مهرداد کلانتری

مهرداد کلانتری

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
پست الکترونیکی: kalantari_m@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۵ مورد.
۱.

اثربخشی تلفیق درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور (تراپلی) بر شدت نشانه ها و عملکرد کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۵
زمینه: چند مطالعه به بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شدت نشانه های اختلال وسواس پرداخته اند؛ اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی این درمان در ترکیب با بازی درمانگری دلبستگی محور بر نشانه ها و عملکرد کودکان مبتلا به این اختلال پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر علائم و عملکرد کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری می پردازد. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال وسواس 8 تا 12 ساله در سطح شهر اصفهان در سال 1398، به همراه مادرانشان بود که از این میان 20 زوج کودک و مادر پس از تشخیص روان پزشک یا روانشناس معتبر، به اختلال وسواس و کسب حداقل نمره 14 در مقیاس وسواس جبری ییل براون کودکان بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش درمان ترکیبی را به مدت 10 جلسه مشاوره فردی دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده شامل مقیاس وسواس - ناخودداری ییل براون کودکان (CY-BOCS) و مقیاس تأثیر وسواس در کودک - نسخه والدین (COIS- R/ P) بود. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های این پژوهش، تأثیر درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر کاهش علائم وسواس، بهبود عملکرد کلی و بهبود عملکرد تحصیلی، اجتماعی، خانوادگی و توانش های زندگی روزمره را مورد تأیید قرارداد (0/05 P<). نتیجه گیری: درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر کاهش نشانه ها و بهبود عملکرد در کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری اثربخش است.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی در بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
زمینه: مطالعات متعددی به تأثیر درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، مردان بالای 18 سال مبتلا به اعتیاد جنسی ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند. تعداد 30 بیمار به روش گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (10 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: جلسات درمان شناختی رفتاری (مکانتی، 2014)، جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (کراسبی، 2011)، پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1961) و پرسشنامه فزون کنشی جنسی (رید و همکاران، 2011). تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس چند متغیری، آزمون بونفرونی و آزمون توکی انجام شد. یافته ها: درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش افسردگی و فزون کنشی جنسی این بیماران تأثیر داشتند (0/05 > P ). بین دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند علایم افسردگی و فزون کنشی جنسی کمتری داشتند.
۳.

نقش عملکرد خانواده در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در زنان و مردان تراجنسی

تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۲۶۱
مقدمه : اغلب افراد نشانه های رفتاری متناسب با جنسیت زیستی و ظاهری از خود نشان می دهند. در حالی که اقلیتی از افراد رفتارهایی را نشان می دهند که با ظاهر جنسی شان متفاوت است که ملال جنسیتی و یا نارضایتی جنسیتی نامیده می شود. هدف : مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عملکرد خانواده در پیش بینی نارضایتی جنسیتی مردان و زنان تراجنسی انجام شد. روش : این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییر جنسیت در سال ۹۶-۱۳۹۴ به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه داشتند. شرکت کنندگان ۵۰ نفر زن و ۵۰ نفر مرد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که با رضایت آگاهانه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه عملکرد خانواده و اختلال هویت جنسی را تکمیل نمودند. مراحل آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۱ انجام شد و داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نشان داد که بهترین پیش بین نارضایتی جنسیتی در زنان تراجنسی ارتباط (۰/۰۱۰> p ) و عملکرد خانواده (۰/۰۱۲> p ) است و در مردان تراجنسی بهترین پیش بین نارضایتی جنسیتی ارتباط (۰/۰۱۷> p )، همراهی عاطفی (۰/۰۳۹> p ) و آمیزش عاطفی (۰/۰۳۵> p ) بود. نتیجه گیری : ارتباط مختل و آشفته در عملکرد خانواده می تواند سهم بسزایی در بروز نارضایتی جنسیتی داشته باشد.
۴.

اثربخشی طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۳۳
طرح واره های ناسازگار اولیه می تواند سلامت روانی، شناختی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای طرح واره های ناسازگار اولیه شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نوجوان). گروه آزمایش آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی (صیادی و همکاران، 1396) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند.. دراین بین در گروه آزمایش 2 نفر و در گروه گواه نیز 3 نفر ریزش داشتند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری SPSS<sub> </sub>نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی با بهره گیری از تکنیک آموزش شناختی، مبارزه با طرح واره ها در سطح هیجانی و آموزش شیوه های بهنجار سبک های مقابله ای می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه مورد استفاده گیرد..
۵.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۱۴
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری والد – کودک بر مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون – پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری و دارای مشکلات رفتاری هیجانی بودند. نمونه شامل 16 دختر 7 تا 11 ساله فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد شهر ساری بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شده و در دو گروه مداخله و کنترل به تساوی قرار گرفتند، پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک قبل و بعد از مداخله و پیگیری یکماهه توسط مادران آنها تکمیل گردید. درمان شناختی رفتاری والد - کودک برای گروه مداخله در قالب 8 جلسه 45 دقیقه ای هفتگی اجرا شد. جلسات اول تا ششم به کودکان و جلسات هفتم و هشتم به مادران آنها اختصاص داشت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: اجرای درمان شناختی رفتاری والد – کودک منجر به کاهش اضطراب، افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، توجه و تفکر، رفتارهای قانون شکنانه و پرخاشگری درکودکان گروه مداخله شد علاوه براین در متغیرهای اضطراب، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی و توجه بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده گردید. نتیجه گیری: استفاده از درمان شناختی رفتاری والد – کودک که به طور همزمان والد بازمانده و کودک را در فرایند درمان مدنظر قرار می دهد می تواند در کاهش مشکلات رفتاری هیجانی کودکان پس از فقدان والد موثر باشد.
۶.

اثربخشی آموزش هوش معنوی بر میزان هوش معنوی، بهزیستی روانشناختی، اضطراب و افسردگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۵۲۳
زمینه: تحقیقات متعدد به اثربخشی هوش معنوی بر متغیرهای روانشناختی مختلفی پرداخته اند، اما پژوهشی که به تأثیر هوش معنوی بر میزان هوش معنوی، بهزیستی روانشناختی، اضطراب و افسردگی بپردازد مغفول مانده است. هدف: بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ارتقاء هوش معنوی باول بر هوش معنوی، بهزیستی روانشناختی، اضطراب و افسردگی دانشجویان بود. روش: از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که 40 نفر از آنها در سال 1397 به شکل در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آموزش یا گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، اضطراب (1993) و افسردگی بک (1996)، و هوش معنوی کینگ (2008) و آموزش هوش معنوی بوول (2004). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغییره انجام شد. یافته ها: آموزش هوش معنوی باول در گروه آموزش سبب ارتقاء هوش معنوی (0/001 P< )، کاهش اضطراب (0/05 P< )، کاهش افسردگی (0/001 P< ) شده است اما اثر معناداری بر بهزیستی روانشناختی (0/001 P< ) نداشته است. نتیجه گیری: آموزش هوش معنوی موجب ارتقای هوش معنوی و کاهش اضطراب و افسردگی در دانشجویان شد.
۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم و عملکرد کودکان مبتلا به وسواس فکری- عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۴۱۰
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری-عملی بر همه ابعاد زندگی کودکان مبتلا اثر می گذارد و این تأثیرات در سیستم بهداشتی و بالینی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، لذا هدف پژوهش حاضر تعیین بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم و عملکرد کودکان مبتلا به این اختلال بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری سه ماهه و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال وسواس ۸ تا ۱۲ ساله در سطح شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸، به همراه مادرانشان بود که از این میان ۲۰ زوج کودک و مادر پس از تشخیص روان پزشک یا روانشناس معتبر، به اختلال وسواس فکری-عملی و کسب حداقل نمره ی ۱۴ در مقیاس وسواس جبری ییل براون کودکان بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به مدت ۱۰ جلسه فردی دریافت نمود، ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده شامل مقیاس وسواس فکری عملی ییل براون کودکان، مقیاس ارزیابی عملکرد کلی کودکان و نسخه والدین مقیاس تأثیر وسواس فکری - عملی کودک بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد یافته ها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه گواه نشان داد که علائم اختلال وسواس فکری-عملی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرده و بهبود عملکرد کلی کودکان در مرحله پس آزمون و پیگیری تأیید می گردد (۰۱/۰> p ) . به نحوی که به ترتیب ۷۱ و ۶۳ درصد از تغییرات عملکرد کلی و نمره ی کل شدت علائم متأثر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است؛ اما تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد خانوادگی و اجتماعی معنادار نبود (۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش علائم و بهبود عملکرد کلی در کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی اثربخش است.
۸.

مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۴۴۱
زمینه: مطالعات پیشین به بررسی اثربخشی هوش معنوی بر بهزیستی روانشناختی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل (گروه های نابرابر) بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه اصفهان (15171 نفر) در سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد 55 نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی 40 نفر در گروه های آزمایش (20 نفر در گروه مبتنی بر آموزه های قرآنی و 20 نفر در گروه دیدگاه باول) و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر عبارتند از: جلسات آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی (1399)، آموزش هوش معنوی مبتنی بر دیدگاه باول (2004) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989). تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: هر دوی آموزش های هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و مبتنی بر دیدگاه باول، به طور معناداری بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان تأثیر داشتند (0/05 P< ). بین دو روش آموزشی از نظر میزان اثر بر بهزیستی روانشناختی تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05 P< ). نتیجه گیری: دانشجویانی که در آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول شرکت کردند، بهزیستی روانشناختی بالا تری را کسب کردند.
۹.

الگوی ساختاری رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری: بررسی نقش واسطه ای بهوشیاری مادر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۲۶۸
زمینه: دلبستگی مادران از عواملی است که می تواند تنیدگی را در مادران به وجود بیاورد. اما مسأله اصلی اینست، آیا بین دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر رابطه وجود دارد؟ هدف: بررسی رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری، شامل مادرانِ کودکان 3 تا 6 ساله ای بود که از بهمن ماه 95 تا خرداد 96 در مهد های کودک تحت نظارت بهزیستی شهر جیرفت حضور داشتند. 290 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. بزار عبارتند از: مقیاس تنیدگی والدینی - فرم کوتاه (آبیدین، 1995)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1996) و پرسشنامه پنج وجهی بهوشیاری (بائر و همکاران، 2006). تحلیل داده ها با استفاده از روش بوت استراپ انجام شد. یافته ها: بهوشیاری در رابطه بین دلبستگی نا ایمن و تنیدگی والدگری نقش واسطه ای داشت. نتایج نشان داد، رابطه دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با تنیدگی معنی دار بود (0/0001> p ). در مدل واسطه ای، دلبستگی اضطرابی بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر تنیدگی والدگری اثر داشت ( 0/0001 > p ) و دلبستگی اجتنابی اثر مستقیمِی بر تنیدگی نداشت، اما بصورت غیر مستقیم (با واسطه گری بهوشیاری) بر تنیدگی اثر گذار بود ( 0/0001 > p ). نتیجه گیری: می توان با استفاده از بهوشیاری مادر دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری را کاهش داد
۱۰.

تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۵
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی آموزش معنادرمانی فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 356 نفر از دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه دخترانه شهر ایلام در سال 1397 بود. 30 نفر به روش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های معنای زندگی استگر، فریزر، اویشی و کالر (2006)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، سبک های هویت برزونسکی (1989)، مقیاس ارزش های اجتماعی (محقق ساخته، 1397)، مقیاس افکار خودکشی بک (1961)، مقیاس ناامیدی بک (1986) و جلسات آموزشی بر مبنای الگوی تدوین شده و مفاهیم معناداری نظریه فرانکل (محقق ساخته، 1397). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و تحلیل کواریانس و آزمون تی انجام شد. یافته ها: هردو شیوه آموزش در کاهش ناامیدی و افکار خودکشی نوجوانان تأثیر معناداری داشتند ( P<0/001 ) . بین دو روش از نظر میزان اثرگذاری برکاهش ناامیدی و افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: دانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت داشتند و از الگوی تلفیقی تدوین شده بهره مند شدند میزان افکار خودکشی و ناامیدی در آنان کاهش داشت.
۱۱.

مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط دینداری و شیوه های فرزند پروری با معنا در زندگی مبتنی بر میانجی گری سبک های هویت در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۲۷
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش دینداری و شیوه های فرزند پروری بر معنا در زندگی با میانجی گری سبک های هویت در نوجوانان دختر از طریق الگوسازی معادلات ساختاری است. این مطالعه از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی علی است. جامعه آماری دانش آموزان سال سوم دوره دبیرستان به تعداد4476 نفر بودند. نمونه آماری 200 نفری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دینداری (گلاک و استارک،1965) شیوه های فرزندپروری( بامریند، 1973) سبک های هویت (برزونسکی،1989) و معنا در زندگی ( استگر و همکاران،2006)بود. داده ها با رویکرد مدل سازی معادله ساختاری بررسی شد. یافته ها بیانگر آن بود که اثر مستقیم متغیرهای دینداری، شیوه فرزندپروری و سبک های هویت بر متغیر معنا در زندگی، معنادار است. همچنین اثر غیر مستقیم متغیر دینداری بر متغیر معنا در زندگی در صورتی که متغیر سبک های هویت میانجی باشد، معنادار می باشد. در نتیجه معنا در زندگی به واسطه دینداری، شیوه فرزندپروری و سبک های هویت پیش بینی می شود
۱۳.

نیمرخ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۸۴
هدف از این پژوهش مقایسه ی نیمرخ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود . جامعه ی آماری کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 98-97 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 314 دانشجو از این دانشجویان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست تجدیدنظرشده ی نشانه های روانی و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تشخیصی و همبستگی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد از بین 9 راهبرد تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین ، راهبردهای فاجعه سازی، سرزنش دیگران ، نشخوار فکری ، پذیرش (0/001> P )، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، سرزنش خود و تمرکز مجدد مثبت (0/05> P ) تفاوت معناداری دارند . همچنین با توجه به مقدار کم لامبدای ویلکز ، مقدار زیاد مجذور کای و سطح معناداری می توان نتیجه گرفت تابع تشخیصی به دست آمده، قدرت تشخیص خوبی برای تمایز متغیر وابسته دارد . بر اساس کلیه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (به استثنای دیدگاه گیری) می توان نیمرخ دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین را از هم تفکیک کرد.
۱۴.

تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۲۰۸
بسیاری از وقایع در زندگی روزمره باعث می شوند تا کودکان درجات مختلفی از سوگ را تجربه نمایند. از دست دادن والدین یکی از مهمترین رویدادهای ایجاد کننده سوگ در کودکان است و منجر به مشکلات رفتاری هیجانی قابل توجهی در آنها می-شود. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ بود. مطالعه حاضر، کیفی و به روش تحلیل محتوا بود. شرکت کنندگان شامل 10 نفر از مادرانِ کودکان سوگ 7 تا 11 ساله تحت پوشش کمیته امداد قائمشهر که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند و تجارب زیسته آنان به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع-آوری شد. سپس مصاحبه های ضبط شده، به صورت کتبی پیاده سازی و به روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. از تحلیل تجربه زیسته مادران شرکت کننده، 4 مضمون سازمان دهنده شامل عوامل مرتبط با کودک، عوامل مرتبط با خانواده، عوامل مرتبط با مرگ و عوامل حمایتی و 26 مضمون پایه استخراج گردید. مهمترین مضامین پایه شامل سن کودک زمان فوت والد، رابطه کودک با والد متوفی و بازمانده، متفاوت درنظرگرفتن خود از همسالان، وضعیت اقتصادی خانواده، ناگهانی بودن مرگ و عدم حمایت عاطفی خانواده پدری است. عوامل به دست آمده از تجربه زیسته مادران در زمینه مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ می تواند در تدوین مداخله ای متناسب با رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی این کودکان، همچنین متناسب با فرهنگ، جامعه و خانواده ای که کودک در آن زندگی می کند، کمک نماید.
۱۵.

نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی

تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۵۱۲
مقدمه: نارضایتی جنسیتی بصورت تمایل پایدار به تعلق به جنس مقابل یا اصرار بر تعلق داشتن به جنس مقابل و ناراحتی مفرط از جنسیت تعیین شده و نقش جنسی نسبت داده شده به فرد تعریف شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عوامل شناختی و نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان عوامل هیجانی در بروز نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی انجام شد. روش : پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییرجنسیت در سال ۹۶-۹۴ به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه کردند. بدین ترتیب ۵۰ نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و پرسشنامه اختلال هویت جنسی را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان بکار گرفته شد. یافته ها : بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون در زمینه دشواری در تنظیم هیجان، مهمترین متغیر دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان بود همچنین نتایج این تحلیل در زمینه طرحواره های ناسازگار اولیه، به ترتیب طرحواره های بی اعتمادی و بازداری هیجانی را در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی مطرح میکند. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش، نقش همزمان عوامل شناختی و هیجانی در بروز نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی شایان توجه است.
۱۶.

مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری با درمان روانی-اجتماعی بر پاسخ های نشخواری و نگرشهای ناکارآمد مبتلایان به افسردگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۳۰۷
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر درمان شناختی -رفتاری با درمان روانی-اجتماعی بر پاسخ های نشخواری و نگرشهای ناکارآمد مبتلایان به افسردگی مزمن بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با دوگروه آزمایش، بود. جامعه آماری پژوهش تمامی بیماران مبتلاء به افسردگی مزمن بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان مراجع کنندگان به مراکز مشاوره و یا مطب روانپزشکان شهر اصفهان تعداد 30 نفر انتخاب شد و سپس براساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش با درمان روانی-اجتماعی و شناختی-رفتاری، (هرگرو15نفر) گمارده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های نگرشهای ناکارآمد (DAS) و پاسخ های نشخواری(RRS) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل آزمون واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان میدهند؛ میزان نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد با هر دو درمان کاهش یافته است. اما بین دو درمان در میزان نشخوار فکری تفاوت معنی داری وجود داشته و اثربخشی درمان روانی-اجتماعی به نسبت درمان شناختی-رفتاری بیشتر بوده است. اما بین دو درمان در نگرش های ناکارآمد تفاوت معنی داری وجود نداشته است. همچنین اثربخشی درمان روانی-اجتماعی در مردان در مقایسه با زنان بیشتر بوده است.
۱۷.

بررسی تأثیر نوروفیدبک آلفا/تتا و بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب بر خلاقیت شناختی و هیجانی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۳۷۷
مقدمه: برای افزایش خلاقیت صدها راه وجود دارد، اما روش های جدید باید مبتنی بر آموزش غیرمستقیم و متناسب با سرگرمی های به روز کودکان و نوجوانان باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر نوروفیدبک آلفا/تتا و بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب (HRV) بر خلاقیت هیجانی و شناختی کودکان دبستانی شهر اصفهان است. روش: نمونه ی پژوهش 90 کودک هفت تا 12 ساله (51 دختر و 39 پسر) بودند که هم داوطلب شرکت در جلسات بودند و هم ملاک های ورود به پژوهش را داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در پنج گروه آزمایشی (بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب، نوروفیدبک آلفا در مکان های Pz, P3, P4, P4-P3 ) و گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). برای اندازه گیری سازه های مورد نظر، فرم والد آزمون های خلاقیت هیجانی آوریل (1999) و فرم تصویری خلاقیت شناختی تورنس (1962) در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا و آزمون هوش ریون و فرم والد سیاهه ی نشانه های مرضی کودکان نیز پاسخ داده شد. گروه های بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب و نوروفیدبک، آموزش را در 15 جلسه ی 45 دقیقه ای و سه بار در هفته به صورت انفرادی دریافت کردند. فرض پژوهش این بود که بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب و نوروفیدبک آلفا/تتا می تواند خلاقیت هیجانی و شناختی کودکان دبستانی در مراحل پس آزمون و پیگیری را افزایش دهد. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های تکراری تحلیل شدند و نتایج نشان دادند که آموزش نوروفیدبک آلفا/تتا در مکان های P3 و Pz و بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب توانسته اند در هر دو مرحله ی پس آزمون و پیگیری، خلاقیت شناختی و هیجانی را افزایش دهند (0/05و 0/01 > P ) . نوروفیدبک P Z بر خلاقیت شناختی و بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب بر خلاقیت هیجانی اثر بیشتری داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، از این روش ها می توان برای افزایش خلاقیت شناختی و هیجانی استفاده کرد.
۱۸.

