در زمانهای که گسترة وسیعی از رسانههای گروهی، مخاطبان را از هر سو تحت نفوذ خود قرار دادهاند و هر کدام در صددند که فضای بیشتری را در مجموعة سپهر رسانهای از آن خود کرده و از این طریق مخاطبان بیشتری را به سوی خود جلب کنند، رادیو وضعیتی خاص دارد زیرا در گذشتهای نه چندان دور یکی از پرمخاطبترین رسانهها بوده است و به تدریج و با ظهور رسانههای جدید، برخی از مخاطبان خود را از دست داده است. البته رادیو هنوز یک رسانه جمعی عمومی است، به گونهایکه بیش از 90 درصد از مردم انگلستان بیش از 24 ساعت در هفته به رادیو گوش میدهند (فلمینگ، 2002:13). البته کاهش مخاطب نمیتواند به معنای از میدان خارج شدن رادیو باشد، زیرا هر رسانهای از ویژگیهایی برخوردار است که آن را از سایر رسانهها متمایز میکند.
اگر رسانهای بتواند اولاً از قابلیتهای خاص و ثانیاً از قابلیتهای عام که رسانههای دیگر نیز از آن بهرهمند هستند نهایت استفاده را بکند، مطمئناً جایگاه خود را در نظام نوین ارتباطات بهبود میبخشد اما لازمة این کار، شناخت درست ویژگیها و همة عناصر دخیل در آن رسانه و یا به عبارت دیگر، پاسخگویی سنجیده و درست به زنجیره ارتباطات پنج قسمتی هارولد لاسول (چه کسی؟ چه میگوید؟ از طریق چه رسانهای؟ خطاب به چه کسی؟ و با چه تأثیری؟) است (دیفلور، 1378: 3). در این مقاله که نخستین بار در «همایش نقش رادیو و جایگاه آن در نظام نوین ارتباطات» به صورت سخنرانی ارائه شده سعی بر این بوده است که تا حد امکان به یک سؤال از زنجیرة ارتباطاتی پنج قسمتی لاسول درباره پیامهای رادیویی، (یعنی از طریق چه رسانهای؟) پاسخ دهیم. برای این منظور، ابتدا به ماهیت رادیو میپردازیم و سپس برخی از ویژگیهای رادیو و برخی از عناصر آن را با تفصیل بیشتری مطرح میکنیم.