آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

زمینه: اختلال وسواس – ناخودداری به واسطه بروز علائم منجر به مشکلاتی در روابط بین فردی افراد مبتلا می شود، که می تواند باعث تشدید و یا عود این بیماری شود . از این رو به نظر می رسد روان درمانی تحلیلی کارکردی با تأکید بر صمیمیت و مشکلات بین فردی، می تواند بر بهبود علائم و پیشگیری از عود مجدد این اختلال مؤثر واقع شود. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی این مداخله بر بهبود افسردگی و توانش ارتباطی بیماران مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه آزمایش وگواه بود. از اینرو، تعداد 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، از بین افراد مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری انتخاب و در دو گروه آزمایش وگواه جای گماری شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی بک (ویرایش- II ، (1996)) و توانش ارتباطی بین فردی (1983) بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثر گروه آزمایش به صورت معناداری (0/01 p< ) بر افسردگی و توانش ارتباطی تأثیر دارد. نتیجه گیری: این بدان معناست که روان درمانی تحلیلی کارکردی موجب کاهش افسردگی و افزایش توانش ارتباطی افراد مبتلا به وسواس – ناخودداری شد.

تبلیغات