پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال 23 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 113) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
کتاب اصول علم ثروت ملل؛ یعنی اکونومی پلیتیک، ترجمه محمدعلی فروغی مشهور به ذکاءالملک (ثانی)، نخستین کتاب علمی در رشته اقتصاد در ایران است و به همین دلیل پس از بازنشر آن در دهه های اخیر، بیشتر از منظر اقتصادی مورد توجه و تأمل قرار گرفته، اما دلالت های سیاسی آن نادیده مانده؛ به خصوص از آن جهت که این اثر در کشاکش گفتمانی عصر مشروطه منتشر شده است. نوشتار پیشِ رو می کوشد با بهره گیری از آراء میشل فوکو درباره نسبت اقتصاد سیاسی و حکومت مندی و از منظر جامعه شناسی تاریخی کتاب مزبور را بازخوانی و دلالت های سیاسی آن را بررسی نماید؛ و به این پرسش پاسخ گوید که آیا ترجمه و انتشار این اثر را می توان دلیلی بر شکل گیری «گفتمان اقتصاد سیاسی» در ایران دانست؟ مقاله پس از بررسی مضامین اصلی کتاب و دلالت آن بر مقوله سیاست و حکم رانی، پرسش مزبور را چنین پاسخ می دهد که اگرچه پل بورگار کتاب اکونومی پلیتیک را در فرانسه، در «گفتمان اقتصاد سیاسی» تألیف کرده، اما فروغی آن را در ایران، در زمانه استیلای «گفتمان حقوقی» عصر مشروطه ترجمه نموده است و ازاین روی ترجمه و انتشار این کتاب را نمی توان مصداقی از «گفتمان اقتصاد سیاسی» در ایران به شمار آورد.
نقدی بر کتاب مقدمات تکنولوژی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقد کتاب «مقدمات تکنولوژی آموزشی» تالیف دکتر خدیجه علی آبادی انجام شد. در این راستا با استفاده از روش پژوهش نقادی آموزشی، کتاب مورد نظر تالیف خدیجه علی آبادی چاپ شانزدهم سال 1399، مورد نقد قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، کاربرگ نقد کتاب درسی دانشگاهی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی بود که پس از دریافت و تکمیل نمون برگ ها از روش تحلیل محتوای کیفی به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته ها، مزایای کتاب عبارتند از طراحی مناسب از نظر حجم و شکل، حروف نگاری، کیفیت مطلوب چاپ و صحافی، متن روان و سادگی مطالب، سازواری با ارزش های اسلامی ایرانی، و استفاده از منابع معتبر علمی. هم چنین نتایج نشان از کاستی های شکلی و محتوای کتاب داشتند که عبارتند از کهنه بودن محتوا و منابع به ویژه در بخش مربوط به رسانه ها، عدم پوشش آخرین سرفصل های مدنظر وزارت علوم، ضعف در تحلیل و نقد محتوا، نداشتن نوآوری و خلاقیت در طراحی و پوشش محتوا، خالی بودن از محتوای علمی رایج در حیطه تکنولوژی آموزشی.
تحلیل و نقد کتاب مبانی برنامه ریزی درسی آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به نقد کتاب مبانی برنامه ریزی درسی آموزش ابتدایی موسی پور با رویکرد توصیفی و تحلیلی و در دو بعد شکلی و محتوایی می پردازد. جهت تحلیل، از شیوه نقد و بررسی بر اساس "اصول راهنمای تهیه مقالات نقد نشریه علمی-پژوهشی پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی" بهره گرفته شد. پس از معرفی کلی اثر، در گام اول به امتیازها و کاستی های ابعاد شکلی و صوری کتاب اشاره شد. در این زمینه به ترتیب به بررسی جلد و طرح روی کتاب، تحلیل قواعد ویرایش و نگارش کتاب و بررسی فهرست منابع و ماخذ آن پرداخته شد. در گام بعد به توصیف، تحلیل و نقد محتوایی کتاب و نقاط قوت و ضعف ابعاد محتوایی آن توجه گردید. در این زمینه نیز به ترتیب به بررسی تناسب عنوان و فهرست مطالب با محتوای کتاب، تفکیک فصول کتاب و سازماندهی و انسجام محتوا و ارائه مطالب پرداخته شد. همینطور به واکاوی جدید بودن و کاربردی بودن محتوا اشاره گردید. در پایان می توان اظهار داشت که به نظر می رسد محتوای کتاب نتوانسته انتظار خواننده از کتاب را با تأکید بر سه ویژگی مبانی برنامه ریزی درسی، آشنایی با برنامه ریزی درسی آموزش ابتدایی و کاربردی بودن، برآورده سازد. ضمنا پیشنهادهایی برای اعتلای اثر ارائه گردید.
تحلیل انتقادی کتاب مبانی نظری تکنولوژی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقد و بررسی کتاب مبانی نظری تکنولوژی آموزشی، تألیف دکتر هاشم فردانش می باشد. بدین جهت دو بعد شکلی و محتوایی کتاب به شیوه ی تحلیلی – اسنادی مورد واکاوی قرار گرفته است. رعایت قواعد نگارشی و املایی، روان بودن متن، واژه نامه انگلیسی – فارسی و نمایه موضوعی را می توان از امتیازات ظاهری اثر مذکور دانست. با این حال ارائه پیشگفتار، بیان هدف اصلی اثر، مقدمه و اهداف هر فصل، جمع بندی، پرسش هایی برای ارزیابی مخاطب و طراحی مناسب تر جلد می تواند از نظر ظاهری به مطلوبیت بیشتر آن کمک کند. در بعد محتوایی، این اثر دارای امتیازاتی همچون نظم منطقی و انسجام درونی، توجه به مبانی این حوزه، واژه گزینی های مناسب و اهتمام به منابع معتبر می باشد. به روز رسانی تعریف تکنولوژی آموزشی، ارائه محتوایی در رابطه با مفاهیم سیستم ها، یادگیری و عملکرد؛ یکدست کردن سبک استناددهی، ارائه روشن تر برخی شکل ها و رج بندی مناسب عناوین می تواند باعث غنای محتوایی بیشتر این اثر شود. در مجموع این اثر برای آشنایی اولیه با بنیان های نظری تکنولوژی آموزشی اثر ارزشمندی است و تا حدی نسبی می تواند خوانندگان را با چهارچوب های کلی و اولیه این حوزه آشنا کند.
طرح الهیات سیاسی و پرسش از سرشت سیاست در دوران مدرن؛ بررسی انتقادی کتاب رساله مفهوم امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم و بررسی انتقادی فلسفه سیاسی کارل اشمیت تنها زمانی ممکن می شود که همراه آن از نسبت الهیات و سیاست پرسش کرده و مسیری را برای ورود به پروژه او باز کنیم. همین جهت در این نوشتار دنبال شده است. پس از طرح این مقدمه با اشاره به پرسش بنیادین پروژه اشمیت، یعنی چیستی مفهوم امر سیاسی و چگونگی امکان آن در دوران مدرن، رساله مفهوم امر سیاسی را با توجه به موضعی که او در همین رساله و بیشتر در رساله الهیات سیاسی اتخاذ کرده نقد نمودیم. نهایتاً در این مقاله نشان دادیم علی رغم، اثراتی که فهم الهیاتی اشمیت در درک او از مفهوم امر سیاسی داشته است، با این حال نتوانسته ارتباطی فعال با آن داشته باشد. به عبارت دیگر، دو پروژه الهیات سیاسی و مفهوم امر سیاسی نزد اشمیت همچنان دو پروژه باقی مانده اند و نتوانستند به درک یگانه ای از سیاست رهنمون شوند. الهیات، نزد اشمیت، هرچند در سرشت تاریخی سیاست حاضر باشد اما نه ضرورت و نه اثر آشکاری در فهم درونی سیاست ندارد.
دمکراسی رادیکال لکلائو و موفه: پاسخی به سرگشتگی چپِ نو (نقدی بر کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هژمونی و استراتژی سوسیالیستی؛ به سوی سیاست دموکراتیک رادیکال اثر لکلائو و موفه (1985) در پاسخ به سردرگمی چپ نو، ایده دمکراسی رادیکال را طرح نمود. این ایده حداقل از دو جنبه پیشرو است: 1-بنیان دمکراسی را بر امر سیاسی آنتاگونیستی می گذارد؛ زیرا از منظر لکلائو و موفه ستیزه گرایی بخشی از امر سیاسی و هژمونی تنها راه کنترل آن است، اما در موقعیت های اقتضایی مطالبات گفتمان های مخالف می تواند حول یک دال تهی مفصل بندی شود و هژمونی جدید جایگزین هژمونی مستقر شود؛ این فرایند راهی فراسوی واقع گرایی بدبینانه هابزی (و اقتدارگرایی آن) و آرمان گرایی اخلاق گرایانه کانتی (و دمکراسی مصالحه جویانه آن) باز می کند؛ 2-پسامدرنیسم مثبت را در قالب ایده پسابنیادگرایی صورتبندی می کند؛ لکلائو و موفه با پذیرش هژمونی باز و موقتی نه تنها از تکثر و خاص گرایی حمایت می کنند، بلکه مرجعی نهایی اما موقتی برای تصمیمات و کنش های سیاسی تعیین می کنند و بدین سان فراسوی بنیان گرایی جهانشمول هابرماسی و ضد بنیان گرایی خاص گرای دلوزی گام برمی دارند. زیرا اولی متضمن پذیرفتن مرجعیت عقل –درقالب کنش ارتباطی- به منظور حذف اختلاف هاست و دومی متضمن جدایی اقلیت ها از اکثریت و رد هرگونه مرجعیت مشترک برای کنش سیاسی است. با وجود این، همچنان نقدهای اساسی بر پروژه فکری لکلائو و موفه وارد است، از جمله: برتری امر سیاسی بر امر اقتصادی و اجتماعی؛ تضعیف کنش گری سوژه؛ غرب محوری و استعلاگرایی نوکانتی.
بررسی انتقادی مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقدهای جدی جماعت گرایی برگفتمان لیبرال یکی از مهمترین موضوعات فلسفه سیاسی معاصر است. بی توجهی به منازعه جماعت گرایی علیه لیبرالیسم، موجب ناتوانی در تحلیل و فهم بسیاری از موضوعات فلسفه سیاسی لبیرال و غیرلیبرال در دهه های پایانی قرن بیستم و قرن جاری خواهد شد. کتاب درآمدی بر مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر عهده دار تحلیل این موضوع مهم است.پرداختن به موضوعی تقریباً بدیع درفلسفه سیاسی معاصر و تاکید بر روش «هرمنیوتیک متن محور» برای خوانش آثار اندیشه سیاسی،از نقاط قوت کتاب است.با این وجود، به نتایج این منازعه درفسلفه سیاسی معاصر، توجه نشده و تاثیر آرا ویتکنشتاین متاخر در مضمون ومحتوای فلسفه سیاسی جماعت گرایی مورد غفلت قرار گرفته است. همچنین نویسندگان برای مکینتایر در فلسفه سیاسی جماعت گرایی نقش رهبری را قائل هستند، اما نسبت به جایگاه بسیار مهم سندل به ویژه تقدم آرا او نسبت به سایر جماعت گرایان و محوریت عدالت در بحث او التفات لازم صورت نگرفته است. همچنین با توجه به اینکه محور منازعه مورد بحث عدالت بوده است شایسته بود محورهای تبیین شده در کتاب در این باب نهایتا به موضوع عدالت و جنبه های مختلف آن ارجاع داده می شد.
بنیان های چهارگانه مدیریت جبران خدمات کارکنان: نقد دلالت پژوهانه کتاب Handbook of Employee Reward Management and Practice (مدیریت جبران خدمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران بنیان های چهارگانه ای برای جبران خدمات کارکنان قائل اند که شامل جایگاه شغل، جایگاه فرد، عضویت و عملکرد است. مقاله حاضر با اتکای به این بنیان ها درصدد است با روش شناسی رئالیسم انتقادی و روش دلالت پژوهی به نقد یکی از کتاب های مطرح در زمینه جبران خدمات کارکنان بپردازد. کتاب دستنامه مدیریت و اجرای پاداش کارکنان به قلم مایکل آرمسترانگ که با عنوان مدیریت جبران خدمات به فارسی ترجمه شده، از آن جهت برای نقد انتخاب شد که به عنوان یکی از مهم ترین منابع درسی رشته مدیریت و سیاستگذاری مدیریتی تدریس می شود. این مقاله ضمن پرداختن به اصول پایه ای چهارگانه جبران خدمات، به نقد اثر مذکور و ارائه دلالت های احصایی و بدیل های پژوهش در این حوزه می پردازد. نتایج نشان داد، برای جامعیتِ محتوای یک اثر آموزشی- پژوهشیِ مدیریت جبران خدمات کارکنان، شمولیت چهارگانه اساسی جبران خدمات به صورت صریح و نَه حتی تَلویحی، ضروری است.
معرفی و نقد تحلیلی کتاب Critical Management Ethics (رویکردی انتقادی به اخلاقِ مدیریت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در بررسی انتقادی کتاب «اخلاق مدیریت» نگاشته تامس کلیکاور (2010)، رویکرد کلی نویسنده، ابزارهای مفهومی به کار گرفته شده و نیز شیوه استدلال را مورد توجه قرار داده است. به زعم نویسنده، مدیریت خصوصاً مدیریت کسب و کار بدلیل اهمیتی که برای بقای سازمان قائل است، اصل بنیادین خود را بر افزایش نفع و کسب سود قرار داده، از این رو اخلاق مندی مسأله بنیادینش نبوده و حتی می تواند در مواردی بنا به ضرورت تمایلات و گرایش های غیراخلاقی هم پیشه کند. نویسنده به عنوان نظریه پرداز حوزه اخلاقِ مدیریت از منظری تاریخی هم تلاش کرده تا نشان دهد مدیریت کسب و کار همواره با تجارب غیراخلاقی همراه بوده، تجربه ای که به صورت نوعی بردگی مدرن تا عصر حاضر ادامه دار بوده است. او بر این اعتقاد است که اخلاق مدیریت به عنوان میان رشته ای که از حیث موضوع شاخه ای از دانش مدیریت محسوب می شود در عمل ناگزیر باید با فلسفه عجین تر باشد. در نهایت گرچه نویسنده توانسته مغایرت ذاتی مدیریت بویژه مدیریت کسب وکار را با اخلاق نشان دهد و بر این مبنا راهکاری هم ارائه کند، اما این که نویسنده موفق به ارائه نظریه متفاوتی در حوزه «اخلاقِ مدیریت» شده باشد، محل تردید و تأمل است.
بلوغ تحلیل گری و کارکردهای مدیریت منابع انسانی؛ نقدی بر کتاب منابع انسانی داده محور: نحوه استفاده از تحلیل ها و شاخص های کلیدی پیشبرد عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد و توسعه فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی و استفاده روزافزون از ابزارهای هوشمند متصل به اینترنت، حجم عظیمی از دادههای دیجیتال در هر لحظه تولید میشود. استفاده هوشمندانه از این دادهها برای بهبود تصمیمات مرتبط با منابع انسانی، نیازمند تحلیلگری منابع انسانی است. تحلیلگری منابع انسانی دارای انواع توصیفی، تشخیصی و پیشبینی کننده است که در قالب مدل بلوغ تحلیلگری معرفی میشوند. مقاله حاضر با درنظر داشتن مدل بلوغ تحلیلگری و کارکردهای پنجگانه مدیریت منابع انسانی با استفاده از روش دلالتپژوهی به نقد کتاب منابع انسانی دادهمحور: کاربرد تحلیلگری و سنجهها برای پیشبرد عملکرد اثر برنارد مر که تحت عنوان منابع انسانی دادهمحور: نحوه استفاده از تحلیلها و شاخصهای کلیدی پیشبرد عملکرد به فارسی منتشر شدهاست میپردازد. احصای دلالتها نشان میدهد که بهبود اساسی کتاب با غنی تر شدن و تعمق بیشتر در مبانی نظری مباحث مدیریت منابع انسانی و توجه دقیقتر به سطوح تحلیلگیری امکانپذیر است.