آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

زمینه: تحقیقات قبلی نقش بالقوه آشفتگی استنتاج را در ایجاد و حفظ علائم اختلال وسواسی - جبری برجسته کرده است. در برخی از این مطالعات، عوامل پیش بینی کننده علائم اختلال وسواسی - جبری از جمله ترس از خود و باورهای وسواسی شناسایی شده است، اما مکانیسم های میانجی گر این رابطه هنوز شناسایی نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر ترس از خود و باورهای وسواسی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی – جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کاربران بیست تا پنجاه ساله شبکه های اجتماعی مشهد در سال 1401 بودند که از این میان 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس های وسواسی - جبری (نسخه تجدیدنظرشده) (فوآ و همکاران، 2002)، آشفتگی استنتاج (آردما و همکاران، 2010)، ترس از خود (آردما و همکاران، 2013) و باورهای وسواسی کارگروه شناخت های وسواسی – جبری (1997) استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر و با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آشفتگی استنتاج (0/19= β)، باورهای وسواسی (0/55= β) و ترس از خود (0/23= β) اثر مستقیم و معناداری بر علائم وسواسی – جبری داشتند (01/0 >P). همچنین، آشفتگی استنتاج بر ترس از خود (60/ 0β=) و باورهای وسواسی (0/58=β) اثر مستقیم و معناداری داشت (0/01 >P). در مورد اثر غیرمستقیم، آشفتگی استنتاج از طریق ترس از خود (0/13= β) و باورهای وسواسی (0/31= β) بر علائم وسواسی – جبری اثر غیرمستقیم داشت (0/05 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نقش ترس از خود و باورهای وسواسی بر رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی – جبری، تمرکز بر کنترل ترس از خود و باورهای وسواسی می تواند اثر آشفتگی استنتاج بر علائم اختلال وسواسی – جبری را در جمعیت عمومی کاهش دهد.

تبلیغات