بررسی تأثیرات آگهیهای بازرگانی، به مرور متوجه گروههای مخاطبان کوچکتر و از جمله کودکان شده است. از دهه هفتاد به بعد، پژوهشهای بسیاری انجام شده که طی آن نحوة برقراری ارتباط کودکان با پیامهای تبلیغی مورد بررسی قرار گرفته است. در این زمینه، پژوهشگران متغیرهای گوناگونی چون سن، جنس، الگوی تماشا، ارتباط کودک با والدین، کلیشههای اجتماعی و نیازهای آنها را مورد توجه قرار دادهاند. برخی پژوهشگران دیگر نیز بر ویژگیهای ظاهری برنامههای تبلیغی مانند موسیقی، برشهای سریع، جلوههای بصری و تحرک کلی برنامه تأکید کردهاند و آنها را در ایجاد ارتباط کودک با تبلیغات مؤثر دانستهاند. اما کلیة پژوهشها نشان داده است که تأثیر تبلیغات آن گونه که تصور میرود به روشنی قابل دریافت نیست و صرف تبلیغ و تلاش برای اقناع کودک به تغییر در رفتار مصرف و یا ترجیح کالایی خاص در این زمینه منجر نمیشود چرا که شبکهای از عوامل پیچیده در این امر دخالت دارد. در هر حال، فرض مهم این است که درک کودکان از تبلیغات و اهداف اقناعی تبلیغکنندگان، همرا با رشد سن، افزایش مییابد.