پژوهش های ارتباطی
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هشتم تابستان 1400 شماره 2 (پیاپی 106) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی راهکارهای حمایت از حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی بوده است با استفاده از روش کیفی، مصاحبه عمقی با 18 نفر از متخصصان حوزه ارتباطات و حقوق، فعالان کودک و روان شناسان، صورت گرفته و با روش نمونه گیری نااحتمالی هدفمند، داده های پژوهش به اشباع نظری رسیده و پس از تفسیر، با استفاده از روش تحلیل مضمون تفسیر شده و مدل مفهومی ساخته شده است. یافته های پژوهش، 6 مضمون فراگیر و 17 مضمون سازمان یافته را به عنوان شاخه های اصلی در تدوین راهکارهای حمایت از حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی نشان داده اند که عبارت اند از: راهکارهای اجتماعی (محیط اجتماعی)، فرهنگی (فرهنگ سازی)، حقوقی (قانون گذاری، الزامات تهیه رضایت نامه و الزامات دسترسی)، وضعیت آموزشی (سواد رسانه ای، تولید محتوا، تفکر انتقادی، آموزش رسمی، مدیریت دانش و گسترش حوزه سواد و اندیشه)، شرایط اقتصادی (سرمایه گذاری) و نگرش های مدیریتی (الزامات فنی، سیاست گذاری، آموزشی، امنیت سازمانی و حمایت نهادی). مضامین و الگوی احصا شده در تدوین راهبردها و قوانین لازم برای سیاست گذاری و برنامه ریزی های مربوط به حمایت از حق حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی کاربرد دارد.
تبیین مدل کنترل راهبردی در سازمان های رسانه ای (با تمرکز بر شبکه های تلویزیونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناکافی بودن مفهوم سازی ها، ناهمگونی و پراکندگی دانش کنونی کنترل، شکاف میان نظریه و عمل و بافتارمحور بودن ماهیت کنترل راهبردی از جمله دلایل اصلی پرداختن به حوزه کنترل راهبردی و توسعه نظری آن در پژوهش حاضر بود. نابسندگی نظریه های مدیریت رسانه، تفاوت الگوهای سازمانی صنعت رسانه با الگوهای متداول مدیریت و اهتمام کمتر به مسائل سطح سازمان در پژوهش های رسانه، زمینه ساز تمرکز یافتن این پژوهش بر سازمان های رسانه ای شد. به این ترتیب، شناسایی و تبیین مدل راهبردی در سازمان های رسانه ای، به منظور کشف و فهم مؤلفه های اصلی کنترل، ابعاد، کارکردها و روابط میان این مؤلفه ها به عنوان اهداف اصلی پژوهش، مدنظر قرار گرفت. به دلیل ماهیت اکتشافی پژوهش، از روش نظریه داده بنیاد بهره گرفته شد. همچنین با توجه به تفاوت های معنادار میان بخش های مختلف صنعت رسانه و به دلیل اهمیت بخش تلویزیون و قدرت آن در نمایان کردن ویژگی های اختصاصی و متفاوت صنعت رسانه و سازمان های رسانه ای، این بخش برای انجام پژوهش برگزیده و در مجموع با 15 نفر از مدیران و مشاوران کنونی و سابق شبکه های تلویزیونی مصاحبه شد. در نهایت، چهار نوع کنترل، شامل سیاسی، منابع و قابلیت ها، اجرا و نظارت راهبردی، شناسایی و تبیین شدند و با در نظر گرفتن کنترل تعاملی، برای نخستین بار صورت بندی جامعی از واقعیت کنترل راهبردی در سازمان های رسانه ای ارائه شد.
