلالت موسیقایی وجود دارد زیرا محتوای تصویری نماهنگ معانی ضمنی موسیقی را بازنمایی میکند. در پایان نتیجه میگیرد که معنای نماهنگ از تأثیر متقابل دلالت تصویری و موسیقایی در سطوح مختلف حاصل میشود.
"
"این مقاله براساس پژوهشی که نگارندهگان در آبانماه 1385، در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام دادهاند، تهیه شده است. این پژوهش بر مبنای نظرسنجی از 1024 نفر نوجوان و جوان ساکن شهر تهران تدوین شده و محور آن شناخت میزان و نوع موسیقی مورد استفاده در میان افراد 15 تا 25ساله بوده است.
برای سنجش این موضوع، مقولههایی چون تعداد ساعات گوش دادن به موسیقی در روز، سبک موسیقی و خواننده مورد علاقه نوجوانان و جوانان مورد بررسی قرار گرفته است.
از جمله جالبترین نتایج این نظرسنجی میتوان به این موارد اشاره کرد: 31درصد پاسخگویان بین 2 تا 4 ساعت در روز به موسیقی گوش میدهند، 40درصد علاقهمندان به موسیقی، موسیقی پاپ تولید داخل کشور را میشنوند و قریب به 60درصد پاسخگویان تقسیمبندی مجاز و غیرمجاز موسیقیهای موجود را قبول دارند.
"