مقاله حاضر به شناسایی و بررسی ابعاد منابع قدرت نرم نظام در آموزش عالی مبتنی بر نقشه جامع علمی و ارائه الگو پرداخته است. از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد و گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی بود که به طور متوالی ابتدا از روش کیفی و سپس روش کمّی استفاده شد. نمونه پژوهش در بخش کمّی 384 نفر که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از بین جامعه دانشجویان دانشگاه های استان تهران انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی محتوایی آن را متخصصان امر تأیید کردند و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 943 درصد محاسبه شد. تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین و تحلیل داده های کمّی با استفاده از روش تحلیل عاملی، میانگین و آزمون t تک نمونه ای انجام شد. نتایج این پژوهش تعداد هشت بُعد و نوزده مؤلفه را برای منابع قدرت نرم آموزش عالی تبیین می کند. با توجه به سطح معناداری (p <0/000) آزمون t تک نمونه ای مربوط به اجزای الگوی پژوهش که در تمامی اجزا، کمتر از 05/0 بوده و t مشاهده شده (93/4) مربوط به میانگین همه مؤلفه های مورد ارزیابی الگو از t بحرانی (756/2) بیشتر است، الگوی پژوهش برای استفاده تأیید شد. پیشنهاد اصلی استفاده از مدل الگوی پژوهش و توجه به ابعاد شناسایی شده برای رفع موانع مختلف اعم از مدیریتی، ساختاری و ... و تلاش در راستای اجرایی کردن سند نقشه جامع علمی برای بهره مندی از ظرفیت های آموزش عالی در ارتقای قدرت نرم کشور است.