امیر شعبانی

امیر شعبانی

سمت: دانشیار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

بررسی مقطعی توانایی یادآوری علائم مانیا در مبتلایان به اختلال دوقطبی نوع یک، 60 ماه پس از ترخیص از بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: یادآوری علائم حاد مانیا اختلال دو قطبی ارزش اخباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۴۴۶
اهداف: شناسایی علائم حاد مانیا که توسط بیمار به یاد آورده می شود، می تواند در افزایش توانایی روانپزشکان در مدیریت بیماری دوقطبی کمک کننده باشد. با توجه به اهمیت یادآوری علایم، هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی مبتلایان به اختلال دوقطبی نوع I در دوره یوتایمیک برای یادآوری علائم مانیای خود در زمان بستری است. مواد و روش کار: برای ۵۹ بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I که در سال ۱۳۹۱ در بیمارستان های حضرت رسول اکرم(ص) و روانپزشکی ایران بستری بودند، مصاحبه SCID-I و پرسشنامه Y-MRS تکمیل گردید و علائم مانیا برای آنها ثبت شد؛ همچنین اطلاعات دموگرافیک این بیماران با استفاده از اطلاعات پرونده پزشکی آنها استخراج گردید. ۶۰ ماه پس از ترخیص، از طریق مقیاس درجه بندی افسردگی هامیلتون ( HDRS-۱۷ )، مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور۱ بر اساس DSM-IV ( SCID-I )، مقیاس درجه بندی شیدایی یانگ ( Y-MRS ) و آزمون کوتاه وضعیت ذهنی ( MMSE ) مورد مصاحبه و ارزیابی چهره به چهره قرار گرفتند. برای ازریابی میزان توافق در مورد علایم در بدو بستری و ماه ۶۰ از آزمون های مک نمار و ضریب کاپا استفاده شد. یافته ها: بیشترین میزان یادآوری علائم (در میان افرادی که علامت مورد نظر را ۶۰ ماه پیش در زمان بستری در بیمارستان تجربه کرده بودند) مربوط به کاهش نیاز به خواب (۹۱/۲ %)، خلق تحریک پذیر (۸۳/۹ %) و فعالیت های لذت بخش با عواقب بد (۸۱/۳ %)، و کمترین آنها مربوط به حواس پرتی (۱۷/۶ %) بود. بالاترین ارزش اخباری مثبت مربوط به علائم خلق تحریک پذیر (۱۰۰ %)، پرحرفی (۱۰۰ %) و کاهش نیاز به خواب (۹۶/۳ %)؛ و بالاترین ارزش اخباری منفی متعلق به خلق بالا (۸۷/۵ %) بود. نتایج: در مدیریت مبتلایان به اختلال دوقطبی، روانپزشکان می توانند به یادآوری سه علامت در سابقه حمله مانیا شامل خلق تحریک پذیر، کاهش نیاز به خواب و پر حرفی از جانب بیمار اعتماد کنند. همچنین در مورد سابقه علامت خلق بالا در مبتلایان به اختلال دوقطبی، به جواب منفی بیماران می توان اعتماد نمود.
۲.

نگاهی به چرخه و اپیزود در اختلال دوقطبی تند چرخش: یک چالش تشخیصی و پژوهشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی تند چرخش اپیزود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۴۸۰
نگاهی به چرخه و اپیزود در اختلال دوقطبی تند چرخش: یک چالش تشخیصی و پژوهشی
۳.

مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی با درمان فراتشخیصی یکپارچه در درمان بیماران مبتلا به اختلال های اضطرابی و افسردگی همایند: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلال های اضطرابی و افسردگی همایند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۴۴۳
هدف : هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی با درمان فراتشخیصی یکپارچه در درمان افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی و افسردگی همزمان بود. روش : در پژوهش حاضر 45 فرد مبتلا به حداقل یک تشخیص اصلی و یک تشخیص همراه در حوزه اختلال های اضطرابی و افسردگی به طور تصادفی در سه گروه درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی، درمان فراتشخیصی یکپارچه و گروه لیست انتظار جایگزین شدند و دو گروه درمانی، درمان های متناظر را دریافت کردند. برای گردآوری داده ها، آزمودنی ها پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم ( BDI-II )، پرسشنامه اضطراب بک ( BAI )، مقیاس عاطفه مثبت و منفی ( PANAS )، مقیاس سازگاری اجتماعی و کاری ( WSAS ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مختلط، آزمون تعقیبی اثرات ساده و آزمون معناداری بالینی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که هر دو درمان در مقایسه با گروه لیست انتظار، موفق به کاهش علایم افراد مبتلا به اختلال های همایند اضطرابی و افسردگی شدند (001/0 p< ). البته درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در بهبود اضطراب، عملکرد عمومی و عاطفه منفی نسبت به درمان فراتشخیصی یکپارچه از اثربخشی بهتری برخوردار بوده است (05/0 p< )، ولی در کاهش افسردگی تفاوت معنی داری با هم نداشتند (05/0 p> ). همچنین درمان فراتشخیصی یکپارچه در افزایش عاطفه مثبت عملکرد بهتری داشته است (05/0 p< ). بررسی ملاک های معناداری بالینی نیز نشان داد که گروه درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در مورد اختلال های اصلی و همراه، در پایان دوره پیگیری، به ترتیب 29 و 23 درصد بیشتر از گروه فراتشخیصی یکپارچه به وضعیت عملکرد طبیعی دست یافتند. نتیجه گیری : درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در مقایسه با درمان فراتشخیصی یکپارچه در بهبود علایم افراد مبتلا به اختلال های همایند اضطرابی و افسردگی از اثربخشی بیشتری برخوردار بود.
۴.

تحریک پذیری های شدید و دائمی در کودکان: چالش های تشخیصی و نقش DSM(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی خلق تحریک پذیر کودک DSM-5

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۶۲۴
هدف : تحریک پذیری های شدید و دائمی (غیردوره ای) در 3/3 درصد کودکان دیده می شود و به مراقبت های جدی بالینی نیاز دارد. چهارمین ویراست راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی (DSM-IV) دستورالعملی برای تشخیص گذاری روی این کودکان ندارد و این موضوع سبب اختلاف نظر بالینگران در تشخیص و درمان شده است. تدوینگران DSM-5 تلاش کرده اند تا گامی برای رفع این کاستی بردارند. روش: داده ها در یک بررسی مروری که تا زمستان 1391 ادامه داشت، با جست وجو در پایگاه های معتبر انگلیسی و فارسی گردآوری شد. از میان یافته های جست وجو، 66 مقاله، دربرگیرنده مقاله های مروری، فراتحلیل، پژوهش های بالینی شاهددار، مقاله های اصیل و گزارش های موردی، جدا شد. در 46 مورد اصل مقاله مطالعه شد، اما در 20 مورد ناچار به چکیده بسنده شد. کیفیت مقاله ها از سوی نگارندگان به طور جداگانه بررسی شد و مقاله هایی که روی کیفیت آنها اتفاق نظر وجود داشت، بررسی و تحلیل شدند. یافته ها: صاحب نظران همواره در مورد ارزش تحریک پذیری در تشخیص اختلال های کودکان مناقشه داشته اند. در دهه گذشته، دیدگاه بالینی حاکم، تحریک پذیری های شدید و دائمی را نماد اختلال دوقطبی در کودکان می دانست. به نظر می رسد ارزش تشخیصی تحریک پذیری با میزان شدت و دائمی/دوره ای بودن آن ارتباط دارد. به بیان دیگر، تحریک پذیری تنها در صورتی که شدید و دوره ای باشد، برای اختلال دوقطبی ارزش تشخیصی یا پیش بینی کننده دارد. در DSM-5، نام اختلال بدسامانی خلق ایذایی (DMDD) روی این نشانه ها نهاده و معیارهای آن تنظیم شده است. نتیجه گیری: مهم است کودکان مبتلا به تحریک پذیری های شدید و دائمی (غیردوره ای) جایگاه مشخصی در DSM-5 داشته باشند تا ضمن رفع سردرگمی بالینگران، اجرای پژوهش های دقیق برای دسته بندی صحیح تشخیصی و درمانی آنان تسهیل شود.
۵.

