هر چند آثار و تبعات مثبت احتمالی مترتب بر پخش مستقیم برنامههای تلویزیونی از طریق ماهواره در ادبیات رسانهای فراوان به چشم میخورد، اما بدون تردید، این امر در همه جوامع به ویژه در میان ملتهایی که به دلیل برخورداری از اصالت فرهنگی، دغدغه دور شدن از فرهنگ بومی و تن سپردن به فرهنگهای بیگانه را دارند، موجب نگرانیهای عمیقی شده است. بخشی از این نگرانیها و دغدغهها در قالب آثار نویسندگانی نمود یافته است که آنها را اعضای مدرسه فرانکفورت یا «مکتب انتقادی» میشناسیم. عمدة مطالعات این نویسندگان در این زمینه، حول محور رابطه میان صنایع فرهنگی از جمله خوراک فرهنگی تهیه شده توسط رسانهها و اهداف و سیاستهای صاحبان سرمایه و قدرت در عصر حاضر است.
نگارنده در این مقاله ضمن ارائه تعریفی از صنایع فرهنگی به بررسی اثرات تولید انبوه محصولات فرهنگی تحت تأثیر عوامل سودجویانه صاحبان سرمایه بر فرهنگ ملتها پرداخته و پس از مرور آرا و اندیشههای نظریهپردازان مکتب انتقادی، برخی از مبانی اسلامی را که راهبردهای عملی و کارآمدی جهت مقابله با این پدیده نوظهور در اختیار میگذارد مورد بحث قرار داده است. وی در پایان با اشاره به نقش تعیینکننده اهداف و نیازهای انسان بر چگونگی استفاده از این رسانه جدید، بر لزوم تقویت نیازهای برتر و متعالی مخاطبان از یک سو و ارتقای کیفیت و جاذبه تولیدات رسانهای در عین توجه به ارزشهای فرهنگی از سوی دیگر، تأکید ورزیده است.