طاهر روشندل اربطانی

طاهر روشندل اربطانی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۷ مورد.
۱.

شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتقای برند ملی جاذبه های گردشگری ایران رسانه های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۹
هدف: پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی می پردازد. روش: این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته به شمار می آید. جامعه آماری بخش کیفی، ۱۷ نفر از خبرگان و مدیران گردشگری ایران و در بخش کمّی، کلیه گردشگران به ایران است. روش نمونه گیری در بخش کمّی، غیرتصادفی در دسترس بود. داده های بخش کمّی با توزیع ۳۸۴ پرسش نامه بین گردشگران به ایران جمع آوری شد؛ سپس با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته های بخش کیفی، مؤلفه هایی بودند که در دسته های عوامل علّی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. عوامل علی: مؤلفه های ارتقای ظرفیت های اقتصادی، توسعه اقتصادی، توسعه زیست محیطی. عوامل زمینه ای: ارتقای ظرفیت های اطلاع رسانی، آموزشی، زیرساختی، فناورانه و نیز توسعه زیرساختی، چالش هایی همچون اقتصادی، تبلیغاتی، توسعه فیزیکی و محیطی. عوامل مداخله گر: چالش های اجتماعی فرهنگی، سیاسی حقوقی و قانونی، مدیریتی و نیز موانع اجتماعی فرهنگی. راهبردها: ارتقای ظرفیت های اجتماعی فرهنگی، تبلیغاتی، مسئولیت اجتماعی، اطلاع رسانی، افزایش دانش و آگاهی گردشگری، راهبردهای اجتماعی فرهنگی، راهبردهای بازاریابی و راهبردهای سیاسی قانونی. پیامدها: ارتقای ظرفیت های بازاریابی، توسعه فرهنگی اجتماعی. در نهایت، بر اساس الگوی پیشنهادی، میزان تأثیر مؤلفه های الگو بر یکدیگر آزمون و مشخص شد که مؤلفه ها تأثیر مثبت و معناداری روی یکدیگر دارند. نتیجه گیری: مؤلفه های مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران، مؤلفه های همه گیر و در سطح کلان است. تمام مؤلفه ها از زمینه های قانونی و سیاستی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر می پذیرند؛ از این رو استفاده از ظرفیت رسانه های اجتماعی، می تواند زمینه را برای ارتقای برند ملی، فراهم کند.
۲.

شناسایی پسایندهای درگیرسازی مشتری مبتنی بر داستان سرایی دیجیتال در رسانه های اجتماعی در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان سرایی دیجیتال درگیرسازی مشتری رسانه اجتماعی نظریه داده بنیاد چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۹
هدف: برای کسب وکارها و شرکت ها ضروری است که مشتریان را درگیر روابط بلندمدت سودمند کنند. به تازگی تلاش های چشمگیری برای بهبود تجربه درگیرسازی مشتریان به صورت آفلاین و آنلاین توسط بازاریابان انجام شده است. از سوی دیگر، گسترش رسانه های اجتماعی فرصت مناسبی برای مدیران ایجاد کرده است تا با استفاده از تکنیک های جدیدی همچون داستان سرایی دیجیتال، فرایندهای ارتباطی و درگیرسازی مشتریان را تسهیل کنند. استفاده از داستان سرایی دیجیتال نوعی استراتژی تجاری و مدل تجاری در برندسازی، تبلیغات و بازاریابی محصولات است که به حفظ، وفاداری و درگیرسازی بهتر مشتری منجر می شود. پیش از این نیز فعالیت های درگیرسازی، خلاقانه و ابتکاری بوده اند؛ اما با پیدایش فناوری های جدید، پرداختن به پیامدهای درگیرسازی مشتریان برای اندازه گیری میزان اثربخشی این فعالیت ها الزامی است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی پسایندهای درگیرسازی مشتری، مبتنی بر داستان سرایی دیجیتال در رسانه های اجتماعی در حوزه گردشگری کشور ایران است.روش: فلسفه این پژوهش تفسیرگرایی، رویکرد پژوهش استقرایی قیاسی و راهبرد آن نظریه داده بنیاد با رویکرد چندگانه گلدکوهل و کرونهلم است. روش گردآوری داده ها استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. بدین منظور از جامعه پژوهشی، شامل کلیه خبرگان متخصص در حوزه های گردشگری و بازاریابی در رسانه های اجتماعی ایران با استفاده از روش گلوله برفی، نمونه گیری صورت گرفت. تعداد افراد نمونه برای مصاحبه ۱۸ نفر بود.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که پسایندهای درگیرسازی مشتری را می توان به دو بخش پسایندهای درگیرسازی مثبت مشتری و پسایندهای درگیرسازی منفی مشتری دسته بندی کرد که در هر بخش، چهار دسته مقوله اصلی جای می گیرد که عبارت اند از: مشتری محور، سوژه محور، رسانه محور و محیط محور. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر شامل ۸ دسته مقوله اصلی بود که هر دسته نیز، چند مقوله فرعی داشتند.نتیجه گیری: شرکت ها و کسب وکارها به منظور درگیرسازی مشتریان خود، باید از رسانه های اجتماعی بهره ببرند و از پیامدها و اثرهای این پدیده بر مشتریان، رسانه و محیط کلان آگاه باشند. شناخت و اندازه گیری پیامدهای درگیرسازی مثبت و منفی مشتری، به مدیران کسب وکارها کمک می کند تا برای مدیریت صحیح مشتریان، بتوانند استراتژی ها، روش ها و تکنیک های مناسبی را تعیین کنند و آن ها را به کار ببرند. مدیران با شناخت و توجه بیشتر به پیامدهای درگیرسازی منفی مشتری، می توانند با ایجاد تغییرات مطلوب در استراتژی ها و جایگزینی روش های مناسب، عوامل مولد منفی را کنترل و حذف کنند و از آسیب ها و پیامدهای مخرب آن که نتیجه اش، بازاریابی منفی و تخریب برند خواهد بود، جلوگیری به عمل آورند. این اقدام ها همچنین می تواند در نگهداشت و پیشگیری از کوچ مشتریان فعلی مؤثر واقع شود. آگاهی و توجه به پیامدهای درگیرسازی مثبت مشتری نیز، مدیران را به تقویت استفاده از شیوه ها و استراتژی هایی ترغیب می کند که این نوع درگیرسازی مشتری را شکل می دهد و این عمل نیز به جذب و وفادارسازی مشتریان جدید کمک می کند و در نهایت، ارزش اقتصادی و سودآوری بیشتری را برای کسب وکار به ارمغان می آورد.
۳.

طراحی مدل انطباق فرایندهای ۳۴۰۰۰ منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی منابع انسانی استراتژی های بازاریابی مدل 34000

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف: در این پژوهش به بررسی انطباق فرایندهای منابع انسانی، در جهت تحقق استراتژی های بازاریابی بر اساس مدل ۳۴۰۰۰ پرداخته شده است تا با این بررسی، در خصوص زمینه و بستر موجود در حوزه شناخت و انطباق با بازار در بانک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی، ادبیات غنی تری شکل گیرد. روش: پژوهش پیش رو از نوع پژوهش های کاربردی است، از نتیجه پژوهش می توان در حوزه بانکی و فرایندهای منابع انسانی بهره برد و در راستای تطابق بیشتر توانایی های منابع انسانی و کشش بازار در حوزه بانکی گام برداشت. همچنین استراتژی مدنظر در پژوهش، مطالعه موردی چندگانه است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه گانه صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه را تیم علمی و نخبگان تأیید کردند. جامعه موردبررسی در این پژوهش، تمامی بانک هایی را شامل می شود که برای اجرایی کردن فرایندهای منابع انسانی در سازمان های خود، از مدل منابع انسانی 34000 استفاده کرده اند. روش انتخاب نمونه بررسی، نمونه گیری آگاهانه بود که بر اساس آن، چهار بانک رفاه، دی، کارآفرین و سینا، به سبب تجربه موفق در استفاده از مدل 34000 انتخاب شدند. همچنین برای انجام کدگذاری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. مصاحبه ها در سه مرحله در داخل این نرم افزار کدگذاری شد و در نهایت، کدهای نهایی به دست آمد. یافته ها: انجام مراحل کدگذاری با توجه به حوزه بازاریابی و مدل فرایندهای منابع انسانی، به ایجاد کدهای سازمان یافته ای انجامید و در جدولی دسته بندی شد. کدهای به دست آمده، ماحصل نگاه همه جانبه افراد صاحب نظر به موضوع مطالعه است که سبب شناخت ضعف ها و قوت های در این حوزه شده است. نتایج به دست آمده در این خصوص، نشان داد که انطباق در بعضی از حوزه های فرایندهای منابع انسانی و بازاریابی، از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما در بعضی دیگر از حوزه ها، به برنامه ریزی و ایجاد انطباق بیشتر نیاز دارد. نتیجه گیری: بانک ها به عنوان یکی از نهادهای اقتصادی، به شرایط بازار وابستگی بسیار زیادی دارند. اتخاذ یکسری استراتژی های مناسب در این خصوص و انطباق شرایط منابع انسانی و فرایندهای آن با بخش بازار، می تواند تسهیل کننده شرایط دستیابی به اهداف سازمانی باشد. در مراحل پراکنده و همچنین مقدماتی و میانی، انطباق با استراتژی های بازاریابی بیشتر مورد نیاز است. در مراحل بهینه و متعالی، بررسی ها نشان داد که انطباق فرایندهای منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی مناسب بوده است؛ اما موضوعی که نباید از آن چشم پوشی کرد و مصاحبه شوندگان نیز به آن اشاره کرده اند، این است که برای ایجاد انطباق بیشتر، بایستی بانک ها یا سازمان های دیگر، برنامه ای مدون و مشخص در این خصوص داشته باشند تا شرایط برای فعالیت تسهیل شود، زیرا نبود قوانین مشخص و نامعلوم شرایط را سخت تر می کند و ممکن است در زمینه فعالیت بانکی مشکل ساز شود.
۴.

طراحی مدل رشد شبکه های اجتماعی تخصصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه اجتماعی بازار تخصصی شبکه اجتماعی تخصصی مدل رشد شبکه اجتماعی روش داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
همزمان با توسعه اینترنت، استفاده از شبکه های اجتماعی به سرعت رو به افزایش نهاد و پلتفرم های اجتماعی متعددی در ایران مورد استقبال قرار گرفت. شبکه های اجتماعی خارجی عمومی همچنان بدون رقیب مانده و غالب آن هایی که در ایران توسعه یافته اند، توان رشد و رقابت را با نمونه های خارجی نداشته اند. در عین حال آنچه در اکوسیستم پلتفرم های توسعه یافته داخل ایران قابل مشاهده است، رشد و موفقیت شبکه های اجتماعی تخصصی است که توانسته اند اعتماد بخشی از بازار مخاطب ایران را جلب کنند. هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی برای توصیف "رشد شبکه های اجتماعی تخصصی داخل ایران" است. از آنجایی که در زمینه رشد شبکه های اجتماعی به طور کلی و شبکه های نیچ به صور خاص مدلی وجود ندارد، در این پژوهش از روش داده بنیاد  برای طراحی مدل استفاده شده است. در این پژوهش با 18 نفر از بازیگران اصلی در حوزه شبکه های اجتماعی داخلی (عمومی و تخصصی) مصاحبه صورت گرفت و بعد از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و در نهایت کدگذاری انتخابی، مدل نهایی استخراج شد. در این مدل موفقیت شبکه های اجتماعی تخصصی به عنوان مقوله مرکزی استخراج و شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها بیان شد.  
۵.