اختلال بدسامانی خلق ایذایی و اختلال دوقطبی: هم گرایی یا واگرایی؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال بدسامانی خلق ایذایی اختلال دوقطبی اختلال های خلقی خلق تحریک پذیر DSM-5

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۳۴۳
هدف: در DSM-5 برای کودکان دچار تحریک پذیری های شدید و دائمی (غیردوره ای)، تشخیص «اختلال بدسامانی خلق ایذایی» (DMDD) در نظر گرفته شده و این اختلال در بخش اختلال های خلقی گنجانده شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که آیا DMDD زیرگروهی از اختلال دوقطبی (BD) است یا یک اختلال مستقل. روش: پایگاه های Medline، PsycINFO، Scopus و DSM برای منابع انگلیسی و SID برای منابع فارسی تا تابستان 1392 جست وجو و داده های معتبر انگلیسی و فارسی زبان گردآوری شد. یافته ها: بررسی هایی که تا کنون برای مقایسه تحریک پذیری های شدید و دائمی (معادل DMDD) با اختلال دوقطبی انجام شده، نشان داده اند که DMDD و اختلال دوقطبی در شدت و میزان اختلال عملکرد یکسان، ولی در نسبت جنسیتی، انباشتگی خانوادگی، سیر و پیش آگهی، اختلال های همراه و کارکردهای عصب روان فیزیولوژیک متفاوت هستند. کودکان مبتلا به DMDD در سال های بعد، بیشتر دچار اختلال های افسردگی تک قطبی و اضطرابی می شوند و اختلال دوقطبی در آنها دیده نشده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد DMDD زیرگونه ای از اختلال دوقطبی نیست و بهتر است در بخش اختلال های خلقی به عنوان تشخیصی مستقل در نظر گرفته شود. ضروری است تدوینگران DSM در آینده نیز در رویارویی با یافته های جدید، برای ایجاد اصلاحات لازم نرمش کافی نشان دهند.
۶.

نقش عوامل شناختی، رفتاری، هیجانی و فراشناختی در پیش بینی افکار تکرارشونده منفی: یک رویکرد فراتشخیصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افکار تکرارشونده منفی بی نظمی هیجانی اجتناب تجربه گرایانه باورهای فراشناختی عدم تحمل بلاتکلیفی رویکرد فراتشخیصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۰ تعداد دانلود : ۴۴۳
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی بی نظمی هیجانی، باورهای فراشناختی، عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب تجربه گرایانه در افکار تکرارشونده منفی بود. روش: در پژوهش همبستگی حاضر 510 دانشجوی دانشگاه تهران به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه افکار تکرارشونده منفی (RNTQ)، مقیاس مشکل در تنظیم هیجانی (DERS)، پرسشنامه فراشناختی (MCQ)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) و پرسشنامه اجتناب تجربه گرایانه چندبعدی (MEAQ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: تمام متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با افکار تکرارشونده رابطه داشتند (001/0p<). تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد مدل پیش بینی افکار تکرارشونده منفی به ترتیب شامل بی نظمی هیجانی، اجتناب تجربه گرایانه، باورهای فراشناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی بود. این متغیرها به طور کلی قادر به پیش بینی حدود 78 درصد واریانس افکار تکرارشونده منفی بودند. نتیجه گیری: افکار تکرارشونده منفی یک سازه فراتشخیصی چندبعدی است که سازوکارهای شناختی، رفتاری، هیجانی و فراشناختی دارد.
۱۵.

میزان عود در اختلال دو قطبی نوع یک: پیگیری 17 ماهه بیماران مبتلا به اولین دوره مانیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی مانیا عود همبودی پیامد افسردگی ماژور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲۶ تعداد دانلود : ۱۹۸۶
هدف: با توجه به دانش ناکافی موجود در زمینه سیر و پیامد اختلال دوقطبی، و از طرفی عدم انجام ارزیابی طولی سیر این اختلال در ایران، این مطالعه مقدماتی بر روی بیماران مبتلا به اولین دوره مانیا انجام شد. روش: در یک بررسی طولی و آینده نگر، 23 بیمار مبتلا به اولین دوره مانیا با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (BID) که در مرکز آموزشی - درمانی روانپزشکی ایران بستری شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ابتدا از فهرست معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR، مقیاس 24 ماده ای اندازه گیری افسردگی هامیلتون (HDRS)، مقیاس اندازه گیری مانیای یانگ (YMRS) و مقیاس وسواسی - اجباری ییل - براون (YBOCS) استفاده شد. سه پرسشنامه اخیر هر دو تا چهار ماه و ارزیابی دوباره تشخیصی هر شش ماه انجام می شد. بیماران بین 8 تا 24 ماه (5.3 ±17.0) پیگیری شدند. سابقه ابتلا به اختلالات روانی در بستگان درجه یک بیمار به کمک شرح حال و مصاحبه تعیین گردید. یافته ها: تنها تشخیص یکی از بیماران (3/4%) به اسکیزوفرنیا تغییر کرد. سایر بیماران شامل 11 زن و 11 مرد با میانگین سنی10.4 ±28.4 سال بودند. بیشتر بیماران مجرد و با تحصیلات کمتر از دبیرستان بودند. 8/31% سابقه اختلال افسردگی داشتند. سوء مصرف مواد (به جز نیکوتین) تنها در دو بیمار وجود داشت. 1/9% دچار همبودی اختلالات اضطرابی بودند. 22.7% دارای وابسته فامیلی مبتلا به BID و 6/13% دارای وابسته مبتلا به اختلال افسردگی ماژور بودند. 40.9 درصد بیماران دچار عود اپی زود خلقی شدند. دو سوم موارد عود در سال اول و یک سوم در سال دوم بروز کرد. 13.6 درصد بیماران در شش ماه اول (پس از بهبودی دوره اول مانیا) و 31.8 درصد در سال اول دچار عود شدند. هیچ موردی از اپی زود خلقی مختلط و یا تندچرخی بروز نکرد. آزمون خی دو تفاوت آماری معنی داری در سابقه اپی زود خلقی پیش از اولین دوره مانیا، بین بیماران دچار عود مانیا (4/71%) و بیماران بدون این عود (0/20%) نشان داد. نتیجه گیری: میزان عود در اوایل سیر BID قابل توجه است و با توجه به بالاتر بودن عود در بیماران دارای سابقه ابتلا به اپی زودهای افسردگی، مداخله پیشگیرانه جدی، به ویژه در این گروه از بیماران توصیه می شود.
۱۶.

پایایی قسمت اختلالات مصرف مواد در نسخه فارسی مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی (cidi): یک مطالعه چند مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایانی مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی ( CIDI ) اختلالات مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۴۱
هدف: هدف این مطالعه‏، ارزیابی پایایی قسمت سوء مصرف مواد در نسخه فارسی مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی (CIDI) به وسیله یک مطالعه چند مرکزی در ایران بود. روش: جمعیت مورد مطالعه 101 نفر از بیماران سرپایی و بستری انتخاب شده از پنج مرکز روانپزشکی تهران بودند. مصاحبه با آزمودنی ها به وسیله روانشناسان آموزش دیده انجام شد. CIDI کامل برای 65 نفر و مدول مصرف مواد آن برای 36 نفر اجرا گردید. برای ارزیابی پایایی آزمون - باز آزمون، سه تا هفت روز پس از مصاحبه اول، مصاحبه دوم برای تمام بیماران به وسیله فرد دیگری اجرا و نتایج با استفاده از آمار کاپا و یول تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در مجموع پایایی تشخیص اختلالات مصرف مواد در CIDI کامل بهتر از مدول مصرف مواد بود. در CIDI کامل در هر دو سیستم تشخیصی DSM-IV و ICD-10، کاپای 5/0 یا بیشتر و آماره یول عموما بالاتر از آن به دست آمد و در بین اختلالات مختلف مواد، وابستگی به اوپیویید بیشترین کاپا (64/0) را داشت. در CIDI مدول مصرف مواد بیشترین پایایی با توجه به نتایج کاپا و یول، به وابستگی به حشیش مربوط بود (کاپا = 41/0، یول = 6/0). نتیجه گیری: در مجموع پایایی CIDI کامل برای تشخیص اختلالات مصرف مواد بهتر از مدول مصرف مواد بود. پایایی ضعیف به خصوص در مدول مصرف مواد، ممکن است به نحوه نمونه گیری و شیوع بسیار بالای اختلال مربوط باشد.
۱۷.

پایایی و قابلیت اجرای نسخه فارسی مصاحبه ساختار یافته تشخیصی برای (SCID) DSM-IV(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۵۲ تعداد دانلود : ۲۶۰۳
هدف: در این مطالعه، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای (SCID) DSM-IV با روش شناسی بین فرهنگی به فارسی ترجمه و به وسیله یک مطالعه چند مرکزی، پایایی و قابلیت اجرای آن سنجیده شد. روش: این مطالعه در دو مرحله انجام شد: (الف) ترجمه ابزار و بررسی روایی بین فرهنگی ترجمه، شامل ترجمه مستقیم و معکوس و تعیین روایی صوری ترجمه با توجه به شاخص هایی بین فرهنگی؛ (ب) مطالعه پایایی و قابلیت اجرای ترجمه ابزار در جمعیت بالینی ایرانی. این قسمت بخشی از یک مطالعه بزرگتر اعتباریابی SCID است که در 299 آزمودنی 18 تا 65 ساله مراجعه کننده به درمانگاه های سرپایی و بخش های بستری سه مرکز روانپزشکی اجرا شد که عبارت اند از: بیمارستان روانپزشکی روزبه (دانشگاه علوم پزشکی تهران)، مجتمع روانپزشکی بیمارستان امام حسین (دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) و بیمارستان روانپزشکی ایران (دانشگاه علوم پزشکی ایران). در بررسی پایایی به روش آزمون - بازآزمون، 104 نفر از مراجعان فوق در دو نوبت (با فاصله سه تا هفت روز) با SCID مورد ارزیابی مستقل قرار گرفتند و توافق دو نوبت تشخیص گذاری سنجیده شد. قابلیت اجرا از نظر مصاحبه شوندگان (299 نفر) و مصاحبه کنندگان به وسیله پرسشنامه هایی که حاوی سوال هایی در مورد مدت مصاحبه، خسته کنندگی آن، قابلیت فهم و پذیرش سوال ها و دشواری اجرا بود، بررسی شد. یافته ها: توافق تشخیصی برای اکثر تشخیص های خاص و کلی متوسط تا خوب بود (کاپای بالاتر از 0.6). توافق کلی (کاپای مجموع) برای کل تشخیص های فعلی 0.52 و برای کل تشخیص های طول عمر 0.55 بود. اکثر مصاحبه شوندگان و مصاحبه کنندگان قابلیت اجرای نسخه فارسی SCID را مطلوب گزارش کردند. نتیجه گیری: پایایی قابل قبول تشخیص های داده شده با نسخه فارسی SCID و قابلیت اجرای مطلوب آن نشان داد که می توان از این ابزار در تشخیص گذاری های بالینی پژوهشی و آموزش استفاده کرد.
۱۸.

فراوانی اختلالات خلقی یک قطبی و دو قطبی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۹۴
هدف: هدف این مطالعه تعیین فراوانی مادام العمر اختلالات خلقی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بود. روش: 85 45) زن و 40 مرد( بیمار 18-65 ساله مبتلا به MS، به روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب و با استفاده از مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته، بر اساس ملاک های DSM-IV ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها به تناسب، از آزمون های آماری خی دو و من- ویتنی استفاده شد. یافته ها: فراوانی مادام العمر اختلالات خلقی در بیماران مبتلا به MS، 34.5 درصد بود که از این میزان، 15.6 درصد به اختلال افسردگی طبقه بندی نشده، 8.2 درصد به اختلال دوقطبی نوع اول، 5.9 درصد به اختلال افسردگی عمده، 2.4 درصد به اختلال دو قطبی طبقه بندی نشده، 1.2 درصد به اختلال دیس تایمیک و 1.2 درصد به اختلال دو قطبی نوع دوم مبتلا بودند. نتیجه گیری: مجموع فراوانی اختلالات خلقی در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس قابل توجه و سهم اختلالات دو قطبی بیش از انتظار است. از آنجا که بسیاری از این اختلالات قابل درمان می باشند، پزشکان می باید در تشخیص، درمان و پیگیری به موقع اختلالات روانپزشکی بیماران MS از آگاهی و حساسیت کافی برخوردار باشند.
۱۹.

پایانی نسخه فارسی مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی (CIDI) برای تشخیص اسکیزوفرنیا و اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۷۱
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی پایایی تشخیص طول عمر اسکیزوفرنیا و اختلال دو قطبی با استفاده از مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی در دو سیستم تشخیصی DSM-IV و ICD-10 بود. روش: این مطالعه هنجاریابی آزمون در سه مرحله ترجمه ابزار، مطالعه روایی و پایایی، و بررسی قابلیت اجرا انجام و پایایی تشخیصی اختلالات دوقطبی و اسکیزوفرنیا با روش آزمون - بازآزمون ارزیابی شد. مصاحبه کنندگان آموزش دیده با 100 نفر از افراد مراجعه کننده به چهار مرکز درمانی دانشگاهی، دو بار به فاصله سه تا هفت روز مصاحبه کردند (برای 65 نفر CIDI کامل و برای 35 نفر مدول سایکوز/ مانیا اجرا شد). یافته ها: پایایی آزمون - بازآزمون برای اختلال دوقطبی در سیستم تشخیصی DSM-IV متوسط و در سیستم ICD-10 ضعیف بود. پایایی – آزمون - بازآزمون در دو سیستم تشخیصی برای اسکیزوفرنیا ضعیف ارزیابی شد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که پایایی فقط برای تشخیص اختلال دوقطبی در سیستم DSM-IV مناسب است و در بقیه موارد پایایی مناسبی وجود ندارد. البته نتایج به دلیل انتخاب نمونه ها از جمعیت بالینی، به جمعیت عمومی تعمیم پذیر نمی باشد. با توجه به نتایج به دست آمده، تطابق سوال های کلیدی ابتدایی با فرهنگ ایرانی قابل بررسی می باشد.
۲۰.

نشانگان مانیای پسیکوتیک اشتراکی: گزارش موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۵
هدف: با توجه به نادر بودن پسیکوز القایی در بیماران مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی و غیرمعمول بودن هذیان بزرگ منشی در جنون القایی، موردی از نشانگان مانیای پسیکوتیک اشتراکی در این مقاله ارایه می شود. روش: دو خواهر 26 و 21 ساله که به ترتیب و با فاصله سه روز دچار علایم خلقی و پسیکوتیک شده و به اورژانس یک بیمارستان روان پزشکی آورده شده بودند، تحت درمان قرار گرفتند. ارزیابی تشخیصی به وسیله دو روان پزشک انجام شد و بررسی های آزمایشگاهی، تصویربرداری مغزی و الکتروآنسفالوگرافی صورت گرفت. پیگیری آنها تا چهار ماه ادامه یافت. یافته ها: تشخیص در هر دو مورد بر اساس معیارهای DSM-IV، اختلال دو قطبی نوع یک در دوره مانیا و با ویژگی های پسیکوتیک بود. هذیان های مذهبی و بزرگ منشی به طور مشترک، هذیان گزند و آسیب در خواهر بزرگتر و توهم شنوایی در خواهر کوچکتر وجود داشت. نتیجه گیری: ملاک های تشخیصی رایج برای شمول علایم روانی مختلف اشتراکی، مانند علایم مانیا، نیاز به بازبینی دارند. برای ارزیابی اعتبار این تشخیص ها انجام بررسی های طولی پیشنهاد می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان