شعله امیری

شعله امیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۷ مورد.
۱.

استخراج الگوی مداخله ای برای درمان علائم اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بزرگسالان با مراجعه به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال کمبود توجه/فزون کنشی الگوی مداخله بزرگسالان داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۲۰۴
زمینه: اختلال کمبود توجه/فزون کنشی در دوره بزرگسالی یکی از پیچیده ترین اختلالات در سال های اخیر شناخته شده و بهبود نشانه های اختلال، تنها با اتکا به مصرف دارو هدف درمانی قرار گرفته است. فقدان درمان جامع وکامل با اثربخشی طولانی در این دوره سنی، یکی از نقاط ضعف این حیطه علمی، به شمار می رود. اما سؤال این است که مشکلات بزرگسال مبتلا به اختلال چیست که درمان مناسب بتوان برای آن یافت؟ هدف: هدف استخراج الگوی مداخله برای درمان مشکلات بزرگسال مبتلا به اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بود. روش: این مطالعه براساس رویکرد کیفی و با روی آورد داده بنیاد انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه بزرگسالان مبتلا به اختلال، متخصصین و تمام منابع علمی مرتبط بود، که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های اولیه، کدگذاری و سپس کدها مقوله بندی و به رده های کامل تر تجمیع شدند. کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی در سه راستای شرکت کنندگان، متخصص و منابع صورت گرفت. یافته ها: در مصاحبه با شرکت کنندگان 8 کد انتخابی، در مصاحبه با متخصصین 7 کد انتخابی و در بررسی متون علمی 11 کدانتخابی به دست آمد. در نهایت با ادغام سه دسته کد مستخرج از شرکت کنندگان، متخصصین و منابع علمی تعداد 8 مقوله به عنوان مشکلات اصلی فرد بزرگسال مبتلا ظاهر شد. براساس مشکلات شناسایی شده، راهبردهای درمانی شامل: بازتوانی شناختی، آموزش تنظیم هیجان، فراشناخت، مصاحبه انگیزشی، آموزش ارتباط اجتماعی صحیح، تنظیم چرخه خواب/بیداری و فعالیت فیزیکی روزانه به عنوان الگوی مداخله پیشنهادی در نظر گرفته شد. نتیجه گیری: برای یک درمان مؤثر در زمینه اختلال کمبود توجه/فزون کنشی بزرگسالان، باید رویکرد چند بعدی اتخاذ نمود. الگوی مداخله ای مستخرج در این مطالعه می تواند به عنوان یک درمان مؤثر مدنظر پژوهشگران حیطه درمانی قرار گیرد.
۲.

الگوی ساختاری تأثیر سبک فرزندپروری ادراک شده، شخصیت، استدلال اخلاقی و هویت شخصی بر هویت اخلاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هویت اخلاقی هویت شخصی سبک فرزندپروری ادراک شده شخصیت استدلال اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه و هدف: هویت اخلاقی به مثابه مقدمه کنش اخلاقی حاصل ادغام رشد اخلاقی و رشد هویت است. هدف این پژوهش بررسی الگوی هویت اخلاقی بر اساس ویژگی های شخصیتی، استدلال اخلاقی، سبک های والدینی ادراک شده و هویت شخصی در نوجوانان بود. مواد و روش ها: مطالعه در قالب پژوهش توصیفی- همبستگی اجرا شد. جامعه آماری دانش آموزان مقطع دوم متوسطه سال تحصیلی 99-1398 در شهر مشهد بودند. تعداد 199 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از جامعه انتخاب و سیاهه ی هویت شخصی بنیون و آدامز(1986)، شخصیت نئو(1985)، آزمون طرحواره اخلاقی رست (1999)، مقیاس سبک فرزندپروری ادراک شده بامریند(1973) و مقیاس هویت اخلاقی آکوئینو و رید(2002) تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد الگوی ارائه شده از هویت اخلاقی بر اساس متغیرهای منظور شده از برازش مطلوبی برخوردار است و همبستگی درونی در بیشتر متغیرهای پژوهش معنی دار است، اثرات مستقیم استدلال اخلاقی بر هویت اخلاقی، ویژگی های شخصیتی بر پایگاه های هویتی، استدلال اخلاقی و هویت اخلاقی معنی دار و اثر سبک های فرزندپروری بر پایگاه های هویت و استدلال اخلاقی و اثر پایگاه های هویتی بر هویت اخلاقی، همچنین کلیه اثرات غیرمستقیم مدل هم معنی دار به دست آمده است. استدلال اخلاقی میانجی تأثیر صفات شخصیت بر هویت اخلاقی و تأثیر سبک های فرزندپروری بر هویت اخلاقی بود. نتایج حاکی از تأثیر غیرمستقیم و معنی دار ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری بر هویت اخلاقی از طریق میانجی گری هویت شخصی و ویژگی های شخصیت و سبک فرزندپروری بر هویت اخلاقی از طریق میانجی گری پایگاه های هویت بود. نتیجه گیری: بنابر یافته ها، جدا از نقش تک تک متغیرهای پیشنهادی، ویژگی های شخصیتی و سبک فرزندپروری با تاثیرگذاری بر هویت شخصی و استدلال اخلاقی نقش میانجی را در تکوین هویت اخلاقی دارند و نباید از اهمیت آن غافل شد. تازه های تحقیق شعله امیری: Google Scholar, Pubmed
۳.

