روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)
روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران دوره 20 پاییز 1393 شماره 3 (پیاپی 78) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اولویت های سلامت روان کشور و به سفارش شبکه تحقیقات سلامت روان کشور انجام شد. مهم ترین فایده اولویت بندی، سرمایه گذاری و بودجه بندی اثربخش در مورد معضلات سلامت روان است. با اولویت بندی دقیق، هزینه- اثربخشی مداخلات افزایش می یابد و از هدر رفتن منابع ملی جلوگیری می شود. روش: متخصصان از رشته های گوناگون مرتبط، برنامه ریزان و مسئولان، مدیران اجرایی و ارائه کنندگان خدمات در این امر مشارکت داشتند. در مرحله اول، از طریق مرور منابع و بارش فکری، فهرست جامعی از موضوعات بهداشت روان کشور تهیه و حیطه بندی شد. در مرحله دوم، شاخص های اولویت بندی موضوعات به تفکیک هر حیطه و ضریب تأثیر هر یک تعیین شد. در مرحله سوم، با استفاده از روش گروه اسمی، تعداد 50 موضوع به دست آمده غربال و 25 موضوع انتخاب شد. این 25 موضوع به زیرموضوع هایی تقسیم شد و سپس فرد یا افرادی که در آن موضوع صاحب نظر بودند، شواهد داخلی و در صورت نیاز، شواهد خارجی مربوط به شاخص های تعیین شده برای هر زیرموضوع را مرور و ارائه کردند. با استفاده از شواهد موجود، دوباره با استفاده از روش گروه اسمی، رتبه بندی موضوعات در هر حیطه و بر اساس شاخص های اولویت بندی انجام شد. یافته ها: در نهایت، 25 موضوع انتخاب شد. 10 موضوع اول منتخب به عنوان اولویت های ملی سلامت روان، عبارت بود از: سه موضوع از میان اختلالات روان پزشکی، شامل اعتیاد، افسردگی و خودکشی؛ دو موضوع از میان مشکلات و عوامل تعیین کننده سلامت روان، شامل خشونت خانگی و رفتارهای پرخاشگرانه، فشار روانی و بلایا؛ سه موضوع از میان سیاست ها و نظام ارائه خدمات سلامت روان و سوء مصرف مواد، شامل ادغام خدمات سلامت روان و اعتیاد در مراقبت های بهداشتی اولیه، خدمات بهداشت روان شهری و خدمات فوریتی روانپزشکی؛ و دو گروه از میان جمعیت های خاص، شامل کودکان و نوجوانان و زنان آسیب پذیر. نتیجه گیری: وجود سند اولویت های سلامت روان که مورد پذیرش افراد صاحب نفوذ این حیطه باشد، موجب حمایت و ارتقای هرچه بیشتر سیاست ها و برنامه-های سلامت روان کشور در جهت اولویت های تعیین شده می شود.
فراوانی و عوامل خطر مرتبط با کودک آزاری در مراجعان به مراکز بهداشتی- درمانی شهری بندرعباس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی فراوانی و عوامل خطر مرتبط با کودک آزاری در مراجعان به مراکز بهداشتی- درمانی شهری بندرعباس بود. روش: محل انجام طرح، مراکز بهداشتی- درمانی و پایگاه های شهری بندرعباس و وظایف کارکنان مراکز در این مرحله از طرح، شناسایی موارد کودک آزاری در مرکز بود. تمام کارکنان در کارگاه های آموزشی، جهت آشنایی با انواع کودک آزاری شرکت کردند. مراجعان در زمان ارجاع برای مراقبت های معمول، از نظر کودک آزاری نیز معاینه می شدند و اگر نشانه های مشکوکی از این پدیده دیده می شد، موارد در فرم های مربوط ثبت می شد. پژوهش حاضر، مرحله اول از طرحی بزرگ تر، با هدف بررسی ضرورت ادغام برنامه پیشگیری از کودک آزاری در خدمات بهداشتی اولیه، و شامل شناسایی موارد کودک آزاری در مراکز بهداشتی- درمانی و عوامل خطر مرتبط بود. یافته ها: 110 مورد مسامحه و 19 مورد آزار فیزیکی در میان کودکان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شناسایی شد. بیش فعالی و اضطراب از عوامل مرتبط کودک آزاری مربوط به کودکان، بی سوادی و افسردگی از عوامل مربوط به مادران، و بی سوادی، اعتیاد و بیکاری از عوامل مربوط به پدران بود. مسامحه با احتمال بیشتری در دختران، کودکان زیر دو سال و کودکان دارای پدران جوان رخ داده بود و آزار جسمی بیشتر در پسران و کودکان بالای چهار سال و کمتر در بین کودکان دارای مادران دارای تحصیلات دانشگاهی و پدران جوان دیده شد. نتیجه گیری: کودک آزاری ناشی از عوامل مختلف مرتبط با کودک و والدین است. شناسایی این عوامل خطر، در برنامه ریزی مداخله های مناسب برای کاهش کودک آزاری مفید است. مراکز بهداشتی- درمانی، به دلیل مراجعه ماهانه و منظم خانواده ها، محل مناسبی برای شناسایی موارد کودک آزاری هستند.
ابعاد دلبستگی، تنظیم هیجانی و شیوه های مقابله در دختران فراری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دختران فراری و غیرفراری در ابعاد دلبستگی، تنظیم هیجانی و شیوه های مقابله انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل 90 نفر (45 دختر فراری و 45 نفر گروه کنترل) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA)، مقیاس مشکل در تنظیم هیجانی (DERS) و مقیاس مقابله نوجوانان (ACS) پاسخ دادند. داده ها با آزمون t مستقل و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: دختران فراری در ابعاد دلبستگی و تنظیم هیجانی با گروه کنترل تفاوت معنی دار داشتند (01/0p<). همچنین در شیوه های مقابله، در خرده مقیاس های حل مسأله کارآمد و کنارآمدن نابارور میان دو گروه تفاوت معنی دار وجود داشت (01/0p<). نتیجه گیری: یافته ها بر اهمیت ابعاد دلبستگی، تنظیم هیجانی و شیوه های مقابله در پدیده فرار دختران از منزل تأکید دارد.
تأثیر شن بازی درمانی بر رشد شناخت اجتماعی کودکان آموزش پذیر دچار عقب ماندگی ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شن بازی درمانی بر رشد شناخت اجتماعی کودکان دچار عقب ماندگی ذهنی آموزش پذیر اجرا شد. روش: پژوهش آزمایشی حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای اندازه گیری متغیر وابسته، یعنی شناخت اجتماعی، از آزمون شناختی تشخیصی کی (KCDT) در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نمونه به صورت تصادفی انتخاب شد که دربرگیرنده 16 نفر در گروه آزمایش (8 دختر و 8 پسر) و 16 نفر در گروه کنترل (8 دختر و 8 پسر) بود. سپس روش شن بازی درمانی به مدت 12 جلسه روی گروه آزمایش اجرا و در پایان پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شد. یافته ها: میانگین نمره شناخت اجتماعی در گروه آزمایش 07/1 و در گروه کنترل 06/0 افزایش داشت. میان میانگین نمره پس آزمون آزمودنی های گروه های آزمایش و کنترل در آزمون شناخت اجتماعی تفاوت وجود داشت (001/0p<). نتیجه گیری: شن بازی درمانی می تواند شناخت اجتماعی کودکان آموزش پذیر دچار عقب ماندگی ذهنی را افزایش دهد.
نقش عوامل شناختی، رفتاری، هیجانی و فراشناختی در پیش بینی افکار تکرارشونده منفی: یک رویکرد فراتشخیصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی بی نظمی هیجانی، باورهای فراشناختی، عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب تجربه گرایانه در افکار تکرارشونده منفی بود. روش: در پژوهش همبستگی حاضر 510 دانشجوی دانشگاه تهران به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه افکار تکرارشونده منفی (RNTQ)، مقیاس مشکل در تنظیم هیجانی (DERS)، پرسشنامه فراشناختی (MCQ)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) و پرسشنامه اجتناب تجربه گرایانه چندبعدی (MEAQ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: تمام متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با افکار تکرارشونده رابطه داشتند (001/0p<). تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد مدل پیش بینی افکار تکرارشونده منفی به ترتیب شامل بی نظمی هیجانی، اجتناب تجربه گرایانه، باورهای فراشناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی بود. این متغیرها به طور کلی قادر به پیش بینی حدود 78 درصد واریانس افکار تکرارشونده منفی بودند. نتیجه گیری: افکار تکرارشونده منفی یک سازه فراتشخیصی چندبعدی است که سازوکارهای شناختی، رفتاری، هیجانی و فراشناختی دارد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ارزیابی اختلال بیش فعالی/ کم توجهی بزرگسالی کانرز (نسخه غربالگری- خودگزارشی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس ارزیابی اختلال بیش فعالی / کم توجهی بزرگسالی کانرز (نسخه غربالگری- خودگزارشی) بود. روش: نسخه فارسی این مقیاس به روش ترجمه و ترجمه وارون تنظیم شد و پس از حصول اطمینان از صحت ترجمه، روایی ظاهری و محتوایی مقیاس ترجمه شده توسط چهار نفر از روانپزشکان کودک و نوجوان تأیید شد. سپس 100 نفر از والدین کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی / کم توجهی (ADHD) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مصاحبه بالینی با این افراد توسط یک روانپزشک کودک و نوجوان انجام شد. نتایج مصاحبه برای تشخیص ابتلا یا عدم ابتلا به ADHD بزرگسالی، بر اساس معیارهای یوتا، با نتایج نسخه فارسی مقیاس ارزیابی اختلال بیش فعالی/ کم توجهی بزرگسالی کانرز مقایسه و روایی معیار محاسبه شد. برای ارزیابی پایایی بازآزمایی، 30 نفر از این افراد، سه هفته بعد این مقیاس را دوباره تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شد. یافته ها: میانگین سنی (±انحراف معیار) جمعیت مورد مطالعه 5±36 سال بود که 67 درصد آنها زن بودند. در سنجش بازآزمایی، ضرایب همبستگی درون خوشه (ICC) برای تمام خرده مقیاس های این مقیاس بالاتر از 7/0 بود. ضریب آلفای کرونباخ نیز برای تمام خرده مقیاس ها بالاتر از 8/0 بود. ماتریس همبستگی پیرسون خرده مقیاس ها معنی دار بود (01/0p<). همین طور ماتریس همبستگی گویه ها با یکدیگر مناسب بود. بر اساس مصاحبه بالینی روانپزشکان، 27 نفر از والدین تشخیص ADHD بزرگسالی گرفتند. در ارزیابی روایی معیار، حساسیت و ویژگی نقطه برش(نمره T) 65، به ترتیب، 59 و 92 درصد بود و با تغییر نقطه برش از 65 به 55، به ترتیب 89 و 68 درصد به دست آمد. نتیجه گیری: با تغییر نقطه برش از 65 به 55، مقیاس ارزیابی اختلال بیش فعالی / کم توجهی بزرگسالی کانرز (فرم غربالگری- خودگزارشی) روایی و پایایی نسبتاً مناسبی در جامعه ایرانی دارد، اما ویژگی تشخیصی آن مطلوب نیست.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف مطالعه حاضر تعیین پایایی و روایی نسخه فارسی فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی زنان ( SSEI-W-SF ) بود. روش : 510 زن متأهل، با روش نمونه گیری در دسترس، از اماکن عمومی شهر مشهد انتخاب و با استفاده از نسخه فارسی فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی زنان ( SSEI-W-SF )، فرم 21 سؤالی مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 )، پرسشنامه تجدیدنظرشده احساس گناه جنسی موشر ( RMGI )، پرسشنامه تجدیدنظرشده عزت نفس کوپرسمیت ( RCSEI )، و شاخص عملکرد جنسی زنان ( FSFI ) بررسی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی با روش مؤلفه های اصلی و محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها : ضریب همسانی درونی گویه ها در کل نمونه ٨٨/٠ بود. ضرایب همبستگی بین هر یک از گویه های مقیاس با نمره کل مقیاس بین ٥٤/٠ تا ۷۲/٠ (در تمام موارد: 001/0> p ) بودند. در تحلیل عاملی اکتشافی، پنج عامل تجربه و مهارت، کنترل، جذابیت، قضاوت اخلاقی و انطباق به دست آمد که جمعاً 37/50 درصد واریانس را تبیین می کردند. ضریب پایایی بازآزمایی برای کل مقیاس 91/0 و برای پنج خرده مقیاس آن در دامنه 82/0 تا 94/0 بود. همچنین بین SSEI-W-SF و مقیاس عزت نفس کوپرسمیت (۳١/٠= r ، 05/0 p< ) و شاخص عملکرد جنسی زنان (۳١/٠= r ، 05/0 p< ) رابطه معنادار مثبتی دیده شد که نشانگر روایی همگرای این مقیاس است. روایی واگرای این شاخص نیز با خرده مقیاس افسردگی مقیاس DASS-21 تأیید شد (29/0-= r ، 05/0 p< ). نتیجه گیری : با توجه به پایایی و روایی مناسب SSEI-W-SF ، می توان از آن برای فعالیت های بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی فرم کوتاه مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد خواب در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه کنونی بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه کوتاه مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد خواب در دانشجویان بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- مقطعی است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و محل اجرای پژوهش، دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. 400 دانشجو (234 زن؛ 166 مرد؛ با میانگین سنی 06/4±18/22) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای ارزیابی، مقیاس افسردگی- اضطراب- استرس (21-DASS)، مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد خواب (10-DBAS) و شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بود. جهت تعیین پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ و آزمون- بازآزمون استفاده شد. اعتبار سازه مقیاس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شد. یافته ها: یافته های آماری نشان داد که DBAS-10 از همسانی درونی (آلفای کرونباخ= 84/0) و پایایی آزمون- بازآزمون (83/0r=) قابل قبولی برخوردار است. نمرات کلی DBAS-10 همبستگی معناداری با PSQI (45/0r=) و خرده مقیاس های افسردگی (25/0r=)، اضطراب (35/0r=) و استرسِ (25/0r=) DASS-21داشت. تحلیل عاملی، دو زیر مقیاس معنادار را برای DBAS-10 شناسایی کرد. نتیجه گیری: DBAS-10 از پایایی و اعتبار مطلوبی در جمعیت دانشجویی برخوردار است.
بیمارستان روانپزشکی رازی در گذر تاریخ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان در ایجاد و اداره بیمارستان ها پیشرو ملت های متمدن بوده اند و در واقع بیمارستان در عالم اسلام و جهان پیشرفته از طریق ایران شناخته شده است. در نمونه هایی از این مراکز که عناوین «بیمارستان»، «دیوانه ستان»، «مارستان»، «دارالمجانین» و «تیمارستان» به خود گرفته بودند، بیماران روانی نگهداری می شدند و تحت درمان قرار می گرفتند. اسناد و شواهد تاریخی بیانگر برخورداری حداقلی این مراکز از امکانات در مقایسه با سایر مؤسسات درمانی است. در دوره معاصر، وقوع اتفاقات تلخ و ناگوار گوناگون در گوشه و کنار شهر تهران توسط بیماران روانی، منجر به تأسیس اولین بیمارستان روانپزشکی با نام «دارالمجانین» در باغ اکبرآباد واقع در خیابان سینا گردید. بدین ترتیب بیماران پس از جمع آوری از سطح شهر، در اطاقک های بسیار کوچک و در وضعیتی نامساعد نگهداری می شدند. به دنبال تأسیس دانشکده پزشکی و ایجاد کرسی بیماری های روانی در سال ۱۳۱۹ در دانشگاه تهران، کار آموزش دانشجویان نیز در این مؤسسه صورت می گرفت. شهرداری در سال ۱۳۲۴ باغ روزبه (محل کنونی بیمارستان روزبه) را نیز جهت توسعه دارالمجانین به مکانی برای نگهداری بیماران روانی اختصاص داد و این دو مکان یعنی باغ اکبرآباد و باغ روزبه تا سال ۱۳۳۸ یعنی زمان انتقال آنها به امین آباد، به فعالیت خود ادامه دادند. پس از انتقال به امین آباد، اقدامات زیادی در جهت توسعه بیمارستان و ارائه خدمات نوین روانپزشکی از جمله توان بخشی بیماران روانی صورت پذیرفت. در سال ۱۳۴۰ در جهت ایجاد تغییر نگرش مردم به بیماری های روانی، نام دارالمجانین و تیمارستان به «بیمارستان روانپزشکی رازی» تغییر یافت. تا زمان تأسیس وزارت بهداری و بهزیستی در سال ۱۳۵۵، این مرکز به صورت پیوسته به جز چند ماه زیرمجموعه اداره شهربانی یا شهرداری بوده است. از سال ۱۳۷۳ پس از تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی، این بیمارستان به عنوان زیرمجموعه دانشگاه به بسط و گسترش خدمات متنوع درمانی و توان بخشی پرداخت و از سال ۱۳۷۶ با استقرار گروه روانپزشکی دانشگاه در بیمارستان، فعالیت های آموزشی، درمانی و پژوهشی در حوزه روانپزشکی به شکل جدیدی ارائه می گردد.