ارائه الگوی شایستگی مدیران روابط عمومی شهرداری کلان شهرهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شایستگی الگوی شایستگی مدیریت روابط عمومی شایستگی مدیریت روابط عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف این پژوهش، ارائه الگوی شایستگی مدیران روابط عمومی شهرداری های کلان شهرهای کشور است.   این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و از نظر گردآوری داده ها، کیفی است و با رویکرد نظریه برخاسته از داده ها و طرح نوخاسته گلیزر انجام شده است. جامعه موردبررسی شامل مدیران روابط عمومی، شهرداران و خبرگان دانشگاهی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 11 نفر از ایشان شناسایی و مصاحبه نیم ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها نیز با کاربست روش دپوی و گیتلین (2005) انجام شد. پایایی مصاحبه ها در دو حالت بازکدگذاری پژوهشگر(۹۲.۹)و بازکدگذاری توسط کدگذار (۷۹.۳) دیگر انجام شد. روایی مصاحبه ها نیز از طریق سه روش درگیری طولانی مدت، پرسش و جستجوگری از همکاران و تأیید به وسیله افراد مطالعه تأیید شد. شایستگی مدیران روابط عمومی شهرداری ها در قالب 8 شایستگی اصلی شامل: شایستگی دانشی و روشی، اخلاق حرفه ای، مهارت های رسانه ای، مهارت های مدیریتی، تعاملات فراسازمانی، دانش سازمانی، مهارت انواع تفکر و مهارت های نگرشی، احصا شد؛ نخست، شایستگی دانشی است که به ویژگی ها و شناخت مدیر روابط عمومی از دانش های پایه و اساسی برای احراز مسئولیت در جایگاه مدیریت در بخش روابط عمومی دلالت دارد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد شایستگی های مدیریتی شامل: مهارت های مدیریتی، تعاملات فراسازمانی، دانش سازمانی، مهارت انواع تفکر و مهارت های نگرشی در میان دیگر شایستگی ها برای یک مدیر روابط عمومی موفق، اهمیت بیشتری خواهد داشت. از آن جا که شایستگی های احصاشده با استفاده از داده های این پژوهش، جامع بوده و همچنین مسائل پیش رو و فعالیت مدیران روابط عمومی در شهرداری های کلان شهرها با هم مشابه است، نتایج این پژوهش برای مدیران روابط عمومی در شهرداری دیگر کلان شهرها نیز کاربردی خواهد بود.
۶.

بررسی عوامل موثر بر کیفیت آموزش در دانشگاه فرهنگیان: پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت آموزش دانشجویان اساتید دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۷
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت آموزشی در دانشگاه فرهنگیان بوده است.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر پدیدارشناسی و میدان پژوهش شامل دانشجویان، اساتید، کارشناسان و مدیران دانشگاه فرهنگیان بود. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مشارکت کنندگان پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از قاعده رایج "اشباع نظری" در روش های کیفی انتخاب شدند. بدین ترتیب حجم مشارکت کنندگان پژوهش، شامل 21 نفر از اعضای میدان پژوهش بود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از الگوی چندمرحله ای کولایزی استفاده شد. جهت بررسی روایی داده های حاصل از مصاحبه ها نیز از دو معیار اعتبارپذیری و تأییدپذیری استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش شامل 150 مفهوم فرعی، 19 مقوله اصلی و 7  مقوله محوری حاصل شدند. مقوله های اصلی شامل گزینش مناسب استاد و دانشجو، صلاحیت حرفه ای اساتید، زیرساخت های فیزیکی، محتوای آموزشی مناسب تربیت معلم، صلاحیت حرفه ای دانشجو معلمان، توانمندسازی اساتید و انگیزه بخشی به اساتید و دانشجویان بود.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش فوق می توان به این نتیجه دست یافت که ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاه فرهنگیان ماهیتی چندوجهی داشته و سرمایه گذاری هم زمان در این وجوه زمینه ساز ایجاد کیفیت آموزش است. کیفیت آموزش در  گرو آن است که دوقطبی هایی نظری یا عملی، محتوا محوری یا فعالیت محوری، تخصص یا تعهد و سلامت بدنی یا روانی باید در راستای تقویت کیفیت آموزش به گونه ای هماهنگ عمل نمایند.
۷.

پلتفرم های خبری و دروازه بانی اخبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۲
پلتفرم‏های خبری با توسعه الگوریتم‌هایی که می‌توانند محتواهای خبری را به کاربران توصیه ‌کنند، به‌عنوان واسطه‌ای تأثیرگذار در اکوسیستم خبری جهان نقش بسزایی ایفا می‌کنند. در واقع، آن‌ها مفهوم سنتی دروازه‌بانی خبر را متحول کرده‌اند و تغییری را در این بخش از صنعت رسانه به وجود آورده‌اند که در آن، دیده‌شدن یک محتوای خبری برای مخاطبان، تحت تأثیرِ این پلتفرم‏ها و الگوریتم‌های آن‌ها قرار می‌گیرد. در این زمینه، گوگل با پلتفرم گوگل نیوزِ[1] خود، بازیگر پیشروی دنیا محسوب می‌شود که اکنون به‌عنوان یک پلتفرم تجمیع کننده[2] اخبار فعالیت می‌کند. در سال 2017، گوگل پُرکاربردترین پلتفرم تجمیع‌کننده اخبار در دنیا بود (ایوانز، جکسون و مورفی[3]، 2023) که کلیه اخبار جهان را پوشش می‏داد. علی‏رغم کاهش جزئی سال‏های اخیر، در ترافیک این پلتفرم خبری، گوگل نیوز همچنان هدایت‏کننده کلیدی جریان اخبار در مقیاس بین‏المللی است. بر اساس اعلام گوگل، این پلتفرم در سال 2021، هر ماه 24 میلیارد بار کاربران را به سایت‏های خبری مختلف هدایت کرده است.
۸.

هوش مصنوعی و تغییرات در صنعت رسانه

کلید واژه ها: هوش مصنوعی تغییرات در صنعت رسانه بررسی‌های مدیریت رسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۳۰۲
تطبیق با تغییرات محیطی از ضرورت‌های سازمان‌های رسانه‌ای فعال در صنعت رسانه است. توسعۀ تکنولوژی یکی از مهم‌ترین این تغییرات محیطی است که صنعت رسانه را با چالش‌های جدیدی مواجه کرده است. زیرساخت‌های هوش مصنوعی و ابزارهای توسعه‌یافته توسط آن، در محیط صنایع دگرگونی‌های اساسی ایجاد کرده و صنعت رسانه هم مانند دیگر صنایع، تحت تأثیر این پدیدۀ تکنولوژیک قرار گرفته است؛ از این رو در آینده‌ای نزدیک، شاهد تحولات اساسی در حوزه‌های مختلف صنعت رسانه خواهیم بود. محققان حوزۀ مدیریت رسانه، بایستی به این تغییرات بیندیشند و برای بهره‌گیری از ابزارهای هوش مصنوعی و مقابله با چالش‌های آن، راه‌حل‌های مناسب را بیابند. تولید و انتشار اخبار، تبلیغات، منابع انسانیِ سازمان‌های رسانه‌ای و سیاست‌گذاریِ صنعت رسانه، حوزه‌هایی از صنعت رسانه هستند که به‌طور حتم با ورود هوش مصنوعی دگرگون خواهند شد.
۹.

چالش اخبار جعلی و شبکه های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۲
مسئله اخبار جعلی و تأثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی، انکارناپذیر است. عصر دیجیتال در ابتدا انسان‏ها را به این باور رساند که می‏توانند تنها با یک کلیک، به داده‏های مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند و به‏تبع آن، شبکه‏های اجتماعی توانستند امکانات جدیدی را برای برقراری ارتباط و جمع‏آوری اطلاعات به انسان‏ها عرضه کنند. اما این چشم‏انداز، به‏سرعت دستخوش تغییراتی شد؛ چرا که با گذشت زمان، کاربران متوجه آلوده‏شدن هر چه بیشتر شبکه‏های اجتماعی به اخبار جعلی شدند. اکنون حساسیت‏های کاربران شبکه‏های اجتماعی و دولت‏مردان به فراگیرشدن این پدیده بسیار زیاد شده است.
۱۰.

مطالعه تطبیقی الگوی حکمرانی صوت وتصویر فراگیر در روسیه، ترکیه و کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمرانی رسانه مطالعه تطبیقی روسیه ترکیه کره جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف: هم گرایی فناوری، اکوسیستم صوت وتصویر فراگیر را تغییر داده است. اکنون، شاهد عرصه متفاوتی از صوت وتصویر فراگیر متشکل از دولت ها و بخش خصوصیِ داخلی و بین المللی هستیم؛ از این رو  به چارچوبی مختص حکمرانی صوت وتصویر فراگیر در ادبیات نیاز داریم تا از طریق آن، بتوانیم الگوی صوت وتصویر فراگیری را برای کشورمان طراحی کنیم. توجه به حکمرانی کشورهای متفاوت در این عرصه و تجربه آن ها، به طراحی الگوی مناسب برای کشورمان کمک می کند. روش: این پژوهش با مطالعات تطبیقی انجام شده است. جمع آوری داده به صورت اسنادی بوده است که بر اساس یکی از چارچوب های حکمرانی رسانه، الگوی حکمرانی صوت وتصویر فراگیر، در سه کشور از سه منطقه متفاوت، یعنی روسیه در اوراسیا، ترکیه از خاورمیانه و کره جنوبی از شرق آسیا بررسی شده است. یافته ها: بررسی های انجام شده نشان می دهد که هر سه کشور الگوی حکمرانی رسانه هم گرا را پذیرفته اند و در صوت وتصویر فراگیر، بیشتر به حکمرانی از بالا به پایین گرایش دارند و رسانه ها در محدوده توقعات دولت و بازار رفتار می کنند. نتیجه گیری: مطالعه تطبیقی نشان داد که در تفاوت بین حکمرانی رسانه و حکمرانی صوت وتصویر فراگیر، پیشنهاد می شود که در چارچوب حکمرانی صوت وتصویر فراگیر نظام تنظیمگری متمرکز، حکمرانی در سطح منطقه ای در نظر گرفته شود. همچنین بازار، کاربران و نظام اجتماعی فرهنگی، به ذی نفعان چارچوب حکمرانی اضافه شود. با توجه به تجربه سایر کشورها، هم گرایی در تنظیمگری برای ایران مفید است و همچنین باید در تنظیمگری، به سمت مشارکت و خودتنظیمی حرکت کرد.
۱۱.

رسانه های اجتماعی و نظارت بر صاحبان قدرت مورد کاوی اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای مجازی شبکههای اجتماعی پدیدارشناسی مصرف مجازی دیجیتال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۹۰
این پژوهش با تمرکز بر بعد نظارتی رسانه های اجتماعی و با بررسی اخبار مطرح شده مرتبط با کارکرد نظارتیرسانه ها، به بررسی تأثیر رسانه های نوین در نظارت بر افراد مشهور و مقامات پرداخته است. جامعه آماری،صفحات سیاسی شبکه اجتماعی اینستاگرام می باشد و نمونه شامل سه صفحه سیاسی اینستاگرام با گرایشاصلاح طلب، اصولگرا و مستقل است. روش نمونه گیری به صورت تمام شماری همه پست های مربوط به موضوعپژوهش می باشد. بدین معنا که از طریق بررسی محتوای این سه صفحه مهم اینستاگرام در بازه سال 1396، کلیهپست های مربوط به نظارت شبکه های اجتماعی بر افراد مشهور، مسئولین و مقامات استخراج و تا زمان نگارش اینپژوهش سرنوشت هرکدام بررسی شده است. از میان حدوداً یک هزار پست، 13 موضوع شناسایی شد که با موضوعاین پژوهش در ارتباط است. با بررسی این 13 موضوع مشخص شد که همه موارد نهایتاً با پیگیری که در این رسانهاجتماعی انجام شده، ظرف حداکثر یک هفته منجر به عذرخواهی و عقب نشینی مسئول مربوطه شده است. این مهمبیانگر آن است که نه تنها کارکرد نظارتی رسانه از طریق رسانه های اجتماعی محقق شده، بلکه هرکجا این رسانه هابه موضوعی ورود کرده اند، به واسطه ماهیت این مدل رسانه ها، به سرعت و در حداقل زمان، مسئول مربوطهمجبور به تمکین به خواست عمومی شده است. بر این اساس می توان گفت که با ظهور رسانه های اجتماعی، نظارت
۱۲.

