۱.
در این مقاله، کتاب «تاریخ ترجمه در ایران»، نوشته عبدالحسین آذرنگ، بررسی و نقد شده است. نثر روان و ویرایش دقیق کتاب، پیراسته بودن آن از غلط های نگارشی و ارائه شماری نکته خوب درباره ترجمه در برخی دوره های تاریخ ایران، از ویژگی های نیکویی است که خواننده به هنگام خواندن کتاب به وجود آنها پی می برد. تکراری بودن بسیاری از مطالب و اِتکایِ بیش از اندازه کتاب به شماری از منبع ها، کُلی گویی، حاکم نبودن سامان مشخصی بر تقسیم بندی محتوا، دقیق نبودن برخی از اطلاعات تاریخی ارائه شده، و ... نیز از ضعف هایی است که خواننده به هنگام خواندن کتاب با آن روبرو می شود. از سوی دیگر، با توجه به آنکه درباره تاریخ ترجمه در برخی از دوره های تاریخ ایران پژوهش های بیشتری انجام شده است، بهتر بود که در این کتاب بیشتر بر آن بخش هایی از تاریخ ترجمه در ایران تمرکز می شد که پژوهش چندانی درباره آن انجام نشده است.
۲.
شهرستان های ایرانشهر یا شهرستان های ایران رساله کوچکی است به زبان فارسی میانه و موضوع آن جغرافیای تاریخی شهرهاست. این رساله را تا کنون، هدایت، عریان، تفضلی و دریایی به زبان فارسی منتشر کرده اند. تورج دریایی در سال 2002 میلادی به همراه ترجمه فارسی و انگلیسی این متن را منتشر کرد 1 و شهرام جلیلیان آن را در سال 1388 شمسی به فارسی برگرداند. در پژوهش حاضر به بررسی ترجمه جلیلیان از این رساله خواهیم پرداخت، البته جلیلیان در این اثر یادآور شده که ترجمه متن فارسی میانه از دریایی است. برای دقیق تر شدن بررسی و تطبیق آن با ترجمه های دیگر، ترجمه دریایی و تفضلی ذکر شده است. ابتدا واج نویسی بند مورد نظر ذکر شده و سپس ترجمه هر یک از آنها به ترتیب تاریخی نوشته شده است. سپس توضیحات و نظر نگارنده آمده است. برآیند این پژوهش نشان داد که هر یک از ترجمه های متون فارسی میانه به فارسی دارای نکات جدیدی هستند که به نوبه خود به درک هرچه بهتر ما از متون فارسی میانه و اندیشه ایرانیان باستان کمک خواهند کرد.
۳.
کتاب دوازده متن باستانی حاصل سالها تحقیق و تتبع بیژن غیبی در متون ایرانی باستان بویژه متون فارسی میانه است. مؤلف در هر یک از مقالات نخست به ارائه منابع، و سپس به متن پهلوی، آوانویسی، ترجمه متن، یادداشت های لغت شناسی و توضیح ابهامات متن پرداخته است.این کتاب شامل گزارش شطرنج، داستان یوشت فریان، ماه فروردین روز خرداد، یادگار زریران، آمدن شاه بهرام ورجاوند، سور سخن، خویشکاری ریدکان و اندرز به کودکان، فرخ نامه، تخمه شماری زرتشت، چیم درون، آفرین پیغامبر زرتشت است.این کتاب بواسطه دقت نظر در ترجمه متون و احتوا بر یادداشت های ارزشمند مؤلف حائز اهمیت بسیار است. با این حال، تالیف مذکور نظر به اصول و شیوه های علمی در کار تصحیح و ترجمه متون باستانی عاری از کاستبهای قابل توجه نیست. بطوری که این کاستی ها گاه به اصل تالیف آسیب رسانیده است. آنچه در همه مجموعه موجب آسیبی جدی شده عدم تصحیح انتقادی متون پهلوی یعنی مقابله دستنویس ها، حرف نویسی و آوانویسی متون و ذکر اختلاف نسخ است. بدیهی است که بدون چنین روشی نمی توان ترجمه قابل اعتمادی از متون به دست داد.
