مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی علل و پیامدهای حضور ورزشکاران مشهور در صنعت هنر می باشد. روش پژوهش کیفی و با استراتژی تحلیل تماتیک برمبنای رویکرد برون و کلارک انجام شد. در این راستا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 15 شرکت کننده اعم از ورزشکار مشهور، کارگردان و هیات علمی دانشگاه مصاحبه شد و داده های جمع آوری شده با نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 2020 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج در بخش علل این پدیده، دارای سه تم اصلی توسعه اقتصادی ورزشکاران، توسعه روانشناختی-اجتماعی و همبستگی بین هنر و ورزش میباشد. تم های اصلی شناسایی شده در بخش پیامدهای مثبت این پدیده شامل سه تم اصلی توسعه اهداف فرهنگی_اجتماعی ورزش، پیشبرد اهداف هنری و توسعه اقتصادی عرصه هنر میباشد. پیامدهای منفی حضور ورزشکاران مشهور در صنعت هنر نیز دارای دو تم اصلی انجماد هنری و انجماد ورزشی است. پیشنهاد می شود که ورزشکاران مشهور به منظور حضور در عرصه های مختلف هنری ابتدا استعدادهای خود را محک زده و در صورت داشتن استعداد هنری به این امر اقدام کنند تا هم بتوانند برای وجهه ورزش و هم برای وجهه هنر مفید واقع شوند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر ورود استارت آپ های ورزشی به بازارهای داخلی و خارجی با استفاده از رویکرد امکانگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیش رو با هدف کلی تبیین و شناسایی روش های بازاریابی در استارت آپهای ورزشی با رویکرد کارآفرینانی امکانگرا انجام گرفت. روش پژوهش حاضر روش کیفی است که ازلحاظ هدف در زمره تحقیقات اکتشافی، ازلحاظ نتیجه جزء تحقیقات بنیادی و کاربردی و بر مبنای پارادایم از نوع تحقیقات پست مدرنیسم قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه بازاریابی و مدیریت ورزشی و کارآفرینان برتر در راه اندازه استارت آپهای ورزشی بود و نمونه گیری با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. جهت تهیه ابزار اولیه تحقیق، محقق با مطالعه پژوهش های مرتبط با موضوع استارت آپ های ورزشی و رویکردهای کارآفرینی بازاریابی امکانگرا پرداخت و با شناسایی مؤلفه های اصلی و تأثیرگذار بر آن، پرسشنامه ای نیمه ساختاریافته باز پاسخ جهت انجام مصاحبه عمیق با خبرگان تهیه نمود و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور شناسایی عوامل مؤثر از نظریه داده بنیاد استفاده شد و تحلیل داده ها توسط نرم افزار مکس کیو.دا ویرایش 20 انجام گرفت. نتایج تحلیل داده های تحقیق نشان داد که 4 مقوله اصلی محیط عمومی، محیط عملیاتی، عوامل سازمانی و عوامل فردی به عنوان عوامل مؤثر بر ورود استارت آپ های ورزشی به بازارهای داخلی و خارجی وجود دارد. در نهایت، مدل پارادایمی (نمودار درختی) عوامل مؤثر بر ورود استارت آپ های ورزشی به بازارهای داخلی و خارجی طراحی شد تا با تبعیت از این مدل، مدیران و کارآفرینان حوزه استارت آپ های ورزشی بتوانند با توجه ویژه به مقولات و شاخص های بیان شده در مدل، زمینه ها و بسترهای موفقیت در ورود به بازارهای داخلی و خارجی را مهیا سازند.
مطالعه کیفی فعالیت بدنی دختران نوجوان ایرانی از دیدگاه خودشان: با بکارگیری از الگوی پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت بدنی دختران نوجوان، فواید و پیامدهای مهمی برای آنها دارد به طوری که برای افزایش سلامت جامعه نیز بسیار حیاتی است؛ هرچند با در نظر گرفتن دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی؛ شیوع فعالیت بدنی ناکافی در بین زنان ایرانی بسیار زیاد است. از همین رو؛ هدف این تحقیق مطالعه کیفی چگونگی فعالیت بدنی دختران نوجوان ایرانی از دیدگاه خودشان با بکارگیری الگوی پارادایمی بود. روش تحقیق گرندد تئوری، رویکرد نظامند بود. جامعه مورد بررسی دختران 15-18 ساله ایرانی بودند که فعالیت بدنی منظمی داشتند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری نظری بود و برای رسیدن به اشباع نظری؛ ضمن بررسی متون تخصصی؛ با 22 دختر نوجوان مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد. روش تحلیل داده ها پرسش و مقایسه مستمر بود. یافته ها نشان داد: انگیزه های شخصی، والدین و مروجان عوامل سبب ساز یا علّی هستند، امکانات ورزشی، شرایط جامعه، مربی و امنیت و ایمنی شرایط بسترساز یا زمینه ای هستند، فعالیت بدنی دختران نوجوان ایرانی مقوله محوری است، معضلات فرهنگی، سوء مدیریت، محدودیت ها، عدم ایمنی و عدم امنیت، مشکلات زنانه، کمبود امکانات، نداشتن مربی خوب و مشکلات مالی شرایط مداخله گر هستند، رشته های ورزشی رقابتی و تمرینات غیررقابتی رفتارهای روتین یا کنش/ واکنش ها هستند و سلامتی، آشنایی با صنعت ورزش، بهبود اخلاق و رفتار و ارتباطات، پیش گیرنده و درمانگری، پاداش گرفتن، غنی سازی اوقات فراغت و زیبایی اندام، پیامدهای اصلی فعالیت بدنی دختران ایرانی در الگوی پارادایمی هستند.
شناسایی پیشران های بازاریابی دیجیتال محصولات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های اجتماعی به عنوان یک کانال ارتباطی برای تعامل جهانی می باشند. رسانه های اجتماعی کسب وکارهای ورزشی را قادر می سازند مشتریان را در سطح عمیق تری بشناسند و مشتریان نیز احساس ارزشمندی بیشتری را کسب نمایند. در همین راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی مهم ترین عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر توسعه بازاریابی دیجیتال محصولات ورزشی با رویکرد آینده پژوهی انجام گردید. با استفاده از روش آمیخته و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 28 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی دیجیتال که به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند مجموعاً 128 مؤلفه مرتبط جمع آوری و با تشکیل پانل خبرگان، 26 مؤلفه به عنوان مؤلفه های اثرگذار احصاء و ورودی تکنیک دلفی این مطالعه فراهم گردید. پس از اجرای سه راند دلفی 15 عامل دارای متوسط اهمیت و عدم قطعیت بالاتر به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شدند با استفاده از نرم افزار میک مک نقشه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان عوامل و شدت روابط آن ها تبیین و به پانل خبرگان پژوهش ارجاع داده شد و پیشران های آینده توسعه بازاریابی دیجیتال محصولات ورزشی، تعیین شدند. بر مبنای یافته ها، پنج عامل کلیدی به عنوان متغیرهای دووجهی ریسک و هدف؛ چهار عامل کلیدی به عنوان متغیرهای تأثیرپذیر؛ چهار متغیر به عنوان متغیرهای تأثیرگذار؛ و درنهایت دو عامل کلیدی به عنوان متغیرهای بی تأثیر و مستقل شناسایی شدند. پیشنهاد می شود متولیان ورزش در سطوح کلان مدیریتی در راستای نتایج این پژوهش، بستر و فرهنگ مناسب جهت توسعه بازاریابی دیجیتال محصولات ورزشی را آماده نموده و جذابیت و تنوع اشتغال آفرینی در صنعت ورزش را به مخاطبین آن هدیه نمایند.
شناسایی چالش ها و راهکارهای توسعه رشته والیبال زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضرشناسایی چالشها وراهکارهای توسعه رشته والیبال زنان درایران بود.پژوهش حاضرازنظرنوع،همبستگی کاربردی بوده وازمصاحبه کدگذاری بازونیزپرسشنامه استفاده کرده است. جامعه آماری15نفرازنخبگان و 150 نفرازمربیان، کارشناسان و ورزشکاران و مدیران تیمهای والیبال بودند.روش نمونه گیری نیزبااستفاده ازفرمول کوکران به تعداد108نفر بود.در مصاحبه های عمیق ازافراددارای تحصیلات آکادمیک وافراددارای تجربیات مدیریتی درسازمانهای ورزشی و مربیان و ورزشکاران رشته والیبال استفاده شد.پرسشنامه محقق ساخته شامل سوالات درقالب5مولفه درچالشها وهمچنین راهکارها وپیامدهای این توسعه نیزبا20سئوال موردارزیابی قرارگرفت.روایی محتوی و صوری توسط اساتیدموردتاییدقرارگرفت و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ0.83بدست آمد.درمولفه چالش سازمانی شاخص عدم برگزاری دوره های آموزشی تخصصی برای مربیان و بازیکنان والیبال بانوان با70درصد،در مولفه چالشهای نیروی انسانی شاخص استعدادیابی ضعیف در مدارس دخترانه جهت شناسایی نخبگان والیبالیست با71درصد،مولفه چالش محیطی شاخص عدم وجوداماکن وفضاهای ورزشی اختصاصی برای بانوان با86درصد،درمولفه چالشهای اجتماعی شاخص دیدگاه خانواده ها به ورزش والیبال بانوان صرفاً بعنوان یک تفریح با81درصد،در مولفه چالشهای فرهنگی شاخص استفاده ازشعارها والفاظ نامناسب ورکیک توسط تماشاگران با84درصد،در مولفه راهکارها نیز شاخص انتخاب مسئولین فنی وشایسته درفدراسیون والیبال بانگاه ویژه به بانوان با84درصدودرمولفه پیامدها نیزشاخص ایجادخط مشی برای برنامه ریزی حرفه ای والیبال بانوان با84درصدبیشترین میزان همبستگی رادرمولفه های مذکورداشتند. تاثیرگذارترین مولفه باضریب مسیر0.850ومقدارt(4.568)مولفه راهکارهاست وکم اثرگذارترین مولفه باضریب مسیر0.519ومقدارt(3.208)مولفه فرهنگی می باشد.این نتایج نشان دادکه دروهله اول مدیرانی که دررده های بالای وزارت ورزش و جوانان قراردارندبایدجلساتی باحضورمدیران زن سازمانها و باشگاه های ورزشی بانوان برگزارکرده ومشکلات ودغدغه های آنان راموردارزیابی قرارداده تاباتصمیمات درست به حل این مشکلات بپردازندسپس باایجادزیرساختهایی به انتخاب مدیران شایسته در سمتهای مدیریتی ورزش بانوان و ایجادبسترهای مناسب مالی درخصوص ساخت اماکن ورزشی ویژه بانوان بپردازند.
طراحی مدل پارادایمی چابکی استراتژیک مبتنی بر تاب آوری سازمانی در ورزش کشور در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ططراحی مدل پارادایمی چابکی استراتژیک مبتنی بر تاب آوری سازمانی در ورزش کشور در شرایط پاندمی کرونا بود. روش تحقیق به صورت کیفی و با استفاده از طرح نظام مند نظریه داده بنیاد انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان و نخبگان ورزش کشور، مدیران ارشد وزارت ورزش و جوانان و روسای فدراسیون های ورزشی و هم چنین اساتید مدیریت ورزشی که سابقه مدیریت در سازمان های ورزشی یا تالیفاتی در زمینه تحقیق داشتند را تشکیل می دهند، که تعداد 15 نفر با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده گردید. 121 گزاره مفهومی اولیه با 10 مقوله در قالب ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی، شامل شرایط علی (2مقوله عوامل درون سازمانی و عوامل فردی)، پدیده اصلی (چابکی استراتژیک)، راهبرد (2 مقوله تغییرات ساختاری و استراتژیک سازمانی، چابک سازی منابع انسانی)، ویژگی های زمینه ای (2مقوله عوامل ساختاری و سازمانی، فناوری اطلاعات)، شرایط مداخله گر (2 مقوله عوامل قانونی، ویژگی های مدیریتی و زیر ساختی سازمان) و پیامد (2 مقوله درون سازمانی و بیرون سازمانی) شناسایی شدند. با عنوان نتیجه گیری می توان گفت چابکی استراتژیک باعث می شود رونق پایدار در سازمان ها به وجود آید. از لحاظ کاربردی نیز مدل حاضر چون با استفاده از دیدگاه و تجربیات خبرگان و مورد توجه قرار دادن شرایط پاندمی کرونا بدست آمده است، قابل استفاده برای مدیران و تصمیم گیرندگان اصلی ورزش کشور بخصوص مدیران سازمان های ورزشی می باشد.
تدوین الگوی عوامل موثر بر بهبود کیفیت داوری فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی عوامل موثر بر بهبود کیفیت داوری فوتبال ایران بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه داوران شرکت کننده در دوره پیش فصل لیگ برتر سال 1396 (105 نفر)، مدیران عامل باشگاه های لیگ برتر (16 نفر) و مربیان و کمک مربیان تیم های لیگ برتر فوتبال (32 نفر) و تماشاگران لیگ هفدهم بودند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و دردسترس 683 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. روایی صوری پرسشنامه توسط صاحب نظران (10 نفر) تائید شد. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد کیفیت منابع انسانی، منابع مالی، مادی و مدیریتی به طور معنی داری تبیین کننده کیفیت داوری فوتبال ایران بود. همچنین نتایج نشان داد که منابع مدیریتی، فناوری، انسانی، مادی و مالی به ترتیب میزان اثر دارای بیشترین اولویت در کیفیت داوری فوتبال ایران بودند. با توجه به نتایج پژوهش، می توان گفت که مدیریت نقش مداخله ای و ترغیبی بیشتری نسبت به سایر عوامل دارد. دلیل این مسأله می تواند در آگاهانه بودن اثر مدیریت باشد. معمولاً اثر فرایندهای داوری، پنهان و غیرمستقیم هستند اما اثرات مدیریت آگاهانه تر می باشد.
شناسایی پیشران های مؤثر بر آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش در افق 1414(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آینده پژوهی پیشران های اصلی مشارکت زنان در عرصه ورزش بود. این پژوهش به لحاظ روش شناسی از نوع آمیخته (کیفی و کمی) و طرح آن از نوع همزمان بود. در بخش کیفی راهبرد پژوهش پویش محیطی و در بخش کمی آینده پژوهی روش تحلیل آثار متقابل بود. جامعه آماری این پژوهش خبرگان و مرور منابع بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و به ترتیب بر مبنای اشباع نظری و منابع ثانویه با 14 نفر از صاحب نظران حوزه ورزش زنان که شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان ورزش زنان بودند مصاحبه انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و چک لیست و در بخش کمی پرسشنامه بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش تحلیل مصاحبه از روش کدگذاری و در بخش آینده پژوهی از روش تحلیل ساختاری با کمک نرم افزار میک مک استفاده شد. یافته ها نشان داد آینده مشارکت زنان در عرصع ورزش متأثر از 22 متغیر می باشد اما پنج متغیر سبک زندگی سالم، تصدی پست های مدیریتی، نقش و کارکرد رسانه ها، عدالت جنسیتی و سرمایه گذاری در ورزش بانوان پیشران های هستند که آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش را دستخوش تغییر می کنند. به عنوان یک نتیجه گیری راهبردی باید در نظر داشت که تحقق سناریوی مطلوب برای آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش نیازمند توجه و تمرکز سیاست گذاران و برنامه ریزان به متغیرهای اثرپذیری است که تغییر آنها می تواند به تغییر و ارتقای هدفمند سیستم، یاری رساند.
