زمینه: شواهد پژوهشی نشان می دهد که تجارب منفی در خانواده های شهدا و ایثارگر، ممکن است منجر به پایین آمدن وضعیت سلامت روان گردد. بنابراین، مداخلاتی که بتواند بحران معنا و بهزیستی روانی را برای مقابله با چالش ها و رهایی از پوچی و بیهودگی در این جامعه افزایش دهد از اهمیت بالایی برخودار هستند. اما در زمینه کاربرد این درمان ها در این جامعه شکاف مطالعاتی وجود دارد. هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر چشم انداز زمان بر بهزیستی روانشناختی، احساس معنا در زندگی و سرزندگی همسران شهدا و جانبازان انجام شد. روش: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. بیست و هشت نفر از همسران شهید و جانباز شهر شیراز، به صورت در دسترس در این مطالعه شرکت کردند و به صورت تصادفی در گروه کنترل (14 نفر) و آزمایش (14 نفر) قرار گرفتند. از پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (1995)، پرسشنامه معنای زندگی استگر (2005) و پرسشنامه سرزندگی رایان و فردریاک (1997) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. مداخله مبتنی بر چشم انداز زمان در 6 جلسه انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر رویکرد چشم انداز زمان بر احساس معنای زندگی تأثیر دارد (0/05 ˂p) اما بر سرزندگی و شاخص های پرسشنامه بهزیستی روانشناختی اثر معنی داری نداشت (0/05 ˃p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت، مداخله مبتنی بر چشم انداز زمان می تواند به عنوان روشی برای بهبود احساس معنای زندگی در همسران شهید و جانباز مطرح باشد و لذا آگاهی و استفاده از این روش جهت بهبود احساس معنای زندگی می تواند کمک کننده باشد.