۴.
کتاب «طراحی برنامه آموزشی زبان» فرایند طراحی برنامه درسی را با جزئیات توصیف می کند و فرصت هایی برای تمرین و کاربست فراهم می آورد. این کتاب که نوشته پُل نِیشن و جان مکالیستر است، در سال 2010 منتشر شده، توسط میردهقان، مجیدی، حاجی باقری و فرهی به زبان فارسی برگردان شده و در سال 2016 منتشر شده است. در این مقاله، برگردانِ فارسیِ کتاب، بررسی و نقد شده و بعضی از امتیازات و کاستی های آن برشمرده شده است. بر اساس یافته های این مطالعه، این کتاب نکات مثبتی نظیر معرفی بحث برنامه درسی و فرایند طراحیِ آن در بافت آموزش زبان دوّم/خارجی در جامعه زبان شناسیِ عمومی ایران دارد. امّا بی توجهی به بعضی از اصول نگارش و ویرایش، عدم رعایت پاره ای از نکات دستوری، معادل گذاری نادرست بعضی از الفاظ تخصصی و عدم کاربرد معادل بعضی از واژه ها به صورت یکدست در متن کتاب باعث می شود خواننده های آن در مواردی نتوانند به کُنه مطلب پی برده و بهره لازم را از آن ببرند. امّا، از آنجا که مبحث برنامه درسی و به ویژه برنامه درسی زبان دوّم/خارجی در میان زبان شناسان عمومی ایران تا حدودی مغفول مانده است، برگردان فارسیِ این کتاب برای پر کردن چنین خلائی ضروری بوده و از این رو، تلاش مترجمان آن شایسته سپاسگزاری است.
۵.
در این مقاله نقاط قوت و ضعف ظاهری و محتوایی کتاب زبان آموزی، جمله سازی و نگارش پایه سوم ابتدایی تحلیل می شود. پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و از دو رویکرد کیفی (گروه کانونی و تحلیل محتوا) و کمی استفاده شده است. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. برخی از نقاط قوت محتوایی کتاب عبارتند از: عنوان مناسب کتاب، عدم سوگیری قومی و جنسیتی، توجه به فعالیت های مورد علاقه دانش آموزان. برخی از نقاط ضعف محتوایی عبارتند از: نامناسب بودن فهرست مطالب، سنگین بودن حجم مطالب، عدم توجه به توانایی زبانی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی. در بخش کمی، نمونه آماری شامل معلمان پایه سوم کودکان آسیب دیده شنوایی استان اصفهان (35 نفر) بوده که از شیوه سرشماری استفاده شده است. نتایج پژوهش در بخش کمی نشان می دهد همبستگی میان نمره های دو ویژگی یاد شده برابر با 85/0 بوده که با احتمال خطای کمتر از 01/0 معنی دار است. مقدار t به دست آمده برای دو گروه همبسته از نمره ها برابر با 103/0 با درجه آزادی 33 در سطح 05/0 معنی دار نیست و به عبارت دیگر میانگین نمره ارزیابی معلمان از ویژگی های ظاهری و محتوایی کتاب زبان آموزی، جمله سازی و نگارش با یکدیگر تفاوتی ندارد.
۶.
