هیئت منصفه در نظام حقوقی ایران، به رغم داشتن سابقه بیش از یکصدوده سال کم فروغ ظاهر شده است. چرا که، گستره مداخله آن به ورای جرم های سیاسی و مطبوعاتی نرسیده است؛ صلاحیت تصمیم گیری آن درباره جرم سیاسی منفی - جرم حکومت یا کارگزاران آن علیه حقوق اساسی شهروندان - با توجه به رویکرد قانون دیرهنگام تصویب شده جرم سیاسی مصوب سال 1395 ،در هاله ای از ابهام قرار دارد؛گزینش اعضای تشکیل دهنده آن بیشتر محصول مداخله دولت است تا اراده مردم؛ خط مشی مقرره های دوره های مختلف نیز نسبت به مشورتی یا الزامآ ور بودن نظر این هیئت متغیر و مشوش است. هرچند، قانون هیئت منصفه مصوب 1382 با گامی رو به جلو، به بخش هایی از نابسامانی های مقرره های پیشین در زمینه نحوه انتخاب، تعداد و ترکیب اعضای هیئت منصفه پایان داد، اما به موجب قانون تعیین تکلیف هیئت منصفه مطبوعات مصوب 1387 لغو و کنار گذاشته شد. این نوشتار، ضمن نقد برخی از مصوبه های راجع به هیئت منصفه، معلوم خواهد کرد که میراث به جای مانده از چنین سیاست جنایی سرگردانی، نهادی با نارسایی های قابل تأمل است. آنچه می ماند، ارائه راهکارهای برون رفت یا کاهش معضل های گیربان گیر است که ازنظر دور نخواهد ماند.