پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال سیزدهم تابستان 1392 شماره 27 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در راستای دومین کنگره ملی علوم انسانی و دومین پیش همایش گروه اقتصاد در تبیین نوین سازی سرفصل های دروس رشته اقتصاد در دوره کارشناسی و مآلاً کارشناسی ارشد، موارد ذیل در این نقدنامه ارائه خواهد شد.
برای نیل به اهداف نوین سازی محتوایی و عنوانی، نخست سرفصل ها و عنوان های دروس رشته اقتصاد از دانشگاه های بزرگ دنیا1 که رتبه بندی جهانی زیر 50 را دارند، اخذ گردیده و با مقایسه سرفصل های مصوّب اولیه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سی سال گذشته و سرفصل های برخی از دانشگاه های بزرگ کشور که در سال های اخیر با اختیارات هیئت ممیزه تغییراتی در آن داده شده و اجرا می گردد، دیدگاه های همکاران گرانقدر پیش همایش قبلی مقایسه شده و به رشته تحریر درآمده است. نتیجه این مقاله مشخص می کند که عناوین دروس رشته اقتصاد از لحاظ ترکیب و محتوا به یک بازنگری اساسی نیاز دارد.
نقدی بر شیوه مقدمه نویسی مقالات رشته ادبیات فارسی؛ نمونه موردی: مجله ادبیات فارسی دانشگاه آزاد خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از معیارهای اساسی ارزشیابی مقالات اعم از علمی ـ پژوهشی و علمی ـ ترویجی، اهمیت و ضرورت مقدمه نویسی بر آن است. در این زمینه، صاحب نظران عرصه تحقیق و پژوهش به یافته ها و تجربه های ارزشمندی دست یافته اند که رعایت و به کارگیری صحیح این اصول می تواند به بهبود کیفیت ساختاری و روش نظام مند مقدمه نویسی و در نهایت مقالات منجر گردد. از جمله این اصول در حوزه مقدمه نویسی می توان به ارائه زمینه ها و دیدگاه درباره موضوع و اهمیت آن، مروری کوتاه بر متون علمی موجود، بیان منطق منجر به انجام پژوهش و بیان هدف مطالعه اشاره کرد . پایبندی به این معیارها و رعایت آن به مهارت و دقت فراوان نیاز دارد که نگارنده میزان این توجه را در شش شماره آخر مجله ادبیات فارسی دانشگاه آزاد خوی که جمعاً 53 مقاله را دربرمی گرفت، مورد بررسی قرارداد و نتیجه آن شد که اکثر آن ها فاقد معیارهای یادشده است.
کندوکاوی روش شناختی در کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف نقد روشمند کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران به نگارش در آمده است. بررسی شکلی، روشی و محتوایی اثر مهم ترین بخش مقاله است که در حول نقد روشی و محتوایی آن تمرکز یافته است. در متن، پیشنهادهای سازنده و توصیه های اصلاحی مناسبی برای بهبود ابعاد روشی و محتوایی اثر ارائه شده است. سرفصل این نکات به ترتیب زیر است: ضرورت بررسی انتقادی ادبیات موضوع، لزوم بررسی تاریخی و تبارشناختی مفهوم جریان شناسی در ادبیات سیاسی ایران، معرفی منابع علمی و آثار اصلی مورد استفاده برای نگارش جریان شناسی سیاسی و به طور کلی، توجه مناسب و پایبندی اصولی به معیارهای روشی در پژوهش های علوم انسانی که متأسفانه در این متن توجه درخوری به آن ها نشده است.
آموزش نهج البلاغه در دانشگاه ها و ارائه راه کاری مناسب برای تدریس آن در مقطع کارشناسی (بررسی موردی دانشگاه تهران و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش نهج البلاغه به عنوان یکی از شاخه های مهم متون اسلامی در قالب واحدهای درسی اصلی و اختیاری، بیش از سه دهه در دانشگاه های ایران مورد توجه قرارگرفته است. یکی از شیوه های مطرح و تقریباً سنّتی آموزش این متنِ عظیم، بیان آموزه های دینی، معرفتی، اعتقادی و تربیتی نهج البلاغه است. این در حالی است که نهج البلاغه در تقسیم بندی متون، یکی از شاخه های مهم متون ادبی شناخته می شود؛ لذا، توجه به جنبه های ادبی آن امری ضروری در آموزش است، زیرا استادان می توانند با استفاده از روش های کارآمد و نوین تدریس، مهارت هایی همچون صحیح خوانی، درک و فهم معنایی، ذوق ادبی و تشخیص ویژگی های سبکی حضرت علی (ع) را در دانشجویان افزایش دهند.
امروزه، نظریه پردازان و متخصصان آموزش متون ادبی، راهبردهای کارآمدتری را برای آموزش نهج البلاغه ارائه داده اند که نه تنها به آموزش آموزه های محتوایی آن اهمیت می دهد، بلکه ادبیّت این متن عظیم ادبی را نیز پوشش می دهد. از این رو، جستار حاضر درصدد معرفی این راهبردها و میزان اجرای آن ها در دانشگاه های تهران است.
روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار اصلی آن را پرسشنامة محقق ساخته است. برخی از مهم ترین یافته های پژوهش نشان داد که نهج البلاغه در دانشگاه های تهران به عنوان یک متن ادبی تدریس نمی شود و بیشتر به مسائل محتوایی آن توجه می شود.
مقدمه ای بر آموزش اقتصاد با رویکرد بومی سازی و نوین سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بحث در مورد آموزش اقتصاد خرد با رویکرد بومی سازی و نوین سازی است. از آنجا که علم اقتصاد دایماً در تحول و پیشرفت است، تحقق این هدف الزاماً مستلزم نوین سازی مستمر است. بنابراین، تدریس اقتصاد با رویکرد بومی سازی و نوین سازی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بومی سازی اقتصاد در هر جامعه، مستلزم توجه محوری به ساختار، شرایط و واقعیت های اقتصادی و توجه به ارزش های آن جامعه است. این الزام در جوامع اسلامی، در عمل، به مفهوم لزوم تدریس اقتصاد با رویکرد اسلامی است. موفقیت در این امر مستلزم وجود اقتصاددانان اسلام شناس با سابقه تدریس و تحقیق کافی و مؤثر و تدوین متون و مواد درسی مناسب و کافی است. بر اساس نتایج این مطالعه، تدریس باید با بررسی و نقد مفهوم انسان اقتصادی آغاز گردد؛ سپس، برخی از ملاحظات روش شناختی مورد بررسی قرارگیرد. در این زمینه، لازم است که نظریات علمی به عنوان مجموعه ای از گزاره های تبیین کننده روابط علّی پدیده ها شامل پیش فرض ها، گزاره های ارزشی و گزاره های توصیفی معرفی شوند. باورهای دینی و ارزش های اخلاقی در ساختار پیش فرض ها و تکوین نظریات علمی کاملاً مؤثر هستند. همچنین، باید روش تفکر اقتصادی و شیوه به کارگیری رویکردهای خلاق آموزش داده شود و از ترویج صرف نظریه های اقتصادی احتراز گردد. نباید به پیش فرض ها و رویکردهای تحلیلی مسلط، ندانسته اعتباری ایدئولوژیک بخشید و بدون تأمل آن ها را پذیرفت و ترویج داد. برخلاف ادعای مسلط در ادبیات اقتصادی، رفتار واقعی انسان به شدت تحت تأثیر ملاحظات اخلاقی و برگرفته از مجموعه بسیار غنی از ارزش ها و ترجیحات است. شواهد تجربی نیز نشان داده است که در جوامع پیشرفته ای مانند امریکا، آلمان، روسیه و جوامعی مانند قبایل کوچروی اندونزی، رفتار مردم بر مبنای خودخواهی نیست. در شرایط موجود، با توجه به اقبال نسبی به رویکردهای اخلاق مدارانه و دینی به اقتصاد و تقاضای روز افزون جوامع اسلامی برای تدوین و تدریس اقتصاد با رویکرد اسلامی، باید تلاش مؤثر کرد تا متون اقتصادی با رویکردی اسلامی تدوین شود. در این ارتباط، تنظیم و ارائه سرفصل های دروس اقتصاد، به ویژه اقتصاد خرد، با رویکرد اسلامی برای تدریس در رشته اقتصاد در مقاطع کارشناسی و بالاتر بسیار مهم و لازم می نماید.
دروس دوره کارشناسی علوم سیاسی واقعیت ها، ضرورت ها و انتظارها مطالعه موردی: دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرفصل دروس در دانشگاه ها معیار استانداردسازی منابع درسی برای استاد و دانشجو است تا در چارچوب مشخص به تدریس و تحصیل بپردازند. آنچه در این پژوهش مبنای نظرسنجی از دانشجویان قرارگرفت، آخرین سرفصل دروس کارشناسی علوم سیاسی مصوّب وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری است که به استثنای دانشگاه هایی که مبادرت به تدوین سرفصل مستقل دروس کرده اند، سایر دانشگاه ها می توانند مورد استناد و استفاده قراردهند. به نظر اکثریت پاسخگویان، دروس عمومی تأثیر چندانی بر افزایش توان کارشناسی و علمی دانشجو ندارد. قریب به اتفاق پاسخگویان، تقسیم دروس علوم سیاسی را به دو گروه الزامی و انتخابی باعث بهبود برنامه آموزشی می دانند. سایر موارد که دانشجویان در پاسخ خود به آن توجه کرده اند، عبارت اند از: کمبود تعداد واحدهای برخی از دروس، تعداد زیاد واحدهای برخی دروس دیگر، خالی بودن جای برخی از دروس، وجود برخی از دروس غیرضروری، موضوعات مشابه و مباحث تکراری در بعضی از دروس، ضرورت رعایت ارائه پیش نیاز در برخی از دروس، عدم ارتباط و هماهنگی دروس دوره کارشناسی از حیث کاربردی با زمینه های شغلی آینده فارغ التحصیلان علوم سیاسی در حوزه های کارشناسی جامعه.
بررسی دو متن درسی در اقتصاد کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، کتاب اقتصاد کلان دکتر رحمانی و اقتصاد کلان برانسون به عنوان متون درسی برای دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد مؤسسات آموزش عالی کشور از جهت رویکرد تحلیلی و روزآمدی مورد بررسی قرارگرفته است. رویکرد تحلیلی هر دو متن، بر اساس چارچوب سنتی در آموزش اقتصاد کلان و طبق رویکرد سنتز نئوکلاسیک ـ کینزی است. برای سنجش روزآمدبودن و رویکرد تحلیلی، اقتصاد کلان دکتر رحمانی با اقتصاد کلان بلانچارد به عنوان یک متن درسی استاندارد مبتنی بر سنتز نئوکلاسیک ـ کینزی مقایسه شده است. اقتصاد کلان برانسون نیز با اقتصاد کلان رومر به عنوان یک متن استاندارد برای اقتصاد کلان پیشرفته، از جهت روزآمدی مقایسه شده و مفاهیم پوشش داده نشده در مقاله ذکر گردیده است.
آسیب شناسی موانع تدوین پایان نامه در حوزه اقتصاد و بانکداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق تلاش می کند تا ضمن شناخت وضع موجود تدوین پایان نامه در دانشگاه های کشور در حوزه اقتصاد و بانکداری اسلامی، چالش های موجود در این زمینه را مورد بررسی قرارداده و راه حل هایی ابتدایی نیز ارائه نماید. به منظور بررسی وضع موجود، نمونه ای از پایان نامه های دفاع شده در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، امام صادق (ع)، تربیت مدرس، مفید، الزهرا (س) و علوم اقتصادی را مورد بررسی و تحلیل قرارمی دهد. یافته های این تحقیق که بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا به دست آمده اند، نشان می دهد که بخش قابل توجّهی از پایان نامه های دفاع شده به موضوعات اقتصاد متعارف پرداخته و در بهترین حالت همان موضوعات را برای اقتصاد ایران کاربردی کرده اند. از این رو، مواردی که در آن ها مستقیماً به حوزه های مفهومی و کاربردی اقتصاد و بانکداری اسلامی توجّه شده باشد، بسیار محدود است. علاوه بر این، به نظرمی رسد چالش ها و علل معیّنی موجبات ضعف پژوهش را در حوزه اقتصاد و بانکداری اسلامی فراهم آورده اند که نمی توان نسبت به آن ها بی تفاوت بود. یافته های این تحقیق دلالت های مشخّصی به منظور اصلاح نظام پژوهش اقتصاد و بانکداری اسلامی در کشور ارائه می دهد.
بررسی و نقد شرح ِدکتر عبدالحسین خسروپناه از «رویکرد استاد مطهری به علم و دین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکتر خسروپناه در کتاب رویکرد استاد مطهری به علم و دین به بررسی آرای مرحوم مطهری در باب علم، دین و مفهوم شناسیِ علمِ دینی پرداخته است. وی ضمن برشمردن چهار نوع رابطه میان علم و دین، به بررسی علل جدایی علم و دین در غرب پرداخته است و متعاقباً ضمن فریضه دانستن علم در سنت اسلامی به توافق علم و دین در این سنت اشاره کرده و دلایل و محاسن این امر را توضیح داده است.
مطهری معیارِ دینی بودن علم را «نافع بودن» آن برای جامعة اسلامی می شمارد و هر علمی را که مقدمة عمل به واجب کفایی و یا عینی باشد، دینی می انگارد. به رویکرد علم شناختی و همچنین معیار استاد مطهری ایراداتی وارد است که خسروپناه بدان ها اشاره ای نکرده است. ایراداتی همچون عدم تمییز بین علوم دقیقه با علوم انسانی و اجتماعی، عدم تمییز بین علم و تکنولوژی، عدم توجه بر ساختار درونی علم و ناکارآمدی معیار نافع بودن در تمییز علم دینی از علم غیر دینی. از نظر مطهری در اسلام رابطة عقل و دین هم رابطة ملازمه است و ریشة تعارضات عقل و دین در غرب به اشکالات و اشتباهات کلیسا برمی گردد.
جایگاه تعلیم و تربیت اسلامی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام آموزشی ما علوم انسانی، با وجود فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی، کاستی های فراوانی دارد. علوم تربیتی که شاخه ای از علوم انسانی است، به دنبال پرورش انسان های مؤثر و کارآمدی است که استعدادهای آن ها شکوفا شده است. در تعلیم و تربیت اسلامی تربیت انسان کامل با بهره گیری از معارف دینی امکان پذیر است. موفقیت نظام های آموزشی، مستلزم توجه به آموزه های وحیانی است. از سوی دیگر یافته های بشری در علوم تربیتی نیز نباید مغفول واقع شود. در این رابطه به سه رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به منزلة نظام توصیفی، استنباطی و استنباطی ـ تأسیسی اشاره شده است تا نسبت علوم تربیتی با معارف وحیانی تبیین شود. در این مقاله موضوع علوم انسانی، انسان و ماهیت او که موضوع اصلی علوم انسانی است، نسبت بین علوم تربیتی و تعلیم و تربیت اسلامی و عناصر مهم آن بررسی می شود.