پیچیدگی روز افزون جوامع امروز به طور فزاینده ای بار توسعه و ثبات سیاسی به ویژه در کشورهای در حال توسعه را بر عهده نهادهای مدنی قرار داده است. نهادهای مدنی چه برساخته دولت باشند و چه برساخته جامعه مدنی، اگر دارای چیدمانی باشند که بتوانند تمامی ظرفیت های اجتماعی و سیاسی را به خدمت گیرند، نظمی سیاسی با خود به ارمغان می آورند که به تدریج با پیشبرد توسعه و رساندن آن به شرایطی پایدار؛ از احتمال زوال سیاسی کاسته و موجب ارتقای توان سیاسی کشور شده و در بهترین حالت آن را به مرز بهینگی خواهند رساند. اما امروزه در ایران چیدمان این نهادها در وضعیتی نیست که موجب بهینگی توان سیاسی جمهوری اسلامی باشد و برعکس، به دلیل ضعف در به کارگیری تمامی ظرفیت های اجتماعی، بخش های جذب نشده را در مسیر تضعیف توان سیاسی جمهوری قرار داده و موانعی جدی برای توسعه سیاسی ایجاد کرده است. با این توضیح این پرسش پیش می آید که چیدمان نهادهای مدنی در آینده چه نقشی در بهینه سازی توان سیاسی جمهوری اسلامی خواهد داشت؟ پژوهش حاضر با بررسی چیدمان نهادهای مدنی و اخذ روندها، به روش سناریو نویسی به شیوه تایدا و با تعیین شاخص های مربوطه و تحلیل آثار متقابل متغیرها به دنبال یافتن سناریوی مطلوب است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که از میان همه سناریوها، آن سناریویی نهادهای مدنی مردم ساخت با اهداف خیرخواهانه، با اهداف نفوذ و با اهداف انتفاعی به ترتیب بیشترین تعداد را داشته باشد می تواند بیشترین افزایش را در توان سیاسی ایجاد کرده و آن را بهینه کند.