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی بازیکنان فوتبال بود. روش این پژوهش آمیخته و طرح آن اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش را بازیکنان لیگ برتر فوتبال مردان و زنان تشکیل می دادند که به صورت هدفمند و بر مبنای اشباع نظری 15 نفر از آنها انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها در مطالعه کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای گردآوری اطلاعات در مطالعه کمی از پرسشنامه استفاده شد. جهت بررسی ممیزی پژوهش از شاخص های اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری و جهت تحلیل داده های مطالعه کیفی از کدگذاری و مطالعه کمی از روش تحلیل ساختاری تفسیری (ISM) و نرم افزار ISM software استفاده شد. در نتیجه تحلیل داده های کیفی 74 مفهوم نهایی، 14 مقوله فرعی و پنج مقوله اصلی مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی تشخیص داده شد. در نتیجه تحلیل داده های کمی مشخص شد عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی در سطح مقولات فرعی از چهار لایه تشکیل شده است و در این بین محیط سازمان، محیط حرفه، محیط زندگی، محیط قانونی و ارزش های بنیادین جزء بنیادین ترین لایه بودند. این نتیجه نشان می دهد برای حرکت در مسیر پیچیده تصمیم گیری اخلاقی بازیکنان فوتبال در ابتدای مسیر بایستی ظرفیت سازمانی، حرفه، زندگی، قانونی و ارزش های بنیادی مورد نیاز این پدیده ایجاد شود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر بازاریابی ورزش هندبال در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر بازاریابی ورزش هندبال در مدارس بود. این پژوهش از منظر ماهیت در دسته تحقیقات آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی شامل اساتید مدیریت بازاریابی ورزشی، پیشکسوتان و مربیان برجسته هندبال در استان، مدیران ورزشی آموزش و پرورش شهرستان مشهد و معلمان تربیت بدنی با سابقه در رشته هندبال، متخصصان بازاریابی ورزشی در شهر مشهد و ورزشکاران هندبال در شهرستان مشهد بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند بود و 11 مصاحبه انجام شد و در بخش کمی روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و در نهایت 134 پرسشنامه به صورت صحیح تکمیل شد. یافته های تحقیق در مجموع 38 کد اصلی به عنوان عوامل موثر بر بازاریابی ورزش هندبال مدارس متوسطه نشان داد که در مرحله کدگذاری انتخابی مشخص شد که 38 کد اصلی شناسایی شده در 8 مفهوم جای می گیرند و در مرحله کدگذاری نظری مشخص شد که 8 مفهوم شناسایی شده در مرحله کدگذاری انتخابی، در سه مقوله کلی (مطلوب، نامطلوب و خنثی) دسته بندی می شود. در نهایت با توجه به نتایج آزمون مدلسازی معادلات ساختاری، مشخص شد که مدل برخواسته از نتایج کیفی تحقیق از برازش خوبی برخوردار است و تمامی مسیرها مثبت و معنادار بود.
پیش بینی ارزش طول عمر مشتریان ورزشی براساس تکنیک گروهی شبکه عصبی (GMDH)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دلیل ارائه روشی نوین برای پیش بینی ارزش طول عمر مشتری و کاربرد آن در افزایش سودآوری سازمان های ورزشی به لحاظ هدف، کاربردی بوده و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع میدانی است. در این پژوهش با استفاده از تکنیک دسته بندی گروهی داده ها در شبکه عصبی به محاسبه و پیش بینی ارزش طول عمر مشتریان در باشگاه های ورزشی پرداخته شده است. حجم نمونه در بخش کیفی با استفاده از روش غیر تصادفی هدفمند، تعداد ۱۸ نفر از خبرگان (اساتید دانشگاهی و مدیران متخصص ورزشی) که در حوزه های مرتبط با موضوع تخصص داشتند، شناسایی شده و با آن ها مصاحبه مستقیم انجام شد و یا از پرسشنامه باز پاسخ استفاده گردید. برای دستیابی به نقطه اشباع، مطالعه میدانی تا زمانی ادامه پیدا کرد که هیچ گواه و مؤلفه جدیدی از داده ها حاصل نشد. پس ازآن عوامل تحلیل گردیده و ابزار تحقیق ساخته شد. پایایی کلی پرسشنامه 85/0 محاسبه گردید. در بخش کمی جامعه آماری شامل 413 نفر از ورزشکاران زن و مرد که حداقل 6 ماه سابقه فعالیت ورزشی و عضویت در یکی از باشگاه های ورزشی واقع در استان های غرب و شمال غرب کشور را داشتند، توزیع گردید؛ که به علت پراکندگی و گسترده بودن جامعه موردنظر از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای تحلیل داده ها، اطلاعات جمعیت شناختی، سابقه ورزشی و 33 متغیر مستقل وارد شبکه شد. همچنین وجود زیرساخت ورزشی، حمایت مالی باشگاه ها، رفاه عمومی جامعه، اثربخشی خدمات ورزشی، مدیریت ورزشی هوشمند و مهارت مربی، تأثیر بالایی بر افزایش ارزش طول عمر مشتری دارد.