مطالعه دریافت مخاطبان تهرانی از موسیقی «رادیو پیام» و «رادیو آوا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه عوامل مؤثر بر مصرف موسیقی رادیو پیام و رادیو آوا و نیز شناخت دریافت های مخاطبان از موسیقی این دو رادیو صورت گرفته است. مصرف چندخوارگی پیترسون، مفهوم ذائقه و نظریه سبک زندگی برگرفته از رویکرد بوردیو در حوزه مصرف فرهنگی و نظریه دریافت، با تمرکز بر رویکرد هال، مبانی نظری پژوهش را تشکیل داده اند. برای اجرای پژوهش با 23 نفر از مخاطبان تهرانی دو شبکه رادیوییِ «پیام» و «آوا» مصاحبه عمیق صورت گرفته و برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته های پژوهش در قالب 3 مضمون اصلی و 16 خرده مضمون استخراج شده اند. نتایج نشان می دهد که نمونه های مطالعه شده، ذائقه ای چندخواره دارند و رادیو برایشان در ردیف دوم منابع دسترسی به موسیقی قرار دارد. بر اساس نظریه دریافت، جایگاه اجتماعی افراد مهم ترین عامل مؤثر بر معنای دریافتی آنان از موسیقی رادیو است و هرکدام از این مخاطبان بر اساس جایگاه اجتماعی خود، تجربه های شخصی، ارزش ها، باورها و فرایندهای اجتماعی و سیاسی معنای مورد نظر خود را از موسیقی رادیو پیام و رادیو آوا دریافت می کنند. همچنین نتایج حاکی از آن است که مخاطبان، با توجه به وضعیت اجتماعی خود و فضای سیاسی حاکم بر جامعه، ایدئولوژی موجود در محتوای موسیقی های پخش شده از رادیو را در قالب خوانش های توافقی، تقابلی و انتقادی تفسیر می کنند.
جایگاه مؤلفه های ارتباطی حکمرانی خوب در بهبود امنیت اجتماعی (با استفاده از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان مدل های مختلفی که محققان برای اداره امور پیشنهاد کرده اند، رویکرد حکمرانی خوب است؛ این رویکرد از ویژگی هایی برخوردار است که آن را از دیگر رویکردها متمایز ساخته است. به همین سبب در چند دهه اخیر میزان مطالعات و توجه به آن به شکل فزاینده ای توسعه پیدا کرده است. مطالعه حاضر به منظور بررسی و تحلیل مفهومی نقش مؤلفه های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی رویکرد حکمرانی خوب بر بهبود امنیت اجتماعی انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این بوده که از میان مؤلفه های حکمرانی خوب که مرتبط با فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی هستند، کدام یک بیشترین نقش را در تقویت امنیت اجتماعی دارند؟ این پژوهش به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) اجرا شده است. اطلاعات پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مقایسه های زوجی از نمونه ای متشکل از 13 کارشناس در حوزه مدیریت رسانه (بخش کیفی) و 66 نفر از کارشناسان علوم مدیریت و مدیریت رسانه (بخش کمی) در سال 1399 جمع آوری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، بیشترین تأثیر بر توسعه امنیت در ایران، متعلق به دسترسی به جریان های اطلاعاتی است. پس ازآن، ارتباطات دوجانبه بین مردم و دولت و شفاف سازی تصمیمات قرار دارند.
مدل اعتماد به رسانه های ورزشی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتماد به رسانه های جمعی در جهانی که رقابت های گسترده ای بر سر نفوذ، تأثیر و تغییر ذائقه ها و فرهنگ ها، در بستر اجتماع در جریان است، از چالش های اساسی در برنامه ها و تصمیمات حکومتی و سران سیاسی هر کشور به شمار می رود. هدف از این پژوهش ارائه مدل اعتماد به رسانه های ورزشی مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع اکتشافی و جامعه آماری، متشکل از متخصصان رسانه دارای سابقه تدریس دانشگاهی یا فعالان حوزه ورزش و رسانه، متخصصین ترویج ورزش در رسانه، صاحب نظران و صاحب منصبان ورزش، برنامه سازان ورزشی و سیاستگذاران و مشاوران ورزشی سازمان صداوسیما بوده است. روش نمونه گیری، غیر احتمالی، با انتخاب هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی و اندازه نمونه، برابر با 16 نفر بود. ابزار اندازه گیری مصاحبه باز بود و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. بر مبنای تحلیل داده ها 146 مفهوم اولیه، 24 کد محوری و 5 کد گزینشی شناسایی شدند. در نهایت می توان گفت؛ الگوی ارائه شده، با توجه به دیدگاه کارشناسان و افراد صاحب نظر تدوین شده و اجرای آن می تواند باعث ایجاد اعتماد جامعه به رسانه های ورزشی شود و اینکه در نهایت، میزان استقبال از رسانه های ورزشی را در تمام حوزه ها افزایش دهد.
ارزیابی عملکرد 720 درجه برنامه های ورزشی مراکز استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها و ارزیابی عملکرد برنامه های ورزشی صداوسیمای مراکز استانی بر مبنای مدل ارزیابی عملکرد 720 درجه بوده است. با توجه به اینکه پژوهش، در مورد لایه بیرونی جامعه انجام گرفته، جامعه آماری، تمامی ذی نفعان، عرضه کنندگان، خانواده ها و مشتریان خارجی برنامه های ورزشی مراکز استانی صداوسیما را در برمی گیرد. ابتدا به منظور شناسایی شاخص ها از مصاحبه با 14 نخبه آگاه استفاده شد و با کدگذاری باز، محوری و گزینشی، در نهایت 83 کد باز، 20 کد محوری و 7 کد گزینشی به دست آمدند. در مرحله کمی، پس از تهیه پرسشنامه، با توجه به جدول مورگان و طبق برآورد صورت گرفته 196 پرسشنامه در دو مرحله (پیش از ارائه بازخورد و پس از ارائه بازخورد) توزیع و جمع آوری شدند و نتایج نشان داد که در تابستان 1399 شاخص های نیازسنجی علمی و بررسی های علمی و استفاده از علم به روز از نظر لایه خارجی در وضعیت مطلوبی قرار داشته اند و پس از ارائه بازخورد به مسئولان نتایج پرسشنامه مجدد، در پاییز 1399 نشان داد که شاخص ها از وضعیت مطلوبی برخوردار بودند. به منظور بررسی تغییرات بین پیش از ارائه بازخورد و پس از ارائه بازخورد از آزمون کروسکال والیس استفاده شد که نتیجه نشان داد، میزان تغییرات قبل و بعد از دریافت بازخورد معنادار بوده است. با توجه به اینکه عملکرد برنامه های ورزشی استانی در بسیاری از شاخص ها در وضعیت مطلوبی قرار نداشت، به نظر می رسد که لازم است توجه بیشتری به شاخص های مهم برنامه های ورزشی و نظارت و برنامه ریزی بهتری برای ارتقا کیفی این برنامه ها، از سوی مسئولان و دست اندرکاران صورت گیرد.
نفرت پراکنی جنسیتی آنلاین در شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی: زن ستیزی کاربران ایرانی شبکه توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با همه گیری رسانه های اجتماعی و دموکراتیک شدن دسترسی به فضای مجازی، شاهد تشدید مسائلی همچون نفرت پراکنی جنسیتی و زن ستیزی هستیم؛ پژوهش حاضر درصدد بررسی راهبردهای گفتمانی غالب در بازتولید کلیشه های زن ستیزانه در توییتر، از سوی کاربران ایرانی و واکاوی این مسئله است که فضایی توییتر، آگونیستی یا فضایی آنتاگونیستی است. این پژوهش با بهره گیری از نظریه «فنای نمادین زنان» به عنوان چارچوب نظری و آرای شانتال موفه، روش تحلیل گفتمانی «وداک» و نمونه گیری هدفمند نظری از توییت های منتشرشده در توییتر صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که زن ستیزی در باب خانه داری، محدودیت زنان، جملات موهنِ زن ستیز به مردان، نسبت دادن صفات زننده، بی خردی و کلیشه های جنسیتی درباره زنان رخ می دهد و توییتر با اینکه به سبب تعاملی بودن توانسته است فضا را رقابتی کند، محتوای منتشر شده در آن، حاکی از ژرف بودگی بعد آنتاگونیستی امر سیاسی است که به تعارض های سیاسی جنسیتی، وجهه ای خصومت مدار می بخشد درواقع توییتر، نه تنها نتوانسته در باب برابری های جنسیتی و گفت وگویی به ثبات برسد بلکه باعث تقویت فضایی آنتاگونیستی شده است که به بیان موفه، حکایت از شکست در تحقق دموکراسی دارد. به عبارت دیگر، این رسانه از مدیریت فضا ناتوان بوده و دوگانه مرد/ زن به مثابه دیگری، در آن شدت بیشتری یافته است.