فیروزه درخشان پور

فیروزه درخشان پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

ارتباط سلامت روانی مادران با سبک فرزندپروری در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سلامت روان اختلال بیش فعالی و نقص توجه سبک فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۲۳۲۰ تعداد دانلود : ۸۵۶
مقدمه: اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) شایع ترین اختلال روان پزشکی در کودکان است و خانواده، نقش بسیار مهم در مدیریت رفتار کودکان دارد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی وضعیت سلامت روانی والدین با سبک فرزندپروری در کودکان مبتلا به این اختلال می باشد. روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی در سال 93-1392 شامل مادران کودکان ADHD مراجعه کننده به درمانگاه روان پزشکی بیمارستان های طالقانی و 5 آذر گرگان می باشند. گروه آزمون شامل 64 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شده بر اساس نمونه گیری تصادفی و گروه شاهد نیز شامل 64 کودک دبستانی شهر گرگان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پس از ارایه ی توضیحات به مادران، پرسش نامه های مشخصات جمعیت شناختی، فرزندپروری بوری و سلامت عمومی (GHQ) تکمیل گردیدند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 16، آمار توصیفی و تحلیلی و آزمون مجذور خی تحلیل گردیدند. یافته ها: در هر گروه 47 نفر پسر و 17 نفر دختر با میانگین سنی گروه ADHD (84/1+42/8 سال) و گروه شاهد (10/1+84/8) سال بودند. نمرات مادران دو گروه در خرده مقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و افسردگی و نمره ی کل پرسش نامه ی GHQ، اختلاف معنی داری داشتند (به ترتیب 01/0=P، 001/0=P و 01/0=P) و مادران کودکان ADHD مضطرب تر، افسرده تر و از سلامت جسمانی پایین تری برخوردار بودند. میانگین سبک فرزندپروری مقتدرانه نیز در مادران دو گروه، اختلاف معنی داری نشان داد (002/0=P). سن مادران در گروه ADHD به طور معنی داری بالاتر ولی تحصیلات ایشان، پایین تر از گروه شاهد بود (به ترتیب 01/0=P، 001/0=P). نتیجه گیری: به نظر می رسد از برایند 4 عامل اختلال بیش فعالی و نقص توجه، تحصیلات مادر، سلامت روان مادر و سن مادر بر به کارگیری سبک فرزندپروری مقتدرانه، عامل اختلال بیش فعالی و نقص توجه، نسبت به سلامت روان مادر تاثیر بیشتری دارد.
۲.

فراوانی و عوامل خطر مرتبط با کودک آزاری در مراجعان به مراکز بهداشتی- درمانی شهری بندرعباس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کودک آزاری پیشگیری اولیه مسامحه مراکز بهداشتی عوامل خطر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۳۹۷
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی فراوانی و عوامل خطر مرتبط با کودک آزاری در مراجعان به مراکز بهداشتی- درمانی شهری بندرعباس بود. روش: محل انجام طرح، مراکز بهداشتی- درمانی و پایگاه های شهری بندرعباس و وظایف کارکنان مراکز در این مرحله از طرح، شناسایی موارد کودک آزاری در مرکز بود. تمام کارکنان در کارگاه های آموزشی، جهت آشنایی با انواع کودک آزاری شرکت کردند. مراجعان در زمان ارجاع برای مراقبت های معمول، از نظر کودک آزاری نیز معاینه می شدند و اگر نشانه های مشکوکی از این پدیده دیده می شد، موارد در فرم های مربوط ثبت می شد. پژوهش حاضر، مرحله اول از طرحی بزرگ تر، با هدف بررسی ضرورت ادغام برنامه پیشگیری از کودک آزاری در خدمات بهداشتی اولیه، و شامل شناسایی موارد کودک آزاری در مراکز بهداشتی- درمانی و عوامل خطر مرتبط بود. یافته ها: 110 مورد مسامحه و 19 مورد آزار فیزیکی در میان کودکان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شناسایی شد. بیش فعالی و اضطراب از عوامل مرتبط کودک آزاری مربوط به کودکان، بی سوادی و افسردگی از عوامل مربوط به مادران، و بی سوادی، اعتیاد و بیکاری از عوامل مربوط به پدران بود. مسامحه با احتمال بیشتری در دختران، کودکان زیر دو سال و کودکان دارای پدران جوان رخ داده بود و آزار جسمی بیشتر در پسران و کودکان بالای چهار سال و کمتر در بین کودکان دارای مادران دارای تحصیلات دانشگاهی و پدران جوان دیده شد. نتیجه گیری: کودک آزاری ناشی از عوامل مختلف مرتبط با کودک و والدین است. شناسایی این عوامل خطر، در برنامه ریزی مداخله های مناسب برای کاهش کودک آزاری مفید است. مراکز بهداشتی- درمانی، به دلیل مراجعه ماهانه و منظم خانواده ها، محل مناسبی برای شناسایی موارد کودک آزاری هستند.
۳.

عوامل خطر کودک آزاری: مطالعه ای در واحد حمایت های روانی و اجتماعی کودک و خانواده در بیمارستان کودکان شهر بندرعباس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کودک آزاری سلامت روانی عوامل خطر مسامحه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۷
مقدمه: کودک آزاری و مسامحه از جمله پدیده هایی هستند که آسیب های جبران ناپذیری را بر سلامت جسمی و روانی کودکان تحمیل می کنند. این مطالعه، به بررسی تعدادی از عوامل جمعیت شناختی و عوامل خطر در کودک و والدین و هم چنین رابطه ی آن ها با سوءرفتار با کودک پرداخته است. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی تمام مردان دارای سوءمصرف مواد بودند که در آذر 1390 به مراکز ترک اعتیاد در شهر اردبیل مراجعه می کردند. نمونه ای به حجم 100 نفر (80 نفر معتاد به تریاک، 20 نفرمعتاد به هروئین) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. آزمودنی ها، پرسش نامه های ناگویی خلقی تورنتو و هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. سپس داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون هم زمان و گام به گام، تحلیل شدند. یافته ها: دختران (01/0P<)، کودکان زیر 4 سال (01/0P<)، فرزندان دوم و سوم (01/0P<)، کودکان سالم (01/0P<)، فرزندان مادران خانه دار (05/0P<)، کودکان والدین کم سواد (001/0P<)، فرزندان پدران جوان (01/0P<)، فرزندان خانواده های کم درآمد (001/0P<) و سوءمصرف کنندگان مواد (001/0P<) بیشتر مورد غفلت قرار گرفتند. در حالی که پسران (05/0P<)، کودکان بالای 4 سال (05/0P<)، فرزندان مادران شاغل (01/0P<) و فرزندان خانواده های با درآمد متوسط (05/0P<) بیشتر در خطر کودک آزاری عاطفی و جسمانی بودند. نتیجه گیری: دست یابی به یافته هایی که مشخص می کند عوامل خطر متفاوت، انواع متفاوتی از سوء رفتار با کودک را در پی دارند، باعث ارتقاء اثربخشی و کارآیی مداخلات و برنامه های پیشگیرانه از سوء رفتار با کودکان می گردد.
۴.

تأثیر مداخله های درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان آزاردیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: توپیرامات کنترل وزن شیدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۱ تعداد دانلود : ۳۸۷
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مداخله های درمانی بر مشکلات روانپزشکی کودکان آزاردیده بود. روش : در پژوهش نیمه مداخله ای حاضر 73 کودک (43 پسر و 30 دختر) که به علل روانپزشکی به درمانگاه روانپزشکی کودک و نوجوان و یا به علل جسمی به اورژانس، درمانگاه و بخش کودکان بیمارستان امام حسین (ع) ارجاع شده بودند، بررسی شدند و مداخله ها و درمان های غیردارویی (بازی درمانی، رفتاردرمانی، شناخت درمانی، آموزش مهارت های زندگی، کاردرمانی، اقدامات مددکاری و مشاوره با مدرسه، آموزش مدیریت خشم و فرزندپروری)، بسته به نیاز کودک و خانواده انجام شد. آموزش مهارت فرزندپروری در هشت جلسه گروهی 90 دقیقه ای، به صورت هفتگی، بر پایه تربیت سازنده، برگزار شد؛ اما دو جلسه از هشت جلسه، به توضیح در مورد کودک آزاری و تنبیه فیزیکی و آثار منفی آن بر کودک و روش های کنترل خشم اختصاص یافت. پرسش نامه کودک آزاری توسط روانشناس، با اخذ اطلاعات از پدر و مادر و مشاهده کودک پیش از انجام مداخله درمانی تکمیل شد. سیاهه رفتاری کودک ( CBCL ) نیز پیش از مداخله و در ماه های سوم و ششم پس از مداخله توسط پدر و مادر تکمیل شد. مدت مداخله درمانی برای هر فرد سه ماه بود. در نهایت، در 40 مورد مداخله به پایان رسید. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها : یافته ها نشان دهنده بهبود قابل توجه آزمودنی ها در خرده مقیاس های مشکل توجه، مشکلات اضطرابی/افسردگی، مشکلات اجتماعی، رفتار بزهکارانه، پرخاشگری، درونی سازی، برونی سازی و مشکلات کلی، در نتیجه مداخله های درمانی بود (در تمام موارد 001/0> p ). نتیجه گیری : شناسایی و انجام مداخله های به موقع و مستمر برای کاهش پیامدهای کودک آزاری مفید است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان