اثربخشی درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زمینه: پدیده خیانت زناشویی یک تجربه دردناکی برای شریک زندگی است که می تواند فرد را از لحاظ روا نشناختی دچار اختلال شدید کند. مرور پژوهش ها نشان می دهد که زنان آسیب دیده از خیانت از لحاظ دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی دچار مسأله و نیازمند توجه ویژه مداخلات روانشناختی هستند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه به همراه یک دوره آزمون پیگیری دو ماهه بود. از بین زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تهران در سال 1400 تعداد 30 نفر به عنوان نمونه های پژوهش به صورت در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996)، سردی عاطفی (گاتمن، 2001)، ناگویی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) و سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بود. داده ها با نرم افزار SPSS 23 و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و آزمون پیگیری گروه های آزمایش و گواه از نظر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان هیجان مدار باعث کاهش دلزدگی زناشویی و سردی عاطفی و ناگویی هیجانی و افزایش سرمایه روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شد (001/0 >p). نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار بر بهبود دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی اثربخش است و می توان از این درمان برای بهبود وضعیت روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بهره جستThe efficacy of emotional therapy on marital burnout, emotional divorce, alexithymia and psychological capital in women affected by infidelity
Background: The phenomenon of marital infidelity is a painful experience for the other party, which can make a person suffer psychologically. A review of research shows that women affected by infidelity have problems in terms of marital loneliness, emotional Divorce, Alexithymia, and psychological capital and need special attention for psychological interventions.
Aims: The present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of emotion-focoused therapy on marital loneliness, emotional Divorce, Alexithymia, and psychological capital in women affected by infidelity.
Methods: The research method was semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group and a follow-up test period. Among the women affected by marital infidelity in Tehran in 2022, 30 people were selected as available research samples according to the inclusion criteria and randomly replaced in two experimental and control groups. The tools used in this research included marital burnout questionnaires (Pines, 1996), emotional Divorce (Gutman, 2001), Alexithymia (Begby et al., 1994) and psychological capital (Luthans et al., 2007). Data were analyzed with SPSS 23 software and analysis of variance with repeated measures.
Results: The findings showed that there was a significant difference between the mean of the pre-test and the follow-up test of the experimental and control groups in terms of marital Burnout, Emotional Divorce, Alexithymia, and psychological capital. In other words, EFT reduced marital Burnout, Emotional Divorce, Alexithymia, and increased the psychological capital of women affected by marital infidelity (p<0.001).
Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that emotional therapy is effective in improving marital boredom, emotional Divorce, Alexithymia, and psychological capital, and this therapy can be used to improve the psychological status of women affected by marital infidelity.