آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

زمینه: اوتیسم اختلالی تحولی عصبی است که با نقص مداوم در مهارت های ارتباطی - اجتماعی شناخته می شود و ضعف در مهارت اجتماعی در این کودکان دارای پیامدهای منفی است. فرضیه های جدید، اختلال طیف اوتیسم را به نارسایی در نظریه ذهن مرتبط می کنند. آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی با در برداشتن آموزش خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و آگاهی هیجانی می تواند مداخله مؤثری برای بهبود نظریه ذهن در این کودکان باشد. این در حالی است که در این مورد شکاف پژوهشی وجود دارد و تاکنون مطالعه ای به بررسی این موضوع مهم نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت عاطفی اجتماعی بر بهبود نظریه ذهن در کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر طیف اتیسم در رده سنی 7 تا 15 سال شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آن ها، ۲۰ نفر به طور تصادفی انتخاب شده و در گروه های آزمایش (1۰ نفر) و گواه (۱۰ نفر) جایگزین شدند. برای گروه آزمایش ده جلسه مداخله آموزش مهارت عاطفی اجتماعی برگرفته از بسته آموزشی خسروتاش و همکاران (2019) اجرا شد، ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش طیف اتیسم (اهلر و همکاران، 1999) و آزمون نظریه ذهن (موریس و همکاران، 1999) بود که توسط والدین تکمیل شد. همچنین داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس و با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دهنده این است که آموزش مهارت عاطفی اجتماعی باعث افزایش نمرات نظریه ذهن در گروه آزمایش شده است (0/05 P<). اندازه اثر نمره نظریه ذهن 36% بود، بنابراین آموزش مهارت عاطفی اجتماعی توانسته است 36 درصد از تغییرات نمرات نظریه ذهن را تبیین کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر به نظر می رسد آموزش مهارت عاطفی اجتماعی می تواند نظریه ذهن را در کودکان مبتلا به اوتیسم تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین استفاده از آن در کنار سایر روش های درمانی به منظور بهبود مهارت های عاطفی، اجتماعی و ارتباطی در این کودکان توصیه می شود.

تبلیغات