زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اشتیاق تحصیلی پرداخته اند. اما پژوهش پیرامون تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی اشتیاق ریاضی بر اساس خودطرحواره ریاضی و حافظه عاطفی ریاضی با میانجی گری ارزش تکلیف و باورهای توانایی - انتظار مغفول مانده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری حافظه عاطفی و خودطرحواره ریاضی با اشتیاق ریاضی با نقش میانجی باورهای توانایی - انتظار و ارزش تکلیف بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهش همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود که 500 نفر از دانش آموزان پایه های یازدهم رشته تجربی و ریاضی شهر تهران سال 1398 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. همه ی آن ها پرسشنامه های حافظه عاطفی ریاضی (شانک و همکاران، 2008)، خودطرحواره ریاضی (گارسیا و پینتریچ، 1994)، انتظار - ارزش سمنان (حسینی و همکاران، 1389)، هزینه تکلیف ریاضی (فلاک و همکاران، 2015) و اشتیاق ریاضی (فردریکز و همکاران، 2004) را تکمیل نمودند و داده ها با استفاده از آزمون های مدل ساختاری و تحلیل مسیر تحلیل شد . یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده، حافظه منفی به صورت مستقیم بر باورهای توانایی - انتظار ریاضی، تأثیر منفی و حافظه مثبت به صورت مستقیم بر باورهای توانایی - انتظار ریاضی تأثیر مثبت داشت (0/01 > P). حافظه منفی هم به صورت مستقیم (0/01 > P) و هم به صورت غیرمستقییم (0/05 > P) و با میانجی گری باورهای توانایی - انتظار ریاضی بر ارزش تکلیف ریاضی تأثیر داشت. حافظه مثبت نیز هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و با میانجی گری باورهای توانایی-انتظار ریاضی بر ارزش تکلیف ریاضی تأثیر داشت (0/01 >P). باورهای توانایی - انتظار ریاضی نیز به صورت مستقیم بر ارزش تکلیف ریاضی تأثیر داشت (0/05>P). حافظه منفی و هم حافظه مثبت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم، بر اشتیاق ریاضی تأثیر داشت (0/01 >P). رابطه مستقیم خودطرحواره های ریاضی، ارزش تکلیف ریاضی و باورهای توانایی - انتظار ریاضی با اشتیاق ریاضی معنی دار نبود (0/05 <p). نتیجه گیری: حافظه عاطفی مثبت و منفی بر اشتیاق ریاضی مؤثر است. همچنین خود طرحواره ریاضی و حافظه عاطفی ریاضی به واسطه باورهای توانایی انتظار ریاضی بر ارزش تکلیف ریاضی تأثیر گذارند . تلویحات کاربردی یافته ها مورد بحث قرار گرفت.