با توجه به نقش مهم بازخوردهای تصحیحی شفاهی در پیشرفت یادگیری زبان و عدم وجود پژوهش کافی در خصوص نگرش مدرسان زبان، به خصوص مدرسان زبان فارسی، به ارائه بازخورد تصحیحی شفاهی، هدفِ پژوهش حاضر بررسی، تحلیل و نقد نگرش مدرسان زبان فارسی به ارائه بازخورد شفاهی و نیز بررسی عملکرد آنها در کلاس می باشد. بدین منظور 15 مدرس زبان فارسی از میان مدرسان زبان فارسی به غیرفارسی زبانان انتخاب شدند و به پرسشنامه مورداستفاده پاسخ دادند. این پرسشنامه دارای 20 سؤال بسته پاسخ در مقیاس لیکرت 5 گزینه ای و سؤالات بازپاسخ بود. نتایج تحلیل داده های کمی و کیفی نشان داد که مدرسان زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نگرش مثبتی نسبت به بازخوردهای تصحیحی شفاهی دارند و بیشترین فراوانی از نظر نوع بازخوردها در کلاس، راهبرد فراخوانی و کمترین فراوانی تکرار، درخواست روشن سازی و فرازبانی است. می توان نتیجه گرفت که نگرش مثبت مدرسان زبان فارسی به بازخورد تصحیحی شفاهی باعث شده که استفاده از آن در عملکردشان نیز آشکار شود. همچنین، می توان ادعا کرد که مدرسان زبان فارسی از طیف متنوعی از بازخوردها استفاده می کنند ولی بازخورد فراخوانی بسامد بالاتری دارد. نتایج این پژوهش می تواند به کمک مدرسان زبان فارسی، پژوهشگران این حوزه و نیز طراحان دوره های تربیت مدرس زبان فارسی آید.
۷.
در این نوشته به معرفی کتاب زبان شناسی و رماناثرراجر فاولرو نقد ترجمه محمد غفاری (تهران، نشر نی، 1396، 358 صفحه، چاپ اول 1390 و چاپ دوم 1396)، پرداخته می شود. در دوران اخیر فرآیند نقد به مرحله ای از رشد خود رسیده، که در زمینه های بسیار متنوعی تأثیرگذار بوده است. به این منظور ابتدا زمینه ای از نظریه هایی که در این کتاب مورد بحث قرار گرفته و مطلبی کوتاه راجع به نویسنده کتاب ارائه شده است و سپس مروری کوتاه می شود بر آثاری از فاولر که بنیان گذار زبان شناسی انتقادی بوده و به نوبه خودرویکردهای انتقادی دیگری را رقم زده است. تبلور و تحقق نظرات فاولر، بعدها در آثار صاحب نظران علوم انسانی به خصوص زبان شناسی، جامعه شناسی و ... به چشم می خورد. این بررسی با رویکردی فرمالیستی و انتقادی، به نقد ترجمه کتاب مورد نظر پرداخته، و به ارزیابی معادل سازی ها و پیوست های الحاقی (شامل واژه نامه ها و کتاب نامه ها) مترجم می پردازد، با این نتیجه گیری که بخشی از این ملحقات که به آن اشاره شده، ضروری نبوده و کمکی به درک بهتر مخاطب نمی کند.
۸.
کتاب فرهنگ نویسی: مبانی نظری و کاربردی حاوی مقالاتی در باب فرهنگ نویسی به قلم گروهی از فرهنگ نویسان معروف و معتبر است. فرهنگ نویسی مدرن در ایران علمی نوپاست و آثار منتشرشده در این حوزه در زبان فارسی اندک اند. این امر و نیز وجود برخی اشکالات در انتخاب و ترجمه این مقالات نگارنده را بر آن داشت تا ضمن برشمردن نکاتی چند، نظر خواننده را به پاره ای از این موارد جلب و وی را در انتخاب اثری مناسب با نیازهای خود یاری نماید. در این مقاله، ویژگی های این کتاب از دو جنبه صوری و محتوایی مورد بررسی قرار گرفته و بیان شده است که اشکالاتِ موجود عمدتاً به انتخاب مقالات و هم سطح نبودن آنها، اشتباه بودن برخی معادل گذاری ها و عدم رعایت یکدستی در آن مربوط می شود.
۹.
کتاب سیر نشانه شناسی مجموعه مقالاتی است که زیر نظر پاول کوبلی(2001) منتشر شده است. راحله قاسمی ترجمه ی این کتاب را بر عهده داشته و نشر سیاهرود آن را منتشر کرده است. این کتاب شامل ده فصل است و در مجموع، مساله اصلی فصل ها تعامل نشانه شناسی با جهان پیرامون و تجربه ی زیسته ی حضور است. نویسندگان این کتاب در یک نکته اشتراک دارند: ساختارهای زبانی درون متنی نمی توانند پاسخگوی نیازهای حوزه ی مطالعات نشانه شناسی باشند و لازم است که واقعیت های کاربردی جهان بیرون به نظام نشانه ها ترجمه شوند یا انتقال یابند. به همین دلیل در این کتاب عناصر فرهنگی، اجتماعی، زیستی، اخلاقی در تعامل با جهان نشانه ها معرفی شده اند. اگر چه دیدگاههای نظری ارائه شده خوب و قابل فهم هستند، اما ما را با الگوی مطالعاتی که قابل استفاده در طرح و تحقیق در مسائل انسان و به ویژه نشانه انسان شناسی باشد مواجه نمی کنند. هدف اصلی ما این است که نشان دهیم چگونه از نشانه شناسی سخت به نشانه انسان شناسی نرم عبور می کنیم. روش بررسی ما متکی بر دیدگاه نشانه کاربردشناسی و نشانه معناشناسی گفتمانی است. مهمترین دست آورد این تحقیق بررسی نقش پدیدارشناسی و کاربردشناسی فرهنگی در سیر تحول علم نشانه شناسی است.
۱۰.
«تمهیدات یلمزلف» شرحی است از نظریه صوری و پیچیده «تحلیل بنیادی» که ادعای آن تبیین شناخت آدمی به طور کل در قالب یک نظام محاسباتی جامع است. مترجم فارسی از عهده بزرگترین چالش در ترجمه این اثر، یعنی انتخاب برابرنهادهای فارسی برای انبوه اصطلاحات تخصصی آن، به خوبی برآمده است؛ مسئله اصلی در نقد محتوایی اثر اما ادعای مترجم در پیش گفتار کتاب است که تلویحاً نظریه «تحلیل بنیادی» را نظریه ای دارای قابلیت های بالقوه برای تبیین معرفت زبانی در زبان شناسی امروز توصیف می کند. در خوانشی از نظریه یلمزلف در سایه انگاره شناختی کانت، آشکار می شود که بنیادکردن «ضرورت پیشینی» بر «ساختار»، نقصان اساسی مشترک در بنیان نظری رویکرد های صورت گرا، از جمله نظریه «تحلیل بنیادی» یلمزلف است و همین امر باعث شده که نظریه یلمزلف نه تنها نتواند در تبیین «معرفتی خودبسنده» به توفیق برسد، بلکه به نقیض خود، یعنی نظریه ای «متعالی» بدل شده، با خردگرایی پیوند خورده، و از چالش های پیش روی نظریه های عینیت گرا در امان نمانده است؛ از همین رو است که «تحلیل بنیادی» یلمزلف کماکان در سایه نظریه های مبتنی بر واقع گرایی تجربی در رویکردهای شناختی جدید به حاشیه رفته و در آینده زبان شناسی نیز احتمالاً جایگاهی استوار نخواهد داشت.
۱۱.
دستور وابستگی یکی از دستورهای صورتگرا است که براساس وابستگی بین عناصر واژگانی یک جمله بنا نهاده شده است. این وابستگی ها مبتنی بر ظرفیت واژگان است؛ بنابراین، بازنمایی معنایی واژه ها در چارچوب ظرفیت ستون فقرات این دستور است. مقاله حاضر براساس سه رأس مطالب، به بررسی و نقد کتاب «دستور زبان فارسی براساس نظریه گروه های خودگردان در دستور وابستگی» می پردازد. ابتدا مروری مختصر بر فصل های کتاب ارائه می گردد. سپس به تحلیل و ارزیابی اثر پرداخته شده و نقاط ضعف و قوت کتاب از زوایای مختلف بررسی می شود. در این بخش از نظر اصطلاح شناسی و بیان مفاهیم نکاتی مطرح می گردد. ازآنجاکه دستور وابستگی جزء دستورهای زایشی نیست مقایسه ای بین دستور وابستگی و ساخت سازه ای انجام شده است تا درک محتوا برای خواننده ای که پیش زمینه دستور زایشی دارد آسان گردد و از تشویش ذهن وی در مورد برخی مفاهیم پایه ای بکاهد. در انتها درمورد چگونگی توسعه دستور وابستگی در این کتاب، نکات و پیشنهاداتی ارائه می گردد.
۱۲.
این مقاله به بررسی و نقد ترجمه کتاب استعاره نوشته دیوید پانتر می پردازد که توسط محمدمهدی مقیمی زاده به فارسی ترجمه و توسط انتشارات علم منتشر شده است. پانتر در این کتاب، کارکردهای استعاره را در حوزه های مختلف دانش بشری از ادبیات و فلسفه گرفته تا سیاست و روانکاوی می کاود. ترجمه کتاب از دو منظر صوری و محتوایی بررسی شده است. در بررسی صوری، کتاب به لحاظ فنی، ساختاری و ویژگی های ویرایشی و نگارشی بررسی شده است. ارزیابی محتوایی اثر، شامل بررسی دقت و صحت ترجمه و معادل گزینی ها می شود. اضافه شدن بخشی تحت عنوان پی نوشت های مترجم در ترجمه فارسی، پانویسی اصطلاحات تخصصی و اسامی خاص، و روانی نثر ترجمه از نقاط قوت کتاب هستند. از سوی دیگر، وجود اشکالات ویرایشی و نگارشی، ضعف در معادل گزینی های دقیق، عدم یکدستی در انتخاب معادل ها، ضعف در رمزگشایی از ساختار زبان مبدأ و مخدوش شدن استعاره ها در فرآیند ترجمه از نقاط ضعف این کتاب هستند. کتاب استعاره این پتانسیل را دارد که افق های فکری جدیدی را پیش روی خوانندگان فارسی زبان بگشاید، به خصوص برای خوانندگانی که زمینه مختصری درباب موضوع داشته باشند. با این حال، فهم بهتر مثال ها و استعاره های به کاررفته در آنها نیازمند مراجعه به متن اصلی خواهد بود.
۱۳.
در این مقاله، «واژه نامه توصیفی فرهنگ نویسی» نوشته فریبا قطره با رویکردی توصیفی – انتقادی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، هم جنبه های صوری و ساختاری کتاب از نظر رعایت اصول نگارش علمی مورد توجه قرار گرفته و هم محتوای کتاب از منظر چیستی و اهمیت مطالب مندرج در آن مورد بررسی واقع شده است. از این بابت که مؤلف توانسته است برای اولین بار در زبان فارسی، فرهنگ تخصصی واژگان حوزه فرهنگ نویسی را با استفاده از منابع معتبر گردآوری، معادل یابی و توصیف کند، کار ارزشمند و درخور توجهی صورت گرفته است، اما در عین حال ایراد هایی نیز بر این کتاب مترتب است. از نظر صوری به لحاظ شیوه نگارش، استفاده از قلم و اندازه مناسب برای برخی زیرمدخل ها ، ایرانیک کردن یا نکردن برخی واژه ها، ترتیب الفبایی، نظام ارجاع دهی و همچنین صفحه بندی، ناهماهنگی هایی در کتاب دیده می شود. از نظر محتوایی هم کتاب دارای ایرادهایی است که از میان آنها می توان به نبود حد و مرز دقیق در تعریف برخی مدخل ها، ارائه برخی تعاریف بسیار کوتاه و ناکامل، فقدان برخی واژه های ضروری فرهنگ نویسی، ارجاع کور و گاهی اوقات گیج کننده برای کاربر، نبود جدول اعلام، نام ها ، علائم آوایی و برخی کدهای دستوری مورد نیاز و همچنین عدم ارائه مثال مناسب در برخی موارد ضروری اشاره کرد.
۱۴.
مقاله حاضر به نقد ترجمه کتاب «بهداشت زبان» (1395) نوشته دبورا کمرون (2012) اختصاص دارد. کار بررسی و نقد ترجمه این کتاب برمبنای مدل نقد ترجمه خانم کاتارینا رایس (Reiss, 2000) و در سطوح مختلف معنایی، دستوری، واژگانی، و سبکی به انجام خواهد رسید. در این مقاله همچنین اصل کتاب کمرون و اهم مباحث مطرح شده در آن معرفی خواهد شد. کمرون در این کتاب دیدگاه های حامیان پاکی زبان و گروه مقابل آنها یعنی زبان شناسان را بررسی و نقد می کند. وی همچنین یک رشته گفتمان ها، سیره ها، اعمال و اقداماتی را معرفی می کند که حول محور کنترل تغییر در زبان قرار می گیرند و به این فعالیت ها و اقدامات نام کلی «بهداشت زبان» را اطلاق می کند. یافته های این بررسی نشان می دهند که متن ترجمه این کتاب در هیچ یک از سطوح مورد بررسی در مدل رایس به تعادل دست نیافته است. بدفهمی و انتقال نادرست معانی و مفاهیم، گرته برداری دستوری، ناروانی متن، برابریابی های نامناسب، آمیختن سبک گفتاری با نوشتار از جمله اشکالاتی است که در متن ترجمه به وفور مشاهده می شود. در نتیجه می توان گفت که کیفیت متن ترجمه به هیچ روی در خور زبان مشترک ایرانیان نیست.
۱۵.
در مقاله زیر کتاب روان شناسی زبان نوشته دیوید دبلیو کرول ترجمه حشمت اله صباغی نقد شده است. کتاب به لحاظ صوری و محتوایی توصیف و ترجمه آن بر اساس عواملی مانند سبک نویسنده، گزینش معادل های واژگان عمومی و تخصصی، مسائل دستوری و نحوی، علایم سجاوندی و قواعد نگارشی، اشتباهات تایپی، دقت و صحت در ترجمه و امانت داری بررسی شده است. اشکالات ترجمه عبارت بودند از: عدم بکارگیری فاصله ها و نیم فاصله ها، علایم سجاوندی و نقطه گذاری نامناسب، جملات پیچیده در ترجمه علی رغم روان بودن و قابل فهم بودن متن انگلیسی کتاب، معادل های پیچیده، کم بسامد، واژ های عربی کم کاربرد به جای معادل های ساده و پربسامد. البته در مواردی معادل های اصطلاحات تخصصی خوب انتخاب شده بود. امانت داری در ترجمه تقریباً رعایت شده بود. نتیجه بررسی نشان داد که کتاب به لحاظ کیفیت ترجمه از ویژگی های بالایی برخوردار نیست و سطح آن متوسط است. اساسی ترین ایراد کتاب این است که خواننده باید به منظور درک بسیاری از جملات آنها را چندبار بخواند. با این وجود با توجه به کمبود منابع فارسی در زمینه روان شناسی زبان دانشجویان و متخصصین می توانند از این کتاب استفاده کنند به شرط آنکه ایرادهای ذکرشده در ویراست های بعدی رفع شوند.
۱۶.
برای ارزیابی و نقد علمی منبع آموزشی «نبض زندگی» (1395)، دو گروه شامل 25 نفر مدرس آموزش زبان فارسی و همچنین 32 فارسی آموزغیرایرانی، این منبع را بر اساس گویه های بازبینه ی میکلی (2005) بررسی کردند. داده های حاصل در مورد رتبه بندی زیربخش های بازبینه به شیوه ی آمار توصیفی تحلیل و با یکدیگر مقایسه شده اند. در بخش نخست، یعنی درسنامه، تمامی زیربخش های محتوا، واژه ها و دستور زبان، تمرین ها و فعالیت ها، و جذابیت متن و ساخت فیزیکی از دید مدرسان مطلوب هستند. اما از نظر فارسی آموزان، دو زیربخش واژه ها و دستور زبان و زیربخش تمرین ها و فعالیت ها مطلوب نیستند. برای بخش راهنمای مدرس، سه زیربخش مشخصات کلی، اطلاعات پس زمینه و راهنمای روش شناسی از نظر هر دو گروه دارای وضعیت مطلوبی نیستند. در مورد بخش آخر بازبینه یعنی بافت، هم نظر مدرسان و هم نظر فارسی آموزان مطلوب است. در بخش دوم پژوهش، بخش بافت برای هر دو گروه در بهترین رتبه در مطلوبیت قرار دارند. برای مدرسان، زیربخش واژه ها و دستور زبان و برای فارسی آموزان، زیربخش محتوا در ردیف دوم بهترین رتبه بندی هستند. زیربخش جذابیت متن و ساخت فیزیکی برای هر دو گروه از نظر جایگاه در سومین رتبه مطلوبیت قرار دارد. پژوهشگران می توانند از این نتایج برای ارزیابی توانمندی ها و کاستی های «نبض زندگی» بهر ه گیرند.
۱۷.
ضرورت آموزش م وثر و کاربردی دستور، براساس نظریه ها و رویکردهای نوین آموزش زبان دوم امری پذیرفته شده است. پژوهش حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که متون به کارگرفته شده در مراکز آموزش زبان فارسی تا چه اندازه با دستاوردهای علمی آموزش دستور همگام هستند و در همین راستا به ارزیابی محتوای دستور در دو مجموعه آموزش نوین زبان فارسی و آموزش فارسی به فارسی می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش رویکرد دستور آموزشی است. با بررسی بخش دستور این کتاب ها مشخص شد که آموزش نوین فارسی با همه کوششی که برای به روز بودن ارائه می دهد، اما سیر مطالب دستوری در آن مشخص نیست، بر نقش نحوی کلمه ها به جای کاربرد آن ها تاکید شده است و جمله ها و ساختارهای آموزش داده شده، شکل واقعی و کاربردی زبان فارسی را منعکس نمی کنند. در مجموعه آموزش فارسی به فارسی نیز هر چند الگوی ساده به دشوار برای آموزش دستور انتخاب شده، آموزش ضمنی در کنار آموزش صریح مورد توجه قرار گرفته، اما موقعیت ها و کارکردهای آموزش داده شده کاربردی نیستند و تمرین ها و تکلیف های ارتباطی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. در پایان مقاله، پیشنهادهایی برای تدوین متون آموزشی کاربردی تر به ویژه در زمینه آموزش دستور ارائه خواهد شد.
۱۸.
هدف از پژوهش حاضر نقد و بررسی پژوهشی با عنوان «منطقه کاسپین و جنوب آذربایجان: کاسپین و تاتی» نوشتهی دونالد ال. استیلو (2019) میباشد. این پژوهش که در قالب فصل پنجم از کتاب «زبانها و زبانشناسی آسیای غربی: رویکردی منطقهای» سازماندهی شده است، خود شامل 10 بخش و زیربخشهایی متعدد است. از لحاظ نظری و روششناسی، این پژوهش بر مبنای زبانشناسی منطقهای (areal linguistics) و ردهشناسی منطقهای (areal typology) بوده و به بررسی ویژگیهای جغرافیایی، واژگانی، دستوری و آوایی دو خانوادهی زبانی ایرانی شمال غربی یعنی کاسپین و تاتی میپردازد که در مناطق جغرافیایی جنوب و غرب دریای خزر تکلم میشوند. در تقسیمبندی ارائه شده در زبانهای کاسپین و تاتی، استیلو دستهبندی جدیدی را با عنوان «تاتیمانندها» (Tatoid) نیز معرفی میکند که شامل گونههای «رودباری» و «طالقانی» میباشد. از نظر استیلو علت این طبقه بندی خاص، آن است که این دو گونه در اصل زبانهای تاتی بودند که به دلیل تاثیرات شدید کاسپین و فارسی، تمامی ویژگیهای ساختاری تاتی را از دست دادهاند. از اهم نتایج این پژوهش می توان دستهبندی جدید فوق را که استیلو برای نخستین بار در این اثر معرفی کرده برشمرد. علاوه بر آن، تعیین مرزهای همگویی گروههای تاتی و کاسپین که تقریبا با مرزهای جغرافیایی ایران و همسایگان شمالیاش انطباق نسبی یافته است کاری نو در زبان شناسی منطقهای به شمار می رود.