زمینه: مطالعات پیشین به بررسی اثربخشی هوش معنوی بر بهزیستی روانشناختی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل (گروه های نابرابر) بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه اصفهان (15171 نفر) در سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد 55 نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی 40 نفر در گروه های آزمایش (20 نفر در گروه مبتنی بر آموزه های قرآنی و 20 نفر در گروه دیدگاه باول) و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر عبارتند از: جلسات آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی (1399)، آموزش هوش معنوی مبتنی بر دیدگاه باول (2004) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989). تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: هر دوی آموزش های هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و مبتنی بر دیدگاه باول، به طور معناداری بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان تأثیر داشتند (0/05 P< ). بین دو روش آموزشی از نظر میزان اثر بر بهزیستی روانشناختی تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05 P< ). نتیجه گیری: دانشجویانی که در آموزش هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و آموزش هوش معنوی براساس دیدگاه باول شرکت کردند، بهزیستی روانشناختی بالا تری را کسب کردند.