شیوع اختلال کمبود توجه/فزون کنشی و مقایسه ابعاد سلامت روانی دانشجویان دارای اختلال و بدون اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۹۶
زمینه: تحقیقات نشان می دهد افراد دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی مشکلات عدیده ای در زمینه سلامت روان تجربه می کنند که می تواند با خطر تشخیص اشتباه یا نادیده گرفته شدن و پیامدهای وخیم تر همراه باشد. این درحالی است که مطالعات داخلی تاکنون به موضوع شیوع اختلال و سلامت روان در یک مطالعه مقایسه ای، در جامعه مورد مطالعه توجه کمی داشته اند. هدف: اهداف پژوهش بررسی میزان شیوع اختلال در میان دانشجویان شهر اصفهان و مقایسه سلامت روانی دانشجویان دارای اختلال و بدون اختلال بوده است. روش: طرح پژوهش در بخش اول، توصیفی و در بخش دوم علّی - مقایسه ای بود و آزمون های فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل واریانس و تی مستقل استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه های بیش فعالی – کاستی توجه بزرگسالان بارکلی (2011)، مقیاس خودسنجی بیش فعالی کمبود توجه بزرگسالان (2005)، سلامت روان (1976) و جمعیت شناختی بود. حجم نمونه 600 نفر که براساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها: براساس نقطه برش پرسشنامه بارکلی، شیوع اختلال در بین دانشجویان 13/5 درصد اما براساس پرسشنامه خودسنجی، 12 درصد بوده است. در بین زنان مبتلا به اختلال، نوع کمبود توجه 18/8 درصد، نوع فزون کنشی 4/5 درصد و نوع مختلط 6/33 درصد بود. در بین مردان مبتلا، نوع کمبود توجه 9 درصد، نوع فزون کنشی 4/83 درصد و نوع مختلط 7/16 درصدگزارش شد. از نظر مقایسه در خرده مقیاس های سلامت روان یافته ها حاکی از آن بود که تفاوت پرخاشگری، ترس افراطی، حساسیت در رابطه، وسواس، اضطراب و افسردگی بین دوگروه دارای احتمال ابتلا به اختلال کمبود توجه/فزون کنشی و بدون احتمال ابتلا اختلال معنی دار بود (0/05 P<) درحالی که سایر خرده مقیاس ها تفاوت معنی دار نداشتند. نتیجه گیری: احتمال ابتلا به اختلال کمبود توجه/فزون کنشی در بین دانشجویان درحال افزایش است. علاوه براین برخی ابعاد سلامت روان در دانشجویان مبتلا با همتایان عادی، تفاوت دارند.
۴.

نقش میانجی تاب آوری در رابطۀ بین ابراز هیجان مثبت و منفی در خانواده با رواندرستی روانشناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری ابراز هیجان مثبت ابراز هیجان منفی رواندرستی روانشناختی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰
زمینه: نوجوانی زمانی برای شروع رفتارها و شرایطی است که نه تنها در آن زمان بر رواندرستی تأثیر می گذارد، بلکه منجر به اختلالات بزرگسالی نیز می شود. با وجود اهمیت نقش خانواده در بروز رواندرستی روانشناختی، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم هیجان های خانواده بر رواندرستی، مغفول مانده است. هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تاب آوری در رابطۀ بین ابراز هیجان مثبت و منفی در خانواده با رواندرستی روانشناختی نوجوانان بود. روش: این مطالعه از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ نوجوانان پسر شهر شیراز تشکیل می دادند که از میان آنها 206 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدس ون (2003)، پرسشنامۀ ابرازگری خانواده (هالبرستاد، 1986) و فرم کوتاه مقیاس رواندرستی روانشناختی ریف (1989) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم متغیر ابراز هیجان مثبت به متغیر رواندرستی روانشناختی (4/042 T= ، 0/242 β= ) و مسیر مستقیم متغیر ابراز هیجان منفی به رواندرستی روانشناختی معنی دار بود (4/865- T= ، 0/291- β= ). همچنین نشان داده شد که اثر غیرمستقیم متغیر ابراز هیجان مثبت بر متغیر رواندرستی روانشناختی از طریق تاب آوری معنی دار بود (0/05 p< ، 0/063 β= ). در نهایت نشان داده شد که اثر غیرمستقیم متغیر ابراز هیجان منفی بر متغیر رواندرستی روانشناختی از طریق تاب آوری معنی دار بود (0/05 p< ، 0/058- β= ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که به نقش میانجی تاب آوری در رابطۀ بین ابراز هیجان مثبت و منفی با رواندرستی روانشناختی توجه شود و درمانگران این مؤلفه را در کاربست درمانی خود بگنجانند.
۵.

تأثیر آموزش ذهن خوانی بر کاهش علایم بیش فعالی- نارسایی توجه و افزایش ذهن خوانی کودکان پسر 10 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ذهن خوانی شناخت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ذهن خوانی بر کاهش علایم نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان 10 ساله شهر اصفهان با طرح پژوهشی نیمه تجربی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. روش: جامعه آماری شامل تمام کودکان پسر مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در حال تحصیل در مدارس پسرانه ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 بود که پس از مصاحبه با معلمان مدارس (تعداد 5 مدرسه) کودکانی که از نظر معلم مشکلات بیش فعالی و نارسایی توجه داشتند، شناسایی شدند که 100 دانش آموز بودند، سپس با اجرای برگه ارزیابی علایم مرضی کودکان (CSI-4) به وسیله معلمان، تعداد 46 دانش آموز (از بین 100 نفر) انتخاب شدند، پس از آن با استفاده از آزمون تکالیف باور غلط، 20 نفر از دانش آموزان که نمره ذهن خوانی کمتر از متوسط کسب کردند، به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس بر گروه آزمایش 10 جلسه40 دقیقه ای آموزش ذهن خوانی اجرا شد. در نهایت با احتساب ریزش آماری، 14 دانش آموز (در هر گروه 7 نفر) در پژوهش باقی ماندند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-24 به روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهن خوانی باعث کاهش علایم بیش فعالی و نارسایی توجه و بهبود ذهن خوانی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی شده است (05/0p<). نتیجه گیری: در نتیجه آموزش ذهن خوانی به عنوان یکی از زیر مجموعه های نظریه شناخت اجتماعی در بهبود علایم نارسایی توجه، بیش فعالی و توانایی ذهن خوانی در کودکان کاربرد دارد.
۶.

تدوین مدل رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی شناختی رفتاری و روان-درمانی مثبت در کاهش علائم افسردگی بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر درمان شناختی رفتاری رواندرمانی مثبت افسردگی نگرش ناکارآمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۲۳
یکپارچه سازی نظری و تکنیکی می توان افزایش داد. هدف این پژوهش تدوین مدل درمانی یکپارچه نگر و مقایسه آن با رواندرمانی مثبت و درمان شناختی رفتاری در درمان افسردگی می باشد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه ی افراد مبتلا به افسردگی اساسی در شهر مشهد بود. صد و چهل و پنج فرد مبتلا به افسردگی اساسی به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه گروه رواندرمانی مثبت یکپارچه، رواندرمانی مثبت، و رواندرمانی شناختی رفتاری و گروه گواه قرار گرفتند و پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (بک و وایسمن ، 1978)، و سیاهه افسردگی بک (بک، استیر و براون ، 1996)، و مقیاس هیجان های اساسی (پاور ، 2006) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تفاوت معناداری در اثربخشی سه گروه مداخله در پس آزمون وجود نداشت اما هر سه گروه مداخله از گروه گواه اثربخشی بیشتری داشتند (001/0> p ). در پیگیری شش ماهه رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر نسبت به سایر روشهای درمانی در کاهش عود مجدد اثربخشی بیشتری داشت (001/0> p ). نتایج این پژوهش نشان دادند که کاربست بالینی برخی توانمندیهای شخصیت موجب بهبود اثربخشی درمان در عود مجدد افسردگی می شو د.
۷.

مدل ساختاری نقش کنش های اجرایی بر اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی با میانجی گری افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی همواره با نواقص در زمینه ی کنش های اجرایی و اختلالاتی چون افسردگی و اضطراب به خصوص در دوران بزرگسالی، ارتباط داشته در حالی که نحوه ی این ارتباط به طور دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین در این مطالعه هدف، بررسی مدل ساختاری کنش های اجرایی بر اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی با توجه به نقش میانجی گرانه افسردگی و اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی شهر اصفهان بوده است. روش مطالعه همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری شامل تمام دانشجویان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی شهر اصفهان است. طی غربالگری اولیه از 1368 دانشجو، 280 نفر مبتلا به اختلال تشخیص داده شدند و از بین آن ها تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری هدف مند، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسش نامه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بزرگسالان بارکلی (2011)، نارسایی کنش وری اجرایی بزرگ سالان بارکلی (2011)، سلامت روان (1973) و مصاحبه ی تشخیصی اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی (2010) بوده است. برای تحلیل یافته ها برآوردگر بیشینه درست نمایی و آزمون معناداری بوت استراپ مورد استفاده قرارگرفت. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب داده های حاصل از نمونه ی دانشجویان مبتلا به اختلال با مدل مفهومی مفروض بود. شاخص های برازش مدل از این قرار بود: 2681 /89χ 2 , 1402df, 93/0CFI, 90/0 GFI 05/0RMSEA,. با توجه به معناداری اثرهای مستقیم کنش های اجرایی بر افسردگی و برخی از ابعاد اختلال و از طرفی معناداری اثرهای مستقیم افسردگی بر نارسایی توجه وکندی زمان شناختی، و معناداری اثر غیرمستقیم کنش های اجرایی بر اختلال، نقش میانجی افسردگی در این رابطه مشخص است. در نتیجه نارسایی کنش های اجرایی هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری افسردگی موجب بروز نواقص شناختی از جمله نارسایی توجه و کندی زمان شناختی می شود. شماره ی مقاله: 5
۸.

اثربخشی آموزش معماهای اخلاقی زندگی واقعی بر هویت اخلاقی نوجوانان: تاکید بر تفاوت های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت اخلاقی معماهای اخلاقی زندگی واقعی نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش معماهای زندگی واقعی بر هویت اخلاقی بود. با روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه آزمایش و گواه، 60 دانش آموز پایه دهم (30 دختر و 30 پسر) در سال تحصیلی 97-96 به روش نمونه برداری هدفمند از بین آزمودنی هایی که به سیاهه هویت بنیون و آدامز (1986) پاسخ دادند و دارای سبک هویت موفق بودند به عنوان نمونه انتخاب و پس از تکمیل سیاهه هویت اخلاقی آکوئینو و رید (2002) به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 70 دقیقه ای تحت آموزش معماهای اخلاقی زندگی واقعی گرین (2011) قرار گرفت و سپس هر دو گروه در پس آزمون و پس از 8 هفته در آزمون پیگیری شرکت کردند. نتایج نشان داد میانگین نمره های هویت اخلاقی و ابعاد آن بعد از آموزش افزایش یافته است، اما تفاوت دو گروه در مرحله پیگیری معنادار نبود. همچنین فقط در بعد نمادسازی تأثیر آموزش معماهای زندگی واقعی در گروه آزمایش پسران در پس آزمون بالاتر از گروه دختران بود. بنابراین اگرچه هویت اخلاقی می تواند با آموزش تغییر کند، اما برای دست یابی به اثرات پایدار آموزش اخلاقی، آموزش مداوم و محیط اخلاقی شده از شرایط لازم است.
۹.

شناسایی مؤلفه های پیشگیری از قلدری کودکان در نظریه روان شناسی فردی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قلدری روان شناسی فردی پیشگیری اصلاح رفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۲ تعداد دانلود : ۳۸۳
زمینه و هدف: قلدری پدیده ای بسیار شایع است که عواقب روان شناختی زیادی را به دنبال دارد. قلدری ممکن است آغاز اختلال شخصیت ضد اجتماعی و رفتارهای خشن در نوجوانی و بزرگسالی باشد. یکی از روی آوردها و برنامه های درمانی برای پدیده قلدری، برنامه پیشگیری و اصلاح این رفتار منفی در کودکان و نوجوانان است. مطابق با این برنامه، آموزش کودکان و نوجوانان موجب افزایش شناخت آنان از ماهیت اختلال شده و به آنها کمک می کند تا رفتارهای نا مناسب خود را مهار کرده و کاهش دهند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های پیشگیری از رفتار قلدری در چارچوب نظریه روان شناسی فردی انجام شد. روش: روش این پژوهش، کیفی و نمونه مورد مطالعه شامل 5 کتاب از آثار ترجمه شده از آلفرد آدلر و درایکورس درباره شیوه های مقابله با قلدری در کودکان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استقرایی؛ و به منظور تعیین اعتبار، از روش کدگذاری همزمان استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، 7 مؤلفه اصلی استخراج شد که عبارت اند از: جلب مشارکت خانواده و مدرسه؛ استفاده از گروه و ارتباط دوستانه؛ برقراری ارتباط برابر؛ جایگاه و مسئولیت؛ شناخت کودک، اصلاح باورها و رفتار؛ و امید، دلگرمی، و توانمندسازی. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که آثار کلاسیک نظریه پردازان روان شناسی فردی، منبع سودمندی برای یافتن رهنمودهای پیشگیرانه و مداخله ای برای قلدری هستند و شاید بتوان گفت روان شناسی فردی به دلیل تأکید بر بافت اجتماعی، پیشگیری، و تأکید بر نقاط قوت کودکان و نوجوانان، چارچوب مناسبی را برای درک و پیشگیری از قلدری و همچنین کار با کودکان قلدر، فراهم می کند. از یافته های این مطالعه می توان در طراحی برنامه های انفرادی و گروهی پیشگیری یا اصلاح قلدری استفاده کرد.
۱۰.

تاثیر آموزش سبک اسناد خوش بینانه بر خودکارآمدی پسران عادی و نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش سبک اسناد خوش بینانه خودکارآمدی پسران نارساخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۳۴۱
مقدمه: خودکارآمدی، یکی از مهم ترین توانایی های شناختی برای موفقیت کودکان است که نقص در آن منجر به شکست می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش سبک اسناد خوش بینانه بر خودکارآمدی پسران عادی و نارساخوان پایه چهارم شهر اصفهان بود. روش کار: پژوهش حاضر تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به همراه گروه کنترل بود. پس از غربال گری بر مبنای تست هوش Cattell(1973)، چک لیست نارساخوانی بذر افشان مقدم (1376)، آزمون خواندن و نارساخوانی کُرمی نوری و مرادی (1384) و پرسشنامه سبک اسنادی کودکان Seligman(1984) از جامعه دانش آموزان پسر پایه چهارم شهر اصفهان، 60 نفر به شیوه تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس 30 نفر به صورت تصادفی به گروه آزمایش و کنترل عادی و 30 نفر به گروه آزمایش و کنترل نارساخوان گمارده شدند. بعد از اجرای پیش آزمون شامل آزمون خودکارآمدی Bandura(2006) و ارائه آموزش سبک اسناد خوش بینانه، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش سبک اسناد خوش بینانه در پس آزمون و پیگیری بر خودکارآمدی عمومی و زیر مقیاس مهارت های اجتماعی و واکنش های هیجانی گروه های آزمایش موثر بوده است (05/0P<) همچنین، این آموزش در پس آزمون و پیگیری بر خودکارآمدی تحصیلی گروه عادی و خودکارآمدی خواندن گروه نارساخوان نیز موثر بود (05/0P<)، ولی بر خودکارآمدی خواندن گروه عادی و خودکارآمدی تحصیلی گروه نارساخوان تاثیر نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: آموزش سبک اسناد خوش بینانه، قادر به ارتقای خودکارآمدی پسران عادی و نارساخوان است و از این برنامه می توان در جهت ارتقای خودکارآمدی کودکان بهره برد.
۱۱.

اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس برنگرانی بیمارگون، شدت علائم و عوامل علت شناختی اختلال اضطراب در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی داگاس نگرانی بیمارگون شدت علائم عوامل علت شناختی اختلال اضطراب تعمیم یافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۳۹۷
زمینه : پژوهش های اندکی برای مطالعه اثربخشی مدل داگاس و مطالعه اثر متغیرهای سبب ساز اختلالات اضطرابی انجام شده اند و بیشتر پژوهشگران بر عوامل نگهدارنده و تداوم بخش اختلالات اضطرابی تمرکز داشته اند. اما پیرامون اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علائم و عوامل علت شناختی اختلال اضطراب تعمیم یافته در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف : بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علائم و عوامل علت شناختی اختلال اضطراب تعمیم یافته در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته بود. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان از اردیبهشت ماه تا مهرماه سال 1396 بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفری) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا (مایر و همکاران، ۱۹۹۰)، مقیاس کوتاه سنجش اختلال اضطراب تعمیم یافته (اشپتزر و همکاران، ۲۰۰۶)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، ۱۹۹۴)، پرسشنامه اجتناب شناختی (سکستون و همکاران، ۲۰۰۹)، پرسشنامه چرا نگرانی (هولوکا و همکاران، ۲۰۰)، پرسشنامه جهت گیری منفی نسبت به مشکل (گوزلین و همکاران، ۲۰۰۵) و دوازده جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس (داگاس و روبیچاود، ۲۰۱۲). تحلیل داده ها با آزمون کواریانس و آزمون کرویت ماچلی انجام شد. یافته ها : درمان شناختی داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علائم GAD ، و عوامل علت شناختی GAD (جهت گیری منفی به مشکل، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت نسبت به نگرانی) تأثیر معناداری داشت 0/05 > P ). نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات شناخت درمانی داگاس شرکت کردند، نگرانی بیمارگون، شدت علائم و عوامل علت شناختی GAD آنان کمتر شد.
۱۲.

الگوی ساختاری رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری: بررسی نقش واسطه ای بهوشیاری مادر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی تنیدگی والدگری بهوشیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۳۹۲
زمینه: دلبستگی مادران از عواملی است که می تواند تنیدگی را در مادران به وجود بیاورد. اما مسأله اصلی اینست، آیا بین دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر رابطه وجود دارد؟ هدف: بررسی رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری، شامل مادرانِ کودکان 3 تا 6 ساله ای بود که از بهمن ماه 95 تا خرداد 96 در مهد های کودک تحت نظارت بهزیستی شهر جیرفت حضور داشتند. 290 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. بزار عبارتند از: مقیاس تنیدگی والدینی - فرم کوتاه (آبیدین، 1995)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1996) و پرسشنامه پنج وجهی بهوشیاری (بائر و همکاران، 2006). تحلیل داده ها با استفاده از روش بوت استراپ انجام شد. یافته ها: بهوشیاری در رابطه بین دلبستگی نا ایمن و تنیدگی والدگری نقش واسطه ای داشت. نتایج نشان داد، رابطه دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با تنیدگی معنی دار بود (0/0001> p ). در مدل واسطه ای، دلبستگی اضطرابی بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر تنیدگی والدگری اثر داشت ( 0/0001 > p ) و دلبستگی اجتنابی اثر مستقیمِی بر تنیدگی نداشت، اما بصورت غیر مستقیم (با واسطه گری بهوشیاری) بر تنیدگی اثر گذار بود ( 0/0001 > p ). نتیجه گیری: می توان با استفاده از بهوشیاری مادر دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری را کاهش داد
۱۳.

پایداری اسناد هیجانی اخلاقی پس از یادآوری در کودکان: قربانی کننده شاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قربانی کننده شاد اسناد هیجان اخلاقی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۶
این پژوهش با هدف تعیین اثر یادآوری بر تغییرات اسناد هیجانی اخلاقی در کودکان انجام شد. تعداد 139 نفر از کودکان 6 تا 10 ساله شهر اصفهان که در کلاس ها و مجامع درسی، ورزشی و مذهبی شرکت داشتند با روش دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو داستان اخلاقی هل دادن (نونر وینکلر و سودیان، 1988) و دزدی کردن (آرسنیو و کرامر، ۱۹۹۲)، و مصاحبه با کودکان جمع آوری و با استفاده از آزمون کای اسکوئر و آزمون Z تفاوت بین دو نسبت همبسته تحلیل شد. نتایج نشان داد که یادآوری، اسناد هیجانی اخلاقی کودکان قربانی کننده شاد را از شادی به ناراحتی تغییر می دهد. بنابراین کودکان قربانی کننده شاد در ابتدا بر اساس واکنش های هیجانی پاسخ می دهند اما یادآوری به آن ها کمک می کند تا بتوانند از خود عالی که در مفاهیم و دیدگاه های اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است استفاده کرده و هیجان شادی را به ناراحتی تبدیل کنند.
۱۴.

تدوین الگو رابطه مادر – کودک با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رابطه مادر - کودک اختلال دلبستگی واکنشی بازی درمانی دلبستگی محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۴۷۰
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگو رابطه مادر – کودک در اختلال دلبستگی واکنشی وبررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه پژوهش شامل تمامی زوج مادر و کودک (2 تا 5 ساله) با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در شهر تهران است. در بخش اول 150 مادر و کودک به روش نمونه گیری در دسترس از مهد کودک ها انتخاب شدند. نمونه ی پژوهشی در بخش دوم جهت سنجش اثربخشی بازی درمانی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی شامل دو گروه 15 نفر که در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات ارتباطی RPQ ، مقیاس ارزیابی بازی تعاملی مادر و کودک و مصاحبه بالینی بود. همچنین در بخش دوم جهت پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه مشکلات ارتباطی استفاده شد.تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی جهت شناسایی روابط بین متغیرهای پژوهش استفاده شد و جهت مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل، از تحلیل کواریانس داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با هدف شناسایی عوامل مرتبط با الگوی ارتباطی مادر-کودک در کودکان 2-5 سال دارای اختلال دلبستگی واکنشی نشان داد که دو عامل، عاطفه و دخالت مادر به ترتیب 861/15 و 736/9 و در مجموع 259/25 درصد از واریانس پرسشنامه را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغییره نشان داد بازی درمانی باعث کاهش علایم اختلال دلبستگی واکنشی گروه آزمایشی شد. تعامل مادر -کودک به عنوان نخستین معرف دنیای ارتباطات کودک و پیش بین قوی در سبک دلبستگی کودک است. همچنین از بین بردن موانع ارتباطی در روابط کودک و مادر در فرآیند بازی درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی، دلیل عمده به کارگیری این رویکرد درمانی برای این کودکان است.
۱۵.

نیمرخ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت بین فردی تنظیم هیجان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۳۲۱
هدف از این پژوهش مقایسه ی نیمرخ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود . جامعه ی آماری کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 98-97 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 314 دانشجو از این دانشجویان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست تجدیدنظرشده ی نشانه های روانی و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تشخیصی و همبستگی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد از بین 9 راهبرد تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین ، راهبردهای فاجعه سازی، سرزنش دیگران ، نشخوار فکری ، پذیرش (0/001> P )، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، سرزنش خود و تمرکز مجدد مثبت (0/05> P ) تفاوت معناداری دارند . همچنین با توجه به مقدار کم لامبدای ویلکز ، مقدار زیاد مجذور کای و سطح معناداری می توان نتیجه گرفت تابع تشخیصی به دست آمده، قدرت تشخیص خوبی برای تمایز متغیر وابسته دارد . بر اساس کلیه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (به استثنای دیدگاه گیری) می توان نیمرخ دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین را از هم تفکیک کرد.
۱۶.

تنوع و سرعت استقرار فرآیندها و راهبردهای نظم بخش هیجان های غم، خشم، ترس و درد در کودکان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظم بخشی هیجان کودکان غم خشم ترس درد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۵
این مطالعه باهدف تدوین الگوی تحولی بر اساس تنوع و سرعت استقرار فرآیندها و راهبردهای نظم بخش هیجان برای غم، خشم، درد و ترس انجام شد. مطالعه کیفی و از نوع تحلیل محتوای جهت دار بود. مشارکت کنندگان در این مطالعه 108 کودک 4 تا 12 ساله بودند. داده ها از طریق انجام مصاحبه فردی و مشاهده کودکان پس از خواندن سناریوهای هیجان یا تجربه یک موقعیت هیجانی واقعی گردآوری شد. نتایج بر اساس کدگذاری رفتارها، خرده راهبردها، راهبردها و فرآیندهای تنظیم هیجان برای چهار هیجان غم، ترس، خشم و درد تحلیل شد. یافته ها مؤید تأثیرپذیری نظم بخشی هیجان از افزایش سن است، لذا پدیدهای تحول وابسته است. یافته ها نشان داد خط سیر تحولی فرآیندهای نظم بخشی برای هر چهار هیجان یکسان و هم شکل است. آنچه در تحول انواع هیجانها متفاوت است، سرعت استقرار و تنوع فرآیندها و راهبردهای نظم بخش بسته به نوع هیجان است.
۱۷.

بررسی اثربخشی مداخلات تربیتی بر هویت اخلاقی دختران 14-18 سال؛ با تأکید بر چالش ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخلات تربیتی هویت اخلاقی هویت معوق نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۴۶۳
یکی از چالش های اخلاقی مهم که بهزیستی فردی و اجتماعی را با مخاطراتی روبه رو کرده است، عدم تناسب شناخت اخلاقی با رفتار اخلاقی است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلات تربیتی بر هویت اخلاق دختران نوجوان، به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دبیرستان های دخترانه ناحیه یک شهر قم بود که یک دبیرستان به روش دردسترس (با توجه به موافقت اولیای دبیرستان برای اجرای پژوهش) برای گروه نمونه انتخاب شد. از میان کلاس های این دبیرستان، پنج کلاس به صورت تصادفی انتخاب شد و تمامی دانش آموزان این کلاس ها پرسش نامه هویت خویشتن را تکمیل نمودند. پس از بررسی نتایج پرسش نامه تعداد سی نفر از دانش آموزان که در طبقه هویت معوق قرار گرفتند برای دریافت مداخله پژوهش در دو گروه آزمایش و گروه گواه (پانزده نفردر گروه آزمایش و پانزده نفر در گروه گواه) گمارده شدند. یافته ها به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد که نشان دهنده تأثیر مثبت معنادار مداخله تربیتی بر هویت اخلاقی نوجوانان مبتلا به هویت معوق در پس آزمون و پیگیری بود.
۱۸.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران 16 تا 23 سال مبتلا به پراشتهای عصبی با توجه به پیوند والدینی