طراحی و تبیین الگوی مرجعیت در وب سایت های خبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خبر سایت خبری مرجعیت خبری نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
سایت های خبری از جمله رسانه های جمعی هستند که به دلیل تسهیل استفاده از فناوری وب سایت ها، رشد بسیاری داشتند. اکنون به واسطه ظهور رسانه های نوین (شبکه های اجتماعی تلفن همراه و... ) و تغییر ذائقه مصارف خبری مخاطب، برخی سایت های خبری، بخشی از مخاطبان خود را از دست داده اند. اما حفظ فرایند سردبیری رسمی و قابلیت اعتماد و مرجعیت بیشتر نسبت به رسانه های اجتماعی خبری، آنها را هنوز به عنوان رسانه های خبری پر بازدید نگه داشته است. «مرجعیت خبری» که از جمله دغدغه های مدیران سایت های خبری است، ارتقاء اعتبار این سایت های اطلاع رسانی را در پی دارد و کوشش غالب مدیران رسانه ای، دستیابی به مرجعیت بلا فصل خبری در سطح محلی و ملی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پارادایمی جهت مرجعیت بخشی به وب سایت های خبری است. روش پژوهش، روش کیفی نظریه داده بنیاد و روش گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 16 نفر از مدیران، سردبیران و خبرنگاران سایت های خبری و خبرگزاری ها و متخصصان حوزه رسانه ها بوده است. روش تحلیل داده ها، کدگذاری باز، محوری و انتخابی بوده و در نهایت الگوی پارادایمی مرجعیت بخشی برای سایت های خبری ارائه شده است. طبقه های شکل دهنده الگوی ارائه شده شامل: محیط رقابتی سایت های خبری (شرایط علی)، اعتماد رسانه ای(پدیده اصلی)، افزایش اعتبار رسانه ای(راهبرد)، جذابیت طراحی سایت خبری(شرایط مداخله گر)، تمایلات رفتاری مخاطب(زمینه حاکم) و مرجعیت خبری به عنوان (پیامد) الگو بود.
۱۳.

طراحی مدل انطباق فرایندهای ۳۴۰۰۰ منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی منابع انسانی استراتژی های بازاریابی مدل 34000

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۲
هدف: در این پژوهش به بررسی انطباق فرایندهای منابع انسانی، در جهت تحقق استراتژی های بازاریابی بر اساس مدل ۳۴۰۰۰ پرداخته شده است تا با این بررسی، در خصوص زمینه و بستر موجود در حوزه شناخت و انطباق با بازار در بانک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی، ادبیات غنی تری شکل گیرد. روش: پژوهش پیش رو از نوع پژوهش های کاربردی است، از نتیجه پژوهش می توان در حوزه بانکی و فرایندهای منابع انسانی بهره برد و در راستای تطابق بیشتر توانایی های منابع انسانی و کشش بازار در حوزه بانکی گام برداشت. همچنین استراتژی مدنظر در پژوهش، مطالعه موردی چندگانه است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه گانه صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه را تیم علمی و نخبگان تأیید کردند. جامعه موردبررسی در این پژوهش، تمامی بانک هایی را شامل می شود که برای اجرایی کردن فرایندهای منابع انسانی در سازمان های خود، از مدل منابع انسانی 34000 استفاده کرده اند. روش انتخاب نمونه بررسی، نمونه گیری آگاهانه بود که بر اساس آن، چهار بانک رفاه، دی، کارآفرین و سینا، به سبب تجربه موفق در استفاده از مدل 34000 انتخاب شدند. همچنین برای انجام کدگذاری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. مصاحبه ها در سه مرحله در داخل این نرم افزار کدگذاری شد و در نهایت، کدهای نهایی به دست آمد. یافته ها: انجام مراحل کدگذاری با توجه به حوزه بازاریابی و مدل فرایندهای منابع انسانی، به ایجاد کدهای سازمان یافته ای انجامید و در جدولی دسته بندی شد. کدهای به دست آمده، ماحصل نگاه همه جانبه افراد صاحب نظر به موضوع مطالعه است که سبب شناخت ضعف ها و قوت های در این حوزه شده است. نتایج به دست آمده در این خصوص، نشان داد که انطباق در بعضی از حوزه های فرایندهای منابع انسانی و بازاریابی، از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما در بعضی دیگر از حوزه ها، به برنامه ریزی و ایجاد انطباق بیشتر نیاز دارد. نتیجه گیری: بانک ها به عنوان یکی از نهادهای اقتصادی، به شرایط بازار وابستگی بسیار زیادی دارند. اتخاذ یکسری استراتژی های مناسب در این خصوص و انطباق شرایط منابع انسانی و فرایندهای آن با بخش بازار، می تواند تسهیل کننده شرایط دستیابی به اهداف سازمانی باشد. در مراحل پراکنده و همچنین مقدماتی و میانی، انطباق با استراتژی های بازاریابی بیشتر مورد نیاز است. در مراحل بهینه و متعالی، بررسی ها نشان داد که انطباق فرایندهای منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی مناسب بوده است؛ اما موضوعی که نباید از آن چشم پوشی کرد و مصاحبه شوندگان نیز به آن اشاره کرده اند، این است که برای ایجاد انطباق بیشتر، بایستی بانک ها یا سازمان های دیگر، برنامه ای مدون و مشخص در این خصوص داشته باشند تا شرایط برای فعالیت تسهیل شود، زیرا نبود قوانین مشخص و نامعلوم شرایط را سخت تر می کند و ممکن است در زمینه فعالیت بانکی مشکل ساز شود.
۱۴.

طراحی چهارچوب حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمرانی رسانه ای صوت و تصویر فراگیر رسانه تنظیم گری رسانه سیاستگذاری رسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۱
با فراگیر شدن اینترنت پرسرعت و تبعات ناشی از آن، همچون همگرایی رسانه ای، صنعت صوت و تصویر با تحولی شگفت آور در زمینه های فنی و محتوایی، مواجه شد. این تحولات باعث شدند کشورها در حوزه حکمرانی رسانه ای خود بازنگری کنند. این پژوهش در پی ارائه چهارچوبی مناسب برای حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در زمان کنونی- با توجه به تحولات متنوع صنعت و شیوه های مصرفی کاربران- است. برای دستیابی به این هدف، چهارچوب نظری حکمرانی رسانه گینوسار (2013) که به تفاوت های نظام سیاسی توجه می کند، انتخاب و با استفاده از نظرات خبرگان، تکمیل شده است. متناسب با این یافته ها، اجزای حکمرانی صوت و تصویر فراگیر مطلوب در نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی پیشنهاد شد. با استفاده از روش پژوهش دلفی، پنل خبرگان شامل 15 نفر از اساتید و مدیران حوزه حکمرانی و صوت و تصویر فراگیر تشکیل شد. در نتیجه پیشنهادات اعضای پنل، سبک حکمرانی ارزش محور به چهارچوب اضافه شد و بازار، فرهنگ و ارزش های جامعه و کاربران نیز به عنوان ذی نفعان حکمرانی صوت و تصویر فراگیر شناسایی شدند. همچنین خبرگان در این پژوهش پیشنهاد دادند برای تحقق شرایط مطلوب در حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در جمهوری اسلامی ایران باید به سمت یک حکمرانی مشارکتی حرکت کرد.
۱۵.

راهبردهای افزایش اعتبار رسانه ای در تارنماهای خبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبار رسانه ای تارنمای خبری مرجعیت خبری اعتماد رسانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۸۳
تارنماهای خبری از جمله رسانه های جمعی نوین هستند، که به دلیل تسهیل استفاده از فناوری وب، در دهه اخیر، رشد و اعتبار بسیاری یافته اند. اعتبار رسانه ای، ارزشمندترین سرمایه هر بنگاه اطلاع رسانی است و به عنوان یک منبع راهبردی یا یکی از دارایی های اصلی سازمانی، مورد عنایت اصحاب رسانه قرار می گیرد. هدف از انجام این پژوهش، ارائه رهیافتی نوین، به راهبردهای افزایش اعتبار رسانه ای در تارنماهای خبری است. روش پژوهش، روش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد و نحوه گردآوری داده ها، به مدد مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 16 نفر از خبرگان پایگاه های خبری بوده است. روش تحلیل داده ها، کدگذاری آزاد، محوری و انتخابی است که درنهایت، ضمن تحلیل محتوای کیفی، مؤلفه های راهبردی افزایش اعتبار رسانه ای در  تارنماهای خبری تدوین شده است. طبقه های شکل دهنده ساختار ارائه شده، شامل اعتماد رسانه ای (پدیده اصلی)، افزایش اعتبار رسانه ای (راهبرد)، تمایل های رفتاری مخاطب (زمینه حاکم) و مرجعیت خبری است. یافته ها نشان داد که در صورت اعتمادسازی حرفه ای و اعتباربخشی مناسب تارنماهای خبری، می توان به نقش بی بدیل مرجعیت عمومی آنان، در هدایت افکار عمومی و پیشبرد نظام خبری کشور، به مراتب بیش از سایر مؤلفه ها امیدوار بود و از این ظرفیت مجازی، حداکثر استفاده را به عمل آورد.
۱۶.

شناسایی ابعاد مدیریت راهبردی مصرف رسانه ای (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی آپارات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت راهبردی مصرف رسانه ای شبکه های اجتماعی اشتراک ویدئو آپارات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۵۱
هدف: هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ابعاد مدیریت راهبردی مصرف رسانه ای در بین شبکه های اجتماعی پرکاربرد در ایران شامل آپارات است. روش شناسی: روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و براساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، تحقیق حاضر از نوع توصیفی و از شاخه پیمایشی (تحلیلی) محسوب می شود. جامعه آماری در این تحقیق، مدیران و کارشناسان شبکه اجتماعی آپارات و خبرگان و کارشناسان مدیریت رسانه هستند که نمونه آماری براساس روش نمونه در دسترس (گلوله برفی) انتخاب شدند به همین منظور، در مرحله اول با استفاده از مطالعه ای که در زمینه کیفی و مصاحبه انجام شد، مصاحبه ها با شش نفر از خبرگان رسانه آپارات صورت گرفت و در نهایت مؤلفه های تأثیرگذار بر مصرف رسانه ای شبکه های داخلی پرکاربرد در ایران استخراج گردید و با روش کدگذاری این عوامل فهرست شدند. سپس، با استفاده از روش ماتریس SWOT عوامل داخلی و خارجی و نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شناسایی و دسته بندی شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در بخش نقاط قوت مهمترین مؤلفه ها شامل 1. افزایش تعداد مخاطبان جدید داخلی و خارجی، 2. دسته بندی مطلوب و چینش مؤثر مطالب، 3. ایمن سازی و افزایش امنیت اطلاعات؛ مهمترین مؤلفه های نقاط ضعف شامل 1. ضعف در برقراری ارتباط با کاربران از طریق سایر ابزارها، 2. پایین بودن میزان مشارکت در لایک، اشتراک گذاری، دایرکت، ذخیره کردن، کامنت و … در هر اشتراک پست های آپارت، 3. ضعف در تولید محتوای مناسب، مهمترین مؤلفه های فرصت ها شامل 1. توجه بیشتر افکار عمومی به شبکه.های اجتماعی، 2. در دسترس بودن شبکه های اجتماعی در بین آحاد جامعه، 3. اپیدمی کرونا و گرایش جامعه به استفاده از فضای مجازی برای امورات روزمره و مهمترین مؤلفه های تهدیدات شامل 1. افزایش رقابت پذیری در بین پلتفرم های چندرسانه ای، 2. ضعف در روزآمدسازی قوانین و مقررات دولتی در زمینه شبکه های اجتماعی، 3. عدم واردات فناوری های به روز در زمینه شبکه های اجتماعی می شود. نتیجه گیری: نتایج کلی پژوهش نشان داد که رسانه های اجتماعی نقش برجسته ای در هدایت، راهبری، تهییج، ترغیب و... آحاد جامعه و کاربران به سمت موضوعات و رویدادهای مختلف اجتماعی دارند.
۱۷.