اثربخشی آموزش روابط والد- فرزند بر میزان مشکلات هیجانی دانش آموزان پسر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۳۰۷
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش روابط والد – فرزند بر میزان مشکلات هیجانی شامل اضطراب جدایی، اضطراب منتشر، ترس مرضی، افسردگی و ترس اجتماعی دانش آموزان پسر دوره ابتدایی بود. بر این اساس، در قالب یک مطالعه نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و با ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، تعداد 32 دانش آموز پسر دارای نمره بالا در دسته مقیاس های مشکلات هیجانی CSI-4 از مدارس ابتدایی ناحیه 3 شهر اصفهان به شیوه خوشه ای انتخاب شدند و بر اساس ملاک های ورودی پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (16=n2=n1). مادران آزمودنی های گروه آزمایش یک دوره 8 جلسه ای آموزش بازی مشترک مادر و کودک به صورت هفتگی دریافت کردند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه با استفاده از فرم والد چک لیست مرضی کودکان (CSI-4) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله بازی مشترک مادر-کودک باعث باعث کاهش علائم انواع مشکلات هیجانی مورد بررسی در آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و آنها در مرحله پیگیری شده است (05/0p<). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر آموزش بازی مشترک مادر- کودک در کاهش مشکلات هیجانی موثر بوده است و با استفاده از این روش مداخله ای می توان در جهت کاهش مشکلات هیجانی کودکان مبتلا استفاده کرد.
۱۹.

نظام موضوعات و مفاهیم نظریه سبک زندگی اسلامی بر مبنای سیره علوی (علیه السلام) با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۴۳۷
پژوهش حاضر با هدف تدوین مبانی نظریه سبک زندگی علوی و با این سؤال اساسی که آموزه ها، مؤلفه ها و مفاهیم سیره و سبک زندگی علوی چیست؟ انجام شده است. به دلیل استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد، مدل مفهومی و فرضیه مطرح نشد. در این تحقیق، برای هر نکته کلیدی از متون مربوط به سیره علوی (علیه السلام) کدی معین گردید. سپس با مقایسه کدها، مفاهیم کلی تر شکل گرفت. از مقایسه مفاهیم با یکدیگر، مقوله ها و متغیرها (پایه های اصلی نظریه) به دست آمد. مطابق با یافته ها، نظریه تدوین شده، شامل چهار زمینه اصلی ارتباطات آدمی (رابطه هر فرد با خودش، خدا، خلق و خلقت) می شود که دربرگیرنده همه ابعاد زندگی اوست. تدوین این نظریه در راستای بومی سازی نظریه های علوم انسانی و کمکی به دانش نظری و کاربردی برای کشور خواهد بود؛ بنابراین اگر اندیشه، احساس و رفتار انسان در روابط چهارگانه فوق، اسلامی- علوی و اصلاح شود، بهبود زندگی، خوشبختی دنیا و سعادت آخرت را در پی خواهد داشت. پس پیشنهاد می شود در زندگی ماشینی، مادی و غربی دنیای معاصر، الگوی سبک زندگی علوی موردتوجه قرار گیرد.
۲۰.

برساخت های شخصی فهم همسران خیانت دیده از بخشایش همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۳۰۵
هدف این پژوهش، ارایه یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساخت های شخصی همسران خیانت دیده از بخشایش همسر در زندگی آنهاست. به این منظور از روش شناسی کیفی و نظریه زمینه ای استفاده شده است و از طریق نمونه گیری هدفمند پس از انجام 20 مصاحبه عمیق با مشارکت کنندگان که شامل 13 زن و 7 مرد مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اصفهان است به اشباع نظری رسید. مشارکت کنندگان افرادی هستند که همسر آنها (زن یا مرد) مرتکب خیانت شده و آنان نیز خطای او را بخشیده اند. برای دستیابی به چارچوب نظری از طریق 3 مرحله کدگذاری، بیش از 170 گزاره معنادار، 34 خرده مقولات، 14 مقوله اصلی و یک مقوله هسته با عنوان «بخشایش به مثابه بازنمایی انسانی، معنوی و اجتماعی هدفمند و عقلانی برای بقای زندگی مشترک در قالبی فایده انگارانه» استخراج شد. این چارچوب نظری مطرح می کند که ترس از عدم بخشایش هزینه های بیشتری را به افراد متحمل می کند و پذیرش مقوله بخشایش مطلوب ترین و اجتناب ناپذیرترین راهبرد برای حل مسائل شخصی و خانوادگی، در دسترس همسران خیانت دیده است. آنها با ارایه و نمایش یک بخشایش انسانی، معنوی و عقلانی هدفمند در راستای حفظ و بقای زندگی مشترک سرمایه گزاری می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان