۱.
سابقة ترجمه در ایران، به روزگار هخامنشیان می رسد که کتیبه ها را به زبان های دیگر می نوشتند. در ایران، سه دوره به داشتن نهضت ترجمه شهرت دارد: نخستین نهضت ترجمه در روزگار ساسانیان، به ویژه با تأسیس جندی شاپور، شکل گرفت. طبق منابع موجود، ترجمه های این دوره، کتب تاریخی را شامل نمی شده است. دومین نهضت، در اواخر سدة دوم، با تأسیس بیت الحکمه، به نهایت شکوفایی خود رسید.[1] در این دوره نیز با تأسی از حکمت و فلسفة یونانی، به ترجمة متون تاریخی توجهی نشد؛ تا اینکه به دنبال گسترش روابط ایران با کشورهای اروپایی، از دورة صفویه به بعد، نیاز به ترجمه بار دیگر ضرورت پیدا کرد. ولی در دورة قاجار بود که سومین نهضت ترجمه درپی شکست های ایران از روسیه، با ورود هیئت های نظامی و علمی خارجی در ایران، آغاز شد.
در این پژوهش، عوامل تأثیرگذار در توجه نویسندگان و مترجمان عصر قاجار به ترجمة کتب تاریخی و میزان تأثیرگذاری این امر در جذب و نزدیک سازی محققان و مخاطبان این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این مقاله ناظر بر این است که جنگ های ایران و روسیه، ترجمة اولین متون تاریخی را باعث شد. تأسیس دارالفنون، دارالترجمه، جریان شرق شناسی و کشفیات باستانی در ایران، ترجمة متون تاریخی و توجه به آن را به اوج شکوفایی تا آن زمان رساند؛ ضمن آنکه ترجمة کتاب های تاریخی، به تغییر متد تاریخ نویسی، توجه به تاریخ ایران باستان و آشنایی ایرانیان با افکار انقلابی منجرشد.
۲.
گسست جامعة قاجار از اندیشة سنتی و بروز گرایش های نوخواهان در آن دوره، پیامد یک خودآگاهی انتقادی بود که به دنبال وقوع بحران های متعدد اجتماعی ـ سیاسی رخ نمود. رشد روزافزون ترجمة آثار سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی در روزگار قاجار، سبب گسترش آگاهی های اجتماعی شد.
در مقالة حاضر، ضمن طیف بندی گفتمان های انتقادی آن دوران و ارائة شواهد، نشان داده شده است که اکثر طراحان این گفتمان، دست اندرکار ترجمة متون بوده اند، و با این ترجمه ها، اذهان مردم را درمورد ناکارآمدی نظم سیاسی موجود روشن ساخته و احساس آنها را در تغییر این موقعیت برانگیخته اند.
۳.
شمار چشمگیر و اهمیت آثار شرق شناسان و ایران شناسان، ترجمه برخی از این پژوهش ها را ضروری کرده است؛ و انتشار فراوان این دسته از آثار در چند دهه اخیر به صورت ترجمه کتاب و مقاله، ضرورت ارزیابی و بررسی آن ها را نشان می دهد. بررسی پیاپی ترجمه ها نشان می دهد که اصولی برای ارتقای کیفیت علمی و ادبی ترجمه لازم است. گاهی رعایت نکردن برخی اصول ضروری، آسیب جدی به بازگردانی اثر وارد می کند و خواننده را از درک درست متن باز می دارد. از این رو بحث و تأکید این مقاله آن است که با آگاهی مترجمان به برخی از این اصول می توان تاحدودی از گسترش آن ها جلوگیری و زمینه ارتقای محتوای ترجمه ها را فراهم کرد. به نظر می رسد که ترجمه پژوهش های تاریخی، فنون ویژه ای را طلب می کندکه در ترجمه متون علوم دیگر چندان ضروری نیست. در این مقاله بررسی برخی از آسیب های متداول در فن بازگردانی پژوهش های ایران شناسی و شرق شناسی تلاش شده است مهارت ها و برخی از اصول لازم معرفی شود.
۴.
ماکس وبر، یکی از مهم ترین جامعه شناسانی است که تأثیرات زیادی بر محققان رشته های مختلف علوم اجتماعی داشته است. مورخان نیز هم از جنبه روش شناسی و هم تبیین رویدادهای تاریخی، از اندیشه های وی تأثیر پذیرفته اند؛ و با ترجمه آثار وبر به زبان فارسی، دامنه این تأثیرپذیری افزایش یافت.
آن دسته از مورخانی که به تبیین وقایع تاریخی به خصوص تاریخ معاصر روی آورده اند، با واژه هایی ازقبیل «تفهم»، «مشروعیت»، «عقلانیت» و نظایر آن که وبر وارد مطالعات جامعه شناسی کرد، ارتباط دایمی دارند. میزان اثرپذیری درزمینه مباحثی ازقبیل «منشأ و کارکرد دولت» و نیز موضوع انقلاب، وسیع تر از مباحث دیگر است. در این مقاله، با رویکردی تحلیلی، ابعاد این تأثیرپذیری به طور دقیق و مستند درباره این دو مفهوم بررسی می شود.
۵.
توجه روزافزون به علم تاریخ و انتشار کتب غنی و سودمند به زبان های مختلف در این زمینه، مترجمان متون تاریخی را ملزم می سازد تا با رعایت چهارچوب های علمی به این امر مهم بپردازند. بی تردید انجام این کار بدون آگاهی از شاخصه های علمی این فن ممکن نیست. در این مقاله ضمن معرفی ویژگی های متون علمی و ادبی، سعی شده است با طرح یک مدل، ترجمة علمی و ترجمة ادبی با هم مقایسه و شاخصه های هر یک برشمرده شود. در ادامه، با تشریح ویژگی های ساختاری و محتوایی متون تاریخی، روشن می شود که در ترجمه این گونه متن ها باید هم به شاخصه های علمی و هم به شاخصه های ادبی توجه شود.
۶.
یکی از کتاب های چاپ شده در حوزه تاریخ، کتاب دولت سلجوقیان است، که تهیه کنندگان و ناشر آن را به عنوان کتاب درسی برای دانشجویان این رشته معرفی کرده اند. امّا با توجه به ویژگی هایی که لازمة یک کتاب درسی دانشجویان است، برخی نارسایی ها در متن دیده می شود که ازجمله آنها می توان به ناهماهنگی عنوان و محتوا، استفاده نکردن از منابع اصلی، عدم تدقیق و توجه در تحقیقات جدید، عدم رعایت موازین علمی در ارجاعات و پی نوشت ها و وجود اغلاط مضمونی و تایپی در متن اشاره کرد
۷.
ذبیح الله منصوری (1365 ـ 1274) ـ روزنامه نگار و مترجم ـ به دلایلی، ازجمله سبک ویژه در ترجمة متون ادبی و تاریخی (به دلیل نوع نگاه و دیدگاه مخاطب مدار در ترجمة متن)، حجم وسیع تألیفات، و برخورداری از طیف گسترده ای از خوانندگان، نامی برجسته و قابل بحث در تاریخ ادبیات و مطبوعات ایران است. در مقالة حاضر، پس از بیان مختصری از زندگی نامه و معرفی آثار این مترجم و ذکر دیدگاه ها و واکنش های متفاوت مورخان و مترجمان دیگر به شیوة خاص او در ترجمة متون، سعی شده است برمبنای شواهد و نمونه هایی از متون اصلی و متون ترجمه شده، سبک و نحوة ترجمة او به ویژه در ترجمة متون تاریخی، تحلیل و بررسی انتقادی شود.