کلید واژه ها: طرحواره درمانی درمان شناختی رفتاری پراشتهایی عصبی پیوند والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۵۳۰
مقدمه: برطبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، اختلال خوردن از چالش برانگیزترین بیماری های دوران نوجوانی با شیوع رو به گسترش است. هدف: مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران پراشتهای عصبی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش: آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ، پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی شهر تهران در رده سنی ۱۶ تا ۲۳ سال می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده است. در غربالگری صورت گرفته ۳۹ بیمار پراشتهای عصبی نشخیص داده شد، در نهایت بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همتا سازی شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه(پیوند والدینی و طرحواره یانگ) و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک می باشد. یافته ها: بیماران در حوزه بریدگی و طرد، خود گردانی و عملکرد مختل دارای بیشترین مشکل بوده اند.، اما در حوزه گوش به زنگی، دیگر جهت مندی و محدودیت های مختل آسیب پذیری کمتری داشتند. همچنین درمان طرحواره نسبت به درمان شناختی رفتاری دارای اثر بخشی و ماندگاری بالاتری در بیماران دارای پیوند والدینی بیش حمایت گر بوده است. نتیجه گیری: یافته های بدست آمده از پژوهش می تواند در سبب شناسی اختلال پراشتهایی عصبی مبتنی بر نقش خانواده در این اختلال مهر تایید بزنیم.
۱۹.

بررسی اولین مقام عرفانی و تجزیه و تحلیل آن در روانشناسی(با روش آماری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یقظه انتباه عرفان اسلامی روانشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۷۳
یقظه و انتباه ریشه و اساس تمام منازل عرفانی است. بیداری درون یا انتباه پیامدهایی چون احساس شیرینی و حلاوت هنگام طاعات و عبادات، آسان شدن سختی ها، توبه، طلب، خلاصی از نفس و رسیدن به مراحل بالاتر عرفانی را به همراه دارد؛ تعالیم عرفانی هرچه بیشتر در امور فردی و اجتماعی راه یابد انسان به خدا نزدیک تر می شود. بنابراین می توان با استفاده از نظریات عرفانی، مفاهیم روانشناختی را استخراج و در زندگی افراد، مورد استفاده قرار داد.کاربرد نظریات عرفانی در تبیین های روانشناختی گامی مهم در نظریه پردازی فراهم خواهد ساخت. این تأثیرات بر روان انسان سبب بالا رفتن کیفیت زندگی و به تبع آن ایجاد شادی می شود و روان شناسان نیز به دنبال همین هستند. هدف از این پژوهش بررسی یقظه و انتباه در متون منثور عرفانی تا قرن هفتم،کاربرد آن در روانشناسی با به کارگیری رویکردهای شناخت، رفتار و هیجان، و بررسی تفاوت های جمعیت شناختی(سنی، جنسی، میزان درآمد و گرایش به عرفان) در یقظه و انتباه است. ۱۸۰ شرکت کننده   به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند که در سه گروه حوزوی، افراد علاقه مند به مشی عرفانی   و افراد معمولی به پرسش نامه تحول و بیداری درون پاسخ دادند. افراد شامل مردان و زنان با درآمدهای مختلف بودند. نتایج پرسش نامه نیز بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفته است. این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گردیده است کوشش شده با تبیین مبانی نظری یقظه و انتباه در عرفان اسلامی زمینه ی کاربردی ساختن آن را در روان شناسی فراهم سازد .
۲۰.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران بی اشتهای عصبی با پیوند ضعیف مادری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۴۴۱
هدف: مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران بی اشتهای عصبی با توجه به پیوند ضعیف مادری روش: روش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ، پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی و کلینیک های روان درمانی شهر تهران در رده سنی 16 تا 23 سال می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده است. در غربالگری صورت گرفته 21 بیمار بی اشتهای عصبی دارای پیوند ضعیف مادری تشخیص داده شد، سپس بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همتا سازی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک است. از دو پرسشنامه 1- پیوند والدینی 2- طرحواره های یانگ استفاده شد. یافته ها: بیماران در حوزه بریدگی و طرد، خود گردانی و عملکرد مختل و سپس گوش به زنگی دارای بیشترین مشکل بوده اند.، اما در حوزه دیگر جهت مندی و محدودیت های مختل آسیب پذیری کمتری داشتند.همچنین نتایج بیانگر این بود که درمان طرحواره نسبت به درمان شناختی رفتاری در بهبود طرحواره های ناسازگار بیماران دارای اثربخشی و ماندگاری بیشتری بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان