۱.
امروزه ادبیات تطبیقی جایگاه ویژه ای در میان رشته های ادبی دارد و نقش انکارناپذیری را در بیان روابط و کنش و واکنش میان آن ها ایفا کرده است. به علاوه، با نشان دادن نقاط ضعف و قوت هرکدام غنای ادبیات ملت ها را به ارمغان آورده است. کتاب ا لأدب المقارن فی الدراسات المقارنه التطبیقیه ، اثر داود سلوم، در حوزه ادبیات تطبیقی است که سعی دارد ضمن بیان مختصری از نظریه ها و مکتب های ادبیات تطبیقی حجم درخورتوجهی از آثار فرهنگی و ادبی ِعربی و غیرعربی و نیز اثرپذیری و اثرگذاری آن ها را به نمایش گذارد تا بدین وسیله پیشینه ها، توان مندی ها، و اثر هرکدام در غنای دیگری را نمایان کند. گفتار پیشِ رو با هدف معرفی اثر یادشده و بیان نقاط ضعف و قوت آن به شیوه توصیفی تحلیلی نگاشته شده است و نتایج نشان می دهد که کتاب ضمن توفیق در بخش هایی از اهداف خود، در بخش های دیگری کاستی ها و چالش هایی دارد.
۲.
تألیفات معاصر به عنوان کتب اعلام در معرفی چهره های ادبی و سبک آنان بسیار حائز اهمیت اند و برای پژوهش گران کتب مرجع محسوب می شوند. بنابراین، باید در محتوای خود به نحو شایانی مؤلفه های صوری و محتوایی لازم را گرد آورند. این جستار با خوانش یکی از آثار العشماوی، مطرح در حوزه نقد ادبی، درنظر دارد تا مؤلفه های شکلی و محتوایی کتاب أعلام الأدب العربی الحدیث واتجاهاتهم الفنیّه را بررسی کند و با روش توصیفی تحلیلی کارآمدی این اثر را در حوزه کتب آموزشی ادبیات عربی روشن کند. باوجود دستاوردهای آن برپایه نگاه نقدی ویژه العشماوی در کاربست تجربه شخصی و تحلیل ذوقی در نقد ادبی و نیز شمولیت بحث در چهار حوزه مهم از ادبیات این کتاب ازلحاظ برخی نکات محتوایی و غالباً شکلی دچار نقیصه هایی است که مهم ترین آن قلت منابع و مآخذ، ضعف ارجاع دهی، و نداشتن جامعیت صوری به ویژه نداشتن منابع است. از این رو، نمی توان آن را مرجعی همه جانبه و درزمره منابع اصلی برنامه آموزشی رشته زبان و ادبیات عرب معرفی کرد.
۳.
کتاب دانشگاهی امروزه ابزاری مهم برای آموزش به دانشجویان و انتقال اندیشه ها به ایشان است. از همین رو، نقد کتاب دانشگاهی درپی آن است تا این گونه کتاب ها را براساس شاخصه هایی استاندارد بررسی و زمینه بهره وری هرچه بیش تر از این رکن مهم آموزش عالی را فراهم کند. نوشتار حاضر درپی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و براساس شاخصه های ارزیابی شکلی، ساختاری، زبانی، و محتوایی کتاب لغه الشعر العربی الحدیث، مقوماتها الفنیه و طاقاتها الابداعیه نوشته «سعید ورقی» را بررسی کند و نقاط قوت و ضعف آن را در حوزه نقد شعر معاصر عربی بشناساند. مهم ترین نتایج عبارت اند از شاخصه های ظاهری هم چون طرح جلد، طراحی صفحه، و برجسته سازی در نگارش رعایت شده است، هرچند عنوان روی جلد برجستگی لازم را ندارد. زبان اثر علمی، تخصصی، و متناسب با موضوع و سطح ویژه مخاطبان خود است. فصول کتاب باعنوان کاملاً تناسب دارند. در ترتیب و چینش فصل ها و باب ها نوعی تسلسل منطقی و علمی دیده می شود. کتاب موردبحث جامعیت و روزآمدی لازم را دارد و توانسته با کتاب های هم سطح خود ارتباط برقرار کند.
۴.
لایه واژگانی سبک یکی از سطوح تحلیل در زبان است که در فرایند بررسی سبک شناسانه اهمیت شایانی دارد، چراکه واژه از مهم ترین ابزارهای متون ادبی است که در یافته های ایدئولوژیک متن سهم به سزایی دارد. درواقع، گزینش واژگان خاص سبک شخصی نویسنده را شکل می دهد. نهج البلاغه ، یکی از شاه کارهای بی نظیر ادبی بعد از قرآن کریم ، نقش عمده ای در ادبیات ملت ها داشته است. در همین زمینه گزینش واژگان در جاودانگی آن تأثیر درخورتوجهی دارند. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر سبک شناسی لایه ای به منظور شناخت تفاوت های سبک واژگانی گفتار و نوشتار امام علی (ع) 15 خطبه و 15 نامه سیاسی، اجتماعی، و اخلاقی نهج البلاغه را ازنظر لایه واژگانی تحلیل کرده است. نتایج این کاربست حاکی است که گزینش واژگان انتزاعی، نشانه دار، و ضمنی در خطبه ها در مقایسه با نامه ها بیش تر است و درمقابل بسامد بالای واژگان عینی، صریح، و بی نشان سبک نامه ها را علمی تر کرده است. گزینش واژگان در سبک گفتاری و نوشتاری نهج البلاغه مستقیم از بافت موقعیتی کلام تأثیر پذیرفته است.
۵.
مقاله حاضر به بررسی و نقد کتاب الأدب المصری فی ظلّ الحُکم العثمانی ، نوشته محمد سیدکیلانی، نویسنده معاصر مصری (1912- 1998)، پرداخته است. روش کار نقد شکلی و محتوایی است و نقاط ضعف و قوت اثر در این زمینه مشخص شده است. با توجه به نتایج این پژوهش، کتاب حاضر متأسفانه هم در شکل ظاهری و هم در محتوا ضعف های عمده ای دارد که برخی از مهم ترین آن ها عبارت اند از نداشتن توجه کافی به قواعد نگارش زبان عربی، بهره نبردن مناسب از علائم سجاوندی، رعایت نکردن تناسب حجمی باب های کتاب، هم پوشانی برخی از باب ها، ارائه قضاوت های یک جانبه و جهت دار و به دور از روحیه بحث علمی، نبود ارجاع دهی و رعایت امانت علمی، وجود توضیحات و ارائه مطالب غیرمرتبط باعنوان کتاب، توضیح ناکافی برخی از قسمت های کتاب به ویژه در باب های پنجم و ششم، نداشتن فهرست منابع و اعلام، ضعف تحلیل، و پنهان بودن شخصیت علمی نگارنده. با توجه به مطالب یادشده، کتاب حاضر شایستگی استفاده به منظور منبع درسی یا کمک درسی در درس تاریخ ادبیات دوره عثمانی را ندارد، اما منبعی برای مطالعه و نقد دانشجویان تحصیلات تکمیلی پیش نهاد می شود.
۶.
ترجمه لفظ به لفظ آثار ادبی به ویژه آثار آن دسته از ادیبانی که افکار فلسفی و دینی را در نوشته های خود بیان می کنند، همواره دشواری ها و چالش هایی را پیش رو داشته است. از جمله این چالش ها می توان به مواردی اشاره کرد که در سطح جمله ها و ساختار آن ها و هم چنین در سطح معادل یابی در فرایند ترجمه لفظ به لفظ این متون روی می دهد. کتاب البدائع والطّرائف نوشته ادیبِ فیلسوف جبران خلیل جبران است که در آن به ابعاد مختلفی از زندگی، ایده ها، و رویدادهای اجتماعی توجه دارد و با آرای فلسفی خود به بیان نگرش ها پرداخته است. جستار حاضر کوشیده است با روش توصیفی تحلیلی ترجمه این کتاب از سیمین پناهی فرد را با عنوان اندیشه های نو و شگفت در سطح تعادل واژگانی و جمله ای ازمنظر شکل و محتوا بررسی کند و راه کارهایی را به منظور بهبود سطح کیفی ترجمه آثار ادبی به طور کلی و ترجمه این اثر به طور خاص ارائه دهد. برآیند پژوهش نشان می دهد مترجم در بیش تر موارد درصدد ارائه ترجمه لفظ به لفظ و وفادار به ساختار متن مبدأ بوده است و این امر باعث شده ساختار بسیاری از جملات عربی به زبان فارسی منتقل شود که درنتیجه ناهم گونی ساختار این جملات و ترکیب های نامناسب آن باعث ایجاد ابهام در متن شده است. ترجمه مذکور گاهی در سطح واژگان و اصطلاحات تخصصی نیز ازلحاظ معادل یابی با چالش هایی مواجه بوده است.
۷.
نظر به اهمیت نقد علمی و ادبی در شناساندن نقاط قوت و ضعف نگاشته های مختلف، شاید بتوان ادعا کرد که ارزش نقد آثار از خود آن ها کم تر نیست. از این ره گذر، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و نقد کتاب البنی الأسلوبیه دراسه فی الشعر العربی الحدیث ، اثر کمال عبدالرزاق العجیلی، پرداخته و ملاحظات مختصری درباره آن در دو جنبه شکلی و محتوایی بیان داشته است. مهم ترین یافته های این بررسی و نقد بیان گر آن است که برخی نواقص و کاستی ها در هر دو جنبه شکلی و محتوایی یافت می شود که برخی از آن ها عبارت است از وجود برخی خطاهای تایپی و نگارشی، عام بودن موضوع، اشاره نکردن به پیشینه تحقیق، ارائه برخی مطالب بدون توجه به آمار، جذابیت نداشتن عنوان اثر و وضوح آن، و جامعه آماری بسیار زیاد که مانع ارائه تحلیل های دقیق و عمیق ازسوی نویسنده شده است. هرچند نباید ازنظر دور داشت که کتاب محاسن فراوانی هم دارد، مانند نقد و تحلیل دیدگاه های دیگران، تازگی و نوآوری ازلحاظ تطبیق دیدگاه جدید بر متون شعری، تعریف دقیق اصطلاحات تحقیق، دوری از استطراد و بیان مطالب خارج و غیرمرتبط به موضوع مطرح شده، پرهیز از تکرار مطالب، ارجاعات دقیق، بهره گیری از مستندات و منابع و مآخذ فراوان و معتبر در موضوع.
۸.
نقد ادبی یکی از شاخه های پژوهشی در حوزه ادبیات است و از دیرباز توجه خاصی به آن شده و همواره به منزله راه کار و معیاری برای تحلیل، ارزش گذاری، و تصحیح متون ادبی به کار رفته است. امروزه، با توجه به گستردگی و تنوع تولیدات ادبی این شاخه از دانش بشری می کوشد از بیش تر یافته های علمی برای تقویت توان و تسلط خود در انجام وظایف محوله استفاده کند. نکته بدیع این که، آثار نقدی نیز هراز گاهی درمعرض نقد و ارزیابی واقع می شوند. به همین منظور، مقاله حاضر بر آن است تا با خوانشی تحلیلی انتقادی، یکی از کتب نقدی در حوزه زبان و ادبیات عربی را بررسی کند. از این رو، کتاب دراساتٌ فی الأدب العربی الحدیث ، نوشته محمد مصطفی هداره، برگزیده شد تا ضمن ارائه گزارشی مختصر از محتویات کتاب در دو مقوله شکلی و محتوایی به مواضع قوت و ضعف آن اشاره شود. نتایج نشان می دهد که کتاب حاضر دربردارنده اطلاعاتی مفید است و با توجه به پرداختن به دو بخش شعر و نثر گستردگی مطلوبی دارد، اما به نظر می رسد به دلیل نداشتن روشی علمی در نقد و رعایت نکردن برخی اصول پذیرفته شده در این حوزه، به بازبینی و اعمال تغییرات اساسی نیاز دارد.
۹.
آسیب شناسی رشته های آموزشی از رسالت های تربیت یافتگان در هر سیستم آموزشی است و این مهم جز با نگرشی انتقادی و برمبنای فاصله گیری نقادانه از آن نظام دانایی محقق نمی شود. در این میان، رشته زبان و ادبیات عربی نیز از این قاعده مستثنا نیست و آسیب ها و ضعف های ساختار آموزشی آن موجب بی علاقگی و ریزش کمی و کیفی دانشجویان و تاحدودی استادان شده است. محور اصلی این نوشتار مفهوم «زیست جهان» از ادموند هوسرل، پایه گذار روش پدیدارشناسی، است. زیست جهان زندگی واقعی مشترک سوژه های انسانی است که بایستی برمبنای آن دانش انسانی صورت بندی شود و انگاره «زیست دانش» مبنا قرار گیرد. جستار زیر می کوشد تا با تکیه بر مفهوم «زیست جهان» به تحلیل و توصیف این مسئله بپردازد که آسیب ریزش دانشجویان در رشته زبان و ادبیات عربی ناشی از تمایز در افق زیست جهانی است. یعنی آگاهی، درک، و دریافت تحصیل کنندگان در این رشته با آگاهی و درک و دریافت زیست جهان معاصر وجوه تمایز و افتراق بنیادین دارد و از این روست که با آن نوع دانش، امکان ادراک، تعامل، و هم ذات پنداری با جهان واقع زندگی برای آنان مفقود می شود. از نتایج این نوشتار تبیین تمایزات اساسی میان زیست جهان حاکم بر رشته زبان و ادب عربی و زیست جهانی است که در آن زندگی می کنیم تا بدین وسیله آسیبی که در بنیاد آگاهی ریشه دارد، فهم شود و در حل آن اقدامات و اصلاحاتی انجام گیرد. ازجمله این اصلاحات گشودن افقی درراستای بینارشته ای شدن آموزش در این رشته است که مطالعات امروزین بسیار بر آن تأکید می نهد.
۱۰.
اختلافات فراوان میان دو مکتب نحوی بصره و کوفه باعث شد تا برای نحو هم چون فقه و کلام علمی پدید آید و پژوهش گر ان این حوزه ازطریق آن استنباط احکام نحوی را دریابند که آن را «أصول النحو» یا «علل النحو» نامیده اند. ابن سراج ازجمله کسانی است که در کتاب الأصول فی النحو به این علم پرداخته است. بسط و تفصیل او در باب ها و فصل های این کتاب بر ذهن دریابنده این دانشمند بزرگ دلالت دارد و بیان گر آن است که وی حق مطلب را در بیان و باب بندی علم نحو و تاحدی در علم اصول نحو ادا کرده است. مقاله حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی روش ابن سراج را در کتابش بررسی کرده است. مهم ترین یافته های این پژوهش نمایان گر آن است که این کتاب نظمی منطقی دارد و ابن سراج در آن افزون بر به دست دادن نظرهای نوین، اصول دو مکتب بصری و کوفی را به گونه ای معقول درهم آمیخته است. او در بهره گیری از آثار پیش از خود به تقلید صرف نپرداخته، بلکه پیوسته تلاش کرده است تا مطلبی نو بر یافته های پیشین بیفزاید. اهمیت این موضوع در آن است که تاکنون پژوهشی درباره ابن سراج و کتابش به پارسی مشاهده نشده و پژوهش گر ان این حوزه در عصر حاضر به علم اصول توجهی نکرده اند.
۱۱.
کتاب عصر الدّول والإمارات: الأندلس ، اثر شوقی ضیف نویسنده نام دار ادبیات عربی، درباره تاریخ ادبیات عربی در اندلس است. مؤلف در این اثر کوشیده است تا پس از بیان مقدماتی درباره سیاست، اجتماع، و فرهنگ به ادبیات عربی در اندلس بپردازد و به ذکر شواهد تاریخی، شعری، و نثری و تجزیه و تحلیل این شواهد اقدام کند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی جنبه های گوناگون شکلی و محتوایی این اثر را نقد و بررسی کرده است. یافته های تحقیق بیان گر انشای شیوا، فصیح، و بلیغ مؤلف و توان مندی و اشراف وی بر تاریخ ادبیات اندلس است. مؤلف در مسیر نگارش تاریخ ادبیات با داشتن یک طرح به اسباب و زمینه های سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی مؤثر در پیدایش و رشد ادبیات اندلس آن هم در چهارچوب تاریخی اهتمام می ورزد. از سوی دیگر، برخی از نارسایی ها در زمینه مؤلفه های جامعیت صوری، ایرادات نگارشی، ویرایشی، و محتوایی در این کتاب دیده می شود که رفع این موارد می تواند بر ارزش و سودمندی آموزشی و پژوهشی آن بیفزاید.
۱۲.
پای بندی به اصول نگارش مقالات پژوهشی در نگارش چکیده، مقدمه، روش طرح مسئله، اتخاذ روش تحقیق مناسب، تحلیل و ارزیابی محتوا، و نتیجه گیری به مهارت و دقت پژوهش گر بسته است. نگارندگان در پژوهش حاضر به نقد و بررسی ساختار شش مقاله چاپ شده در مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی در حوزه فن تصویر و میزان انطباق آن با استانداردهای مقاله های علمی پژوهشی پرداخته اند. بررسی استانداردهای مربوط به ساختار مقاله های علمی پژوهشی در مقالات نشان می دهد که برخی از مقالات نواقصی هم چون کلی بودن عنوان ، نگارش غیراصولی چکیده، ناقص بودن مقدمه، ارائه سطحی مبانی نظری پژوهش، فقدان رویکرد مسئله محور ی و تحلیل انتقادی، دربر نداشتن یافته های تازه در بخش نتیجه گیری، و کلیشه ای بودن نتیجه ها دارند. ازجمله نقاط مثبت تعدادی از مقاله ها نیز داشتن مبانی نظری دقیق، اتخاذ روش تحقیق روشن، رویکرد مسئله محور ، نوآوری در نتایج، و استناد به منابع معتبر است.
۱۳.
کتاب البلاغه و التحلیل از انطوان مسعود البستانی از ده ها کتاب درسی علم بلاغت در دانشگاه های کشورهای عربی و ازجمله ایران است که اخیراً در برخی مقاطع، به ویژه مقطع کارشناسی و حتی در گروه هایی که در زمینه علم بلاغت تخصصی ندارند، به منظور تدریس در مقطع کارشناسی ارشد انتخاب شده است. بدیهی است این اثر مانند بسیاری از تألیفات درسی نقاط ضعف و قوتی دارد که هنگام تدریسِ آن در دوره کارشناسی و ارشد بدان دست یافتیم. سعی ما بیش تر در رفع مواردی بوده است که دانشجویان با آن درگیر بوده اند. این کتاب نتوانسته است مطابق کتاب های دیگر بلاغی چون البلاغه الواضحه و جواهر البلاغه ، که در محافل دانشگاهی جایی باز کرده، برای دانشجویان یا استادان جایگاه علمی موفقی داشته باشد، اما با کمی تغییر در محتوای درسی و تمرین های هر بخش می توان به اصلاح کتاب کمک کرد. این مقاله درزمینه همین موضوع نگاشته شده است تا برای خوانندگان و تصمیم گیرندگان کتب درسی دانشگاهی مفید باشد.
۱۴.
ارزیابی و نقد کتاب های درسی برای تحول در حوزه آموزش امری اجتناب ناپذیر است تا صاحبان آثار علمی را در بهبود و برطرف کردن معایب و کاستی های آثارشان یاری کند. بر این اساس، جستار حاضر کتاب انواع شعر عربی و سیر تطور آن ، تألیف خلیل پروینی و سید فضل الله قادری، را از دو جنبه شکلی و محتوایی نقد و بررسی کرده است تا نقاط ضعف و قوت آن را تبیین کند. از مهم ترین مزایای اثر مذکور می توان به نوبودن طرح و شیوه عمل و ارائه موضوعات پژوهشی اشاره کرد. مهم ترین معایب شکلی آن نیز عبارت اند از اغلاط پر شمار نگارشی، رعایت نکردن شیوه نامه فرهنگستان ادب فارسی، و قلم و صفحه آرایی نامطلوب کتاب که لازم است بازبینی و اصلاح شود. ازلحاظ محتوایی نیز اشکالات عدیده ای ازجمله فقدان انسجام در برخی مباحث ازمنظر روش تحقیق، تسلسل منطقی نداشتنِ مطالب، بررسی نکردن سیر تطور موضوعات در برخی ادوار تاریخی ازجمله دوره اندلس، ضعف در ارجاع دهی، و مراجعه نکردن به منابع دست اول و استفاده از برخی منابع دست دوم در آن به چشم می خورد.
۱۵.
کتاب المنهج النفسی فی النقد الحدیث؛ النقاد المصریون نموذجاً ، نوشته موسى عبدالرحمن بسام قطوس، تلاشی است درجهت بررسی پیدایش یکی از شیوه های نقد ادبی نوین در مصر یعنی شیوه روان شناختی که به منزله یکی از شیوه های نقدی، چه در سطح نظری و چه در سطح تطبیقی، اهمیت خاصی دارد. این کتاب از آن دسته کتاب هایی است که به دلیل محتوای مناسب و مطالب مفید در زمینه نقد روان شناختی به منظور بررسی و نقد انتخاب شد. در این جستار کوتاه، برآن ایم که به روش توصیفی تحلیلی این اثر را ازلحاظ ظاهری و محتوایی بررسی کنیم و برجستگی ها و نارسایی های آن را یادآور شویم تا از ره گذر این نقد و بررسی، علاقه مندان حوزه نقد روان شناختی به نوعی با خلأهای این حوزه آشنا شوند و درجهت تقویت این رویکرد نقدی بیش از پیش بکوشند. درمجموع، با بررسی این کتاب به این نتیجه رسیدیم که کتاب در بیان مطالب نظری مربوط به نقد روان شناختی و ارائه کلیات لازم درباره انواع موضع گیری های ناقدان مصری دربرابر نقد روان شناختی و بررسی و نقد سه مرحله ای سه کتاب در زمینه نقد روان شناختی تاحدی موفق بوده است، گرچه خالی از اشکال و نواقص نیست.
۱۶.
نقد کتاب های دانشگاهی از مهم ترین روش ها برای بررسی میزان کارآمدی آن هاست که مزایا و معایب آن ها را بر می شمرد و بدین طریق راه را برای تمامی کسانی که قصد نویسندگی در حوزه ای مشخص دارند هموار می کند. کتاب نقد ادبی اثر «نعیم عموری» سعی دارد که مکاتب و روش های نقد ادبی را به دانشجویان زبان و ادبیات عربی معرفی کند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و آماری درپی آن است تا کتاب حاضر را در دو حوزه ساختاری و محتوایی ارزیابی کند. نتیجه آن که نویسنده این کتاب در حوزه ساختاری موفق تر عمل کرده است، هرچند در این حوزه نیز کاستی هایی به چشم می خورد. به نظر می رسد که در سطح ساختاری باید به تقویت زبان علمی توجه بیش تری شود و تحلیل دقیق تر مبانی نظری و نمونه آوری برای نظریه ها و کاربردی کردن آن ها از مهم ترین نکاتی است که باید در حوزه محتوایی رعایت شود.
۱۷.
عبدالملک مرتاض، دانشمند الجزایری، از اندک دانشمندانی است که می کوشد گفتمان نقد ادب عربی امروزه را سامان دهد و ساختمان آن را برپایه میراث ارزش مند نقد کهن عرب بسازد. از آن جا که بدون روایت کاوی نمی توان بخش بزرگی از نثر امروز عرب را فهمید، بنابراین دست یابی به کتابی آموزشی و روش مند در این زمینه مهم می نماید. چاپ کتاب فی نظریه الروایه: بحث فی تقنیات السرد از مرتاض، به سال 1998 م، کاوشی رژف در شگردهای روایت پردازی به شمار می رود که راهی منسجم و جدید را در نظریه پردازی و تحلیل گفتمان داستان عربی، براساس میراث داستانی کهن عرب و با دید انتقادی به نظریه غربی روایت، ارائه می دهد. سؤال پژوهش این است که آیا نویسنده این کتاب در ارائه کاوشی روش مند از داستان و بومی سازی آن پیروز شده است. تحلیل محتوای کمی و کیفی این کتاب نشان می دهد که این کتاب گفتمان کاوی داستان را برپایه میراث کهن داستانی عرب و روایت شناسی نوین مغرب زمین بنا نهاده و در زمینه ساخت واژه های معادل در نقد داستان پیروز بوده است؛ چنان که می توان آن را منبعی برای درس نثر معاصر عربی دوره دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه های ایران پیش نهاد کرد.
۱۸.
آثار پدیدآمده درباره ادبیات اندلس دو گونه اند: گونه نخست اطلاعات کلی دارد و از بدو ورود اموی ها به سرزمین اندلس تا انقراض حکومت اسلامی در آن دیار را شامل می شود که به اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و ادبی اعم از شعر، نثر، و فنون جدید مانند موشح و زجل می پردازد. گونه دوم به صورت تخصصی به موضوع نگاه می کند؛ مثلاً به شعر یا نثر اندلسی در یک دوره خاص می پردازد. کتاب الشعر الأندلسی فی عصر الموحدین ، تألیف فوزی عیسی، از این دسته است. تحلیل و بررسی کتاب نکات قوتی مانند نگاه تخصصی به موضوع، نقد علمی و بی طرف آرایِ دیگر اندیشمندان، استناد و استشهاد به اشعار به منظور اثبات ادعای خویش و در عین حال نکات ضعفی مانند وحدت رویه نداشتن در ثبت ارجاعات، دقت کافی نداشتن در پاره ای از نقل قول ها، بی قاعدگی نحوی، حرکت گذاری نکردن اشعار و اسم های خاص، نداشتن شرح کافی از واژه های دشوار، و تسلسل منطقی نداشتن مباحث در برخی فصول را نتیجه داد.