روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)
روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران دوره 25 تابستان 1398 شماره 2 (پیاپی 97) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اهداف سلامت روانی شامل خوب بودن ذهنی، ادراک خودکارآمدی، استقلال و خود مختاری، کفایت و شایستگی، وابستگی بین نسلی و خودشکوفایی توانمندی های بالقوه فکری و هیجانی است. شیوع اختلالات روانی به طور میانگین در کشور ما ۶/۲۳ درصد است و در جامعه کار و تولید بر اساس آخرین پیمایش کشوری در حدود ۳۳ درصد بوده است و کاهش این میزان از اختلالات روانی نیازمند برنامه ملی است. مواد و روش ها این مطالعه ترکیبی (با غلبه روش کیفی) است. درمجموع برای گردآوری اطلاعات از سه روش مرور اسناد و منابع، مصاحبه و بحث گروهی استفاده شده است و نتایج در سه بخش وضعیت موجود، جهت گیری آینده و الزامات استقرار جمع بندی شده است. یافته ها تحلیل اطلاعات این مطالعه نشان می دهد برنامه های سلامت روان محیط کار، خودجوش و داوطلبانه بوده است، منطبق با یک سیاست ملی نبوده است، پراکنده و جزیره ای انجام شده است و سنجش قبل و بعد مداخلات انجام نشده است. رویکردهای ارتقای سلامت روانی و اجتماعی پیشنهاد شده در این مطالعه عبارت است از: مداخلات ترویجی (از جمله آموزش سبک زندگی سالم)، تحکیمی (از جمله رتبه بندی کارفرمایان از نظر میزان رعایت الزامات محیط کار برای بهبود وضعیت روانی و اجتماعی، پوشش بیمه سلامت و غیره) و تسهیلی (مانند توسعه خدمات مشاوره تلفنی، ایجاد مراکز همیار کارکنان در محیط های کاری). نتیجه گیری لازم است رویکردهای پیشنهادی در این مطالعه در قالب سیاست ملی ارتقای سلامت روانی و اجتماعی به تصویب شورای هماهنگی خدمات بهداشتی بیمه شدگان برسد و اجرای آن به شکل پلکانی در کل کشور یا شروع آزمایشی آن از یک استان پیگیری شود.
تأثیر برنامه توانبخشی ورزشی تداومی و تناوبی هوازی بر افسردگی و اضطراب بیماران قلبی بعد از جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف از انجام این پژوهش مقایسه تأثیر دو شیوه برنامه توان بخشی ورزشی بر اضطراب و افسردگی بیماران قلبی پس از جراحی بای پس عروق کرونر بود. مواد و روش ها روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری نیز بیماران قلبی بعد از عمل بای پس عروق کرونری بودند که در ۳ ماهه نخست سال ۱۳۸۸ به مرکز قلب تهران برای عمل مراجعه کرده بودند. بدین منظور ۲۰ بیمار با روش نمونه گیری دردسترس (داوطلبانه) انتخاب شدند و در دو گروه ورزشی تمرین تداومی هوازی (۰۱n=) و تمرین تناوبی هوازی (۰۱n=) قرار گرفتند و به مدت ۸ هفته و هر هفته سه مرتبه در این پژوهش شرکت کردند. اضطراب و افسردگی آزمودنی ها در دو مرحله قبل و بعد از انجام برنامه و با استفاده از نسخه فارسی پرسش نامه کاستلو و کمری با روایی و پایایی قابل قبول اندازه گیری شد. آزمون آماری استفاده شده، آزمون تی مستقل و زوجی بود. نرم افزار آماری استفاده شده نسخه ۱۶ نرم افزار SPSS بود. یافته ها یافته ها نشان دهنده تأثیر معنی دار کاهنده هر دو برنامه ورزشی تداومی (قبل ۴۸/۵±۱۶/۸۹ در مقایسه با بعد ۷۸/۴± ۳۰/۸۲ ، ۰۰۸/۰=P) و تناوبی هوازی (قبل ۰۱/۵۷۰±/۸۳ در مقایسه با بعد ۸۰/۳±۳۰/۷۷، ۰۲۲/۰ =P) بر اضطراب و افسردگی بیماران بعد از عمل جراحی بای پس عروق کرونری بود و بین دو گروه تمرین ورزشی تفاوت معناداری در بهبود اضطراب و افسردگی دیده نشد (۳۸۱/۰ P=). نتیجه گیری درمجموع می توان گفت که هر دو شیوه برنامه ورزشی هوازی تداومی و تناوبی بر کاهش اضطراب و افسردگی بیماران بعد از عمل جراحی بای پس عروق کرونری تأثیر مثبتی دارد، ولی شواهدی وجود ندارد که نشان دهد بین نوع (تداومی، تناوبی، مقاومتی، ایروبیک و غیره) و شدت (کم، متوسط و شدید) و تأثیرات آن بر جنبه های روحی و روانی تفاوتی وجود داشته باشد. از این رو هر دو نوع برنامه برای مراکز بالینی و توان بخشی روان شناختی پیشنهاد می شود.
مقایسه تاب آوری و خودکارآمدی معلولین ضایعه نخاعی ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری و خودکارآمدی بوده است بین معلولین غیرورزشکار و معلولینی که به صورت حرفه ای ورزش می کنند. مواد و روش ها روش پژوهش از نوع علّی مقایسه ای بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل معلولین ضایعه نخاعی ورزشکار از آکادمی پارالمپیک ایران و معلولین غیرورزشکار از انجمن حمایت از معلولین ضایعه نخاعی ایران (هرکدام ۳۲ نفر) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسش نامه خودکارآمدی شرر جمع آوری شدند. یافته ها یافته های این پژوهش نشان می دهد معلولین ورزشکار نسبت به غیرورزشکار نمره کل تاب آوری بیشتری دارند (۰۰۶/۰=P). ولی با درنظرگرفتن نمره ۵۰ به عنوان آستانه تاب آوری مناسب، اختلافی بین تاب آوری مناسب در دو گروه معلول ورزشکار و غیرورزشکار به دست نیامد.همچنین نمره کل خودکارآمدی با میانه ۶۵، در معلولین ورزشکار از غیر ورزشکار بیشتر به دست آمد (۰۰۱/۰=P). نتیجه گیری یافته های این پژوهش نشان داد رابطه معنادار بین تاب آوری و خودکارآمدی با ورزش وجود دارد. درنتیجه می توان ورزش را به عنوان راهی برای ارتقای تاب آوری و خودکارآمدی در افراد با ضایعه نخاعی پیشنهاد کرد.
بررسی علل مرگ ومیر معتادان تحت درمان در مراکز اقامتی درمان اعتیاد تحت نظارت سازمان بهزیستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف فعالیت های مراکز اقامتی درمان اعتیاد در ایران موفقیت هایی در درمان افراد وابسته به مواد دربر داشته است. اما گزارش های مبنی بر شیوع زیاد مرگ ومیر معتادان تحت درمان در مراکز اقامتی، جای تأمل و بررسی دارد. این مطالعه با هدف بررسی علل مرگ ومیر معتادان تحت درمان در مراکز درمانی اقامتی در ایران انجام شد. مواد و روش ها این مطالعه، توصیفی است و جامعه مطالعه شده شامل تمام مرگ ومیر های اتفاق افتاده از ابتدای سال ۱۳۹۰ تا ابتدای سال ۱۳۹۵ در تمام مراکز اقامتی میان مدت و بلند مدت است. جمع آوری اطلاعات از طریق دو پرسش نامه صورت گرفت، اولین پرسش نامه اطلاعات مراکز و دومین پرسش نامه اطلاعات مرگ ومیر را بررسی می کرد. مراکز بر اساس اطلاعات ثانویه موجود در پرونده ها پرسش نامه ها را کامل کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته ها درمجموع در ۵ سال مطالعه شده، ۱۰۷ نفر در مراکز اقامتی فوت کردند. نسبت مرگ ومیر در میان مراجعان موضوع ماده ۱۶ که به مراکز موضوع ماده ۱۵ ارجاع داده شده بودند، (۴۷ در ۱۰۰ هزار نفر) بیشتر از نسبت مرگ ومیر در میان کل پذیرفته شدگان در مراکز اقامتی (۲۱ در ۱۰۰ هزار نفر) بوده است . میانگین زمانی ای که این افراد قبل از فوت در مراکز اقامت داشتند، ۱۱ روز بوده است. مهم ترین علل مرگ ومیر معتادان تحت درمان، بیماری های قلبی عروقی و بیش مصرفی مواد گزارش شده است. نتیجه گیری هرچند میزان زیاد کم گزارشی تعمیم نتایج را به کل کشور ناممکن می کند، اما نتایج این مطالعه نشان می دهد تعداد کل مرگ ومیرها در مراکز اقامتی درمان اعتیاد در طول سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۴ افزایش یافته است و این آمار در میان مراجعان موضوع ماده ۱۶ بیشتر است. بیشتر این مرگ ومیرها با اقدامات بهنگام و مؤثر قابل پیشگیری هستند.
پیش بینی گرایش به خودکشی بر مبنای جنسیت، وضعیت تأهل، راهبردهای مقابله ای، جهت گیری مذهبی و میزان افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش جنسیت، وضعیت تأهل، راهبردهای مقابله ای، جهت گیری مذهبی و میزان افسردگی در پیش بینی خطر خودکشی است. مواد و روش ها پژوهش از نوع همبستگی و بر حسب نوع استفاده از نتایج، کاربردی است. نمونه مطالعه شده شامل ۲۶۰ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی ۱۳۹۱- ۱۳۹۰ است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با پرسش نامه های راهبردهای مقابله ای کارور و شیرر (شکل کوتاه)، جهت گیری مذهبی آلپورت (شکل کوتاه)، افسردگی بک-۲ و مقیاس انگاره پردازی خودکشی بک اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون به شیوه ورود و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها ضرایب رگرسیون حاکی از آن است که جنسیت مذکر (۸۳/۰=B)، سبک مقابله ناکارآمد (۹۱/۵=B)، مشخصاً راهبردهای مقابله ای انکار (۰۴/۱=B)، خود سرزنش گری (۸۱/۰=B) و نداشتن درگیری رفتاری (۴۹/۰=B) می توانند به طور مثبت و معناداری خطر خودکشی را پیش بینی کنند، این در حالی است که راهبرد مقابله ای پذیرش (۴۸/۰-=B) این خطر را به طور منفی و معناداری پیش بینی می کند. نتایج نشان می دهد متغیرهای مذکور در قوی ترین معادله پیش بین، ۷۸ درصد واریانس خطر خودکشی را می کنند. نتیجه گیری از آنجایی که سبک مقابله ای ناکارآمد کلیدی ترین مؤلفه در پیش بینی خطر خودکشی است، شایسته است روان شناسان در مواجهه با مراجعینی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، توجه بیشتری به آموزش شیوه های مقابله داشته باشند.
اعتباریابی مدل یکپارچه انگیزشی ارادی خودکشی در بین دانشجویان: مدل ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف از این پژوهش، بررسی اعتباریابی مدل یکپارچه انگیزشی ارادی خودکشی در بین دانشجویان ایرانی بوده است. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان استان اردبیل بودند و ۵۲۰ نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس اقدام به خودکشی، پرسش نامه رفتارهای خودکشی (تجدید نظر شده)، پرسش نامه اجرای نقشه، مقیاس کوتاه شکست و به دام افتادگی، پرسش نامه نیازهای بین فردی، پرسش نامه تکانشگری، پرسش نامه مواجهه با رفتار خودکشی، ظرفیت اکتساب شده خودادراکی برای خودکشی و خودجرحی غیرخودکشی گرایانه بود. یافته ها یافته ها نشان داد این مدل، برازش مناسبی در جمعیت دانشجویی در فرهنگ مربوطه دارد. شکست و به دام افتادگی (۳۶/۰r=) مهم ترین نقش را در تشکیل افکار خودکشی دارد و نیازهای بین فردی (۲۴/۰ r=) تنها می تواند بخش کوچکی از تشکیل افکار خودکشی را به تنهایی تبیین کند. اجرای نقشه (۱۶/۰ r=)، ظرفیت اکتساب شده برای خودکشی (۱۴/۰ r=) و افکار خودکشی (۲۴/۰ r=) مهم ترین میانجی هایی هستند که در این مدل، توانایی تبیین اقدام به خودکشی را دارند (۰۰۱/۰>P). نتیجه گیری از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که مدل یکپارچه انگیزشی ارادی خودکشی می تواند به خوبی خودکشی را تبیین کند.
طراحی و ارزشیابی بسته آموزشی مهارت های معنوی برای دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف این طرح با هدف تدوین سرفصل و بسته آموزش مهارت های معنوی برای دانشجویان انجام شده است تا بتوان آن را در دوره های آموزش مهارت های زندگی برای ارتقای سلامت در بُعد معنوی تلفیق کرد و مربیان و گروه روان شناسان و مشاوران آن را به دانشجویان آموزش دهند. مواد و روش ها در ابتدای طرح به روش تدوین کاریکولوم و محتوای آموزشی با مروری بر منابع و پژوهش های مربوط به مهارت های زندگی، معنویت در سلامت و منابع دینی و اسلامی، ابعاد معنوی انسان، رویکردهای کل نگر و نظام مند به انسان، همچنین مشاوره و روان درمانی با رویکرد معنوی دینی شروع و به صورت کتابخانه ای و وسیع بررسی شد. سپس فهرستی از اهداف و سرفصل های آموزشی مهارت های معنوی تنظیم شد. به منظور نیاز سنجی آموزشی و تأیید اعتبار اهداف و اولویت بندی موضوعات آموزشی این یافته ها در جلسات متخصصان از حوزه مشاوره و روان شناسی بالینی و کارشناسان حوزه دانشجویی به بحث گروهی و نظرسنجی گذاشته شد و سرفصل، محتوای آموزشی و بسته آموزشی در چند کارگاه آموزشی کشوری با مشاوران مراکز مشاوره و دانشجویان ارزشیابی نهایی و تأیید شد. یافته ها ۸ مهارت معنوی مورد تایید و معتبر در این مطالعه به دست آمد که از آنها سرفصل ها و بسته آموزشی بر اساس نیاز و نظرسنجی از دست اندرکاران مراکز مشاوره دانشجویی کشور تهیه و مقبولیت و پذیرش عمومی این متون تایید گردید. نتیجه گیری این مطالعه نشان داد با وجود تردید موجود در معنوی یا دینی بودن متون مهارتهای زندگی اولین الگوی آموزشی در حوزه مهارتهای معنوی، در تلفیق با الگوهای آموزش مهارتهای زندگی برای توسعه سلامت معنوی و مطالعه بیشتر در ارتقای آن به جامعه دانشجویی ارایه گردید.
تبیین فرایند رشد پس از سانحه: ترکیب مضمون مطالعات کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف هدف از مطالعه حاضر استفاده از روش ترکیب مضمون برای مرور پژوهش های کیفی به منظور پاسخ به این سؤال اساسی بود که فرایند رشد پس از سانحه چگونه است. مواد و روش ها این پژوهش، کیفی و از نوع تر کیب مضمون است. در این مطالعه از ۵۰ مقاله کیفی فارسی و انگلیسی در محدوده زمانی ۱۰ساله، ۱۸ مورد کاملاً مرتبط، به روش مرور سیستماتیک به پژوهش راه یافتند. فرایند تحلیل استقرایی ترکیب مضمون بر اساس روش توماس و هاردن در سه مرحله کدگذاری آزاد یافته های مطالعات اولیه، سازماندهی کدهای آزاد به مضامین توصیفی و درنهایت ایجاد مفاهیم تحلیلی انجام شد. یافته ها درمجموع پس از تحلیل نتایج پژوهش ها، سه مضمون اصلی و هفت مقوله به دست آمدند. اولین مضمون تحت عنوان واکنش به سانحه با مقوله هیجانات اولیه، دومین مضمون شروع رشد پس از سانحه با مقولات زمان و درک واقعیت و سومین مضمون تحت عنوان ظهور رشد پس از سانحه با چهار مقوله تحول فردی، اجتماعی، روانشناختی و معنوی دسته بندی شدند. نتیجه گیری با توجه به یافته ها می توان چنین استنباط کرد که افرادی که با حوادث آسیب زا روبه رو می شوند در ابتدا هیجانات گوناگون را نشان می دهند و پس از گذشت زمان و پردازش آنچه رخ داده است، تحولاتی را در ابعاد گوناگون زندگی خود تجربه می کنند.