درگیرسازی کاربر در برند و هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای (مورد مطالعه: پلتفرم روبیکا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پلتفرم رسانه ای خوداظهاری برند درگیرسازی کاربر روبیکا مشارکت کاربر وفاداری به برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف: تحقیقات درگیرسازی مشتری با برند در حال افزایش است؛ اما تاکنون کارهای تجربی کمی در رابطه با درگیرسازی کاربر با برند در پلتفرم های رسانه ای انجام شده است. این پژوهش، در زمینه درگیرسازی کاربر با برند، در پلتفرم رسانه ای روبیکا انجام شده است. روش: رویکرد پژوهش کمّی و روش آن پیمایش است. جامعه آماری پژوهش، کاربران روبیکا و حجم نمونه، 419 نفر از کاربران این پلتفرم بود. داده ها از طریق پرسش نامه های آنلاین گردآوری شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افراز اسمارت پی ال اس، مدل پژوهش طراحی و داده ها تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درگیرسازی کاربر، مشارکت کاربر و خوداظهاری برند، بر ابعاد درگیرسازی مصرف کننده با برند (پردازش شناختی، عاطفی و فعال سازی) تأثیر مثبت دارد. همچنین، ابعاد درگیرسازی مصرف کننده با برند بر وفاداری به برند و هم آفرینی ارزش در پلتفرم روبیکا تأثیر مثبت دارد. هم آفرینی ارزش فرایندی است که در آن مصرف کننده و برند از نزدیک درگیر تولید ارزش می شوند؛ به طوری که برندها می توانند برای بهبود و توسعه محصولات جدید، از تجربه های مثبت و ایده های مصرف کنندگان و کاربران بهره برداری کنند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حکایت دارد از اینکه درگیرسازی کاربر، کلیدی برای ارتقای وفاداری به برند و هم آفرینی ارزش در پلتفرم رسانه ای روبیکاست. هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای، در راستای درگیرسازی کاربر با برند، راه حلی برای جلوگیری از کوچ کاربر از پلتفرم و ایجاد گفتمان رسانه ای ارائه می دهد. از آنجا که روبیکا پلتفرمی رسانه ای است، نتایج می تواند در دیگر پلتفرم های رسانه ای ایرانی نیز به کار برده شود.
۱۸.

طراحی مدل سیاست گذاری در سینمای ایران با هدف ارتقای جایگاه بین المللی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بین المللی شدن سیاست گذاری سیاست گذاری فرهنگی سینمای ایران نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۲۱۶
هدف: با توجه به اهمیت راهبردی سینما در جوامع معاصر و همچنین، توجه دولت ها و افکار عمومی به سینما به عنوان هنر، صنعت و رسانه، پژوهش حاضر درصدد طراحی مدل سیاست گذاری در سینمای ایران با هدف ارتقای جایگاه بین المللی آن است. روش: از لحاظ راهبرد، پژوهش حاضر کیفی، از نوع گرندد تئوری (نظریه داده بنیاد) است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 12نفر خبره سیاست گذاری فرهنگی و سینما و به کمک روش نمونه گیری هدفمند، گردآوری شد. برای احصای مفاهیم و مقوله های فرعی و اصلی، مطابق با مدل پارادایمی استراوس و کوربین، کدگذاری نظری انجام گرفت و داده ها تحلیل شدند. اعتبارسنجی به شیوه تشکیل گروه کانونی و پایایی سنجی از طریق قابلیت تکرارپذیری (ضریب پایایی) انجام شد. یافته ها: مدل سیاست گذاری در سینمای ایران، از 18 مقوله اصلی، 50 مقوله فرعی و 507 مفهوم به اشباع نظری رسید. بر اساس نتایج، شرایط علّی عبارت اند از: وجود مشکلات قانونی و حقوقی، وابستگی سینما به ساختار سیاسی و دولت، مشکلات مالی و سرمایه گذاری در سینما و عدم برخورداری از ساختار یکپارچه. شرایط زمینه ای عبارت اند از: مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری و حاکم بودن فضای بی اعتمادی بین ساختار سیاسی و فعالان سینما. شرایط مداخله ای: بی توجهی ساختار سیاسی به جهانی شدن، شرایط تحریمی کشور، عدم اعمال مدیریت دانش، بی توجهی به ظرفیت رسانه ها در بخش بین المللی و بی توجهی به بازاریابی و برندسازی. راهبردها بدین ترتیب مشخص شد: بازنگری، اصلاح و تدوین مسائل حقوقی و قانونی، حمایت بخش دولتی و عمومی، تلاش برای صنعتی کردن سینما و تعامل و هم افزایی داخلی و خارجی در حوزه سینما. پیامدها نیز عبارت اند از: تقویت دیپلماسی عمومی در جهان و ارتقای جایگاه سینمای ایران. نتیجه گیری: سینما می تواند به عنوان ابزار اثرگذار، دریچه جدیدی از ایران به روی جامعه بین المللی باز کند و علاوه بر حضور در بازار جهانی، به گسترش شناخت مخاطبان از فرهنگ ایران و در نتیجه خنثی شدن تبلیغ های منفی ایران در رسانه های خارجی کمک کند.
۱۹.

نقش هفت نظریۀ تأثیرگذار علوم اجتماعی و علوم سیاسی در فرآیند اقناع رسانه ای بین المللی گروه های تروریستی (مطالعۀ موردی: داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقناع رسانه ای رسانه های نوین پساداعشیزم هویت مقاومت ذهن بی خانمان کنترل ذهن شستشوی مغزی محرومیت نسبی ازخودبیگانگی حادواقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۲۳۵
مساله اصلی این پژوهش، خلاء نظری موجود در تحقیقات پیرامون روش جذب گروه های تروریستی است. داده ها از طریق روش های گردآوری اسناد و مدارک کتابخانه ای و با بهره گیری از هوشمندی منبع باز جمع آوری شده اند. ابتدا با روش «مطالعه موردی» و روش نمونه گیری «گلوله برفی» 124 نفر از اعضای اروپایی داعش مورد مطالعه قرار گرفته و برای هرکدام پروفایل جداگانه ساخته شد. سپس 7 نظریه مطرح علوم اجتماعی و علوم سیاسی «هویت مقاومت کاستلز، ذهن بی خانمان پیتر برگر، کنترل ذهن آدورنو و مارکوزه، شستشوی مغزی ادگار شاین، کاپلان و سادوک، محرومیت نسبی تد رابرت گر، از خودبیگانگی یا الیناسیون مارکس و حاد واقعیت ژان بودریار» با شاخص های «فنون اقناع رسانه ای»، «طریق جذب» و «دلیل جذب» اروپایی های جذب شده توسط این گروه تروریستی تطبیق داده شد. دلیل انتخاب این هفت نظریه «هویتی – رفتاری- رسانه ای» استخراج مستمر کدها و مشاهده روندی تکرارپذیر بود که در پروفایل این افراد مشاهده گردید. هر 7 نظریه با قوت و ضعف هایی تایید شدند. سه نظریه «هویت مقاومت»، «شستشوی مغزی» و «حادواقعیت» نظریه های اصلی این پژوهش تلقی می شوند که با درصد بالایی اثبات شده و می توانند چراغ راه پژوهش های بعدی باشند. دو نظریه «ذهن بی خانمان» و «کنترل ذهن» نیز تقریبا بیش از نیمی از موارد مطالعه را در بر گرفته اند و گاه «سیگنال ضعیف» و گاهی دیگر «هشدار زودهنگام» نسبت به جوامع مسلمانان و شهروندان درجه دو اروپایی محسوب می شوند.  از بین 14 فن اقناع 5 فن «تطمیع»، «برجسته سازی»، «همراهی با جماعت»، «اغراق» و «تداعی» بالاترین رتبه را در فرایند اقناع و جذب نیروی داعش به خود اختصاص داده اند. ترکیب برنده اول «همراهی با جماعت، تطمیع، برجسته سازی، اغراق» بوده است. ترکیب «تداعی، تطمیع، اغراق، برجسته سازی» درجایگاه دوم و ترکیب «همراهی با جماعت، تطمیع، اغراق، مقایسه، برجسته سازی» در جایگاه سوم می ایستند. بنا به یافته های این تحقیق، داعشی ها در استفاده از فنون اقناعی «تکرار»، «ترس»، «نمادها»، «ترین ها» و «طنز» موفق عمل نکرده اند. 
۲۰.

پیشایندهای جذب توجه کاربران در بستر اقتصاد توجه (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد توجه رسانه های فناوری محور شبکه های اجتماعی مدیریت توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹ تعداد دانلود : ۲۲۷
مخاطبان هرروز با دامنه وسیعی از اطلاعات مواجه می شوند و با افزایش نفوذ شبکه های اجتماعی نیز این روند همچنان مسیر رشد خود را دنبال می کند. آنچه به عنوان آفت موفقیت شبکه های اجتماعی شناخته می شود، انفجار اطلاعات است که موجب کمیابی توجه می شود. این مطالعه با هدف تحلیل نقش عوامل مؤثر بر جذب توجه کاربران در بستر اقتصاد توجه در قالب مطالعه ای موردی روی شبکه اجتماعی اینستاگرام با روش پیمایش در جامعه هدف دانشجویان با نمونه 384 نفر صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد پنج عامل شامل تناسب محتوا، زمان بندی مناسب در ارائه اطلاعات، اعتبار منبع اطلاعات، طرح بندی و گرافیک وب سایت می تواند سبب جلب توجه بیشتر کاربران (دانشجویان) در شبکه های اجتماعی (در این مطالعه اینستاگرام) شود. با عنایت به بحث اقتصاد توجه، می توان قدرت تغییرجهت دادن توجه مخاطبان را به دست آورد. به جای کلیک کردن روی ویدیوی بعدی «توصیه شده برای شما» در شبکه های اجتماعی مانند یوتیوب یا پیمایش پست های توصیه شده در اینستاگرام، می توان مخاطبان را در موقعیت هایی قرار داد که در آن با میل خود به محتوای مورد نظر توجه کنند؛ بنابراین مقاومت در برابر اقتصاد توجه دشوار است، اما اگر مخاطب به آنچه تماشا می کند، مرور می کند یا دوست دارد، توجه کند، آنگاه با مصرف کنندگان آگاه تر و باهوش تری مواجه خواهیم بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان