همراه با گسترش فناوریهای ارتباطی و ظهور تأثیرات گستردة آنها در عرصة اجتماعی، پرداختن به روششناسی علوم اجتماعی و ارتباطی یکی از دلمشغولیهای دانشمندان این حوزه از علم بوده است، به طوری که در سراسر قرن بیستم، آنها سعی در تدوین یک روش مطلوب برای بررسی رسانهها، محتوا و نقش آنها در جامعه داشتهاند.
به طور کلی، میتوان گفت هر چه فناوریهای ارتباطی پیشرفت کرده و توسعه یافتهاند روشهای تجزیه و تحلیل محتوای پیامهای رسانهای نیز تکامل بیشتری پیدا کردهاند. از طرفی بعد ارزشی تأثیرات آنها نیز متحول شده است، به طوری که دیگر به تأثیرات صرفاً رسانهای با دیدة تردید نگریسته میشود و دیدگاههای انتقادی در مورد نقش رسانهها و تأثیر اجتماعی آنها در حال گسترش است. در این مقاله ابتدا سعی میشود تحول روششناسی تحقیقی بررسی شود و سپس تغییرهای متنوع در دیدگاههای ارزشی نسبت به نقش و تأثیر رسانهها مطالعه گردد.