زمینه: تشخیص درست به ویژه در اختلالات شخصیت برای گزینش مناسب ترین روش مداخله همواره چالش برانگیز است با این حال همخوانی بین روش های تشخیصی بر پایه خودگزارش دهی درمانجویان با روش های مبتنی بر ارزیابی متخصصان بالینی رضایت بخش نیست. هدف : هدف این پژوهش بررسی همخوانی روش تشخیصی بر پایه ارزیابی متخصص بالینی و روش مبتنی بر خودگزارش دهی درمانجو، برای گزینش مناسب ترین شیوه تشخیص گذاری بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی بالینی بود. داده ها با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته ( SCID-II ؛ فرست و همکاران، 1994)، پرسشنامه میلون-3 (میلون، 1994) و مصاحبه بدون ساخت از یک درمانجوی مرد 30 ساله بدست آمد و مورد تجزیه و تحلیل تبیینی قرار گرفت. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد در مصاحبه بالینی ساختاریافته درمانجو واجد تشخیص اختلال شخصیت مرزی است و در پرسشنامه میلون-3 با وجود قابلیت اعتماد نیمرخ، برافراشتگی در مقیاس مرزی وجود ندارد. نتیجه گیری : همخوانی بایسته بین دو روش مبتنی بر ارزیابی متخصص بالینی و روش برپایه خودگزارش دهی در این مطالعه موردی دیده نشد. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر این بود که استفاده از آزمون های شناخته شده و قابل اطمینان همواره نتایج قابل اعتمادی به دنبال نخواهد داشت و ترکیب چند خاستگاه ارزیابی در تشخیص گذاری شایسته تر و سودمندتر است و به نتایج قابل اطمینان تری می انجامد.